tanincenter.ir

آخرین مطالب تحلیلی
آمریکا - هند؛
دلایل سفر معاون ترامپ به هند در بحبوحه جنگ تجاری آمریکا و چین
هم‌زمان با جنگ تجاری واشنگتن و پکن، جی‌دی ونس، معاون ترامپ، به هند سفر کرده تا بستر توافق تجاری دوجانبه را فراهم سازد. این سفر زمینه‌ساز سفر رسمی ترامپ به دهلی و گفت‌وگوهای مهم در اجلاس کوآد است. آمریکا به دنبال آن است تا با تضعیف جایگاه چین و بازسازی هژمونی اقتصادی خود، هند را به عنوان جایگزین اقتصادی در برخی حوزه‌ها مطرح کرده و وابستگی اقتصادی جهانی به چین را کاهش دهد. هند، بزرگ‌ترین شریک تجاری واشنگتن در آسیا شده؛ با مازاد تجاری 45.7 میلیارد دلاری به نفع دهلی‌نو. ترامپ این مزیت را اهرم فشار برای امضای توافق تجاری معرفی کرده و هشدار داده اگر هند شرایط را نپذیرد، از مزایای فعلی محروم خواهد شد. هدف اصلی آمریکا از این توافق، تحکیم پیوندهای اقتصادی با هند، و از سوی دیگر، ایزوله‌سازی چین در نظم تجاری جدید است. ترامپ تعرفه‌های سنگین 10٪ برای واردات جهانی و 145٪ برای کالاهای چینی وضع کرده و با تعلیق 90 روزه اجرای این تعرفه‌ها برای غیرچین، عملاً به کشورهایی چون هند فرصت داده تا در ازای امتیاز اقتصادی، به خواسته‌های واشنگتن تن دهند. این راهبرد ترامپ، با وجود تقویت روابط دوجانبه با برخی کشورها، اعتماد جهانی به آمریکا را تضعیف کرده و می‌تواند باعث گرایش بیشتر کشورهای جهان به سمت چین شود. همچنین، زنجیره تأمین جهانی دچار اختلال شده، شرکت‌های آمریکایی متضرر و شاخص‌های اقتصادی جهان نوسان کرده‌اند. به نظر می‌رسد جنگ تعرفه‌ها آغازی بر تقابل جدید اقتصادی آمریکا با چین و حتی اتحادیه اروپا باشد.
تحولات یمن؛
پشت پرده تحرکات نیروهای مخالف انصارالله در یمن
دولت دونالد ترامپ از زمانی که به اریکه قدرت در کاخ سفید دست یافت، سیاست حذف یا تضعیف محور مقاومت در منطقه را در پیش گرفته و اینک با قویترین حلقه مقاومت یعنی یمن مواجه شده و پس از آنکه دریافت از طریق حملات هوایی قادر به از میان بردن انصارالله نیست، تلاش دارد این سیاست را از طریق مزدوران داخلی و متحدان منطقه‌ای دنبال کند. در واقع، دولت ترامپ با ادعا‌های گزاف نتوانسته از پس رزمندگان یمنی برآید و این به منزله یک رسوایی بزرگ برای وی و دولتش محسوب می‌شود.از طرفی، دولت ترامپ این روز‌ها مشغول مذاکره غیر مستقیم با جمهوری اسلامی ایران در موضوع هسته‌ای می‌باشد و به طور طبیعی، هر گونه دستاورد نظامی و میدانی علیه محور مقاومت را به مثابه اهرم فشاری علیه رقیب خود قلمداد می‌کند. شاید جمع بندی دولت ترامپ در معادله یمن این است که گمان می‌کند می‌تواند سناریویی را که در سوریه رخ داد در یمن نیز تکرار کند؛ اما گویی نمی‌داند که میان سوریه و یمن تفاوت‌های بسیاری وجود دارد و جریان مقاومت در این کشور که دارای انگیزه اعتقادی بالا و پشتوانه گسترده مردمی و نیز حضور گروه‌های قدرتمندی مانند انصارالله می‌باشد، به هیچ وجه به دشمن اجازه اجرای سناریوی براندازی از طریق تحرکات نظامی را نمی‌دهد.
ایران - روسیه؛
سفر استراتژیک عراقچی به مسکو در بحبوحه تحولات جهانی
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در سفر اخیر به مسکو با سرگئی لاوروف و ولادیمیر پوتین دیدار کرد. این مذاکرات در چهار محور کلیدی انجام شد: ۱. انتقال پیام رهبر ایران به پوتین: تأکید بر تقویت همکاری‌های امنیتی و اقتصادی در شرایط تشدید تحریم‌های غرب، با توجه به سند همکاری ۲۰ ساله دو کشور. ۲. برنامه هسته‌ای ایران: روسیه به عنوان حامی ایران در شورای امنیت، نقش کلیدی در تعدیل فشارهای غرب و احیای برجام دارد. ۳. وضعیت سوریه: هماهنگی دو کشور برای حفظ ثبات و مقابله با تهدیدات امنیتی در منطقه. ۴. قفقاز و کریدورهای تجاری: ایران با طرح کریدور خلیج فارس-دریای سیاه، به دنبال کاهش وابستگی به ترکیه و تقویت جایگاه ترانزیتی خود است. این سفر نشان‌دهنده تلاش تهران و مسکو برای تبدیل همکاری‌های موقت به اتحاد استراتژیک در مقابل هژمونی غرب است، اما چالش‌هایی مانند تنش‌های روسیه با غرب و اختلافات داخلی می‌تواند بر نتایج آن تأثیر بگذارد.
جنگ تعرفه‌ای آمریکا؛
چرا ترامپ بر جنگ تعرفه‌ای خود با دیگر کشورهای جهان پافشاری می‌کند؟
دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا با اتخاذ سیاستی تهاجمی در حوزه تجارت بین‌الملل آغاز شده است. در همین رابطه او با اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات از کشورهایی همچون چین، اتحادیه اروپا، کانادا، مکزیک و دیگر کشورها، موجی از تنش‌های تجاری را در سطح جهان به‌راه انداخته است. بر خلاف انتقادات داخلی و بین‌المللی، ترامپ بارها بر درستی این رویکرد تأکید کرده و همچنان بر تداوم این سیاست در عرصه تعاملات تجاری با دیگر کشورهای جهان اصرار می ورزد. اکنون این سوال مطرح است که چرا ترامپ تا این اندازه بر ادامه جنگ تعرفه‌ای خود پافشاری می‌کند؟ پاسخ را باید در رویکرد اقتصادی ملی‌گرایانه، تمرکز بر حمایت از تولید داخلی و دکترین «اول آمریکا» جست‌وجو کرد. رویکردی که تنها هدفش بازتعریف جایگاه آمریکا در نظم تجاری جهانی است.
از مسقط تا رم؛
آیا مذاکرات هسته‌ای سرعت گرفته است؟
نه دلیلی برای خوش‌بینی افراطی وجود دارد نه دلیل برای بدبینی افراطی. با وجود انتشار اخبار نسبتاً امیدوارکننده از مذاکرت رم، اما به نظر می‌رسد طرفین دارای دو نظر متفاوت در خصوص میزان غنی‌سازی و مکان‌یابی انتقال اورانیوم غنی شده پس از توافق هستند. در حالی که برخی بازیگران همسو با مذاکرات هسته‌ای همچون عربستان سعودی و عمان از پیشرفت در مذاکرات خشنود بوده و حتی به دنبال کمک در روند تکمیل آن هستند، رژیم صهیونیستی به مانند بازیگری منزوی و تنها در منطقه همچنان بر طبل جنگ کوبیده و به دنبال جلوگیری از کاهش تنش‌ها میان تهران- واشنگتن است. نخست وزیر رژیم صهیونیستی پس از دو دور مذاکرات اتمی میان ایران و آمریکا با انتشار ویدیو‌هایی جداگانه خود را متعهد به نابودی تاسیسات اتمی ایران از طریق مذاکره یا جنگ دانست. قضاوت در خصوص نزدیک یا دور بودن توافق اتمی میان ایران و آمریکا امری دشوار و شاید غیرممکن است، اما برآورد اولیه آن است که دو صدای متفاوت از داخل دولت ترامپ در خصوص نوع برخورد با تهران وجود دارد.
حملات تروریستی در کشمیر؛
طراحی حامیان تروریسم در آستانه سفر ترامپ به هند
روز سه‌شنبه ۲ اردیبهشت در اثر یک حمله تروریستی در کشمیر منطقه پهلگام، ۲۷ گردشگر خارجی کشته و تعدادی زخمی شدند. بر اساس گزارش‌های اولیه، در میان کشته‌ها، یک اسرائیلی و یک ایتالیایی و بقیه از دیگر ایالت‌های هند (عمدتا هندو) بودند که این حمله تروریستی بی‌سابقه در منطقه توریستی اتفاق افتاد. جزئیات بیشتر از جمله عاملان حمله و تعداد نهایی کشته‌ها هنوز اطلاعات چندانی منتشر نشده است. حمله تروریستی فوق در آستانه سفر ترامپ به هند و شرکت در نشست کواد(کشورهای چهارگانه آمریکا، هند، ژاپن و استرالیا)، اتفاق می‌افتد تا با تحریک هندوها، فضا را ضداسلامی سازد. هر چند هیچ گروهی حادثه تروریستی مذکور را به عهده نگرفته است، اما این سیاست بازیگران مستکبر نظیر آمریکا هست که بطور غیرملموس و با ایجاد فتنه، به منافع شوم خود دست یابند. در حالی که مردم مسلمان پاراچنار بیش از ۷ ماه است در محاصره عناصر تکفیری- تروریستی است و متهم ساختن مسلمانان به حمله تروریستی در کشمیر امری غیرمنطقی و نکوهیده است. در واقع پشت‌صحنه حمله تروریستی کشمیر و حمله به مردم مسلمان پاراچنار، عمدتا آمریکا و سرویس‌های اطلاعاتی- جاسوسی غرب و متحدان مزدور آنان در منطقه است‌.
سفر گروسی به تهران؛
پیوند پنهان یا تلاش برای ایفای نقش حداقلی؟
در آستانه دور دوم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران، توجهات را به نوعی بازتعریف نقش‌ها در بحران هسته‌ای ایران جلب کرده است. این سفر، در حالی که اروپا عملاً از دایره گفت‌وگوهای مستقیم حذف شده، بیش از آنکه ابتکاری مستقل باشد، تلاشی برای حفظ ظاهری نقش نهادهای بین‌المللی به نظر می‌رسد. با افول نقش سیاسی اتحادیه اروپا پس از خروج آمریکا از برجام و ناکامی اروپا در ایفای تعهدات اقتصادی، ایران عملاً دیگر به اروپا اعتمادی ندارد. در این فضا، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حال تبدیل شدن به ابزار جدید غرب برای اعمال فشار بر تهران در پوشش مسائل فنی است. گروسی با طرح لزوم حل مسائل پادمانی معوقه، در واقع در حال آماده‌سازی فضا برای گزارش مهم آژانس در سال ۲۰۲۵ است؛ گزارشی که می‌تواند بر روند تنش‌زدایی یا تشدید بحران تأثیرگذار باشد. به نظر می‌رسد تهران و واشنگتن ترجیح می‌دهند بدون واسطه‌های غیرکارآمد، اختلافات را مستقیماً مدیریت کنند. این راهبرد، همزمان اروپا را از میز سیاسی کنار زده و آژانس را به ابزاری برای حفظ کنترل فنی بر برنامه هسته‌ای ایران تبدیل کرده است. بنابراین سفر گروسی را می‌توان بخشی از سناریوی جدید غرب برای مدیریت بحران دانست؛ سناریویی که در آن، آژانس به‌عنوان "بازوی فنیِ غرب" جایگزین نقش تحلیل‌رفته اروپا می‌شود. موفقیت این روند به اراده واقعی طرفین برای مصالحه بستگی دارد. اگر واشنگتن به کاهش ملموس تحریم‌ها تن دهد و تهران سطح شفافیت برنامه هسته‌ای را ارتقا دهد، شاید گزارش ۲۰۲۵ آژانس به‌جای تهدید، سکویی برای توافقی جدید باشد.
سناریوهای فردای بدون توافق؛
بررسی چشم‌انداز پیش‌روی ایران و امریکا پس از شکست احتمالی مذاکرات
همزمان با پیگیری دیپلماسی هسته‌ای (مذاکرات مسقط و به زودی رم)، ایران و آمریکا واقع‌بینانه خود را برای سناریوهای پسا-شکست احتمالی نیز آماده می‌کنند. این آمادگی، نشانه بلوغ راهبردی برای صیانت از منافع ملی است. ایران با حسن نیت و با هدف رسیدن به توافقی خوب و پایدار که حقوق هسته‌ای و منافع اقتصادی ملت را تضمین کند، مذاکره می‌کند، اما هرگز تحت فشار و تهدید، توافقی را نمی‌پذیرد. کشورمان با اتکا به پیشرفت‌های هسته‌ای، توانمندی‌های دفاعی (موشکی و پهپادی) و عمق راهبردی منطقه‌ای (محور مقاومت)، اهرم‌های لازم برای توازن‌بخشی و بازدارندگی را در اختیار دارد. در صورت شکست مذاکرات، سناریوهای پیش‌رو عبارتند از: 1. فشار حداکثری متقابل: محتمل‌ترین سناریو؛ تشدید فشار آمریکا (تحریم، نمایش نظامی، اقدامات اسرائیل) و مقاومت فعال کشورمان (توسعه برنامه هسته‌ای، تقویت همکاری با شرق و همسایگان، حمایت از محور مقاومت). 2. درگیری نظامی: سناریوی خطرناک‌تر (با احتمال کمتر)؛ ناشی از اشتباه محاسباتی یا تحریک ثالث. حمله به ایران بی‌پاسخ نمانده و با توجه به قدرت بازدارندگی ایران، می‌تواند به جنگی منطقه‌ای با عواقب فاجعه‌بار برای همه، از جمله آمریکا، منجر شود. 3. نه جنگ، نه صلح: ادامه وضعیت فرسایشی؛ مدیریت تنش در کنار پیگیری راهبرد مقاومت فعال و صبر استراتژیک. نتیجه‌گیری: در هر صورت، کشورمان با اتکا به مؤلفه‌های قدرت ملی (انسجام داخلی، توان دفاعی و بازدارندگی، عمق راهبردی، دیپلماسی فعال و پایداری ملت)، قادر است از این مرحله عبور کرده و آینده‌ای مستقل و موفق را رقم بزند. دیپلماسی اولویت دارد، اما کشورمان با اتکای به ملت و نیروهای مسلح برای حفاظت از منافع خود در هر شرایطی آماده و توانمند است.
مذاکرات ایران- آمریکا؛
چرا نباید به گفتگوهای مسقط خوش‌بین و بدبین افراطی بود؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی در واکنش به مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، نسبت به افراط در خوش‌بینی یا بدبینی هشدار دادند و رویکردی واقع‌بینانه و عقلانی را توصیه کردند. این دیدگاه ناشی از تجربه، شناخت عمیق ایشان از سیاست بین‌الملل و اولویت‌دادن به منافع ملی است. در سیاست خارجی نباید نگاه صفر و صدی داشت، زیرا چنین نگاهی باعث خطای محاسباتی و تصمیم‌گیری‌های نادرست می‌شود.خوش‌بینی یا بدبینی مطلق نسبت به آمریکا، مانع تحلیل دقیق و استفاده از فرصت‌ها در جهت تأمین منافع ملی است. برای ارزیابی درست از گفتگوها، پنج اصل مهم باید رعایت شود: شناخت منافع ملی، تحلیل دقیق رفتار طرف مقابل، هوشیاری در برابر فریب، آمادگی برای شکست احتمالی، و حفظ تعادل در روابط. این رویکرد، الگویی برای سیاست خارجی موفق است که هم از فرصت‌ها بهره می‌برد و هم اصول را حفظ می‌کند.
ایران- آمریکا؛
رد ادعای واهی آمریکا پیرامون انتقال ذخایر اورانیوم غنی شده و تطعیلی غنی سازی
نشریه گاردین در گزارشی تاکید کرده که طرف آمریکایی خواستار انتقال ذخایر اورانیوم غنی شده ایران به یک کشور ثالث نظیر روسیه است. گزاره ای که ایران به احتمال زیاد آن را رد می کند و این مساله یک مانع بزرگ در مسیر مذاکرات است. در عین حال، استیون ویتکاف نماینده ترامپ در مذاکرات با ایران هم خواستار تطعیلی کامل غنی سازی اورانیوم از سوی تهران شده است. انتشار این قبیل اخبار در شرایط کنونی، با معانی قابل‌تاملی همراه است. اصرار احتمالی دولت ترامپ مبنی بر خروج اورانیوم غنی شده کشورمان از ایران و انتقال آن به یک کشور ثالث، منطقی نیست. دلیل آن هم روشن است زیرا دولت ترامپ در جریان توافق برجام بدعهدی خود را نشان داده و بهتر است که مواد هسته ای ایران همانطور که برخی منابع آگاه اعلام کرده اند که ایران تاکید کرده، در خاک کشورمان باقی بماند و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار بگیرد. در این چهارچوب، طرف آمریکایی عملا این نکته را در ذهن خواهد داشت که نقض عهدش برای مرتبه دوم در قالب معادله اتمی ایران، از سوی تهران بی‌پاسخ نخواهد ماند و ایران خیلی زود می تواند بازرسان آژانس را اخراج و بار دیگر روند عادی فعالیتهای اتمی اش را از سر بگیرد. اینکه ویتکاف می گوید ایران باید به کل غنی سازی اورانیوم را تعطیل کند و یا این آمریکا است که تعیین می کند بازرسی از مراکز اتمی ایران را چه افرادی انجام دهند، بیش از آنکه مواضعی واقعی باشد، به نظر می رسد عمدتا مصرف داخلی دارد و برای اقناع طیف هایی در داخل آمریکا مطرح می شود که مدام بر تشدید فشارها علیه ایران تاکید دارند.
از مسقط تا رم؛
دیپلماسی زیر سایه بی‌اعتمادی تهران به اروپا
اولین دور گفت‌وگوهای مستقیم ایران و آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای در مسقط، با ارزیابی مثبت رسانه‌ها همراه بود و نشانه‌هایی از پیشرفت دیپلماتیک نشان داد. تهران با تکیه بر پیشرفت‌های هسته‌ای (غنی‌سازی ۶۰٪) و دیپلماسی هوشمند، ابتکار عمل را در دست دارد. ایران تأکید کرده برنامه‌اش صلح‌آمیز است و مذاکرات باید بدون دخالت خارجی پیش برود. فرانسه با پیشنهاد میزبانی دور بعدی مذاکرات در رم و اظهارات مداخله‌جویانه، به دنبال تحمیل شروط غیرمنطقی است. این رویکرد «غیرسازنده» بوده و پاریس به ایفای نقش «مزاحم» در مذاکرات هسته‌ای ایران متهم است. آمریکا بدون هماهنگی با تروئیکای اروپایی (فرانسه، بریتانیا، آلمان) وارد مذاکره شد و خشم اروپا را برانگیخت. تروئیکا با تهدید «مکانیسم ماشه» به دنبال فشار بر ایران است، اما تهران هشدار داده این اقدام به تغییر دکترین هسته‌ای منجر می‌شود. ایران با حفظ آرامش و رد شروط غیرمنطقی، در موقعیت قوی چانه‌زنی قرار دارد. آمریکا تحت فشار اسرائیل و لابی‌های داخلی، تهدید به اقدام نظامی کرده، اما تهران بر گفت‌وگوهای سازنده تأکید دارد. دور بعدی مذاکرات، آزمونی برای عبور از سد مداخله‌گری اروپا خواهد بود.
ایران- آمریکا؛
مخاطرات شرطی‌سازی اقتصاد نسبت به مذاکرات هسته‌ای
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از مسئولین ارشد سه قوه نسبت به این حربه تاکتیکی آمریکایی‌ها هشدار داده و گوشزد کردند که در مواجهه با موضوع مذاکرات با آمریکایی‌ها نه باید خوش بینی مفرط داشت و نه بدبینی افراطی؛ چرا که اولاً در میان انبوه فعالیت‌ها و کارهای دیپلماتیک دستگاه دیپلماسی ایران برای تعامل با کشورهای دیگر، مذاکره با آمریکایی‌ها بر سر پرونده هسته‌ای ایران، تنها یک مورد از هزاران مورد است و در ثانی خوش بینی افراطی به این موضوع می‌تواند تا اثرگذاری مؤلفه‌های خارجی بر اقتصاد ایران را تشدید کند. از سوی دیگر این خوش بینی افراطی باعث افزایش انتظارات کاذب از سوی جامعه شده و در صورت برآورده نشدن آن موجب سرخوردگی و تزلزل شدید اقتصادی گردد. همچنین بدبینی افراطی نیز مخاطرات خاص خود را داشته و ممکن است تا روایت گری رسانه‌ای خارجی آسیب‌هایی نسبت به باور، شناخت و معیشت اقتصادی جامعه وارد سازد. بن بست سیاسی و در نتیجه بن بست اقتصادی و در نهایت حربه حمله نظامی، من جمله این روایت گری های نادرست رسانه‌ای غربی‌هاست که در این مدت گاها تاثیرات سوء بر بازار و اقتصاد ایران نیز داشته است. شرطی‌سازی مذاکرات به معنای گره زدن سرنوشت اقتصاد ملی به نتایج گفتگوهای بین‌المللی، می‌تواند به تضعیف استقلال اقتصادی و افزایش شکنندگی در برابر فشارهای خارجی منجر شود. اقتصاد ایران که طی دهه‌های اخیر تحت تأثیر تحریم‌های بین‌المللی قرار داشته، نیازمند راهبردهایی است که وابستگی به عوامل خارجی را کاهش دهد. تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر حل مشکلات داخلی با تمرکز بر اقتصاد، نشان‌دهنده ضرورت اتخاذ رویکردی درون‌زا و مقاومتی است. این دیدگاه با نظریه‌های اقتصاد سیاسی هم‌راستا است که بر اهمیت خودکفایی و تاب‌آوری در برابر شوک‌های خارجی تأکید دارند. به‌ویژه در روزهای اخیر، تحولات مرتبط با مذاکرات ایران و آمریکا بار دیگر حساسیت این موضوع را نشان داده است.
نشست مکانیزم امنیتی عالی ترکیه و عراق؛
تلاش فزاینده ترکیه برای نقش آفرینی هژمونیک در حوزه امنیت منطقه‌ای
تلاش فزاینده ترکیه برای نقش آفرینی هژمونیک در حوزه امنیت منطقه ای نویسنده: دکتر حسن صادقیان؛ تحلیلگر مسائل سیاسی ترکیه و قفقاز به نظر می رسد رهبران آنکارا با موانع سخت امنیتی در سوریه مواجه شده اند و برای رهایی از آن در تلاش برای همراه سازی کشورهای منطقه و نقش آفرینی هژمونیک در حوزه امنیتی هستند. به ویژه به دلیل وضعیت آنارشیک و هرج و مرج گونه حاکم بر سوریه، بروز بی‌ثباتی احتمالی در اردوگاه‌هایی که تروریست‌های داعش در آن نگهداری می‌شوند، مقامات ترکیه را به شدت نگران کرده است و ترس از آن دارند تبعات آن کشورهای همسایه از جمله ترکیه را با خطر امنیتی بزرگی مواجه خواهد کرد. ترکیه همچنین، نگران تحرکات امنیتی رژیم صهیونیستی علیه ترکیه با تحریک و تسلیح گروه های تروریستی است؛ لذا دست به دامن کشورهای منطقه برای کنترل این گونه تحرکات و خنثی سازی هرگونه اقدام تروریستی و نظامی علیه منافع ملی و منطقه ای شده است. طرفه آنکه در این میان مقامات ترکیه تلاش دارند با همراهی کشورهای منطقه به نوعی سیاست «رهبری هژمونیک در ابعاد امنیتی» را پیاده و جامه عمل بپوشاند. روندی که سالهاست ترکیه در ابعاد اقتصادی به دنبال آن است و تا حدودی توانسته است یک وابستگی هژمونیک علیه کشورهای منطقه از جمله عراق و اقلیم کردستان متحقق کند. گفتنی است در همین راستا پس از نشست مکانیزم امنیتی عالی ترکیه و عراق، رهبران این دو کشور تصمیم گرفتند کمیته مشترکی را برای حل مشکلات ناشی از اردوگاه‌های داعش در سوریه تشکیل دهند. در این نشست که به ریاست هاکان فیدان وزیر امور خارجه و فوات حسین وزیر امور خارجه عراق و با حضور مقامات کشور، وزارت دفاع و اطلاعات دو کشور برگزار شد، نمایندگان حشد الشعبی از عراق و اقلیم کردستان نیز حضور داشتند.
ایران - آمریکا؛
2 نکته راهبردی در مورد مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا
مساله مرجعیت رسانه ای در جریان مذاکرات بسیار مهم است. ترامپ به صورت شخصی، و تریبون‌های تبلیغاتی همسو با وی به صورت گروهی و منسجم، سعی دارند روایت ها و مسائل مطلوب خود را در مورد مذاکرات به افکار عمومی بین المللی ارائه کنند و از این رهگذر، ایران را تحت فشار قرار دهند. این مساله در مدت اخیر بارها از سوی تحلیلگران رسانه و معادله هسته ای ایران مورد اشاره بوده است. 1) نباید اجازه داد که ترامپ و ترامپیست ها، روایت های یک طرفه خود را در مورد مذاکرات ارائه کنند یا شانتاژهای تبلغاتی ایجاد کنند و از این طریق بر فضای مذاکرات اثرگذاری داشته باشند. نتیجه مذاکرات صرفا در اتاق مذاکره تعیین تکلیف نمی شود و طیفی از مولفه ها در این رابطه موثرند که رسانه یکی از مهمترین آن ها است. 2) در عین حال، باید مراقب تحرکات مخرب احتمالی صهیونیست ها علیه ایران نیز باشیم. رژیم اشغالگر قدس بزرگترین بازنده شکل گیری فضای مثبت با محوریت پرونده هسته ای ایران و حصول یک توافق عزتمندانه برای ایران است. از این رو، تجربیات تاریخی نشان داده که هیچ بعید نیست این رژیم، دست به اقدامات تروریستی نظیر به شهادت رساندن چهره های مهم یا ضربه زدن به تاسیسات مهم هسته ای کشورمان بزند. موضوعی که هوشیاری مقام‌های ایرانی و دستگاه های امنیتی کشورمان را طلب می کند و البته که به نظر می رسد در این رابطه تدابیر لازم اندیشیده شده است.
ایران- آمریکا؛
رژیم صهیونیستی و کارشکنی احتمالی در روند مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا
همزمان با فضای مثبت شکل گرفته در نخستین دور از مذاکرات هسته ای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در عمان، رژیم اشغالگر قدس و تریبون های تبلیغاتی و رسانه ای آن، به نحو قابل توجهی بر شدت شانتاژهای خود علیه مذاکرات مذکور افزوده اند و سعی در سیاه نمایی در این رابطه دارند. تجربیات تاریخی نشان داده که در شرایط اینچنینی، باید مراقب بود که صهیونیست ها دست به اقدامات خرابکارانه که معطوف به تغییر روندهای همسو با منافع ملی ایران هستند، نزنند. البته که پیشتر برخی منابع گزارش داده اند که احضار ناگهانی چند روز قبل نتانیاهو به کاخ سفید، تا حد زیادی در راستای انتقال این پیام از سوی دونالد ترامپ به اسرائیل برای پرهیز از ماجراجویی علیه ایران تا مشخص شدن نتیجه رایزنی های دیپلماتیک قرار داشته است. همچنین آنچه واضح است، اصلی ترین بازیگر علیه شکل گیری هرگونه تعامل مثبت بین المللی با ایران در مورد پرونده اتمی این کشور، رژیم صهیونیستی است. رژیمی که خواستار کشیده شدن پای دولت آمریکا به جنگ مستقیم با ایران است و البته که رهبران اسرائیلی این مساله را به هیچ عنوان پنهان هم نمی کنند.
مذاکرات ایران- آمریکا؛
تناقض های مواضع ترامپ در قبال ایران با واقعیت های موجود
ترامپ شخصیتی بی ثبات دارد که در لحظه تصمیم می‌گیرد و ممکن است بعد از اندک زمانی از تصمیم خود پشیمان شود و یا نقض آن عمل کند. مواجهه ترامپ با جمهوری اسلامی ایران، به‌رغم تصورات پیشین او تبدیل به چالشی اساسی برای آمریکا و ترامپ شده است. 1) درست در روزهای ابتدایی ریاست جمهوری دور دوم ترامپ بود که او مدعی شد ایران باید کنترل شود و سیاست فشار حداکثری همراه با حمله نظامی به ایران می‌تواند تا ایران را به زانو در آورده و تسلیم کند. او ادعا می‌کرد که برای کنترل فعالیت‌های هسته‌ای ایران تنها کافی است تا چند بمب افکن آمریکایی به پرواز در بیایند و مراکز مهم و حیاتی هسته‌ای ایران را بمباران کنند. در حالی که ارسال نامه به تهران و درخواست برای مذاکره و قبول شرایط ایران برای ادامه مذاکرات نشان داد که ادعاهای اولیه ترامپ دروغی بیش نبود. 2) دومین دروغ ترامپ در نیازمندی به مذاکرات است. او بار ها ادعا کرده است که ایران نیازمند مذاکره و توافق است و یا با ادبیاتی رکیک مدعی شد که کشورهای دنیا برای انجام توافق حاضر هستند تا هرکاری انجام دهند اما مستندات موجود نشان می‌دهد که اتفاقاً درخواست برای مذاکره و ارسال نامه و دعوت به مذاکره از طرف آمریکا و ترامپ بوده است. به اذعان بسیاری از تحلیلگران ترامپ در شرایط بحرانی سیاست خارجی خود به دنبال دستیابی به موفقیت نسبی در روابط با ایران و دستاورد سازی برای دولت خود است. 3) سومین دروغ بزرگ ترامپ در نحوه تعامل و مذاکرات بوده است. او ابتدا گفت که مذاکرات به صورت مستقیم خواهد بود، سپس گفت که این مذاکرات تحت پوشش مستقیم رسانه‌ها و خبرگزاری خواهد بود، در نهایت هم ادعا کرد که مواضع مسئولین جمهوری اسلامی ایران خلاف واقع است. در حالی که مذاکرات غیر مستقیم و با واسطه گری عمان انجام شد، به صورت محرمانه و خارج از پوشش رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها انجام شد و مطابق با اظهارات و مواضع مسئولین جمهوری اسلامی ایران رقم خورد.
ایران- آمریکا؛
نگاهی بر متفاوت بودن مذاکرات کنونی ایران و آمریکا با گذشته
۱۰ سال پیش، دولت وقت با شعار مذاکره روی کار آمد و عملاً مجبور به توافق با آمریکا بود. تحریم‌های بی‌سابقه، فروش نفت و انتقال ارز را فلج کرده و دولت در تنگنای شدید قرار داشت. آمریکا نیز تنها درگیر ایران و منطقه غرب آسیا بود و با تمام توان بر ایران متمرکز شده بود. اما امروز ایران با تجربه یک دهه تحریم، توانسته نفت بفروشد و ارز وارد کند. جبهه تحریم‌شدگان با حضور روسیه و چین گسترده شده و محور مقاومت از مدیترانه تا باب‌المندب شکل گرفته است. در مقابل، آمریکا امروز با چند بحران هم‌زمان در غرب آسیا، شرق اروپا و شرق آسیا روبه‌روست و تمرکز گذشته را ندارد. ایران باید با شناخت دقیق شرایط جهانی و داخلی، از اهرم‌های قدرت خود در مذاکرات بهره بگیرد، بر خطوط قرمز پای بفشارد و با حفظ انسجام ملی، جنگ شناختی دشمن را خنثی کند.
یادداشت ویژه