ماهیت طرح و اهداف پنهان آن
طرح ۲۱ بندی ترامپ، فراتر از یک پیشنهاد سیاسی، یک دکترین امنیتی-ایدئولوژیک است که توسط اتاقهای فکر آمریکایی و صهیونیستی تدوین شده است.
این طرح یک توطئه تمامعیار برای تحقق اهداف سهگانه استکبار است:
اول، تثبیت اشغال و خلع سلاح کامل مقاومت در غزه بهعنوان قلب تپنده مقاومت اسلامی.
دوم، تحمیل توافقات عادیسازی و شکلدهی به یک «ناتوی عربی» زیر نظر واشنگتن و تلآویو برای تضعیف هلال مقاومت.
سوم، مشروعیتزدایی از حضور منطقهای جمهوری اسلامی ایران و منزوی ساختن آن.
طرح ۲۱ بندی موسوم به طرح صلح ترامپ برای غزه، در حقیقت یک سند «تحمیل» است نه یک طرح «صلح».
بندهای کلیدی این طرح که بر «غیرنظامیسازی کامل»، «غیررادیکالسازی» و ایجاد یک حکومت مدیریتی وابسته در غزه تأکید دارد، در پوشش کمکهای اقتصادی و بازسازی، هدف اصلی خود یعنی «لغو حق حاکمیت» و «سلب اراده مقاومت» از ملت فلسطین را دنبال میکند. این رویکرد، در امتداد «معامله قرن» است و تلاش میکند تا جنبشهای اصیل فلسطینی را تروریسم بنامد و با دیکته کردن تعاریف امنیتی اسرائیل، عملاً غزه را به یک منطقه تحت قیمومیت تبدیل کند که صرفاً وظیفه تأمین امنیت اشغالگران را بر عهده دارد.
نقش طرح در منطقه و آرایش جدید جبهه استکبار
استقبال علنی کشورهای مرتجع عرب از این طرح، نشانگر شکلگیری یک جبهه واحد متشکل از آمریکا، رژیم صهیونیستی و حکومتهای سازشکار عربی است که هدف مشترکشان «مهار نفوذ و قدرت ایران اسلامی» است.
این طرح میکوشد تا با عادیسازی کامل روابط و ایجاد یک چتر امنیتی-اقتصادی منطقهای، اسرائیل را به قلب ژئوپلیتیک خاورمیانه منتقل کرده و عملاً جغرافیای مقاومت را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی محاصره کند.
اجرای طرح ترامپ، یک تلاش آشکار برای بازتعریف نظم منطقهای بر اساس منافع استکباری است.
موقعیت جمهوری اسلامی ایران و آینده جریان مقاومت
در صورت اقدام به اجرای این طرح، موقعیت جمهوری اسلامی ایران نه تضعیف، بلکه «شفافتر» میشود.
جریان مقاومت، که حیات خود را از نفی تسلیم و نپذیرفتن دیکتههای استکبار میگیرد، هرگز به این نقشه شوم تن نخواهد داد. این طرح نه تنها به پایان مقاومت منجر نخواهد شد، بلکه جریانات مقاومت را بر ضرورت افزایش هماهنگی و توسعه توان بازدارندگی خود در سایر جبههها (از لبنان و عراق تا یمن) متقاعد میسازد.
طرح ترامپ صرفاً یک مرحله دیگر از جنگ ارادهها را آغاز میکند؛ جایی که مقاومت، با اتکا به نیروی مردمی و وعده الهی، استراتژی دشمن برای خشکاندن ریشههای جهاد را خنثی خواهد کرد.
آمریکا و صهیونیسم بینالملل میکوشند تا با بهرهگیری از ضعف ساختارهای بینالمللی و حمایت رژیمهای وابسته عربی، هزینههای استمرار مقاومت را تا حد غیرقابل تحمل بالا ببرند. با این حال، تجربه تاریخی اثبات کرده است که جوهره مقاومت اسلامی، انعطافپذیرتر از آن است که در چارچوبهای کاغذی و تحمیلی غرب محو شود.
جبهه مقاومت، به رهبری جمهوری اسلامی، چارهای جز عملیاتی ساختن دکترین «بازدارندگی فعال» نخواهد داشت. انحلال طرح ترامپ، نیازمند یک «قیام سیاسی و نظامی» است که سازشکاران منطقهای را رسوا کرده و به جهان نشان دهد که کلید صلح، نه در دستان کاخ سفید، بلکه در دست ملتهایی است که بر حق خود پافشاری میکنند. شکست این طرح، پیروزی حتمی برای حق و ایستادگی خواهد بود./ جمال دهقانپور