«اخراج جفری کروز، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، بهخاطر موضعگیری منفی او نسبت به حملات ناکارآمد دولت ترامپ به سایتهای هستهای ایران، نشاندهندهی وجود اختلافات جدی در بالاترین سطوح سیاست دفاعی آمریکا است. این اقدام حاکی از آن است که دولت کنونی آمریکا صرفا با زبان سرکوب صحبت میکند.»
طنینسنتر؛ دونالد ترامپ و تیم متحد وی در صحنه قدرت سیاسی آمریکا به تازگی دست به یک اقدام جنجالی زدهاند. ماجرا از این قرار است که "پیت هگست"، وزیر دفاع آمریکا اقدام به برکناری ژنرال "جفری کروز"، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا کرده است. اقدامی که به اذعان بسیاری از رسانههای معتبر آمریکایی نظیر واشینگتنپست و سی ان ان، در واکنش به موضع گیری رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا پس از حمله دولت ترامپ به سایتهای هستهای ایران و ناکام توصیف کردن این حملات صورت گرفته است.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا پس از حمله مذکور مدعی شد که توان هستهای ایران به کل نابود شده است با این حال جفری کروز در موضع گیری تاکید کرد که این حملات در بهترین حالت تنها چند ماه برنامه هستهای ایران را با وقفه رو به رو کردهاند و چندان موثر نبودهاند. البته که وی تاکید کرده بود که آسیبها به سایتهای هستهای کشورمان آنطور که گفته میشود نیز نیست. با این همه، بسیاری از صاحب نظران معتقدند که برکناری رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا و تسویه حساب با او از سوی تیم ترامپ، در نوع خود با ۴ پیام راهبردی و معنادار همراه است.
اول اینکه اخراج جفری کروز، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، بهخاطر موضعگیری منفی او نسبت به حملات ناکارآمد دولت ترامپ به سایتهای هستهای ایران، نشاندهندهی وجود اختلافات جدی در بالاترین سطوح سیاست دفاعی آمریکا است. این اقدام حاکی از آن است که دولت کنونی آمریکا صرفا با زبان سرکوب صحبت میکند. این وضعیت، تضعیف اعتماد به صداقت و هماهنگی در ساختارهای امنیتی آمریکا را به تصویر میکشد و پیام ضعف مدیریتی را به دنیا منتقل میکند.
نکته دوم اینکه موضعگیری کروز درباره ناکارآمد بودن حملات به سایتهای هستهای ایران نشان میدهد که آمریکا در مواجهه با مساله ایران، از ارائه راهکارهای موثر عاجز است. این واقعیت، ضعف نظامی آمریکا را در مقابله با یک رقیب مهم منطقهای به نمایش میگذارد و نشان میدهد که اقدامات تحریکآمیز نظامی با چشم اندازهای ضعیف و بی پایه، تنها به افزایش تنشها و تشدید بحرانها منجر میشود و البته که موضع دولت آمریکا را در مواجهه با رقبایش به شدت تضعیف میکند.
مساله سوم اینکه اخراج یک مقام اطلاعاتی که دیدگاهی متفاوت نسبت به حملات نظامی داشته، نشان میدهد که سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران با مشکلات اساسی مواجه است. این رویداد نمایانگر محدودیتهای سیاستهای یکجانبه و نظامیگرایانه در رسیدن به اهداف دیپلماتیک است و تاکید میکند که راهکارهای نظامی به تنهایی نمیتوانند مشکلات پیچیدهای مانند پرونده هستهای ایران را حل کنند؛
و چهارم اینکه از منظر داخلی، این اقدام وزیر دفاع آمریکا که انتقاد یک مقام اطلاعاتی را به خاطر بیان واقعیتهای ناکارآمدی نظامی نپذیرفته و باعث اخراج او شده، نشانهای از فضای سرکوب صدای منتقدان و بیتحملی در برابر نظرات مخالف است. این مسئله نشان میدهد که سیاستمداران آمریکایی بیشتر به دنبال حفظ وجهه سیاسی و تداوم سیاستهای پرتنش هستند تا اینکه رسیدن به راهحلهای واقعبینانه و موثر را مدنظر داشته باشند. چنین رویکردی نه تنها به تضعیف ساختار دموکراتیک و شفافیت منجر میشود، بلکه در نهایت به بیاعتمادی مردم و شرکای بینالمللی آمریکا نیز دامن میزند.