
طنین سنتر؛ جوزف عون متولد ۱۰ ژانویه سال ۱۹۶۴ در منطقه سن الفیل لبنان است که در سال ۱۹۸۳ بعد از گذراندن تحصیلات متوسطه خود وارد ارتش شد و به خاطر مهارتهایی که داشت خیلی زود توانست به پستهای مهم منصوب شود و فرماندهی یگانهای مختلف را بر عهده داشت.
ژوزف عون همچنین چند دوره آموزش نظامی در کشورهای خارجی از جمله آمریکا گذرانده است و در سال ۲۰۱۳ توانست درجه سرتیپی را بگیرد و ۴ سال بعد یعنی مارس ۲۰۱۷ رسماً فرمانده ارتش لبنان شد.
زمانی که ژوزف عون به این منصب رسید، لبنان با چالش امنیتی تروریستهای تکفیری که از سوریه به سمت عراق پیشروی کرده و در تلاش برای ورود به لبنان بودند دست و پنجه نرم میکرد. مهمترین عملیاتی که ارتش لبنان در دوره فرماندهی ژوزف عون علیه تروریستها داشت، به عملیات «فجر الجرود» در آگوست ۲۰۱۷ مربوط میشود که طی آن ارتش لبنان در کنار نیروهای حزب الله توانستند تکفیریهای داعش را از مناطق مرزی لبنان با سوریه بیرون کنند.
ابعاد انتخاب جوزف عون برای لبنان
۱. ثبات سیاسی: انتخاب عون میتواند به کاهش تنشهای سیاسی و تقویت ثبات در لبنان کمک کند، بهویژه با توجه به خلأ طولانیمدت در پست ریاستجمهوری.
۲. روابط با مقاومت: با توجه به مواضع بیطرفانه و حرفهای عون در قبال حزبالله، انتظار میرود روابط میان دولت و مقاومت در دوره ریاستجمهوری او متعادل باقی بماند.
۳. حمایتهای بینالمللی: عون از حمایتهایی در سطح بینالمللی برخوردار است که میتواند به بهبود روابط خارجی لبنان و جلب کمکهای اقتصادی و نظامی منجر شود.
۴. وحدت ملی: رویکرد عون در حفظ وحدت ملی و جلوگیری از درگیریهای داخلی میتواند به تقویت همبستگی اجتماعی و سیاسی در لبنان بیانجامد.
در مجموع، انتخاب جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور لبنان میتواند فرصتی برای تقویت ثبات، وحدت ملی و بهبود روابط داخلی و خارجی این کشور فراهم کند.
مواضع جوزف عون نسبت به مقاومت
جوزف عون، که پیشتر فرمانده ارتش لبنان بود، در دوران خدمت خود همواره رویکردی حرفهای و بیطرفانه اتخاذ کرده است. با وجود تلاشهای برخی طرفها برای تحریک ارتش علیه حزبالله، او در جهت مخالفت با مقاومت گام برنداشته و مواضعی منطقی و حرفهای در قبال آن اتخاذ کرده است. حتی در جریان درگیریهای با رژیم صهیونیستی، عون بر هماهنگی با مقاومت تأکید داشته و از هرگونه اقدام مخالف با آن خودداری کرده است.
حزب الله در خصوص انتخاب ریاست جمهوری دو مسیر را پیش رو داشت؛
یک: همچنان بر گزینه ایده آل خود اصرار بورزد.
در این صورت، لبنان همچنان با خلاَ قدرت مواجه میشد به دلیل اینکه حتی جریان ملی آزاد هم با آن موافق نبود و قطعا رای نمیآورد یا به فرض در صورت انتخاب شدن فرنجیه، طرفهای منطقهای و بین المللی صاحب نفوذ در لبنان با آن همراهی نمیکردند و کماکان مسئولیت بحران عمیق لبنان به طور مستقیم بر روی دوش حزب الله میافتاد که این مسئله برای مقاومت در داخل هزینه ساز بود.
گزینه دوم حزب الله؛ همراهی با اکثریت و همراه سازی با حاکمیت و توجه به خواست مردم بود.
حزب الله با توجه به شرایط فعلی این گزینه را انتخاب کرد که به نظر هوشمندانه و واقع گرایانه است به دلیل اینکه استمرار خلاَ قدرت، وضعیت اجتماعی و اقتصادی لبنان که جامعه حامی حزب الله نیز درگیر آن است به سمت انفجار و فروپاشی امنیتی و اجتماعی میبرد که این مسئله به سود مقاومت لبنان نیست و دشمنان در جنگ رسانهای حزب الله را عامل بحران سیاسی قلمداد میکردند که حزب الله با موافقت مشروط با عون عملا این اتهام بزرگ و هزینه زا را از خود دور کرد. از طرفی دیگر، بازسازی جنوب لبنان که عون نسبت به آن تعهد داده است برای حزب الله که عمق راهبردی آن در جنوب است، حیاتی میباشد. حزب الله عقبه اجتماعی و سیاسی بسیار مستحکمی دارد که هیچ طرف داخلی و منطقهای نمیتواند آن را نادیده بگیرد.