پیروزی دوباره دونالد ترامپ در انتخابات و بازگشت او به کاخ سفید نگرانیهای عمدهای برای اروپا به همراه دارد. از مهمترین دغدغهها میتوان به احتمال کاهش یا توقف حمایت آمریکا از اوکراین، خروج از ناتو و افزایش تعرفههای گمرکی بر واردات اروپایی اشاره کرد. اروپا برای مقابله با این چالشها، گزینههای مختلفی از جمله تقویت روابط با مشاوران ترامپ و رهبران راستگرای آمریکایی، تغییر سیاستها و همکاریهای اقتصادی-امنیتی را بررسی میکند. بازگشت ترامپ میتواند موجب کاهش وابستگی اروپا به آمریکا شود اما احتمال بروز اختلافات داخلی در اتحادیه اروپا نیز وجود دارد.
جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی عناصر مقاومت را تنها نخواهد گذاشت و اجازه نخواهد داد دشمن اراده خود را بر بیروت و دمشق تحمیل کند و مقاومت برای همه سناریوها برنامه دارد. جمهوری اسلامی نه تنها هرگز اجازه نخواهد داد اتصال میدانی و جغرافیایی عناصر مقاومت قطع گردد بلکه تقویت آن از اهداف اساسی و ژئوپلیتیکی است که در آینده نزدیک شتاب خواهد گرفت. بنابراین رژیم قادر نخواهد بود عقبه لجستیکی حزب الله را با چالش اساسی مواجه کند.این پیام ها می بایست به سران و بدنه مقاومت منتقل میشد که تحت تأثیر فشارهای سیاسی و میدانی قرار نگیرند چرا که تحولات و سناریوها به گونهای است که رژیم صهیونیستی در تحولات آینده نقشی نخواهد داشت.
آن طور که گروسی گفته است، توافق برجام تا حد زیادی فلسفه خود را ازدست داده است. با این همه، گروسی در تهران از رهگذر رایزنی با مقام های ارشد کشورمان سعی داشته این امکان سنجی را داشته باشد که آیا می توان به توافقی تازه با محوریت برنامه اتمی ایران دست یابد یا خیر. به نظر میرسد از این رو، به احتمال زیاد رافائل گروسی تا حد زیادی سعی داشته تا زمینه را برای احیای تفاهم مارس ۲۰۲۳ با ایران فراهم کند و از حجم اختلافات در این رابطه بکاهد. دستور کاری که آن هم بدون توجه به منافع و حق ایران از شانسی برای تحقق برخوردار نیست.
برخی انتصابات ترامپ مانند مارکو ربیو به نوان وزیر خارجه، مایک والتز به عنوان مشاور امنیت ملی، جان رتکلیف به عنوان رئیس سیا، هگزت به عنوان وزیر جنگ و الیزا استفانیک به عنوان نماینده جدید آمریکا در سازمان ملل این پیام را برای قدرتهای تجدیدنظر طلب در نظام بین الملل مانند چین، روسیه و ایران دارد که احتمالاً واشینگتن سیاست تهاجمیتری در چهارسال آینده اتخاذ خواهد کرد. در این راستا باید گفت که جنگ غزه و لبنان و جنایات رژیم صهیونیستی با حمایت کشورهای غربی نشان داد که نظام لیبرال دموکراسی بیش از آنکه تصویر صلح گرایی داشته باشد، کسب منافع به هر روشی را پیگیری میکند. انتصاب تندترین افراد در کابینه آمریکا بیش از آنکه باعث نگرانی در محور مقاومت شود، می تواند آمریکا و رژیم صهیونیستی را به سراشیبی تند افول و نابودی نزدیک کند.
تجربه بیش از 70 سال مبارزه نشان داده است، مقاومت اسلامی در فلسطین اشغالی از سیاست کاملاً مشخص و تعریف شدهای پیروی میکند و تحت تأثیر تغییرات سیاسی در آمریکا یا رژیم صهیونیستی و کشورهای دشمن قرار نمیگیرد؛ همچنانکه در هفتههای اخیر، حماس و حزبالله و گروههای مختلف مقاومت در منطقه اعلام کردهاند که مقاومت فلسطین و لبنان به «میدان» تکیه خواهند کرد، نه تغییرات سیاسی و جابجایی رؤسای جمهور در آمریکا.
«واقعیت این است که آمریکا بیش از آنکه یک دموکراسی باشد، پوششی به ظاهر زیبا را از دموکراسی برای خود ایجاد کرده و در حقیقت، نظام حکمرانی درآمریکا نظامی مبتنی بر منافع ثروتمندان و متنفدان است. افرادی که برای تامین منافع خود حاضر به قربانی کردن منافع مردم آمریکا هستند.»
دشمن در "مواجهه سخت و نرم" با عناصر مقاومت نتوانسته است، دستاورد راهبردی که منجر به نظم جدید گردد، کسب نماید. بر این اساس، درصدد هستند با کنترل ذهن بخشی از جامعه با رویکردهای منافقانه و فعال سازی گسل های اجتماعی و قومیتی، اختلال بیشتر اقتصادی، فشار هوشمندانه را تشدید کنند تا محاسبات رهبران جمهوری اسلامی را تغییر دهد که عملیات وعده ۳ که به طور قطع قاطع تر از عملیات های قبلی است، انجام ندهد.
ترامپ با طرح شعارهای پوپولیستی خود در جریان رقابت های ریاست جمهوری آمریکا به راحتی توانست زمینه تغییر نگرش طیف گسترده ای از رای دهندگان آمریکایی را فراهم کند که پیش از این سابقه طولانی در حمایت از دموکرات ها در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا داشتند. طبقه کارگر آمریکا یکی از مهم ترین طبقاتی بود که به راحتی تحت تاثیر شرایط نامطلوب اقتصادی خود، شعارهای انتخاباتی ترامپ را در این حوزه پذیرفتند و بر خلاف سال های قبل انتخابات ریاست جمهوری و ناامید از کارآمدی حزب دموکرات برای بهبود شرایط زندگی خود به وی رای دادند.
لبنان مرکز ثقل تحولات است و مقاومت باید با توازن قدرت و ابتکار عمل، ماشین جنگی رژیم صهیونی را مهار کند. در این راستا لازم است که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، دیپلماسی قدرت و نهضتی باشد چراکه دشمن در تلاش است تا هم پیمانان نزدیک جمهوری اسلامی ایران را در این جنگ بی اثر و خنثی کند. همچنین باید گفت که رژیم صهیوینستی بسیار ضربه پذیر بوده و نتوانسته به دستاورد استراتژیکی برسد و از طرفی محور مقاومت نیز ضربات غیر قابل ترمیمی بر پیکره رژیم صهیوینستی تحمیل کرده است و هنوز از برگ برندههای راهبردی خود علیه رژیم صهیونیستی بر اساس برخی ملاحظات استفاده نکرده است و این توهم دشمن برای ایجاد نظم جدید در منطقه هیچگاه عملی نخواهد شد.
با وجود برخی موضعگیری امیدوارکننده از سوی سران کشورهای اسلامی در قبال جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان اما همچنان دولتهای اسلامی نتوانستند به ابتکاری جامع برای تنبیه اشغالگران قدس دست پیدا کنند. واقعیت آن است که براساس تجربه هشت دهه اخیر تنها راه متوقف کردن رژیم آپارتاید صهیونیستی در منطقه، تکیه بر دو عنصر مقاومت مسلحانه و انزوای دیپلماتیک تلآویو است. عدم اجماع کشورهای اسلامی بر سر اصل تنبیه متجاوز میتواند موجب افزایش گستاخی ارتش رژیم در مسیر کشتار غیرنظامیان و کودکان شود.
کشورهای عربی همواره وابستگی خود به دولتهای غربی را نشان دادهاند و هیچگاه نتوانسته اند به صورت مستقل بر تحولات تاثیر گذار باشند. در این راستا از آغاز دولت سیزدهم شاهد گسترش روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی در حوزههای گوناگون بودهایم که ادامه این روابط و همکاری بیشتر کشورهای عربی به ویژه در تحولات منطقه میتواند تضمین کننده امنیت منطقه باشد درصورتیکه وابستگی به غرب و رژیم صهیونیستی هیچگاه نمیتواند به اقتدار آنها و امنیت در منطقه کمک کند.
«رفتارهای غیرانسانی اخیر صهیونیست ها در هلند بار دیگر نشان داد که اسرائیل نه فقط برای ملت فلسطین بلکه برای کلیت جامعه بشری یک تهدید بزرگ است و انسان ها در اقصی نقاط جهان باید با قدرت در مقابل این رژیم بایستند.»
دومینوی رسواییهای دفتر نخستوزیری اسرائیل همچنان در حال گسترش است و هر روز بر تعداد پروندههای آن افزوده میشود. از پروندههای فساد مالی که همسر بنیامین نتانیاهو و خود او در سالهای ۲۰۱۸ میلادی و ۲۰۱۹ میلادی به خاطر آنها محاکمه شدند و نهایتاً همسر او محکوم شد، تا افشای اطلاعات جدیدی که نشان میدهد دفتر نخستوزیر اسرائیل متهم اصلی شکستهای اطلاعاتی و افشای اسرار دولتی و امنیتی با اهداف سیاسی و شخصی است. مهمترین موضوعات این افشاگریها شامل چهار پرونده اصلی است: پرونده گالانت، وزیر جنگ برکنار شده اسرائیل؛ پرونده پروتکلهای جنگ؛ پرونده افسر ارشد ارتش؛ و نهایتاً پرونده فیلدشتاین. انتظار میرود که پس از افشای چنین اطلاعات محرمانهای از فساد سیاسی و امنیتی در دفتر نخستوزیری اسرائیل، شاهد به وجود آمدن نوعی بیاعتمادی و عدم اطمینان در تمامی سطوح امنیتی، سیاسی و نظامی این رژیم باشیم. موج رسواییها و پروندههای تحقیق دفتر نخستوزیری اسرائیل با افشای برخی از این پروندهها، نشاندهنده واپسین نفسهای نتانیاهو است؛ نتانیاهویی که نه تنها منفور جامعه مسلمانان و فلسطینیان، بلکه حتی تبدیل به چهرهای منفور و منزجر در میان شهرکنشینان و صهیونیستها نیز شده است. ارزیابیها نشان میدهد که ادامه جنگ غزه نیز نهایتاً نمیتواند نجاتدهنده نتانیاهو باشد و دیر یا زود سقوط او رقم خواهد خورد.
سفیر آمریکا در بیروت در تلاش است تا برخی گروههای سیاسی در لبنان را علیه حزبالله تحریک و آنها را وارد نبرد شهری و خرابکاری علیه مقاومت کند تا همزمان با جبهههای جنوب، بخشی از توان مقاومت را درگیر جنگ خیابانی در بیروت شود. تحولات اخیر در جنوب لبنان بیش از پیش اثبات نمود که حذف ظرفیت استراتژیک حزبالله محتمل نیست. بنابراین گزاره فشار حداکثری به سیاسیون لبنان از جمله مثلث میقاتی- باسیل- جعجع به منظور تحمیل فشار و اراده خود بر حزب الله تشدید کردند تا حزب الله را با مصالحه به پشت رود لیتانی برگردانند و تهدید مرزی رژیم حذف شود.
در موضوع چین، بازگشت ترامپ ممکن است منجر به اعمال تعرفه ۶۰ درصدی بر کالاهای چینی شود که ضربهای جدی به اقتصاد این کشور محسوب میشود. . نگرانی پکن از سیاستهای پیشبینیناپذیر ترامپ همچنان وجود دارد، اما این چالشها ممکن است روابط اقتصادی بین چین و اروپا را تقویت کنند. علاوه بر این، کمعلاقگی ترامپ به حمایت از تایوان ممکن است فرصتی برای پکن باشد تا در مسائل مربوط به این جزیره فشار بیشتری بر واشنگتن وارد کند.اینکه ترامپ به دنبال اجرای سیاست حمایت گرایی داخلی، تلاش خواهد کرد تا هزینههای حمایت از اسرائیل را از نتانیاهو گرفته و هزینههای ادامه جنگ را دیگر بر ایالات متحده تحمیل نکند. به نظر میرسد که ترامپ تلاش خواهد کرد تا در راستای سیاست انزواگرایی که در چهار سال اول ریاست جمهوری خود داشت، بحرانهای بین المللی را با متحدین نیابتی خود مدیریت کند بنابراین در بحران جنگ غزه با کاهش نفوذ آمریکا در اسرائیل و جنگ تلاش خواهد کرد تا این بحران به دست خود رژیم صهیونیستی حل و فصل شود. همچنین ترامپ تلاش خواهد کرد تا با تحت فشار قرار دادن جبهه مقاومت و با انجام بازی رسانهای و سیاسی و تبلیغاتی، توافق نامه آتش بس و صلحی که همراه با امتیازات بسیار زیاد برای اسرائیل باشد را اجرایی کند.با وجود بحرانهای جاری مانند اوکراین و تایوان، ترامپ وعده داده که با رویکردی سریع و قاطع به این مسائل پایان دهد.. در نهایت، سیاست خارجی ترامپ با عدم قطعیت همراه خواهد بود که در کوتاهمدت ممکن است موفقیتهایی به ارمغان بیاورد، اما میتواند به تضعیف موقعیت آمریکا در صحنه بینالمللی منجر شود.
«در زمان حضور دولت سابق ترامپ در قدرت(در فاصله میان سال های 2016 تا 2020)، نه توان موشکی-پهپادی، نه قدرت اتمی و نه نفوذ منطقه ای ایران در سطح کنونی نبود. به بیان ساده تر، ایران در طی سال های گذشته توانسته پیشرفت های قابل توجهی را در مولفه های قدرت خود ایجاد کند. از این رو، اساساً فضای کنونی در قیاس با دوره زمانی دولت سابق ترامپ، از زمین تا آسمان متفاوت است.»
در حالی که برخی از قدرتهای مداخلهگر از جمله آمریکا و متحدانش در منطقه به ویژه رژیم صهیونیستی اسرائیل به دنبال برهم زدن امنیت جنوب شرق ایران و حتی بلوچستان پاکستان هستند تا با تأثیرگذاری بر سیاستها و ثبات داخلی پاکستان، عملا روابط ایران و پاکستان را هم تحت تاثیر قرار داده و تقابلی کنند، همکاریهای امنیتی و عملیاتی مشترک اخیر ایران و پاکستان حاکی از این است که امنیت و ثبات در مرزهای دو کشور خط قرمز مقامات تهران و اسلامآباد است و برای تامین امنیت و مبارزه با مزدوران و عناصر تروریستی، همکاریهای نظامی و امنیتی در کنار تبادل اطلاعاتی تداوم خواهد داشت.
شکست انتخاباتی کامالا هریس در رقابتهای ریاستجمهوری 2024 آمریکا در حالی رقم خورد که پیش از آغاز رسمی انتخابات شانس پیروزی وی در انتخابات، طبق نظرسنجیهای انجام گرفته شده بسیار بالا بود.
بسیاری از کارشناسان آمریکایی، مهم ترین عامل شکست هریس را نقش دولت بایدن دانسته و عنوان می کنند شاید اگر هریس تلاش بیشتری برای جدا کردن راهش از بایدن به کار گرفته بود، احتمال پیروزی اش در برابر دونالد ترامپ تا حد زیادی افزایش پیدا می کرد.
ترامپ در حالی به عنوان رئیسجمهور وارد کاخ سفید می شود که کارنامه سیاسی اش در چهار سال اول ریاستجمهوری اش با اما و اگرها و انتقادات زیادی از سوی رهبران جامعه جهانی همراه شده است. یکی از مهم ترین بخش های فعالیت های تبلیغاتی ترامپ مربوط به اعلام مواضعش در مورد سیاست خارجی آمریکا بوده است. او در تشریح برنامه هایش در این حوزه سعی کرده است دو مورد مهم را مد نظر قرار دهد: اول اینکه در عرصه سیاست خارجی اش، راهی متفاوت از دولت بایدن را در پیش بگیرد. دوم اینکه در عرصه سیاست خارجی، حتی به ظاهر مواضع جدیدی را نسبت به مواضع دوران پیشین ریاستجمهوری اش اعلام و اتخاذ نماید.
بحرانهای داخلی کابینه نتانیاهو و برکناری وزیر جنگ در میانه جنگ غزه، نشاندهنده شکستهای رژیم صهیونیستی است. اختلافات داخلی، نبود استراتژی مشخص و ناتوانی در دستیابی به اهداف نظامی، همگی از افول این رژیم حکایت دارند. این اختلافات نشاندهنده شکاف بیشتر بین ائتلاف حاکم در کابینه و ارتش اسرائیل است. ارتش مدتهاست که خواهان پایان درگیری و بازگرداندن گروگانها از طریق توافق است، اما سیاستگذاری نتانیاهو مانع از دستیابی به این هدف شده است. نگاهی به جنگ غزه نشان میدهد که نه تنها نتوانسته اختلافات سیاسی داخلی را رفع کند، بلکه بر عمق آنها افزوده است و موجب افول رژیم اسرائیل شده است. این جنگ بلندمدت و ناموفق نشاندهنده ضعف نتانیاهو در دستیابی به اهدافش است. در نتیجه، برکناری وزیر جنگ در اوج جنگ غزه نشاندهنده ضعف رژیم اسرائیل است. اختلافات داخلی و ناتوانی در دستیابی به اهداف نظامی همگی گواه افول این رژیم است، در حالی که جبهه مقاومت با پایدارای خود آیندهای روشن برای ملتهای مظلوم منطقه ترسیم میکند.