تحلیل نوع و ماهیت اقدامات رژیم صهیونیستی در برابر محور مقاومت و از جمله، حمله اخیر آن به ایران نشان میدهد که این رژیم در حال اجرای بازی «جوجه یا جوانک ترسو» میباشد؛ بدین ترتیب که در رویارویی با محور مقاومت تلاش میکند تا با حملات کور و دیوانهوار، هراس لازم را در طرف مقابل ایجاد کند تا او را به تسلیم وادارد. دلیل تمرکز رژیم صهیونیستی بر این بازی نیز به بنبستی برمیگردد که این رژیم در برابر جبهه مقاومت اسلامی در آن گرفتار شده است؛ زیرا این رژیم از یک سو نه میتواند جنگ را بدون دستاورد مشخصی به پایان برساند و از سویی هم تمایل ندارد هزینههای بیشمار تداوم جنگ را تحمل کند. بنابراین، با روی آوردن به بازیای که مبتنی بر تشدید وحشت است، طرف مقابل را در برابر خود تسلیم کند. با توجه به آنچه گفته شد، اکنون سؤال این است که کیفیت مواجهه با رژیم صهیونیستی با توجه به ماهیت بازیگری آن چگونه باید باشد؟ در ادامه به این بحث پرداخته میشود.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم صهیونیستی
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم صهیونیستی، مبتنی بر «تثبیت معادله بازدارندگی» است. بر این اساس، جمهوری اسلامی باید اقداماتی انجام دهد تا رژیم صهیونیستی از تجاوز به حریم ایران و محور مقاومت پشیمان شود و برای هیچ برههای، دیگر به فکر تجاوز به حریم ایران اسلامی و سایر اضلاع محور مقاومت فکر نکند. نکته مهم در این میان آن است که عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲ نیز با همین هدف صورت گرفت، اما در مقطع کنونی چه باید کرد تا این بازدارندگی به صورت مطمئن و دائمی تثبیت شود؟
در توضیح باید گفت که بازدارندگی دارای چهار رکن است که عبارتاند از:
۱. قابلیت؛ به معنای داشتن ظرفیتهای لازم برای پاسخ به حمله طرف مقابل.
۲. اعتبار؛ یعنی داشتن اراده لازم برای ارائه پاسخ معتبر به تهدیدهای طرف مقابل.
۳. ثبات: که در این زمینه بهویژه زمانی یک اقدام بازدارنده تلقی میشود که محاسبات رهبران طرف مقابل را تغییر داده باشد.
۴. ارتباط؛ به معنای انتقال پیام به طرف مقابل درباره اهداف و بهویژه ارسال این پیام که در صورت ادامه تهدیدات وی، پاسخ محکمتری را دریافت خواهد کرد.
در تطبیق این ارکان با وضعیت قدرت جمهوری اسلامی ایران میتوان گفت که جمهوری اسلامی از قابلیتهای لازم و کافی برای پاسخ به تهدیدهای صهیونیستها برخوردار است که شاهد مثال در این زمینه، انجام عملیاتهای موفق وعده صادق ۱ و ۲ بود که در آنها، پرتابههای ایران اعم از موشک و پهپاد، با عبور از لایههای مختلف پدافندی با وجود همکاری چند کشور با صهیونیستها در رهگیری پرتابهها و همچنین، طی مسافت بالا و با وجود داشتن زمان کافی برای رهگیری این پرتابهها بهویژه در عملیات وعده صادق ۱، موفق به اصابت به اهدافی در عمق سرزمینهای اشغالی شد.
در زمینه اعتبار نیز میتوان به اراده جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ به طرف مقابل که یک قدرت اتمی محسوب میشود که اتفاقاً از حمایت قدرتهایی، چون آمریکا، انگلیس، فرانسه و برخی رژیمهای منطقه نیز برخوردار است، اشاره کرد. درواقع، رویارویی با قدرتی با این مختصات، نشاندهنده اراده راسخ جمهوری اسلامی ایران برای موازنهسازی تهدیدها میباشد.
با توجه به آنچه گفته شد، جمهوری اسلامی بهخوبی ثابت کرده است که در برابر دشمن صهیونیستی و حامیان آن، هم از قابلیتهای لازم و هم از اراده لازم برای ارائه پاسخ معتبر به تهدیدها و اقدامات آنها برخوردار است. رکن ارتباط نیز مربوط به موضعگیریهای مقامات و اقدامات رسانهای درباره اهداف عملیات وعده صادق بود که این نیز بهخوبی ترسیم و اجرا شد.
با این حال، با توجه به رکن ثبات در بازدارندگی که مبتنی بر تغییر محاسبات طرف مقابل میباشد، به نظر میرسد که این رکن هنوز به صورت کامل حاصل نشده است. درواقع، با وجود موفقیت عملیاتهای وعده صادق، اما هنوز طرف مقابل در قبال تواناییهای جمهوری اسلامی گرفتار خطای محاسباتی است و به تعبیر عامیانه، «سر عقل نیامده است». در این شرایط، به اقتضای شرایط و ماهیت بازی رژیم صهیونیستی در برابر جمهوری اسلامی ایران و سایر اضلاع محور مقاومت، نوع پاسخ به رژیم صهیونیستی باید به گونهای باشد تا به تعبیر مقام معظم رهبری، ضمن «فهماندن قدرت ایران» به طرف مقابل، نظام محاسباتی او در برابر ایران تغییر کند.
سخن پایانی
دو نکته مهم در این زمینه آن است که به احتمال زیاد اکنون صهیونیستها تصور میکنند توان عملیات و ضربه زدن به خود را از جمهوری اسلامی سلب کردهاند و نکته دیگر آن است که آنها تصور میکنند که جمهوری اسلامی ایران به هیچوجه آماده ورود به جنگ نیست و سطح پاسخ خود را همواره در سطح ایجاد بازدارندگی حفظ میکند. بهویژه مبتنی بر محاسبه دوم است که آنها فضای تصاعد و تشدید بحران در منطقه را تقویت کردهاند.
بنابراین، در تلاش برای پاسخ به صهیونیستها باید دقت شود که اولاً توانایی جمهوری اسلامی ایران، همچون گذشته، برای طرف مقابل اثبات شود و ثانیاً خطر ورود جمهوری اسلامی برای ورود به جنگ و آمادگی برای این مهم نیز برای طرف مقابل ترسیم شود. به نظر میرسد که در این صورت است که نظام محاسباتی صهیونیستها در برابر جمهوری اسلامی و محور مقاومت تغییر کرده و آنها دیگر گرفتار خطای محاسباتی نخواهند شد. در سایه توجه به این مهم است که قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در برابر صهیونیستها تثبیت میشود.