سیگنال دوباره اصلاحطلبان رادیکال برای ترامپ
- روزنامه سازندگی: نامه ترامپ به ایران، اولین تعامل مهم بین ایالاتمتحده و ایران از زمان روی کار آمدن دولت جدید به رهبری دونالد ترامپ است، این اقدام ترامپ به دنبال اقدام مشابهی از سوی باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا صورت میگیرد که در سال ۲۰۰۹ میلادی، نامهای به رهبری معظم ایران ارسال و در آن پیشنهاد مذاکره بر سر توافق هستهای را مطرح کرد. آنچه در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ و در جمع فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش صراحتاً اعلام کردند که «مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد؛ این را باید ما درست بفهمیم. اینجور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود؛ نخیر، از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل: تجربه».
- روزنامه هممیهن: کشورهایی که منافع مشترک با یک طرف یا هر دو طرف منازعه دارند، خیلی سخت میتوانند میانجیگری کنند. در اینجا موضوع بحث ایران و آمریکا است و طرفی که گفتهشدهاست قرار است میان آنها میانجیگری کند، روسیه است. مسکو میان ایران و آمریکا هر اقدامی بخواهد انجام دهد، منافع خودش را در نظر میگیرد. اگر روابط ایران و آمریکا بهبود پیدا کند، برای روسیه تبعاتی در بر دارد و اگر بهبود پیدا نکند نیز روسیه متأثر میشود. در چنین شرایطی کشورهایی که تا این حد تعارض منافع دارند، اهلیت میانجیگری بین دو طرف درگیر ندارند.
سرگیجه تحلیلی روزنامه شیدای مذاکره
کیهان نوشت: هممیهن چند روز قبل، تیتر و عکس تمامصفحه خود را به سفر وزیر خارجه روسیه به تهران و عنوان «میانجی روسی» اختصاص داد تا چنین القا کند که سفر لاوروف به تهران برای انتقال پیام ترامپ و برای میانجیگری برای مذاکره ایران و آمریکاست. چند روز از تیتر توأم با هیجانزدگی «میانجی روسی» نگذشته بود که هممیهن، مجدداً به تنظیمات ضد روسی برگشت و در یادداشتی با عنوان «مراقب روسها باشید» نوشت: روسیه درخصوص برنامه هستهای ایران به دنبال راهی میانه است که در چارچوب آن نه بحران بهطور کامل حلوفصل شود و نه چرخه بحران از گردونه خارج شود. براساس شنیدهها، سرگئی لاوروف در سفر اخیر پیامی را منتقل کرده مبنی بر اینکه ایران باید مسائلش را با آمریکا حلوفصل کند و حالا که روسیه در حال مذاکره با آمریکا است، ایران هم زیر چتر میانجیگری روسیه، مذاکره با آمریکا را آغاز کند. اما معلوم نیست در شرایط کنونی آیا ایران حاضر به پذیرش میانجیگری روسیه برای گفتوگو با آمریکا خواهد شد یا نه.
تاجیک: "وفاق" اسم رمز تسخیر دولت پزشکیان است
محمدرضا تاجیک، فعال چپ و از تئوریسینهای جریان اصلاحات اخیراً یادداشتی را با عنوان "آنان که آیین وفاق نمیدانند، چیست" در سایت جماران منتشر کرد. این یادداشت که در واکنش به استیضاح و برکناری همتی توسط برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نوشته شده است با رویکردی انتقادی به موضوع میپردازد و سپس دولت و مجلس را همزمان متهم میکند. تاجیک مینویسد: گفتهام و باز میگویم، وفاق در نزد بسیاری از طالبان قدرت، همان اسم رمز تسخیر دولت است، و امروز، تجلی و ترجمان این اسم رمز را در حذف و طرد یاران خود تجربه میکنید، و این هنوز از نتایج سحر است.
اظهارات جدید عبدی
عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحات در مصاحبه با خبرآنلاین گفت: به نظرم آقای پزشکیان برخلاف آنچه که نمیگوید با واقعیتهای سختی روبرو شده که تصورش را هم نمیکرده است. از این نظر هم باید با او همدلی کرد. در روز تحلیف ترور هنیه در تهران، سپس اتفاقات لبنان و بعد از آن تقابل موشکی با اسراییل و اوضاع ارزی و از همه بدتر آمدن ترامپ، و تاثیر آن در حوزه روابط خارجی ایران بود. در داخل هم بدترین مانع او استعلامهایی است که متکی به مصوبهای از مجلس استصوابی در پاییز ۱۴۰۱ است. مصوبهای که در عمل شکلگیری هر گونه دولت حتی با حداقلی از کارآمدی را منتفی کرده است. مجموعه این مسایل موجب شده که اصلیترین راهبرد وی که وفاق است در عمل به نقطه مطلوب نرسد. مواضع رسمی درباره مذاکره احتمالی نیز راه را بسته است یا حداقل اینکه جامعه چنین تصوری دارد. گفتارهای اخیر پزشکیان محصول دو چیز است. اول بنبست عملی، دوم ناتوانی یا منع در ابراز بنبست و دلایل آن…
اعتراف جدید فائزه هاشمی
اخیراً گفتوگویی از فائزه هاشمی منتشر شده که در بخشی از آن در مورد جریان برانداز میگوید که «ما در این طرف هم مشکل داریم.» و در ادامه به اولین مشکل که فقدان یک رهبری جامع است، در قیاس با انقلاب اسلامی اشاره میکند: «اگر انقلاب پیروز شد، برای اینکه ما یک رهبری داشتیم که راست و چپ و انقلابی و مجاهد و بازاری و سنتی و... همه زیر پرچم آیت الله خمینی رفتند و آن انقلاب به نتیجه رسید، ولی در این سو، خیلی فاصله داریم و اصلاً نداریم شخصیتی که بتواند این رهبری «معظم» را برای همه تفکرات داشته باشد. آن درگیریای که خود براندازان با هم دارند، یک رهبری را نیاز هست که چنین چیزی وجود ندارد. در مورد جایگزین جمهوری اسلامی میگوید؛ چیزی که در براندازان وجود ندارد: «جانشین چه کسی میخواهد بشود؟ اصلاً جانشین وجود دارد؟ کسانی که میخواهند جانشین شوند، آیا به آن حکمرانی خوب اعتقاد دارند؟ به اصول آزادی، استقلال، حقوق بشر، مسائل اقتصادی و توسعه در همه ابعاد؟ من با توجه به تجربیات خودم در زندان و اتفاقات اپوزیسیون که در این دو سه سال روی داد، میگویم که جایگزینی نیست و نمیبینم که شرایط بهتر شود.