tanincenter.ir

آخرین مطالب تحلیلی
از بن‌بست تا توافق احتمالی؛
بررسی دور چهارم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا
این دور از مذاکرات، در شرایطی بسیار حساس برگزار می‌شود. آمریکا تحت رهبری ترامپ، موضعی تهاجمی‌تر اتخاذ کرده است؛ به ویژه در قبال فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم توسط ایران. نماینده آمریکا، «استیو ویکاف»، به صراحت خواستار توقف کامل غنی‌سازی و حتی برچیده شدن زیرساخت‌های هسته‌ای ایران شده است؛ درخواستی که لحن تند آمریکا را تشدید کرده و سطح ریسک مذاکرات را بالا برده است. در سوی مقابل، ایران همچنان بر حق مسلم خود برای غنی سازی اورانیوم تأکید دارد. «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرده است که کشورش آماده توافقی است که تضمین دهد به سمت تسلیحات هسته‌ای نخواهد رفت، اما پذیرش مطالبات «غیرمنطقی و غیر واقع بینانه» آمریکا را ناممکن می‌داند. این بن‌بست، بازتابی از بی‌اعتمادی تاریخی و اهداف متضاد دو کشور است. یکی از ویژگی‌های بارز این مذاکرات، نبود اجماع داخلی در درون دولت آمریکا است. موضع آمریکا بین خواسته‌های سخت‌گیرانه و تمایل به توافق در نوسان است. این دوگانگی، روند گفت‌و‌گو‌ها را پیچیده‌تر کرده است. اظهارات علنی مقامات آمریکایی مبنی بر توقف کامل غنی‌سازی و نابودی تأسیسات هسته‌ای، ممکن است بخشی از یک تاکتیک مذاکره‌ای برای نمایش قدرت و کسب امتیاز بیشتر باشد. اما چنین موضعی می‌تواند مذاکرات را تا مرز فروپاشی پیش ببرد؛ به ویژه اگر از نگاه ایران، این خواسته‌ها تغییر مداوم خطوط قرمز تلقی شوند.
آمریکا - چین؛
واکاوی دلایل و پیامدهای توافق تجاری پکن و واشنگتن
در اقدامی راهبردی و با هدف آرام کردن تنش‌های اقتصادی و جنگ تجاری بین دو اقتصاد بزرگ جهان، ایالات متحده و چین از توافق مهمی برای کاهش تعرفه‌های متقابل خبر دادند. اما توافق جدید نشان دهنده تغییر عمده‌ای در سیاست‌های هر دو کشور است، به طوری که ایالات متحده تعرفه‌های واردات چین را به ۳۰ درصد کاهش داده و در مقابل چین تعرفه‌های خود را به ۱۰ درصد رساند که نشان‌دهنده کاهش ۱۱۵ درصدی برای هر دو کشور است. به باور کارشناسان این تغییر ناگهانی واکنشی به فشار‌های اقتصادی داخلی بوده که دو اقتصاد بزرگ جهان با آن مواجه هستند.
تقابل آمریکا با رژیم صهیونیستی؛
اختلافات آمریکا و رژیم اسرائیل به کدام سو می‌رود؟
در هفته‌های اخیر گزارش‌های بسیاری در رسانه‌های غربی، صهیونیستی و عربی در خصوص اختلافات آمریکا و نتانیاهو منتشر شده است. این مسأله در حال حاضر در محافل رسانه‌ای و سیاسی آمریکا، اروپا و اسرائیل کاملاً مشهود است که رئیس‌جمهور ایالات متحده در سیاست‌هایی که در منطقه دنبال می‌کند حتی در گفتگوهای هسته‌ای با ایران، ملاحظات اسرائیل را در نظر گرفته و توجهی به دیدگاه‌هایی که تل‌آویو دارد نمی‌کند، به‌طوری بعضاً گفته می‌شود روابط واشنگتن - تل‌آویو به شکل بی‌سابقه‌ای در بن‌بست قرار گرفته است! اظهارات اخیر ترامپ در پاسخ به یک خبرنگار در کاخ سفید که تأکید کرد آتش‌بس وی با حوثی‌ها صرفاً معطوف به این است که آن‌ها به کشتی‌های آمریکایی حمله نکنند و وی مشکلی با حملات آتی یمنی‌ها به فلسطین اشغالی ندارد، بیش‌ازپیش به گزاره دامن زده که آمریکا عملاً پشت اسرائیل را خالی کرده و آن را از روندهای تصمیم‌گیری با محوریت غرب‌آسیا و ایران حذف کرده است! با وجود همه این‌ها و تحلیل‌های زیادی که در مورد سرد شدن روابط آمریکا و رژیم اسرائیل وجود دارد، اما باید توجه داشت اختلافات موجود اگر اختلاف نامیده شود، صرفاً مسائلی بین شخص ترامپ و نتانیاهو بوده، بنابراین نباید در چهارچوب روابط آمریکا - اسرائیل تحلیل شود. به عبارتی این اختلافات و بی‌اعتنایی‌ها صرفاً تاکتیکی و فاقد ابعاد استراتژیکی است و هیچ تأثیری در مناسبات راهبردی دو طرف و تعهد راهبردی آمریکا در حمایت همه‌جانبه و نامحدود از رژیم ندارد. باید توجه داشت لابی صهیونیست بیشترین تاثیر را در روی کارآمدن ترامپ در دوره قبلی و فعلی داشته است و تا همین الان خدمتی که ترامپ به اسرائیل کرده پیش از این هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا به رژیم نداشته است.
مبهم و متوهم همانند ترامپ؛
از آتش‌بس در جنگ غزه تا فریاد طرح دو دولتی
سفر سه روزه دونالد ترامپ به غرب آسیا در ۱۳ تا ۱۵ مه، با زمزمه‌های «خبر بزرگ» او، گمانه‌زنی‌ها درباره آتش‌بس در غزه و طرح دو دولتی را داغ کرده است. این سفر، فراتر از نمایش قدرت، تحت تأثیر نیازهای اقتصادی آمریکا و تغییرات ژئوپلیتیکی شکل گرفته است.◽️ آتش‌بس غزه: ترامپ به دنبال دستاورد دیپلماتیک و نمایش چهره صلح‌طلب آمریکاست. طرح آتش‌بس می‌تواند به «اشغال مدرن» غزه با کنترل کمک‌ها توسط شرکت‌های خصوصی منجر شود. مقاومت فلسطین شروط خود را دارد: پایان تجاوزات، رفع محاصره و بازگشت آوارگان.طرح دو دولتی: وعده به رسمیت شناختن فلسطین مبهم است و حاکمیت واقعی را به آن نمی‌دهد. این طرح با تثبیت اشغال و حذف حماس، حقوق اساسی فلسطینی‌ها را نادیده می‌گیرد. محور مقاومت آن را فاقد مشروعیت و محکوم به شکست می‌داند. تأثیر سفر ترامپ: هدف، حفظ هژمونی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است. مقاومت فلسطین و حمایت محور مقاومت، این طرح‌ها را با چالش جدی مواجه کرده‌اند. تجربه شکست‌هایی مثل معامله قرن، نشان‌دهنده ضعف رویکرد قمارگونه ترامپ است. چشم‌انداز منطقه: سیاست‌های آمریکا با ابهام و فشار همراه است، اما ایستادگی ملت فلسطین و هوشیاری منطقه، شانس موفقیت این طرح‌ها را کم کرده است. آینده غرب آسیا نه در دست سیاستمداران خارجی، بلکه به اراده مردم آن وابسته است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی؛
پشت‌پرده تنش در روابط ترامپ-نتانیاهو چیست؟
به تازگی شاهد اوج گیری قابل توجه اختلافات میان دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس بوده ایم. جالب اینکه تنها اندکی پس از بمباران بندر الحدیده یمن و فرودگاه صنعا توسط اشغالگران اسرائیلی، ترامپ در موضع گیری در کاخ سفید اعلام کرد که با حوقی های یمنی به توافق آتش بس رسیده و البته که هیچ مشکلی ندارد اگر یمنی ها، اسرائیل را هدف قرار دهند! منابع آگاه در فلسطین اشغالی و البته رسانه های این رژیم نیز تایید می کنند که روابط آمریکا و اسرائیل به پایین‌ترین حد ممکن رسیده است. ترامپ به نوعی این ادراک را دارد که نتانیاهو و لابی های اسرائیلی سعی دارند تا جای ممکن در دولت وی نفوذ کنند و بر دستورکارها و اولویت های دولتش اثرگذاری مستقیم داشته باشند. در جریان برکناری مایک والتز مشاور امنیت ملی ترامپ شاهد بودیم که واشینگتن‌پست فاش کرد یکی از دلایل مهم برکناری والتز، هماهنگی او با نتانیاهو در مساله ایران بود. موضوعی که نوعی بی‌احترامی به رئیس جمهور آمریکا بود و ترامپ در این معادله، حس تحقیر کرده است. ترامپ در آستانه سفر به منطقه غرب آسیا و دیدار با رهبران کشورهای عربی منطقه است. در این فضا، او با فاصله گرفتن از نتانیاهو و تشدید تنش ها علیه وی، قصد دارد این پیام را به سران کشورهای عربی منطقه برساند که چک سفید امضا به نتانیاهو نداده و در صورت لزوم جلوی وی نیز خواهد ایستاد. موضوعی که به زعم ترامپ می تواندحکام عرب منطقه را قانع کند تا سرمایه گذاری های قابل توجهی را در خاک آمریکا انجام دهند و موجب دستاوردسازی اقتصادی برای ترامپ و دولتش شوند. موضوعی که رئیس جمهور آمریکا به شدت به آن نیاز دارد.
پیمان ابراهیم بر لبه تیغ؛
واکاوی تشدید تنش میان واشنگتن- تل‎‌آویو
دونالد ترامپ در سفر جدید خود به خاورمیانه، به دنبال تکمیل پیمان ابراهیم است، که چهار کشور عربی را در بر می‌گیرد و هدف آن «صلح گرم» با اسرائیل است. با این حال، نگرانی‌های جدی از آینده فلسطین و واکنش منفی مسلمانان، به ویژه در عربستان سعودی، مانع از عادی‌سازی روابط با تل‌آویو شده است. ❇️ سفر ترامپ و چالش‌ها: در گذشته، تلاش‌هایی برای پیوستن عربستان به پیمان ابراهیم وجود داشت که شامل کریدور «آیمک» و سفرهای مختلف بود، اما حملات «طوفان الاقصی» این روند را پیچیده کرد.❇️ فشارها و تحولات جدید:افکار عمومی جهان اسلام به شدت ضد اسرائیل است و 95 درصد مخالف عادی‌سازی روابط هستند. ترامپ احتمالاً در سفر اخیر خود، توافقات غیرنظامی و تجاری جدیدی با عربستان به امضا رسانده که در آن تسلیحات پیشرفته مطرح خواهد بود. ❇️ اسرائیل و غزه: ایالات متحده طرح‌هایی برای آتش‌بس و بازسازی غزه در دست دارد که ممکن است خواسته‌های اسرائیل را تحت‌الشعاع قرار دهد. همچنین، انتقادهای داخلی از نتانیاهو به دلیل تغییرات در سیاست‌های آمریکا و اسرائیل افزایش یافته است.
خلیج فارس در گرداب طوفان‌های ژئوپلیتیک؛
سناریوهای پیش‌روی توطئه تغییر نام خلیج فارس!
1️⃣ تحرک تازه در سایه طوفان‌های منطقه‌ای: در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای و تنش‌های یمن، زمزمه‌های نگران‌کننده‌ای از سوی ترامپ به گوش می‌رسد؛ او در آستانه سفر به عربستان و امارات، احتمال دارد نام جعلی "خلیج عربی" را به جای "خلیج فارس" بر زبان آورد؛ اقدامی که تنها یک بازی زبانی نیست، بلکه پروژه‌ای راهبردی با اهداف چندلایه است. 2️⃣ خلیج فارس؛ بیش از یک نام: نام "خلیج فارس" ریشه در تاریخ کهن بشری دارد؛ از هکاتئوس و هرودوت تا سازمان ملل، همه بر اصالت این نام تأکید داشته‌اند. اما حالا، تحریف این نام با هدف حذف هویت تاریخی ایران، به نماد جنگ ژئوپلیتیکی جدیدی در منطقه تبدیل شده است. 3️⃣ سناریوی معامله‌گرانه ترامپ: ترامپ به‌دنبال دلجویی از حکام عرب و فروش میلیاری تسلیحات آمریکایی است. تغییر نام خلیج فارس برای او، یک "هدیه سیاسی" به اعراب است؛ هم ابزار فشار در مذاکرات هسته‌ای است، هم تقویت عادی‌سازی با اسرائیل، و هم بازی‌ای برای انحراف افکار عمومی آمریکایی‌ها! 4️⃣ سه سناریوی پیش‌رو، سه پیامد خطرناک:از تغییر رسمی نام در اسناد آمریکایی، تا اعلام موضع نمادین و در نهایت احتمال شکست این توطئه با واکنش بین‌المللی؛ در هر حالت، ایران باید هوشیارانه، مقتدرانه و هوشمندانه پاسخ دهد. این نبرد، صرفاً جنگ واژه‌ها نیست؛ نبردی برای هویت و قدرت منطقه‌ای است.
اهمیت قضیه فلسطین؛
دلیل تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص مسئله فلسطین
امام خمینی(ره) از ابتدای انقلاب، با نام گذاری آخرین جمعه ماه رمضان به نام روز قدس، ضربه سنگینی بر راهبرد دشمن یعنی نابودی کشور فلسطین زد و علی رغم قدرت آن روزهای دشمن، همین اقدام نرم و رسانه ای امام باعث زنده ماندن رویای فلسطین شد. ✳️دشمن سعی دارد غزه را از صدر اخبار پایین بیاورد تا بتواند پروژه هایش را عملیاتی کند که مهم ترین آن، پروژه صلح ابراهیم و طرح عادی سازی روابط اعراب با صهیونیست ها است و این پروژه مقدمه طرح چند لایه ای است با هدف نابودی کشور فلسطین و حذف مقاومت از منطقه و در نهایت اجرای پروژه خاورمیانه جدید. ✳️رسانه ای کردن مباحث گوناگون از سوی آمریکایی ها را نیز در راستای پروژه حذف اخبار فلسطین از رسانه ها می توان ارزیابی نمود. اینکه روزانه مواضع جدیدی در یک موضوع از سوی سران کاخ سفید رسانه ای می شود و تا ساعت ها رسانه های دنیا به آن می پردازند اصلا امری عادی نیست. ✳️ترامپ در چند روز گذشته سعی کرده خط خبری رسانه های ایران را کاملا به دست گیرد و در موضوع هسته ای و مذاکرات روزانه حرف هایش را نقض می کند و با هر صحبت تا ساعت ها رسانه ها را درگیر خود می کند. این سیاست باید توسط رسانه های انقلابی با پرداختن روزانه به مسائل مقاومت، به چالش کشیده شود. ✳️اینکه موضوع خلیج فارس دوباره به صدر اخبار رسانه ها می آید آن هم با شایعه های بی اساس در شرایطی که غزه زیر شدیدترین فشارهای تحریمی و نظامی قرار دارد یعنی دشمن رسانه را گمراه می کند تا بتواند به راحتی دست به کشتار مردم مظلوم غزه بزند، باید به پروژه دشمن بدل زد. ✳️در پایان اینکه امام خامنه ای در تمام سخنرانی ها همواره به مساله فلسطین اشاره می کنند باید توسط انقلابیون به عنوان یک الگو در نظر گرفته و در میدان اجرا شود.
از طوفان الاقصی تا کنون؛
نگاهی بر تقابل جبهه مقاومت با جبهه استکبار پس از طوفان الأقصی
ضربه‌ها دو دسته‌اند: تاکتیکی و راهبردی. ضربات تاکتیکی می‌توانند کوتاه‌مدت و محدود باشند، اما گاه زنجیره‌ای از این ضربات، به دستاوردهای راهبردی منجر می‌شود. ضربات راهبردی اما، بنیان‌براندازند و می‌توانند معادلات کلان را در سطوح راهبردی دگرگون کنند. ❇️ عملیات طوفان الاقصی، فقط یک حمله نبود؛ یک ضربه راهبردی بود که دکترین امنیتی صهیونیست‌ها را فروریخت. برخلاف حملات تاکتیکی گذشته، این‌بار موجودیت اسرائیل به خطر افتاد و ساختار منطقه تغییر کرد. ❇️محور مقاومت در تحلیل توان دشمن دچار خطاهایی شد؛ دشمن توانست جنگی چندجانبه را هم‌زمان در غزه، لبنان و کرانه پیش ببرد و از خطوط قرمز عبور کند. ترور سید حسن نصرالله و فرماندهان مقاومت نیز نشان داد بدون برتری میدانی، دیپلماسی ثمری ندارد. با این حال، مقاومت توانست چالش‌های عمیقی بر پیکر رژیم وارد کند؛ اقتصاد فروپاشیده، مهاجرت معکوس، تنش درون‌حاکمیتی، و افول وجهه جهانی اسرائیل، نشانه‌های پیروزی تدریجی جبهه مقاومت است.❇️توان فوق العاده مقاومت در بازسازی خود به رغم تمام آسیب ها و سختی ها، ویژگی خاص مقاومت است که همواره توانسته است در اوج سختی و آسیب، توانایی خود را ترمیم و ارتقا دهد. اکنون تمامی جبهه های به این مرحله رسیده اند و هم به لحاظ نفرات و هم تجهیزات نسبت به دو سال پیش کاملا ارتقا پیدا کرده اند و خود را برای نبرد وجودی آماده کرده اند. مقاومت با هوشمندی می‌تواند همان‌گونه که امام خامنه‌ای فرمودند، «پیروزی خون بر شمشیر» را به واقعیت بدل کند.
جولانی در فرانسه؛
تحلیل سفر احمد الشرع به فرانسه و اهداف راهبردی آن
سفر الشرع به پاریس را می‌توان گامی اولیه در جهت بازتعریف نقش فرانسه در خاورمیانه دانست. فرانسه با استفاده از ابزار‌های دیپلماتیک و اقتصادی می‌کوشد جایگاه خود را به عنوان بازیگری مستقل از آمریکا تثبیت کند. موفقیت این رویکرد مشروط به چند عامل است: ۱. توانایی الشرع در مهار خشونت‌های فرقه‌ای و جلب اعتماد اقلیت‌ها. ۲. هماهنگی با واشنگتن برای کاهش تحریم‌های یکجانبه. ۳. جلوگیری از بازگشت داعش و تثبیت امنیت در مناطق مرکزی سوریه در مجموع باید گفت که اگرچه سفر الشرع به فرانسه نشان دهنده گشایشی نسبی در روابط دمشق با غرب است، اما مسیر پیش‌رو پر از چالش خواهد بود. فرانسه به دنبال ایفای نقش قیم مآبانه و احیای نفوذ سنتی خود در منطقه شامات است، اما تحقق این هدف بدون همکاری بین‌المللی (بویژه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا) و اصلاحات داخلی در سوریه دشوار به نظر می‌رسد. در کوتاه‌مدت احتمالاً شاهد تعدیل محدود تحریم‌ها و افزایش کمک‌های بشردوستانه خواهیم بود، اما مشروعیت‌سازی کامل دولت انتقالی نیازمند گذار از آزمون‌های سخت‌تری است. مسئله ترکیه و کرد‌ها و اشغال بخش قابل توجهی از خاک سوریه توسط اشغالگران صهیونیست از جمله این چالش‌هاست.
تنش پاکستان و هند؛
نگاهی بر چشم انداز تشدید تنش نظامی بین هند و پاکستان
در حال حاضر، وضعیت بسیار شکننده، سیال و غیرقابل پیش‌بینی است. واکنش‌های آتی هند به حملات پاکستان و پایبندی هر دو طرف به اظهارات مبنی بر عدم تمایل به تشدید بیشتر تنش‌ها، تعیین‌کننده مسیر آینده این بحران خواهد بود؛ هرچند که چنین موضع‌گیری‌ها از سوی هند و پاکستان برای فریب افکار عمومی است. در نهایت سابقه روابط پرتنش و درگیری‌های متعدد بین هند و پاکستان، می‌طلبد تا به لزوم هوشیاری و تلاش‌های فوری برای جلوگیری از یک درگیری تمام‌عیار تکید شود. بدون شک افزایش تنش‌ها و تشدید دامنه جنگ بین هند و پاکستان به مناطق مرزی بلوچستان پاکستان با سیستان و بلوچستان ایران، بسیار نگران کننده است. احتمال این که با افزایش دامنه جنگ، گروه‌های تروریستی نظیر تی‌تی پی، القاعده، ارتش آزاد بلوچستان و سایر گروهک‌های تروریستی نظیر جیش‌الظلم و جندالشیطان و... نیز فعال شوند وجود دارد.
تقویت همکاری‌های استراتژیک؛
بررسی اهمیت و اهداف سفر رئیس‌جمهور چین به روسیه
? سفر شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، به روسیه نشان‌دهنده تحکیم روابط استراتژیک بین دو کشور در شرایط پرتنش جهانی است. این سفر که در بحبوحه جنگ اوکراین، تحریم‌های غرب و رقابت ژئوپلیتیک انجام شد، بر چند هدف کلیدی متمرکز بود: ۱. تقویت همکاری انرژی: دو کشور درباره خط لوله گاز «پاور آو سیبری ۲» (با ظرفیت ۵۰ میلیارد مترمکعب در سال) مذاکره کردند تا وابستگی روسیه به اروپا کاهش یابد و امنیت انرژی چین تضمین شود. ۲. هماهنگی در نهادهای بین‌المللی: چین و روسیه قصد دارند در سازمان ملل، بریکس و سازمان شانگهای همکاری بیشتری کنند تا در مقابل یکجانبه‌گرایی غرب، نظم چندقطبی را تقویت نمایند. ۳. مسائل امنیتی: دو کشور درباره بحران اوکراین، تایوان و مخالفت با گسترش ناتو گفت‌وگو کردند و برعدم دخالت در امور داخلی کشورها تأکید داشتند. ? اهمیت سفر در شرایط کنونی: - روسیه به دلیل تحریم‌ها، به شرق (چین) نزدیک‌تر شده است. - تنش‌های چین و آمریکا بر سر تایوان و فناوری‌های پیشرفته افزایش یافته است. - غرب به رهبری آمریکا در حال مهار نفوذ چین و روسیه است. پیام اصلی این سفر، نشان‌دهنده اتحاد استراتژیک دو قدرت برای شکل‌دهی به نظم جهانی عادلانه‌تر و کاهش سلطه غرب بود. نتیجه این دیدار می‌تواند شتاب در همکاری‌های انرژی، هماهنگی در بحران‌های منطقه‌ای و مقاومت مشترک در برابر فشارهای غرب باشد. این سفر تنها یک دیدار دیپلماتیک نبود، بلکه گامی بلند در بازتعریف معادلات قدرت جهانی و تقویت جبهه‌ی غیرغربی در برابر هژمونی غرب محسوب می‌شود.
تحولات یمن؛
دو پیام مهم توقف تهاجم نظامی آمریکا به انصارالله یمن
ترامپ در ظاهر از توقف حملات به انصارالله به‌عنوان «پیروزی» یاد کرد؛ اما واقعیت، عقب‌نشینی تحمیلی آمریکاست. عملیات نظامی که قرار بود ظرف چند روز انصارالله را نابود کند، به شکست فاحش و عقب‌نشینی در میدان انجامید. این توقف، نتیجه فشارهای میدانی و مخالفت‌های داخلی در آمریکا بود، نه تسلیم یمن. توقف جنگ علیه انصارالله بدون دستیابی به اهداف تعیین‌شده، ضربه‌ای سنگین به رژیم صهیونیستی است. رسانه‌های عبری این تصمیم را تحقیرآمیز، شوک‌آور و خطرناک برای امنیت اسرائیل خوانده‌اند. سکوت در برابر تهدید انصارالله، پیام بی‌پشتوانگی واشنگتن به متحدان منطقه‌ای‌اش است. پس از مذاکرات هسته‌ای ایران، این دومین بار است که آمریکا تصمیمی مهم بدون دخالت رژیم صهیونیستی می‌گیرد. از نگاه تحلیل‌گران صهیونیست، پیام آمریکا به منطقه روشن است: «با ما کاری نداشته باشید، هر کاری با اسرائیل می‌خواهید بکنید!»
پیروزی گفتمان مقاومت؛
انتخابات شهرداری های لبنان؛ پیروزی گفتمان مقاومت
مرحله اول انتخابات شهرداری‌های لبنان در جبل با مشارکت ۴۵ درصدی برگزار شد؛ مشارکتی که فراتر از حد انتظار بود. نتایج اولیه نشان می‌دهد که ائتلاف حزب‌الله و امل در قالب «توسعه و وفاداری» در اغلب مناطق از جمله حاره‌حریک، الغبیری و الشوف، پیروز قاطع میدان شدند. ✅ نکته درخشان این مرحله، ائتلاف محلی میان شیعیان و جریان آزاد مسیحی بود. همکاری جبران باسیل با محور مقاومت در مناطقی با جمعیت مختلط، ضربه‌ای مؤثر به پروژه‌های تفرقه‌افکنانه زد. این اتحاد، بار دیگر توازن سیاسی و طایفه‌ای را به نفع گفتمان مقاومت بازسازی کرد. ✅ برخلاف تحلیل دشمنان، حزب‌الله نه‌تنها از فشارهای امنیتی و جنگی عبور کرد، بلکه با انسجام و انتخاب رهبری جدید، جایگاه خود را تحکیم کرد. شکست لیست‌های نزدیک به آمریکا و «قوات لبنانی» در مناطقی چون الجیه و فدار، نشان داد که مردم هنوز با مقاومت‌اند. ✅ این انتخابات، فقط یک رأی‌گیری محلی نبود؛ بلکه رفراندومی مردمی برای حمایت از امنیت، خدمات اجتماعی، عدالت و اقتدار ملی بود. پیامی آشکار به آمریکا و هم‌پیمانانش: مقاومت حذف‌ناپذیر است و حزب‌الله در مسیر ۲۰۲۶، با پشتوانه‌ای قوی‌تر از قبل پیش می‌رود.
تحولات یمن؛
3 پرده از بن‌بست رژیم صهیونیستی و آمریکا در معادله یمن
رژیم صهیونیستی به تازگی با همراهی آمریکا حملات گسترده ای را به یمن در دستورکار قرار داده است. جنگنده‌های این رژیم بندر الحدیده یمن را به شدت بمباران کرده اند و به تازگی نیز فرودگاه صنعا هدف چندین دور بمباران صهیونیست‌ها قرار گرفته است. این حملات تنها اندکی پس از حمله موشکی موفقیت آمیز مقاومت یمن به فرودگاه بن گورین در فلسطین اشغالی انجام گرفته است. با این همه، حداقل به 3 دلیل مهم، جدای از اینکه چه اتفاقی بیفتد، هم رژیم صهیونیستی و هم آمریکا، با یک بن بست بزرگ در مواجهه با مقاومت یمن رو به رو هستند. ابهام اطلاعاتی صهیونیست ها و آمریکا در مواجهه با مقاومت اسلامی یمن، برگ برنده انصارالله است و از در پیش بودن حملات سنگین تر از سوی مقاومت یمن علیه اهداف آمریکایی و اسرائیلی حکایت دارد. نه اسرائیل و نه آمریکا هیچ درک روشنی در مورد توانمندی‌های مقاومت یمن ندارند و درست به همین دلیل است که نشریات معتبر غربی نظیر وال استریت ژورنال یا نیویورک تایمز بارها تاکید کرده اند که واشینگتن و تل آویو در مواجهه با توان یمنی ها، شوکه شده اند. تجربیات تاریخی نشان داده که تشدید اقدامات خصمانه علیه ملت و مقاومت یمن، صرفا قدرت و محبوبیت آن ها در مقابله با دشمنانشان را افزایش می دهد. از یاد نبریم که یمنی ها حدودا هشت سال زیر سنگین ترین حملات سعودی ها بودند. با این حال، در پایان یمنی ها نه تنها اصول مطلوب خود را به عربستان دیکته کردند بلکه می بنییم که راه تنش زدایی با مقاومت یمن را هم در پیش گرفتند.مقاومت اسلامی یمن تا همین جای کار نیز در جنگ شناختی به صهیونیست ها ضربات جدی را وارد کرده است. اکنون ساکنان اراضی اشغالی و متحدان غربی صهیونیست ها به عینه می بینند که عملا هیچ ظرفیتی برای مقابله با حملات مقاومت یمن ندارند و اینکه گفته می شود انواع و اقسام سامانه های پدافندی به فلسطین اشغالی منتقل شده و غیره، صرفا برای دلداری دادن به صهیونیستها است. واقعیت این است که اسرائیل و آمریکا هیچ راه حلی برای مقابله با یمن ندارند
اهداف یمن از دریا تا آسمان؛
واکاوی حملات اخیر جنبش انصارالله یمن به رژیم صهیونیستی
با وجود حملات سنگین آمریکا و متحدانش، انصارالله با هدف قرار دادن فرودگاه بن‌گوریون در قلب رژیم صهیونیستی نشان داد همچنان ابتکار عمل را در اختیار دارد. همزمان، سیطره دریایی در باب‌المندب و دریای سرخ نیز ادامه دارد. این موشک به نقطه محل بارگیری تولیدات فنی و نظامی اسرائیل اثابت کرد. ۵ زخمی، لغو پروازها و اعلام ناامنی هوایی، از پیامدهای این حمله بود. در دریا، مانور ناو «ترومن» برای گریز از موشک‌های یمنی باعث سقوط یک جنگنده F-18 شد. رسانه‌ها از خسارت ۶۰ میلیون دلاری خبر دادند. فرودگاه بن‌گوریون، با سه باند و سالانه ۲۰+ میلیون مسافر، قلب ترابری هوایی و اقتصادی تل‌آویو است. بخش باربری آن اخیراً کارکرد نظامی یافته و در قلب هدف موشکی یمن قرار گرفت. حماس و حزب‌الله: این حمله را تعهد واقعی به آرمان فلسطین و شکست پدافند دشمن دانستند. آمریکا و اسرائیل: ایران را متهم کرده و تهدید به پاسخ کردند. ایران: تصمیمات مقاومت مستقل است؛ تهران هیچ نیروی نیابتی ندارد. ابعاد راهبردی: تداوم حملات با وجود فشار شدید پیشرفت چشمگیر موشکی و عبور از پدافند ایجاد بازدارندگی و برهم‌زدن محاسبات دشمن تأثیر بر روند مذاکرات ایران-آمریکا تقویت جایگاه محور مقاومت در منطقه.
ترامپ و غرب آسیا؛
3 دستور کار اصلی سفر ترامپ به غرب آسیا
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در آینده نزدیک به منطقه غرب آسیا سفر خواهد کرد. منابع آگاه گزارش داده اند که مقصد اول سفر او به منطقه، عربستان سعودی است. گفته شده که ترامپ احتمالا در عربستان در نشستی مشترک با سران کشورهای عربی منطقه حضور پیدا خواهد کرد. گزارش ها حاکی از این هستند که ترامپ بنا دارد در تاریخ 23 اردیبهشت وارد عربستان شود و در ادامه به قطر و امارات نیز سفر می کند. * پیشتر شاهد بودیم که ترامپ در دولت نخست خود از عربستان به عنوان گاوی شیرده یاد کرده بود و در روزهای نخست دولت جدیدش هم با اشاره به کشورهایی نظیر عربستان و یا بحرین به این موضوع پرداخت که آن ها باید منابع مالی قابل توجهی را در خاک آمریکا سرمایه گذاری کنند. از این رو، اولویت اصلی و اولیه ترامپ در جریان دیدار با سران کشورهای منطقه، جلب سرمایه گذاری های آن ها برای آمریکا است. موضوعی که می تواند موقعیت ترامپ در حوزه سیاست داخلی آمریکا را تقویت کند. ترامپ در جریان رایزنی های خود با سران کشورهای منطقه، تا حد زیادی معطوف به اقناع آن ها جهت همکاریشان با واشینگتن در قالب طرح و برنامه های خود و دولتش علیه ایران است. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خاطره خوبی از پشتیبانی ترامپ از خود در قالب مسائل منطقه ای ندارند و درست به همین دلیل در مدت اخیر شاهد بوده ایم که در بحبوحه شاخ و شانه کشیدن های ترامپ برای ایران، آن ها خود را کنار کشیده اند و تاکید کرده اند که اجازه نمی دهند از طریق خاک یا حریم هوایی آن ها اقدامی علیه ایران صورت گیرد. ترامپ سعی دارد این روند را معکوس کند. به نظر می رسد ترامپ در جریان سفر خود به منطقه غرب آسیا تا حد زیادی نیز مطعوف به پیشبرد دستورکارش با محوریت عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس باشد. طرحی که او در دولت نخست خود بنیان آن را نهاد و در ادامه عقیم ماند. حال رئیس جمهور آمریکا احتالا قصد دارد تا از طریق رایزنی های مستقیم با سران کشورهای عربی، آن ها را به سمت یک رویکرد ملایم‌تر در رابطه با رژیم اشغالگر قدس سوق دهد.
تحولات یمن؛
ضربه فنی به سبک یمن
با توجه به تهدیدات وزیر دفاع آمریکا و سران رژیم صهیونیستی، همزمانی اصابت موشک یمنی ها در سرزمین‌های اشغالی، رونمایی ایران از موشک قاسم بصیر و مکمل آن صحبت های وزیر دفاع در مورد واکنش ایران در صورت استفاده آمریکا از پایگاه‌هایش در کشورهای همسایه، حفظ موازنه رهبر معظم انقلاب یعنی تهدید در مقابل تهدید است. در نهایت شلیک این موشک علی رغم بمباران گسترده یمن توسط آمریکایی ها بعد از دو ماه با آن پیوست رسانه ای سنگین، یعنی ناتوانی آمریکا در شناسایی و از بین بردن تونل ها، زاغه ها و سامانه های پرتاب و توان موشکی انصارالله، تامین امنیت کشتی های صهیونیستی و شکستن محاصره دریایی آنها.
یادداشت ویژه
تغییر نام خلیج فارس؛
توطئه جدید آمریکا در منطقه
پیشنهاد سردبیر