طنین سنتر؛ در سالهای اخیر، تحولات سوریه و بهویژه منطقه حلب، صحنه پیچیدهای از درگیریهای ژئوپلیتیک و منافع متقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بوده است. در این میان، نقش رژیم صهیونیستی و ارتباط آن با گروههای مختلف از جمله تحریر الشام (جبهه النصره سابق)، توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است. نقش رژیم صهیونیستی در پشت پرده تحرکات این گروه یا گروههای مشابه، یک موضوع پیچیده و حساس است که در تحلیلهای امنیتی و ژئوپلیتیکی مطرح شده است.
رژیم صهیونیستی تمایل دارد نفوذ خود را در مناطق بحرانزده مانند سوریه تقویت کند تا بتواند بر تحولات منطقهای کنترل بیشتری داشته باشد. هرگونه حمایت یا تعامل غیرمستقیم با گروههایی مانند تحریر الشام میتواند بخشی از استراتژی تضعیف دشمنان سنتی رژیم صهیونیستی (مانند ایران و سوریه) باشد.
رژیم صهیونیستی بهصورت رسمی همواره هرگونه ارتباط با گروههای افراطی مانند تحریر الشام را رد کرده است. با این حال، سابقه روابط غیرمستقیم رژیم صهیونیستی با گروههای محلی در خاورمیانه (مانند ارتباط با کردها یا برخی گروههای جنوب لبنان در دهههای گذشته) باعث میشود تحلیلگران احتمال این نوع تعاملات را منتفی ندانند.
رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر صدها عملیات هوایی علیه مواضع ایران و حزبالله در سوریه انجام داده است، اما معمولاً از حمله به مواضع گروههایی مانند تحریر الشام خودداری کرده است. این مسئله باعث ایجاد گمانهزنیهایی درباره اولویتبندی دشمنان رژیم صهیونیستی شده است.
آنچه اهمیت این موضوع را دوچندان میکند، پیچیدگی روابط و تعاملات پنهان و آشکار میان بازیگران مختلف در صحنه سوریه است. به ویژه آنکه تحولات حلب، به عنوان یکی از کانونهای اصلی درگیری، نه تنها بر آینده سوریه تأثیرگذار است، بلکه میتواند موازنه قدرت در کل منطقه را دستخوش تغییر کند. در این میان، حضور و نفوذ رژیم صهیونیستی در معادلات شمال سوریه، به عنوان یک عامل تعیینکننده در پیچیدهتر شدن این بحران عمل کرده است.
شواهد و گزارشهای متعددی از ارتباط غیرمستقیم رژیم صهیونیستی با تحریر الشام حکایت دارد. این ارتباط که در ابتدا بسیار محدود و در قالب کمکهای بشردوستانه بود، به تدریج ابعاد گستردهتری پیدا کرده است. منابع اطلاعاتی و تحلیلگران منطقهای گزارش میدهند که این ارتباطات از طریق واسطههای مختلف، از جمله برخی کشورهای عربی و ترکیه صورت میگیرد. هدف اصلی این ارتباطات، ایجاد توازن قوا در شمال سوریه و جلوگیری از تسلط کامل دولت مرکزی بر این مناطق است.
گزارشهای میدانی نشان میدهد که برخی تجهیزات و کمکهای پزشکی از طریق مرزهای اشغالی جولان به مناطق تحت کنترل گروههای مخالف از جمله تحریر الشام ارسال شده است. این حمایتها که در ظاهر با عنوان کمکهای بشردوستانه صورت میگیرد، شامل تجهیزات پزشکی پیشرفته، داروهای خاص و در برخی موارد تجهیزات ارتباطی است. علاوه بر این، گزارشهایی از درمان مجروحان این گروه در بیمارستانهای رژیم صهیونیستی منتشر شده که نشاندهنده سطح همکاریهای لجستیکی است. این حمایتها اگرچه با عنوان کمکهای انساندوستانه توجیه میشود، اما در عمل به تقویت توان عملیاتی این گروهها انجامیده و آنها را در موقعیت بهتری برای مقابله با نیروهای دولتی قرار داده است.
تبادل اطلاعات درباره تحرکات نیروهای دولتی سوریه و متحدان آن، یکی از محورهای همکاری غیرمستقیم بوده است. این همکاریها بهویژه در مناطق جنوبی سوریه و اطراف بلندیهای جولان مشهود بوده است. شواهد نشان میدهد که اطلاعات جمعآوری شده توسط پهپادها و ماهوارههای رژیم صهیونیستی، از طریق کانالهای ارتباطی خاص در اختیار گروههای معارض قرار میگیرد. این اطلاعات شامل موقعیت نیروها، مسیرهای تدارکاتی و تحرکات نظامی است که میتواند در عملیاتهای نظامی تعیینکننده باشد.
نقش رژیم صهیونیستی در تحولات حلب و ارتباط آن با گروههایی مانند تحریر الشام، نشاندهنده پیچیدگی معادلات در بحران سوریه است. این مداخلات که با هدف تأمین منافع امنیتی رژیم صهیونیستی صورت میگیرد، به طولانیتر شدن بحران و افزایش پیچیدگیهای آن کمک کرده است. حمایتهای لجستیکی و اطلاعاتی از گروههای معارض، حملات هوایی به مواضع نیروهای مقاومت و تلاش برای تغییر موازنه قدرت در شمال سوریه همگی بخشی از استراتژی کلان رژیم صهیونیستی برای مدیریت تهدیدات امنیتی و گسترش نفوذ خود در منطقه است.
به نظر میرسد که در آینده نزدیک، این روند ادامه خواهد داشت و حتی ممکن است با توجه به تحولات منطقهای و بینالمللی، شدت بیشتری نیز پیدا کند. تداوم این وضعیت میتواند پیامدهای جدی برای ثبات منطقه داشته باشد و روند دستیابی به راهحل سیاسی برای بحران سوریه را دشوارتر کند؛ بنابراین در مجموع باید گفت که رژیم صهیونیستی با هدف تضعیف محور مقاومت، به حمایت از گروهکهای تروریستی در سوریه روی آورده است تا به عنوان پیاده نظام از آنها استفاده کرده و به یکی از اهداف خود یعنی قطع ارتباط پشتیبانی و لجستیکی به لبنان برسد. گرچه باید گفت که رژیم صهیونیستی در طول جنگ با لبنان هم نتوانست به این هدف برسد لذا با تدبیر محور مقاومت، این بحران در سوریه هم مدیریت خواهد شد و شکست دیگری برای رژیم صهیونیستی و بازیگران همسو رقم خواهد خورد.