۲۰۲۵ ۱۲ February - چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
کد خبر: ۲۴۲۷
۱۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۶
آینده مقاومت؛

بررسی تحولات منطقه غرب آسیا

۱۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۶
نویسنده : هیئت تحریریه سایت طنین

منطقه غرب آسیا همواره صحنه تحولات و درگیری‌های راهبردی بوده است که بازیگران مختلفی را درگیر رقابت‌های ژئوپلیتیکی کرده است. در این میان، موضوع فلسطین و آتش‌بس غزه، تحولات سیاسی لبنان، سیاست‌های ایالات متحده به‌ویژه در دوره ترامپ، روابط او با رژیم صهیونیستی و آینده محور مقاومت، همگی از مسائل کلیدی هستند که سرنوشت منطقه را شکل می‌دهند. با توجه به این تحولات، مقاومت فلسطین و حزب‌الله لبنان همچنان به‌عنوان چالش‌های اصلی برای رژیم صهیونیستی مطرح هستند، در حالی که سیاست‌های واشنگتن به‌ویژه در دوره ترامپ و از سوی دیگر، آینده محور مقاومت و نقش ایران در تعیین روندهای آتی، از جمله موضوعاتی است که بر معادلات منطقه‌ای تأثیرگذار بوده است. در این راستا بر آن شدیم مصاحبه‌ای را با جناب آقای حسین آجرلو، کارشناس مسائل منطقه ای صورت داده و پیرامون این موضوع برخی سوال‌ها پرسیده شود.
1.آتش‌بس غزه و بحث فلسطین را توضیح مختصری بدهید؟
در غزه، مقاومت فلسطین همچنان قدرت تاکتیکی خود را حفظ کرده و توانسته راهبردهای رژیم صهیونیستی را خنثی کند. با وجود تحرکات و فشارهای مستمر رژیم صهیونیستی، گروه‌های مقاومت توانسته‌اند به تقویت توان نظامی و تاکتیکی خود بپردازند. آتش‌بس در غزه، هرچند شکننده است، اما استمرار آن وابسته به توازن قوا میان مقاومت و رژیم صهیونیستی است. مقاومت توانسته با اجرای عملیات‌های محدود و هدفمند، راهبرد اسرائیل برای تضعیف این گروه‌ها را ناکام بگذارد.
2.تحولات سیاسی لبنان در انتخابات و آینده جنگ با اسرائیل چگونه است؟
در لبنان، تحولات سیاسی به شدت تحت تأثیر وضعیت داخلی این کشور و روابط آن با رژیم صهیونیستی است. اسرائیل به دنبال آزادی عمل در برخی مناطق مرزی لبنان است، اما مشکلات داخلی این رژیم و فشارهای خارجی مانع از ورود به یک جنگ جدید می‌شود. انتخابات لبنان نیز تأثیر مستقیمی بر آینده محور مقاومت در این کشور دارد. حزب‌الله به عنوان یکی از بازیگران اصلی سیاسی لبنان، نقشی محوری در حفظ تعادل قدرت داخلی و تقویت محور مقاومت ایفا می‌کند. با این حال، فشارهای خارجی برای محدود کردن نفوذ این حزب همچنان ادامه دارد. در حوزه نظامی، تهدیدات اسرائیل علیه لبنان هرچند جدی است، اما توانایی‌های حزب‌الله و تجارب پیشین این گروه در جنگ ۲۰۰۶، همچنان بازدارنده اصلی برای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود.
3.وضعیت حزب الله را چگونه ارزیابی می کنید؟
حزب‌الله لبنان با وجود تحولات سیاسی و تلاش‌های مخالفان، همچنان از جایگاه مستحکمی برخوردار است. در تاریخ لبنان، حزب‌الله بارها با دولت‌ها و رؤسای جمهور مخالف مواجه بوده، اما توانسته موقعیت و قدرت خود را حفظ کند. دولت لبنان، به دلیل ضعف ساختاری و محدودیت در حاکمیت سلاح، نتوانسته مانعی جدی برای دشمن ایجاد کند. قطعنامه 1701 سازمان ملل که پس از جنگ 33 روزه تصویب شد، اگرچه بارها توسط رژیم صهیونیستی نقض شده است، اما به‌طور کلی به تداوم ثبات نسبی در منطقه کمک کرده است. حزب‌الله توانسته در چارچوب این قطعنامه، توان نظامی و موشکی خود را توسعه دهد و جایگاهش را به‌عنوان تهدید اصلی رژیم صهیونیستی حفظ کند. تضعیف دولت سوریه و محدودیت‌های موجود، چالش‌هایی برای مقاومت ایجاد کرده است. با این حال، حزب‌الله با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته برای ساخت موشک و پهپاد، وابستگی خود به خطوط لجستیکی سنتی را کاهش داده است.
4.آینده آتش‌بس لبنان چگونه است؟
اسرائیل، با وجود نقض‌های مقطعی، به‌دلیل تهدیدات حزب‌الله تمایلی به ورود به جنگی گسترده ندارد. پیش‌بینی می‌شود که آتش‌بس کنونی، با وجود برخی بی‌ثباتی‌ها، به یک ثبات بلندمدت منجر شود. مقاومت همچنان کلیدواژه و محور اصلی اتحاد مخالفان عبری، عربی و غربی است، اما این محور موفق به تضعیف اساسی حزب‌الله نشده است. حزب‌الله، با توجه به حمایت گسترده مردمی در میان شیعیان لبنان و توانایی‌های نظامی نوین، همچنان قدرت بلامنازع در صحنه مقاومت است.
5.برنامه ترامپ برای غرب آسیا و تقابل با ایران چیست؟
ترامپ سیاست فشار حداکثری علیه ایران را دنبال می کند. این سیاست با تاکید بر تحریم‌های شدید اقتصادی و طرح‌هایی نظیر عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل خواهد بود که که هدف آن تضعیف محور مقاومت و کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران خواهد بود. یکی از جنبه‌های مهم سیاست‌های ترامپ، حمایت کامل از رژیم صهیونیستی است. محور مقاومت توانسته با انسجام داخلی و تقویت راهبردهای خود، این سیاست‌ها را خنثی کند.
6.لزوم ایران قدرتمند و مؤلفه‌های آن رابیان کنید؟
قدرت ایران در منطقه غرب آسیا به عوامل متعددی وابسته است:
1. انسجام داخلی:
ایجاد هماهنگی میان قوای مختلف نظام و کاهش تنش‌های داخلی، یکی از الزامات اصلی برای مقابله با تهدیدات خارجی است.
2. تقویت توان دفاعی و اقتصادی:
توسعه صنایع دفاعی و افزایش قدرت بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات خارجی از جمله رژیم صهیونیستی، یکی از اولویت‌های اصلی است. همچنین گسترش همکاری‌های اقتصادی و سیاسی با کشورهایی مانند چین و روسیه، نقش مهمی در تقویت قدرت ایران دارد.
3. دیپلماسی فعال منطقه‌ای:
بهبود روابط با کشورهای منطقه، به‌ویژه ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس، می‌تواند به کاهش تنش‌ها و تقویت جایگاه ایران کمک کند.
4. استفاده از مذاکرات کنترل‌شده:
مذاکرات با کشورهای غربی و مدیریت بحران‌ها از موضع قدرت، می‌تواند ابزار مؤثری برای کاهش فشارها و ایجاد فرصت‌های جدید باشد. مذاکره از موضع قدرت نکته مهم دیگر است. هیچ‌گاه نباید مذاکرات با طرف‌های غربی را به‌عنوان نشانه ضعف تلقی کنیم. در واقع، اگر طرف مقابل ببیند که ایران در موضع ضعف است، وارد مذاکره نخواهد شد. مذاکرات باید از موضع قدرت، انسجام و با داشتن گزینه‌های متنوع صورت گیرد.از طرفی نیز ایران توانسته است با وجود تحریم‌ها، اقتصاد خود را مدیریت کرده و بر توان سیاسی‌اش در سطح منطقه و جهان افزوده است. این قدرت اقتصادی و سیاسی نیز به تقویت قدرت چانه‌زنی ایران در مذاکرات کمک می‌کند.
7.روابط ترامپ و نتانیاهو را توضیح دهید؟
رابطه میان ترامپ و نتانیاهو در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ هرچند در ظاهر بسیار نزدیک بود، اما تنش‌هایی نیز در آن دیده می‌شد. ترامپ تمایل داشت افرادی در قدرت باشند که به طور کامل با سیاست‌های او هماهنگ باشند.. با این حال، حمایت ترامپ از رژیم صهیونیستی به‌طور کلی تقویت شد. اقدامات او از جمله انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس و حمایت از طرح الحاق کرانه باختری، نشان‌دهنده تعهد کامل او به اهداف رژیم صهیونیستی بود.در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ اما احتمال دارد نتانیاهو نیز به حاشیه رانده شود چراکه ترامپ با انتخاب کابینه خود نشان داده است که از افرادی حمایت می کند که مطیع کامل او باشند. لذا حمایت ترامپ از رژیم صهیونیستی ادامه خواهد یافت ولی روابط با نتانیاهو می تواند چالشی باشد.
8.نقش عراق در محور مقاومت را چگونه ارزیابی می کنید؟
عراق به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود، نقش مهمی در محور مقاومت دارند. حمایت از حشد الشعبی از الزامات حفظ انسجام محور مقاومت است. عراق به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و منابع استراتژیک، اهمیت بالایی برای محور مقاومت دارد. حشد الشعبی به‌عنوان یک نیروی استراتژیک باید تقویت شود، اما در عین حال لازم است این نیروها در هماهنگی با دولت عراق عمل کنند تا حساسیت‌های داخلی و خارجی کاهش یابد. حساسیت عراقی‌ها به تحریم‌ها به دلیل تجربه دوران صدام، یک چالش جدی است. لازم است در این زمینه اقدامات دیپلماتیک و راهبردی صورت گیرد تا از تحریم‌های گسترده جلوگیری شود.
9.آینده محور مقاومت را تشریح کنید؟
محور مقاومت با وجود فشارهای شدید منطقه‌ای و بین‌المللی، همچنان به عنوان یک بازیگر قدرتمند در منطقه باقی مانده است. انسجام میان گروه‌های مقاومت و حمایت ایران از این گروه‌ها، نقش کلیدی در تقویت محور مقاومت دارد. محور مقاومت نشان داده که توانایی بازسازی و انسجام خود را در بحران‌های گذشته دارد اما برای موفقیت در مقابله با چالش‌های جدید، لازم است راهبردها و تاکتیک‌ها بازنگری شوند و از روش‌های سنتی فاصله گرفته شود. محور مقاومت باید با درک شرایط جدید و طراحی راهبردهای مدرن، آمادگی لازم برای مقابله با تهدیدات آینده را حفظ کند. بازنگری در تاکتیک‌ها و استفاده از فرصت‌های جدید منطقه‌ای و بین‌المللی، کلید موفقیت محور مقاومت در آینده است. چشم‌انداز آینده محور مقاومت باید با درک شرایط جدید، راهبردهای خود را بازنگری کرده و به‌صورت هوشمندانه در برابر جنگ‌های ترکیبی و تهدیدات جدید دشمنان آماده شود. این آمادگی شامل حفظ انسجام، تقویت دارایی‌های استراتژیک، کاهش تنش‌ها و استفاده از فرصت‌های موجود برای بازسازی توان مقاومت است.
به‌طور خلاصه، نکات کلیدی شما شامل موارد زیر است
1. حفظ انسجام و استراتژی در عراق نقش حیاتی حشد الشعبی: حشد شعبی به‌عنوان یک دارایی استراتژیک باید تقویت شود، اما در چارچوبی که حساسیت‌های داخلی عراق و دولت‌های خارجی را کاهش دهد.
2. مدیریت تنش‌ها: باید تلاش شود که عراق به صحنه رقابت مستقیم ایران و آمریکا تبدیل نشود.
3. حفظ آرامش و کاهش تنش در این کشور، راهی برای تقویت جایگاه محور مقاومت است.
4. حفظ استقلال گروه‌های مقاومت در عراق: گروه‌های مقاومت باید با قدرت باقی بمانند، اما نباید درگیر سیاست‌زدگی شوند تا بتوانند نقش مؤثرتری ایفا کنند.
5. ضرورت صبر استراتژیک و بازسازی مقاومت با الهام از تجارب گذشت: تجربه موفق مقاومت در بازسازی توان خود، مانند حزب‌الله در سال 2006 و غزه در سال 2004، نشان داده که صبر استراتژیک و بازسازی نیروها می‌تواند منجر به موفقیت‌های بزرگ‌تر شود.
6. حمایت لجستیکی و تکنولوژی: دوران فعلی فرصتی است برای تقویت نیروها و بازسازی توانایی‌های مقاومت در همه حوزه‌ها، به‌ویژه در زمینه فناوری‌ها و پشتیبانی‌های میدانی.
7. استفاده از آرامش به‌عنوان استراتژی: کاهش تنش و استفاده از فضای آرام برای تنفس و بازسازی نیروها می‌تواند مقاومت را برای مواجهه با چالش‌های بعدی آماده کند. محور مقاومت باید از دوره‌های آرامش نسبی برای بازسازی و تقویت نیروهای خود استفاده کند. این بازسازی شامل ارتقای فناوری‌ها، تقویت لجستیک و گسترش توان نظامی است.
8. حمایت از مردم و حفظ نیازهای مقاومت: مردم لبنان و غزه تهدیدات رژیم صهیونیستی را به‌خوبی درک کرده‌اند و بنابراین به مقاومت به‌عنوان یک نیاز حیاتی نگاه می‌کنند. این حس مشترک می‌تواند باعث تقویت محور مقاومت و تسهیل در دستیابی به اهداف بلندمدت شود. رژیم صهیونیستی و آمریکا از ابزارهای نظامی، اقتصادی و رسانه‌ای برای تضعیف محور مقاومت استفاده می‌کنند. مقابله با این جنگ ترکیبی نیازمند هماهنگی بیشتر و انسجام داخلی محور مقاومت است.
9. تقابل با جنگ ترکیبی رژیم صهیونیستی: جنگ ترکیبی شامل تحرکات نظامی، اقتصادی، و رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی است. تقویت انسجام داخلی و اتخاذ یک راهبرد مشترک بین محور مقاومت برای مقابله با این جنگ ضروری است.


  • ارسال نظرات
  • پربحث ترین ها پرطرفدارترین ها