
انتخاب ژنرال جوزف عون، فرمانده ارتش لبنان، به عنوان رئیسجمهور جمهوری، روز پنجشنبه (۹ ژانویه ۲۰۲۵)، به بیش از دو سال خالی بودن این مقام پایان داد، دورهای که به تعمیق بحرانهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی در کشور ارز منجر شده بود.
مجلس نمایندگان لبنان جوزف عون ۶۱ ساله را پس از ۱۲ تلاش ناموفق قبلی برای انتخاب رئیسجمهور، انتخاب کرد. این گام، امیدواریها را برای شروع روند رسیدگی به بحرانهای کشور افزایش داده است.
انتخاب ژنرال جوزف عون به عنوان رئیس جمهور لبنان را میتوان نقطه عطفی در تاریخ سیاسی این کشور دانست. این رویداد پس از یک دوره طولانی بنبست سیاسی اتفاق افتاد و نتیجه مذاکرات پیچیده و طولانی میان گروههای مختلف داخلی و قدرتهای منطقهای بود. این انتخاب نه تنها پایانی بر خلأ قدرت در لبنان بود، بلکه نشاندهنده تغییر در موازنه قدرت منطقهای و تحول در رویکرد بازیگران اصلی صحنه سیاسی لبنان نیز محسوب میشود. عون به عنوان چهرهای که هم از حمایت گروههای مسیحی برخوردار است و هم توانسته اعتماد نسبی حزبالله را جلب کند، میتواند نقش مهمی در ایجاد ثبات سیاسی در لبنان ایفا کند.
آنچه در جریان انتخاب عون بسیار قابل توجه بود، شکلگیری یک ائتلاف دیپلماتیک پیچیده میان قدرتهای منطقهای و بینالمللی بود. آمریکا، عربستان سعودی و فرانسه، بهرغم اختلافات معمول خود در مسائل منطقهای، در حمایت از عون به توافق رسیدند. این همگرایی نادر نشاندهنده اهمیت استراتژیک لبنان در معادلات منطقهای است. فرانسه به عنوان قدرت استعماری سابق در لبنان، به دنبال احیای نفوذ تاریخی خود در این کشور است و عون را گزینهای مناسب برای این هدف میداند. آمریکا امیدوار است که با حمایت از عون بتواند به تقویت ارتش لبنان کمک کند و توازن قدرت را در برابر حزبالله تغییر دهد. عربستان سعودی نیز که نگران افزایش نفوذ ایران در منطقه است، عون را به عنوان گزینهای میانهرو که میتواند منافع این کشور را تأمین کند، پذیرفته است.
موضع حزبالله و متحد نزدیک آن یعنی جنبش امل، در قبال انتخاب عون نشاندهنده تحولی مهم در رویکرد این گروهها است. حزبالله که پیش از این عمدتاً بر فعالیتهای نظامی و مقاومت تمرکز داشت، اکنون رویکردی عملگرایانهتر در عرصه سیاسی در پیش گرفته است. این تغییر استراتژی نشان میدهد که حزبالله به این نتیجه رسیده که حفظ ثبات سیاسی لبنان برای منافع بلندمدت این گروه ضروری است. با این حال، حزبالله و امل به دنبال تضمینهایی هستند که جوزف عون علیه موجودیت و منافع آنها اقدام نکند. این رویکرد جدید میتواند نشاندهنده بلوغ سیاسی و درک واقعبینانهتر از شرایط لبنان و منطقه باشد.
انتخاب عون میتواند تأثیرات عمیقی بر معادلات منطقهای داشته باشد. این انتخاب میتواند به ایجاد توازن جدیدی در روابط لبنان با کشورهای منطقه منجر شود. از یک سو، عون میتواند روابط لبنان با کشورهای عربی را بهبود بخشد و از سوی دیگر، احتمالاً تلاش خواهد کرد تا روابط سازنده با ایران حفظ کند. شکست استراتژی سمیر جعجع در به تأخیر انداختن انتخابات تا روی کار آمدن دولت جدید آمریکا نشان میدهد که رویکردهای تندروانه و تقابلی در شرایط کنونی لبنان کارآمد نیستند و نیاز به راهحلهای میانهروانه و مصالحهجویانه وجود دارد.
عون در مقام ریاست جمهوری با چالشهای متعددی روبرو خواهد بود. مهمترین چالش او حفظ توازن میان منافع گروههای مختلف سیاسی و مذهبی در لبنان است. او باید بتواند اعتماد جامعه مسیحی را حفظ کند و در عین حال، روابط سازندهای با گروههای مسلمان، به ویژه شیعیان، داشته باشد. مدیریت روابط با قدرتهای منطقهای و بینالمللی نیز چالش دیگری است که عون با آن روبرو خواهد بود. با این حال، این انتخاب میتواند فرصتهای مهمی نیز برای لبنان ایجاد کند. پایان بنبست سیاسی در لبنان میتواند راه را برای اصلاحات اقتصادی و سیاسی مورد نیاز کشور هموار کند. همچنین، امکان بهبود روابط منطقهای و بینالمللی لبنان و تقویت نهادهای دولتی، به ویژه ارتش، وجود دارد.
انتخاب جوزف عون به عنوان رئیس جمهور لبنان را میتوان نتیجه یک توافق پیچیده داخلی و خارجی دانست که میتواند نقطه عطفی در تاریخ این کشور باشد. موفقیت یا شکست این انتخاب به توانایی عون در مدیریت چالشهای داخلی و خارجی و حفظ توازن میان منافع گروههای مختلف بستگی دارد. با این حال، این انتخاب نشان میدهد که حتی در پیچیدهترین شرایط سیاسی، امکان دستیابی به راهحلهای مصالحهآمیز وجود دارد.