پس از عملیات موفقیتآمیز طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، محور مقاومت توانسته است معادلات منطقه را به نفع خود تغییر دهد. اسرائیل اکنون با چالشهای متعددی در سطح منطقهای مواجه شده که نشان از شکست استراتژیهای امنیتی این رژیم دارد. تحلیلها حاکی از آن است که احتمال گسترش درگیریها به یک جنگ منطقهای فراگیر وجود دارد که در آن، اسرائیل در موضع ضعف قرار خواهد گرفت. در این سناریو، اسرائیل ممکن است با جبهههای متعددی از جمله گروههای مسلح و نیروهای نظامی کشورهای منطقه روبرو شود. در این راستا به چالشهای پیش روی رژیم صهیونیستی در جنگ منطقهای همه جانبه خواهیم پرداخت:
الف) تعدد جبههها
محور مقاومت با هماهنگی و انسجام بیسابقهای توانسته است هفت جبهه علیه رژیم صهیونیستی ایجاد کند. علاوه بر غزه، حزبالله لبنان، انصارالله یمن، گروههای مقاومت در کرانه باختری و نیروهای مقاومت در سوریه و عراق در کنار جمهوری اسلامی ایران نیز وارد عمل شدهاند. این وضعیت هزینههای سنگین انسانی، اقتصادی و سیاسی را بر اسرائیل تحمیل کرده است.
ب) چالشهای نظامی و لجستیکی
تداوم درگیریها ضعفهای ساختاری ارتش اسرائیل را آشکار کرده است. وابستگی روزافزون به ایالات متحده برای تأمین تسلیحات و مهمات، نشان از ناتوانی اسرائیل در تأمین نیازهای دفاعی خود دارد. فشار بر نیروهای ذخیره و فراخوانهای مکرر برای خدمت نظامی، حاکی از بحران نیروی انسانی در ارتش اسرائیل است.
پ) تهدیدات وجودی
عملیات طوفان الاقصی ناکارآمدی چارچوب امنیتی اسرائیل را به نمایش گذاشت. شکست در بازدارندگی، ناکارآمدی سیستمهای هشدار اولیه و فروپاشی دفاع زمینی، نشاندهنده نقض اصول اساسی دکترین امنیتی اسرائیل است. این وضعیت، یادآور تهدیدهای وجودی علیه اسرائیل در دهههای نخست تأسیس این رژیم است. علاوه بر این، طولانی شدن جنگ هزینههای سنگینی را بر ارتش، جامعه و اقتصاد اسرائیل تحمیل کرده است.
ت) چالشهای جنگ فراگیر
در صورت وقوع جنگ منطقهای گسترده، اسرائیل نه تنها با گروههای مقاومت، بلکه با قدرت منطقهای ایران نیز مواجه خواهد شد. هماهنگی عملیاتی بالای ایران و متحدانش، چالشهای جدی برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد. زرادخانه عظیم حزبالله و توانمندیهای موشکی ایران، سیستم دفاع هوایی اسرائیل را با چالشهای جدی مواجه خواهد ساخت. همچنین احتمال حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه و درگیر شدن قدرتهای بزرگی، چون چین و روسیه وجود دارد.
در یک جنگ گسترده، خسارات انسانی و زیرساختی به مراتب بیشتر خواهد بود و بخشهای وسیعتری از جمعیت اسرائیل و کشورهای همسایه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. ارتش اسرائیل نیاز به حداقل ۱۵ گردان اضافی برای مقابله با وظایف فعلی و آتی خواهد داشت.
ث) پیچیدگیهای استراتژیک
تعدد بازیگران درگیر در این جنگ احتمالی، اسرائیل را به سمت بیثباتی بیشتر سوق خواهد داد. کنترل و پیشبینی روند درگیریها با ورود بازیگران جدید دشوارتر خواهد شد. این پیچیدگی نه تنها تدوین و اجرای استراتژی مشترک را دشوار میسازد، بلکه کنترل تشدید درگیریها و خاتمه جنگ را نیز با چالش مواجه میکند. احتمال حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه و درگیر شدن قدرتهای بزرگی، چون چین و روسیه، اسرائیل را در موقعیت دشواری قرار خواهد داد. این امر میتواند به انزوای بیشتر اسرائیل در عرصه بینالمللی منجر شود.
ه) چالشهای سیاسی و حقوقی
اسرائیل در رسیدگی به جنبههای حقوقی و سیاسی جنگ با مشکلات جدی روبرو است. هر چه جنگ طولانیتر شود، اسرائیل با انزوای سیاسی بیشتر و سؤالات جدیتری در مورد مشروعیت عملیات خود مواجه خواهد شد. عدم ارائه چشماندازی مثبت برای "روز بعد" از جنگ، فراتر از شکست حماس، یکی از دلایل اصلی این مشکل است.
در مجموع باید گفت محور مقاومت با ایجاد جبهه متحد و هماهنگ، توانسته است معادلات منطقه را به نفع خود تغییر دهد. اسرائیل اکنون با چالشهای متعددی مواجه است که حل آنها نیازمند تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و امنیتی این رژیم است. تا زمانی که اسرائیل به حقوق مشروع فلسطینیان احترام نگذارد و به اشغال سرزمینهای فلسطینی پایان ندهد، دستیابی به امنیت و صلح در منطقه امکانپذیر نخواهد بود.