غرب آسیا

آخرین مطالب تحلیلی
روانشناسی؛
روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
از نگاه روانشناسی سیاسی، پافشاری نتانیاهو بر ایده‌ای که بارها در تاریخ مشابه آن با شکست روبه‌رو شده، ترکیبی از چند عامل شخصیتی و محیطی است: ✳️ خودشیفتگی سیاسی (Political Narcissism) – رهبران خودشیفته باور دارند که برخلاف گذشتگان، آنان «استثنا» هستند و قوانین تاریخ شامل حالشان نمی‌شود. ✳️ اثر موفقیت‌های پیشین – نتانیاهو در طول دوران سیاسی خود چندین بار از بحران‌ها جان سالم به در برده و این امر باعث تقویت «توهم مصونیت از شکست» در او شده است. ✳️سرمایه‌گذاری عاطفی در روایت ایدئولوژیک – ایده «اسرائیل بزرگ» در گفتمان راست‌گرای صهیونیستی نه فقط یک هدف سیاسی بلکه بخشی از هویت و مشروعیت شخصی رهبر به‌شمار می‌رود. می‌گویند در روزگار تیمور، یکی از فرماندهانش اصرار داشت که دژ مستحکمی را که پیش‌تر ده‌ها سپاه در فتحش شکست خورده بودند، حتماً بگیرد. تیمور به او هشدار داد: «اگر همه پیش از تو شکست خوردند، یا دشمن جاودانه است، یا راه تو همان راه خطاست.» فرمانده گوش نداد، سپاهش را فرستاد و همان روز، نیمی از نیروهایش نابود شد. تیمور به او گفت: «تاریخ را نخواندی تا پیروز شوی، خواندی تا تکرار کنی.» نتانیاهو نیز، با نادیده گرفتن درس‌های تاریخ، در مسیری گام می‌زند که پیشینیان بسیاری در آن به بن‌بست رسیده‌اند.
روانشناسی؛
روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
از نگاه روانشناسی سیاسی، پافشاری نتانیاهو بر ایده‌ای که بارها در تاریخ مشابه آن با شکست روبه‌رو شده، ترکیبی از چند عامل شخصیتی و محیطی است: ✳️ خودشیفتگی سیاسی (Political Narcissism) – رهبران خودشیفته باور دارند که برخلاف گذشتگان، آنان «استثنا» هستند و قوانین تاریخ شامل حالشان نمی‌شود. ✳️ اثر موفقیت‌های پیشین – نتانیاهو در طول دوران سیاسی خود چندین بار از بحران‌ها جان سالم به در برده و این امر باعث تقویت «توهم مصونیت از شکست» در او شده است. ✳️سرمایه‌گذاری عاطفی در روایت ایدئولوژیک – ایده «اسرائیل بزرگ» در گفتمان راست‌گرای صهیونیستی نه فقط یک هدف سیاسی بلکه بخشی از هویت و مشروعیت شخصی رهبر به‌شمار می‌رود. می‌گویند در روزگار تیمور، یکی از فرماندهانش اصرار داشت که دژ مستحکمی را که پیش‌تر ده‌ها سپاه در فتحش شکست خورده بودند، حتماً بگیرد. تیمور به او هشدار داد: «اگر همه پیش از تو شکست خوردند، یا دشمن جاودانه است، یا راه تو همان راه خطاست.» فرمانده گوش نداد، سپاهش را فرستاد و همان روز، نیمی از نیروهایش نابود شد. تیمور به او گفت: «تاریخ را نخواندی تا پیروز شوی، خواندی تا تکرار کنی.» نتانیاهو نیز، با نادیده گرفتن درس‌های تاریخ، در مسیری گام می‌زند که پیشینیان بسیاری در آن به بن‌بست رسیده‌اند.
لاریجانی در بغداد و بیروت؛
واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
جمهوری اسلامی ایران بر اساس رویکرد اصولی خود تاکید دارد که راه رسیدن منطقه به ثبات و امنیت پایدار، عدم دخالت بیگانگان و ایجاد وحدت زیر پرچم حمایت از فلسطین و با تکیه بر تمام امکانات از جمله سلاح مقاومت است. با توجه به این امر، سفر منطقه‌ای لاریجانی به عنوان یک چهره باسابقه سیاسی و در عین حال معتدل، در راستای ادامه سیاست همگرایی منطقه‌ای ایران با تکیه بر توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی و امنیت بومی شده قابل ارزیابی است که می‌تواند مقدمه ساز تحولاتی تازه و مهم در معادلات منطقه گردد.
عراق- حشدالشعبی؛
عراق؛ از قانون حشد الشعبی تا مسئله عقب نشینی نیروهای آمریکایی
مجلس عراق در حال مشغول بررسی قانون تثبیت جایگاه رسمی حشدالشعبی و تقویت رابطه ارتش با این سازمان مردم نهاد است. این موضوع اعتراض آمریکا ر ابرانگیخته و واشنگتن با تصویب قانون نیروهای حشد شعبی مخالف است و این موضوع را به «محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق اطلاع داده است. «مارکو روبیو»، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در گفت‌وگو با نخست وزیر عراق، نگرانی «عمیق» ایالات متحده را در مورد پیش‌نویس قانون نیروهای حشد شعبی که در حال حاضر در پارلمان است، ابراز کرد. او ادعا کرد که چنین قانونی، به گفته او، نفوذ ایران و گروه‌های مسلحی را که حاکمیت عراق را تضعیف می‌کنند، تثبیت می‌کند. این قانون حقوق مبارزان نیروهای حشد شعبی را حفظ، فعالیت آنها را تنظیم و برنامه‌ها و فعالیت‌های نیروهای حشد شعبی را قانونی‌تر می‌کند. کمیته امنیت و دفاع پارلمان توصیه کرد که پیش‌نویس قانون نیروهای حشد شعبی برای رأی‌گیری به پارلمان عراق ارائه شود. محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق از قانون پیشنهادی دفاع کرد و اذعان کرد که این بخشی از تلاش برای اطمینان از کنترل سلاح‌ ها توسط دولت است. به گفته او سازمان‌های امنیتی باید تحت قوانین عمل کنند و تابع آنها بوده و پاسخگو باشند. شایان ذکر است، نیروهای بسیج مردمی حشدالشعبی یک سازمان نظامی و بخشی از نیروهای مسلح عراق است که وابسته به فرماندهی کل قوا است، اما چون طبق قانون ماهیت مستقل خود را حفظ کرده، از وزیر دفاع یا رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دستور مستقیم دریافت نمی کند.
انصارالله؛
تداوم عملیات های انصارالله علیه رژیم صهیونیستی
مقاومت یمن با محوریت جنبش انصارالله همچنان در دفاع از غزه بر عهد خود ایستاده و با سیطره هوایی و دریایی دشمنان غربی و صهیونیستی را در تنگنای سختی قرار داده است. عبدالملک بدرالدین حوثی رهبر انصارالله یمن رهبر انصار الله در آخرین سخنرانی خود ضکم تاکید بر ادامه محاصره دریایی در دریای سرخ، خلیج عدن و تنگه باب‌المندب اعلام کرد عبور و مرور کشتی‌ها به مقصد فلسطین اشغالی و بالعکس ممنوع است. در این حال، ارتش یمن از آغاز مرحله چهارم محاصره دریایی علیه رژیم صهیونیستی خبر داده و دستورالعمل‌هایی را برای شرکت‌های کشیرانی صادر کرده است. برخی ناظران بر این باورند که دوره آینده می‌تواند شاهد اختلال گسترده در ترافیک کشتیرانی و افزایش عدم اطمینان در مورد امنیت خطوط کشتیرانی به دلیل وضعیت ناپایدار در دریای سرخ و تنگه باب المندب باشد؛ به ویژه اینکه انتظار می‌رود یمنی ‌ها با اعلام آغاز مرحله چهارم محاصره دریایی علیه اسرائیل، عملیات‌های خود را به طور قابل توجهی تشدید کنند. علاوه بر عملیات های دریایی، شلیک موشک های بالستیک به اراضی اشغالی فلسطین نیز توسط مقاومت یمن همچنان ادامه دارد و رژیم غاصب و متحدان غربی آن را در تنگنا قرار داده است. به گفته مقامات ارشد امنیتی اسرائیل حوثی ها (انصارالله) تقریبا هر روز به سمت اسرائیل موشک و پهپاد شلیک می کنند. به همین دلیل اسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به نهادهای نظامی دستور داده است که روند آمادگی یک عملیات گسترده علیه حوثی ها را تسریع کنند. در این راستا، عملیات اطلاعاتی سازمانهای امنیتی موساد و سیا برای شناسایی شخصیت های مهم یمنی از ماه ها پیش شروع شده است. با توجه به تداوم پرواز هواپیماهای ترابری آمریکایی و اروپایی به فرودگاه بن گوریون به نظر می ‌رسد که عملیات نظامی اسرائیل علیه یمن در آینده نزدیک اجرا شود. رسانه‌های صهیونیستی سید عبدالملک بدرالدین الحوثی، مهدی المشاط، محمد علی الحوثی و تعدادی از فرماندهان نظامی نیروهای مسلح و مقامات سیاسی دولتی یمن را جز لیست ترور خود در یمن ذکر کرده ‌اند. افزایش عملیات‌های نظامی یمن و تنگ‌تر کردن حلقه محاصره دریایی علیه رژیم صهیونیستی، در سایه تحولات فلسطین به ویژه نوار غزه و تداوم و تشدید جنگ نسل کشی و گرسنگی رژیم اشغالگر ضد این باریکه، در سایه سکوت شرم آور عربی، اسلامی و بین‌المللی صورت می‌گیرد.
تحولات سوریه؛
درگیری های جنوب سوریه و دخالت رژیم صهیونیستی
سویدا، شهری با اکثریت جمعیت دروزی می باشد. این اقلیت که بیش از 3 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می دهند یک فرقه مذهبی است که به ‌عنوان شاخه ‌ای از اسلام شیعه در قرن دهم میلادی شکل گرفته است. این جامعه 700 هزار نفری عمدتاً در استان جنوبی سویدا و برخی از حومه‌های دمشق، عمدتاً در جرمانا و اشرفیه ساکن هستند. برخی ناظران نیز دلیل تاآرامی در جنوب را به خشونت ورزی نیروهای دولتی و نیز ناکامی دولت جدید سوریه در ارایه یک نسخه سیاسی فراگیر و در نتیجه نارضایتی عمومی در این منطقه نسبت می دهند. در بحبوحه این درگیری ها، ارتش رژیم صهیونیستی بامداد چهارشنبه 25 تیرماه 1404 ساختمان وزارت دفاع سوریه و اطراف کاخ ریاست‌ جمهوری در دمشق را هدف حملاتی قرار داد که در نوع خود بی سابقه محسوب می شود. این حملات تنها چند ساعت پس از تهدید تل‌آویو به اقدام نظامی در صورت عدم عقب ‌نشینی نیروهای دولتی سوریه از سویدا صورت گرفت. نهایتاً در سویدا اعلام آتش بس شد و وزارت دفاع این کشور گفت که پس از چند روز درگیری مرگبار با قبایل بدوی، با شخصیت های برجسته و سرشناس شهر به توافق رسیده است. پیش از این نیز درگیری ها در این شهر به توافق آتش بس منجر شده بود. رژیم صهیونیستی دروزی‌ها را به عنوان متحدان بالقوه خود در سوریه می‌داند و مدعی است برای محافظت از آنان مداخله کرده است. اما این رژیم اهداف پنهانی دیگری را دنبال می کند از جمله: • مقابله با دولت جدید سوریه، به ویژه جناح‌های اسلامی افراطی، و ممانعت از تثبیت کامل اقتدار این دولت و جلوگیری از بازسازی قابلیت‌های نظامی در این کشور • توسعه طلبی و اشغال نظامی سوریه در قالب طرح «کریدور داوود» در جهت ایجاد منطقه‌ای پیوسته میان سرزمین‌های اشغالی و مناطق تحت کنترل نیروهای کرد جدایی‌ طلب به منظور جلوگیری از نفوذ ترکیه و ایران در سوریه. • ایجاد یک منطقه خودمختار دروزی در استان سویدا که از دمشق مستقل باشد و بتواند به عنوان منطقه حائل عمل کرده و امنیت بلندی‌های جولان را تضمین کند. همکاری دیرین دروزی‌ها با اسرائیل در چارچوب این ساختار منطقه‌ای جدید در جنوب سوریه قابل ارزیابی است.
تحولات سوریه؛
درگیری های جنوب سوریه و دخالت رژیم صهیونیستی
سویدا، شهری با اکثریت جمعیت دروزی می باشد. این اقلیت که بیش از 3 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می دهند یک فرقه مذهبی است که به ‌عنوان شاخه ‌ای از اسلام شیعه در قرن دهم میلادی شکل گرفته است. این جامعه 700 هزار نفری عمدتاً در استان جنوبی سویدا و برخی از حومه‌های دمشق، عمدتاً در جرمانا و اشرفیه ساکن هستند. برخی ناظران نیز دلیل تاآرامی در جنوب را به خشونت ورزی نیروهای دولتی و نیز ناکامی دولت جدید سوریه در ارایه یک نسخه سیاسی فراگیر و در نتیجه نارضایتی عمومی در این منطقه نسبت می دهند. در بحبوحه این درگیری ها، ارتش رژیم صهیونیستی بامداد چهارشنبه 25 تیرماه 1404 ساختمان وزارت دفاع سوریه و اطراف کاخ ریاست‌ جمهوری در دمشق را هدف حملاتی قرار داد که در نوع خود بی سابقه محسوب می شود. این حملات تنها چند ساعت پس از تهدید تل‌آویو به اقدام نظامی در صورت عدم عقب ‌نشینی نیروهای دولتی سوریه از سویدا صورت گرفت. نهایتاً در سویدا اعلام آتش بس شد و وزارت دفاع این کشور گفت که پس از چند روز درگیری مرگبار با قبایل بدوی، با شخصیت های برجسته و سرشناس شهر به توافق رسیده است. پیش از این نیز درگیری ها در این شهر به توافق آتش بس منجر شده بود. در مجموع، بحران داخلی سوریه در مرحله پسااسد که هر از گاهی در مناطقی مانند ساحل و جنوب شعله ور شده، نشانگر عمق اختلافات سیاسی و گسست های قومی در این کشور می باشد که حاکمیت جدید به ریاست احمد الشرع، به رغم شعارهایی چون وحدت ملی و حرکت به سوی حکومت فراگیر، هنوز موفق به مهار آن نشده است. وجود تفکرات تمامیت‌خواه با رسوبات ایدئولوژی اسلام افراطی که کم و بیش بر عقلانیت حاکمیت جدید غلبه دارد، مانع ارائه الگوی جامع سیاسی شده و در نتیجه موفق به جلب رضایت عمومی به ویژه در مناطق ملتهب با حضور گروه‌های مسلح نشده و طبیعی است که به جای مذاکره و تفاهم و توافق، شاهد درگیری های خونین در سوریه باشیم.
فاجعه انسانی؛
نوار غزه؛ تشدید فاجعه انسانی
حملات و محاصره رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه حدود ۲۲ ماه است که ادامه دارد و جامعه جهانی هنوز اقدام مؤثری برای توقف این وضعیت فاجعه‌بار انجام نداده است. نهادهای بین‌المللی از جمله برنامه جهانی غذا، دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد و سازمان جهانی بهداشت، درباره تشدید بحران انسانی در نوار غزه و کرانه باختری هشدار داده‌اند. حملات رژیم صهیونیستی به مناطق مختلف نوار غزه همچنان ادامه دارد و رژیم اسرائیل تهدید کرده است که در صورت انتشار ویدیوهای مستند از ویرانی‌های نوار غزه، ارسال کمک‌های بشردوستانه را متوقف خواهد کرد. دولت خودگردان در نوار غزه اعلام کرد که گزارش‌ها نشان می‌دهد که در طول مدت جنگ غزه، بیش از 17 هزار کودک در این منطقه به شهادت رسیده و 33 هزار کودک دیگر مجروح شده‌اند. در واقع رژیم صهیونیستی سیاست اعمال فشار شدید و گرسنه سازی در نوار غزه را در پیش گرفته است تا بدین وسیله فلسطینی ها به ستوه آمده و مجبور به پذیرش طرح ظالمانه کوچ اجباری شوند. با این حال مقاومت مثال زدنی اهالی غزه مانع تحقق اهداف شوم رژیم غاصب شده و سرانجام این رژیم چاره ای جز عقب نشینی نخواهد داشت. در این میان کشورهای اروپایی که به خاطر انفعال در قبال فاجعه انسانی در نوار غزه از سوی ملت های خود تحت فشار قرار دادند تصمیم گرفته اند با شناسایی دولت مستقل فلسطین بر رژیم صهیونیستی اعمال فشار کنند تا مگر به محاصره نوار غزه پایان دهد. کی‌یر استارمر نخست‌ وزیر بریتانیا اخیرا اعلام کرد که لندن در ماه سپتامبر کشور مستقل فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت؛ مگر آنکه اسرائیل گام‌های معناداری برای پایان دادن به وضعیت فاجعه‌بار غزه بردارد. پیش از بریتانیا، فرانسه نیز اعلام کرد دولت مستقل فلسطین را به رسمیت می شناسد. امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه تاکید کرد که پاریس کشور فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت و این تصمیم را در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر (مهر) رسما اعلام خواهد کرد. از نگاه پاریس راه‌حل «دو کشوری» مبتنی بر قوانین بین ‌المللی و به رسمیت شناختن کشور فلسطین گامی اساسی در راستای تحقق صلح و ثبات محسوب می شود.
جنگنده F-47 و تاثیرات آن بر دکترین تهاجمی اسرائیل؛
اف-۴۷؛ اهرم جدید اسرائیل برای تضعیف معماری امنیت در خاورمیانه
دکترین «برتری کیفی نظامی» دهه‌هاست که سنگ بنای سیاست دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی و شالوده حمایت‌های راهبردی ایالات متحده از این رژیم در غرب آسیا محسوب می‌شود. این دکترین، که در قوانین آمریکا نیز نهادینه شده، تضمین می‌کند که توانمندی‌های نظامی اسرائیل همواره یک نسل فناورانه‌تر و کارآمدتر از مجموع رقبای منطقه‌ای خود باقی بماند که این امر به معنای ممنوعیت صادرات فناوری‌های نظامی پیشرفته و روزآمد به کشورهای پیرامونی اسرائیل است. به طور مثال جنگنده نسل پنجم F-35 تاکنون نماد اصلی و ملموس اجرای این قاعده در راستای تضمین برتری هوایی رژیم در مقابل سایر کشورهای خاورمیانه و آفریقا بوده است. اما امروز، منطقه در آستانه یک دگردیسی ساختاری قرار گرفته است؛ در حالی که متحدان عربی آمریکا برای دستیابی به F-35 تلاش می‌کنند. با توجه به آنچه بیان شد و در قالب جمع بندی می‌توان بر این نکته تاکید کرد که تلاش رژیم صهیونیستی برای دستیابی به جنگنده نسل ششم F-47، فراتر از یک نوسازی تسلیحاتی، یک اقدام راهبردی برای مهندسی مجدد موازنه قدرت در غرب آسیا و تضمین برتری نظامی مطلق برای دست‌کم یک تا دو دهه آینده است. این تحول، که مبتنی بر یک جهش چارچوبی در حوزه فناوری‌های مرتبط با نبرد هوایی شبکه‌محور، هوش مصنوعی و پنهان‌کاری پیشرفته است، چالشی مستقیم برای معماری امنیتی منطقه و منافع ملی کشورهای اسلامی و خاصه کشورمان می‌باشد. رفع و دفع این چالش نیازمند یک راهبرد جامع، چندلایه و آینده‌نگر است که صرفاً بر ابزارها و رویکردهای سنتی تکیه نکند و ابعاد فنی، دکترینال و ژئوپلیتیک مسئله را همزمان در نظر بگیرد. تجربه منازعات اخیر، از جمله عملیات جنگ تحمیلی 12 روزه، اهمیت حیاتی یک توان دفاعی چندوجهی و یک نیروی هوایی کارآمد را برای دفع تهدیدات به اثبات رسانده است. هرچند تحریم‌های ظالمانه، مسیر دسترسی به فناوری‌های نوین را دشوار و پرهزینه ساخته است، انفعال در برابر روندهای فناورانه دشمن، گزینه‌ای پذیرفتنی نیست و به منزله واگذاری ابتکار عمل به رقیب است.
ترس تل‌آویو از دکترین دفاعی یمن؛
زنگ خطر پایان برتری هوایی رژیم صهیونیستی
حمله اسرائیل به یمن نشانه‌ای از هراس راهبردی در برابر دکترین پدافندی انصارالله است؛ الگویی بومی و مؤثر که با ناکام‌سازی عملیات‌های هوایی تل‌آویو، معماری امنیتی جدیدی را در محور مقاومت بنیان نهاده است.
خیانت حکام عرب؛
3 پالس معنادار از خیانت جدید حکام عرب به فلسطین
نوار غزه در روزهای اخیر به مرکز توجه بسیاری از رسانه ها و افکار عمومی جهان تبدیل شده است. ثبت لحظات ناراحت کننده از قحطی و گرسنگی مفرط مردم غزه، هر وجدان بیداری را به درد می آورد. رژیم اشغالگر قدس که در صحنه نظامی از شکست دادن ملت فلسطین ناامید شده و در روزهای اخیر ضربات کوبنده و مهلکی را از رزمندگان فلسطینی دریافت کرده و می کند، عملا به استفاده از تحمیل گرسنگی به مردم بیگناه به عنوان یک ابزار جنگی رو آورده و روی جنایتکاران تاریخ را سفید کرده است. گزارش های رسمی حاکی از این هستند که تاکنون 80 کودک فلسطینی در نوار غزه از شدت گرسنگی جان خود را از دست داده اند. البته که ویدئوهای مختلف حاکی از این هستند که مردم ساکن در نوار غزه در خیابان ها از شدت گرسنگی، بر زمین می افتند. در شبکه های اجتماعی نیز پُر شده از ویدئوهای مردم غزه که می گویند از گرسنی سنگ بر شکم می بندند و از جهانیان می خواهند تا در برابر جنایات صهیونیست ها علیه مردم بیگناه غزه کاری کنند و به پا خیزند.
آینده روابط اعراب و اسرائیل؛
پیچیدگی روابط اعراب و اسرائیل پس از حمله به ایران
حمله اسرائیل به ایران روابط اعراب با تل‌آویو را وارد فاز جدیدی کرده؛ در حالی‌که برخی کشورها تحت فشار آمریکا به عادی‌سازی نزدیک شده‌اند، موج محکومیت‌های رسمی و مردمی روند را پیچیده کرده است.
اقتدار بازدارنده ایران؛
عملیات وعده صادق ۳؛ نمایش قدرت و امنیت ملی ایران
در عملیات «وعده صادق ۳»، ایران با حملات موشکی دقیق، انهدام شبکه جاسوسی موساد و حفظ تأسیسات حساس هسته‌ای، گامی بلند در مسیر امنیت و اقتدار ملی برداشت. این عملیات علاوه بر بازدارندگی در برابر دشمن، موجب افزایش وحدت ملی و محبوبیت منطقه‌ای ایران شد.
پروژه خلع‌سلاح حزب‌الله؛
جنگ نیابتی واشنگتن و تلاویو علیه مقاومت
در جدیدترین تلاش مشترک آمریکا و اسرائیل برای تضعیف مقاومت، سند توماس باراک خواستار خلع‌سلاح حزب‌الله شده است. با مخالفت قاطع حزب‌الله و حمایت نبیه بری از این موضع، روند دیپلماتیک با چالش روبه‌رو شده و نشان می‌دهد مقاومت همچنان در برابر فشارهای خارجی ایستاده است.
حماسه‌آفرینی حماس؛
خلاقیت نظامی حماس چگونه ارتش اسرائیل را فرسوده کرد؟
تحولات میدانی اخیر در غزه، نشان از ورود مقاومت فلسطین به مرحله‌ای نوین از نبرد دارد. گزارش رسانه‌های اسرائیلی حاکی از آن است که حماس با استفاده از ترکیبی از تاکتیک‌های سنتی و فناورانه، در پی تحمیل یک جنگ فرسایشی پرهزینه به ارتش اسرائیل است. این تغییر راهبردی می‌تواند موازنه قدرت در غزه را به‌نفع جبهه مقاومت تغییر دهد.
خفگی ژئوپلیتیکی؛
اهداف دشمن از ایجاد کریدورهای داوود و زنگزور
پروژه‌های کریدور زنگزور و داوود با طراحی رژیم صهیونیستی و حمایت برخی قدرت‌ها، ایران را با خطر انزوای ژئوپلیتیکی در قفقاز و غرب آسیا مواجه کرده‌اند. هدف، تجزیه منطقه، تضعیف محور مقاومت و تغییر موازنه قواست.
تحولات سوریه؛
واکاوی درگیری های جنوب سوریه و مداخله رژیم صهیونیستی
درگیری‌های خونین در سویدا و حملات بی‌سابقه اسرائیل به دمشق، ابعاد تازه‌ای از پروژه کریدور داوود و تجزیه سوریه را آشکار کرده است. حمایت تل‌آویو از دروزی‌ها، تنها پوششی برای توسعه‌طلبی و تضعیف ساختار جدید حاکمیتی در سوریه است.
اسرائیل و بحران سویدا؛
بررسی ابعاد راهبردی نقش آفرینی اسرائیل در بحران جدایی‌طلبی سویدا
رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از تنش‌های قومی در سویدا و تضعیف ارتش سوریه، پروژه «خرده‌دولت‌سازی» را کلید زده است. هدف نهایی این مهندسی ژئوپلیتیک، تأمین امنیت اسرائیل با بی‌ثبات‌سازی دولت‌های مستقل منطقه است.
آتش بس غزه؛
پشت پرده پذیرش آتش‌بس جدید غزه از سوی آمریکا و صهیونیست ها
آمریکا و اسرائیل زیر فشار بحران انسانی و مقاومت فلسطین، طرح آتش‌بس ۶۰ روزه با میانجیگری مصر و قطر را پذیرفته‌اند، اما اختلافات درباره شرایط و تضمین‌ها ادامه دارد.
آرایش تهاجمی مقاومت؛
لزوم آرایش آفندی در برابر دشمن صهیونیستی
مقابله با رژیم صهیونیستی مستلزم آرایش آفندی و فعال‌سازی حداکثری ظرفیت‌های مقاومت است تا از حالت تدافعی صرف خارج شده و امکان ضربه اولیه و بازدارندگی واقعی فراهم شود.
بحران موجودیت اسرائیل؛
جنگ 12 روزه و تهدید وجودی صهیونیست‌ها
در جریان جنگ ۱۲ روزه، رژیم صهیونیستی با ترک‌برداشتن افسانه شکست‌ناپذیری، هزینه‌های روزانه ۷۵۰ میلیون دلاری، تخریب گسترده تل‌آویو و موج مهاجرت معکوس روبه‌رو شد که تهدیدی جدی برای موجودیت این رژیم تلقی می‌شود.
تحلیل آتش‌بس ایران و اسرائیل؛
دلایل پذیرش آتش‌بس و سناریوهای پیش‌رو در نبرد ایران و رژیم صهیونیستی
پذیرش آتش‌بس از سوی ایران و اسرائیل به دلایل نظامی، اجتماعی و راهبردی بود. آینده این آتش‌بس بسته به عوامل میدانی و دیپلماتیک، ممکن است به تداوم، نقض یا وضعیت نیم‌بند منجر شود.
ایران در اوج؛
پایان صبر استراتژیک و آغاز نظم جدید منطقه‌ای به رهبری ایران
جمهوری اسلامی ایران در نبرد ۱۲ روزه اخیر، با عبور از سیاست صبر استراتژیک و اجرای عملیات «وعده صادق ۳»، ضربه‌ای بی‌سابقه به رژیم صهیونیستی وارد کرد. این عملیات نه‌تنها ساختار نظامی تل‌آویو و واشنگتن را به چالش کشید، بلکه در سطح راهبردی، شکست سنگینی بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد کرد. تحلیل‌گران این پیروزی را نماد پایان نظم قدیم و ظهور ایران به‌عنوان یک قدرت تمدن‌ساز منطقه‌ای می‌دانند. ایران با اتکا به رهبری مقتدر، انسجام ملی و توانمندی‌های موشکی و اطلاعاتی، توانست انتقام خون شهدا و مظلومان غزه، یمن، لبنان و کرانه باختری را بگیرد.
عصر پس از پیروزی؛
از فروپاشی گنبد آهنین تا وحدت ملی و آغاز تمدن نوین اسلامی
جمهوری اسلامی ایران با پیروزی در برابر رژیم صهیونیستی، وارد مرحله جدیدی از اقتدار راهبردی و تمدن‌سازی شد. آتش‌بس تحمیل‌شده به دشمن، نماد فروپاشی اسرائیل و زایش قدرت نوین ایران بود.
نبرد ایران و محور عبری_غربی؛
پیام‌های جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی
جنگ ۱۲ روزه با آتش‌بس یک‌جانبه دشمن پایان یافت؛ اما اسرائیل و آمریکا هیچ‌یک به اهداف خود نرسیدند. ایران با پاسخ‌های موشکی، مقاومت ملی و بازدارندگی راهبردی، دشمن را مجبور به عقب‌نشینی کرد.
پدافند پیش‌دستانه ایران؛
سرنگونی اف‌۳۵، دستگیری خلبان و افول برتری هوایی اسرائیل
پدافند ایران با تاکتیکی هوشمند چندین اف‌۳۵ را سرنگون و یک خلبان اسرائیلی را پیش از فرار بازداشت کرد. مشارکت مردمی در شناسایی جاسوس‌ها و فرماندهی تازه سپاه، آینده‌ای تهدیدآمیز برای تل‌آویو رقم زده است.
پاسخ راهبردی ایران؛
نمایش اقتدار بومی ایران در قلب دشمن
حمله گسترده موشکی ایران به تل‌آویو، با وجود حمایت پدافندی آمریکا، شکستی بی‌سابقه برای رژیم صهیونیستی رقم زد. این عملیات دقیق و بومی، مفهوم بازدارندگی فعال را به سطح جدیدی ارتقاء داد و اهمیت نبرد در مرزهای دشمن را به مردم گوشزد کرد.
نبرد ایران اسرائیل؛
شکست برتری اولیه صهیونیست‌ها و آغاز ابتکار عمل ایران
ابتکار عمل دشمن در ساعات ابتدایی با ترور فرماندهان و حملات گسترده هوایی آغاز شد اما پس از بازیابی فرماندهی و امنیت آسمان، ایران با حملات موشکی گسترده، صحنه نبرد را به نفع خود تغییر داد. مرحله دوم نبرد با احتمال شدت گرفتن آتش، آغاز شده است.
پاسخ نظامی ایران؛
آینده نبرد با رژیم صهیونیستی چگونه رقم می‌خورد؟
با وجود حملات هوشمندانه رژیم صهیونیستی به ساختار دفاعی ایران، چرخه تصمیم‌سازی نظامی در کشور با سرعت ترمیم شده و با بازآرایی پدافند و شناسایی عوامل داخلی، ابتکار عمل را به دست گرفته است.
تقابل اسرائیل و ایران؛
نگاهی بر اهداف حمله رژیم صهیونیستی و پاسخ ایران
رژیم صهیونیستی با ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی و حمله به مناطق مسکونی، تلاش دارد با تروریسم دولتی، رشد قدرت ایران را متوقف کند؛ اما ایران با پاسخ‌های دقیق، معادلات را بر هم زده است.
آغاز تقابل نهایی؛
شروع نبرد سرنوشت‌ساز میان ایران و رژیم صهیونیستی
افزایش فشارها پس از قطعنامه شورای حکام و شکست رژیم صهیونیستی در نبردهای منطقه‌ای، تنش را به مرز درگیری مستقیم با ایران رسانده است. ایران در برابر این تهدید، آمادگی همه‌جانبه خود را به نمایش گذاشته است.
گنجینه‌ای فراتر از اسناد هسته‌ای؛
روایت عملیات اطلاعاتی ایران علیه رژیم صهیونیستی
وزارت اطلاعات با دستیابی به هزاران سند از رژیم صهیونیستی، عملیات گسترده‌ای را رقم زده که به‌گفته وزیر اطلاعات، ابعاد آن فراتر از افشاگری‌های هسته‌ای و با تأثیرات راهبردی در سطح منطقه‌ای است.
نفوذ اطلاعاتی ایران؛
پیام‌های معنادار شوک بزرگ اطلاعاتی ایران به رژیم‌صهیونیستی
ایران با نفوذ اطلاعاتی گسترده به زیرساخت‌های امنیتی اسرائیل، اسناد حساس هسته‌ای را به دست آورد. این عملیات بی‌سابقه، موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی را در جنگ اطلاعاتی تثبیت کرد.
پاسخ شورآباد در تل آویو؛
نفوذ امنیتی ایران به عمق صهیونیسم
ایران با نفوذی بی‌سابقه به اطلاعات راهبردی اسرائیل، هزاران سند حساس از تأسیسات اتمی این رژیم را به دست آورده و به شکلی قاطع به سرقت سال ۱۳۹۶ از شورآباد پاسخ داده است.
دیپلماسی منطقه‌ای؛
اهداف راهبردی سفر عراقچی به لبنان و مصر
سفرهای عراقچی به مصر و لبنان با هدف کاهش تنش با آژانس، حمایت از محور مقاومت و ارسال پیام به آمریکا و متحدانش، بخشی از راهبرد دیپلماسی فعال ایران در آستانه مذاکرات هسته‌ای است. این تحرکات نشان می‌دهد تهران به‌دنبال تثبیت موقعیت خود در منطقه و تعدیل فشارهای بین‌المللی است.
تهدید نظامی یا اشتباه استراتژیک؟
عاقبت ریسک حمله نظامی و قمار نتانیاهو
نظم امنیتی غرب آسیا با تهدید حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در آستانه تغییرات بزرگ قرار دارد. در حالی‌که رژیم صهیونیستی و آمریکا در پی بازطراحی منطقه‌اند، هرگونه ماجراجویی نظامی علیه ایران نه‌تنها به هدف نخواهد رسید، بلکه ممکن است به نقطه پایان رؤیای صهیونیستی در منطقه بدل شود.
طرح ویتکاف برای غزه؛
تلاش تازه آمریکا برای آتش‌بس ۷۰ روزه در غزه
آمریکا با طرحی از استیو ویتکاف به دنبال آتش‌بس موقت در غزه است. این طرح شامل آزادی گروگان‌ها، عقب‌نشینی تدریجی اسرائیل و ورود کمک‌های انسانی است، اما مخالفت تل‌آویو مانع اصلی اجرای آن است.
طرح آتش‌بس غزه؛
بازی دوگانه آمریکا و رد قاطع حماس
طرح آتش‌بس ۶۰ روزه با موافقت اسرائیل و مخالفت حماس، بازتابی از فشار یک‌جانبه آمریکاست. در شرایطی که غزه در آستانه قحطی قرار دارد، نبود تضمین برای پایان جنگ، بحران را عمیق‌تر کرده است.
احتمال سنجی تهاجم نظامی؛
بازی خطرناک رژیم صهیونیستی در سایه تنش‌های ایران و آمریکا
گزارش‌های اخیر مبنی بر احتمال حمله رژیم صهیوینستی به تأسیسات هسته ای ایران، احتمالاً بخشی از جنگ روانی برای فشار بر ایران در مذاکرات است، اما ایران با هوشمندی تمامی سناریوها را رصد می‌کند. حمله گسترده بدون حمایت آمریکا بعید است، زیرا اسرائیل به پشتیبانی لجستیکی آمریکا نیاز دارد. حمله محدود محتمل‌تر است، اما ریسک واکنش شدید ایران و تیرگی روابط آمریکا- اسرائیل را دارد.
از ریاض تا آنکارا؛
جولانی به دنبال کسب مشروعیت خارجی
میزبانی ریاض از رهبر کنونی سوریه نشان دهنده برنامه‌ریزی عربستان سعودی برای بازگشتن به منطقه شامات و سرمایه گذاری بلندمدت در این منطقه است. تنها چند روز پس از تغییر وضعیت سیاسی در سوریه، عربستانی‌ها برای جایگزین کردن نفت ایران جهت تغذیه پالایشگاه‌های سوریه داوطلب و دست به کار شدند. در جریان استقبال از احمد الشرع، ترکیه نیز از حاکم جدید سوریه با عنوان «موقت» استقبال کرد تا نشان دهد که «چک سفید امضا» به جماعت تحریر الشام نداده است و اگر آنها گامی برخلاف منافع ترکیه بردارند باید آماده پذیرش عواقب آن باشند. بازگشت مهاجران، احداث پایگاه نظامی راهبردی در سوریه و در نهایت خلع سلاح یا سرکوب گسترده نیروهای دموکراتیک کرد سوریه از جمله اهداف ترکیه در سوریه است که احمد الشرع برای پاسخ به آنها باید جواب‌های قانع کننده‌ای پیدا کند.به نظر می‌رسد با توجه به پروسه زمان‌بر تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوریه براساس قطعنامه 2254 شورای امنیت، آنکارا و ریاض تصمیم گرفتند تا با هدف جلوگیری از بازگشت ایران و محور مقاومت به میدان شام رقابت‌های قدیمی را کنار گذاشته و به سمت تثبیت پایه‌های حکومت جدید در دمشق حرکت کنند.
تحولات لبنان؛
حزب الله از دل تهدید تا بازسازی قدرتمند
شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله، در موضعی قاطع اعلام کرد: با هرکس که علیه مقاومت اقدام کند یا در پی خلع سلاح آن باشد، مقابله خواهیم کرد. این سخنان که پس از چند نطق آرام مطرح شد، نشانگر تغییر فضا و اقتدار حزب‌الله است. برای درک بهتر موقعیت امروز حزب‌الله، نگاهی به گذشته ضروری است: در خرداد ۱۳۶۱، تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان زمینه‌ساز پیدایش مقاومت شد؛ مقاومتی که همواره در دل تهدیدها شکوفا شده است. پس از ترور سید عباس موسوی در سال ۱۳۷۰، حزب‌الله با رهبری فردی که معادلات دشمن را تا بیش از سه دهه بر هم زد، تقویت شد. در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، حزب‌الله با عملیات‌های استثنایی مانند هدف قرار دادن ناوچه ساعر ۵ و تانک مرکاوا، دشمن را به عقب‌نشینی واداشت. با آغاز طوفان الاقصی، حزب‌الله برای پشتیبانی از فلسطین وارد نبرد شد و در کنار موفقیت‌های میدانی، اشتباهاتی نیز داشت که منجر به شهادت شورای جهادی شد. با این حال، تنها سه روز پس از آن، با حمله موشکی به تل‌آویو و عملیات‌های پهپادی، دوباره قد علم کرد. پس از پایان آتش‌بس، دشمن تلاش کرد از طریق فشار سیاسی، حزب‌الله را از صحنه حذف کند اما این حزب با هوشمندی واکنش نشان داد. پاسخ قاطع شیخ نعیم قاسم به سخنان جوزف عون درباره خلع سلاح، نشانه‌ای از این هوشیاری است. اکنون، حزب‌الله در حال بازسازی سریع توان نظامی و روانی خود است و دشمن، بدون اطلاعات از فرماندهان آینده، دچار سردرگمی راهبردی شده است.
تحول ژئوپلیتیک منطقه؛
از شکست صهیونیست‌ها تا پایان هژمونی آمریکا
طوفان الاقصی تنها یک عملیات نظامی نبود، بلکه آغاز فروپاشی نظم آمریکایی و شکل‌گیری نظم نوین با محوریت مقاومت بود. اکنون محور مقاومت به‌ویژه با مرکزیت ایران، به یکی از ارکان اصلی معادلات قدرت جهانی تبدیل شده است.
اهداف سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا
سفر شتابزده نتانیاهو به واشنگتن حاکی از تلاش نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای نمایش اتحاد راهبردی آمریکا و اسرائیل در شرایط پساجنگ و شکنندگی دولت اوست و در عین حال به دنبال ایجاد هماهنگی و کسب حمایت ویژه ترامپ در پرونده های مختلف، از وضعیت آتش بس و نوار غزه گرفته تا روند عادی سازی و نیز تهدید جمهوری اسلامی ایران می باشد. اما مطابق معمول، هم نتانیاهو و هم ترامپ دچار اشتباه محاسباتی شده و گمان می کنند قادر به ایجاد نظم نوین منطقه ای بدون مقاومت هستند. لذا سفر نتانیاهو چیزی فراتر از یک مانور سیاسی و تبلیغاتی نبوده و دستاورد عملی قابل توجهی برای رژیم غاصب در بر نخواهد داشت.
چالش های رژیم صهیونیستی پس از جنگ غزه و لبنان
توافق آتش بس با حزب الله و جنبش حماس، نقطه عطف مهمی در روند منازعه و درگیری بین مقاومت و اشغالگران صهیونیستی محسوب می شود؛ زیرا نخستین پیام آن اعتراف به شکست در برابر دشمنانی است که رژیم غاصب قصد نابودی آنها را داشت. از این منظر اسرائیل در مرحله پسا جنگ با چالش های متعددی در ابعاد مختلف سیاسی ـ اجتماعی، نظامی ـ امنیتی و اقتصادی مواجه است که عبور از آن کار آسانی نخواهد بود. مهمترین چالش سیاسی رژیم صهیونیستی در مرحله پساجنگ تشدید شکاف های داخلی است. احتمال فروپاشی کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو، تشکیل کمیته تحقیقات جنگ و نیز کاهش اعتماد جامعه به دولت و شخص نتانیاهو به دلیل ناکارآمدی و ناکامی در تحقق وعده های خود در جنگ (شامل نابودی حماس و حزب الله، آزادی یک جانبه اسرا، کوچ اجباری اهالی غزه و...) از جمله چالش های دشوار رژیم غاصب پس از توافق آتش بس می باشد، به گونه ای که برخی ناظران در موفقیت نتانیاهو در مدیریت مرحله جدید تردید جدی دارند. مهمترین چالش امنیتی رژیم صهیونیستی، قوام و دوام مقاومت چه در لبنان و چه در نوار غزه است. همچنین جنگ اخیر که با درگیری‌های شدید با حماس در نوار غزه آغاز شده و دامنه آن تا درگیری با لبنان کشیده شد، مشکلات اقتصادی متعددی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی در پی داشته است. طبق آمار داخلی رژیم صهیونیستی، جنگ اخیر حداقل هزینه مستقیم ۶۶ میلیارد دلاری روی دست تل آویو گذاشته است.
حماسه جنوب لبنان؛
چگونه شیعیان لبنان تبدیل به کابوس اشغالگران شدند؟
شهروندان لبنانی که در طول چند ماه از خود مقاومت بالایی در برابر دشمن نشان دادند. در روز های اخیر با وجود اعلام رژیم صهیونیستی مبنی بر خالی نکردن سرزمین‌های جنوبی لبنان، قصد عزیمت به محل سکونت خود کردند. آنان بدون هیچ ترسی تنها به دنبال یافتن محل زندگی خود هستند. در این دو ماهه، حزب‌الله و ارتش لبنان به تقویت تسلیحاتی خود افزوده‌اند و تمامی اجزای سیاسی لبنان به طور یکپارچه به دنبال شکست دشمن و بازپس‌گیری سرزمین خود هستند. از یک طرف مردم لبنان، هشدارهای رژیم صهیونیستی مبنی برای عدم بازگشت به خانه‌هایشان را با شجاعت نپذیرفتند و راهی منازل خود شدند. از سویی دیگر نیروهای مقاومت حزب‌الله در مدت زمان آتش‌بس به تقویت خود ادامه داد و باری دیگر روحیه مقاومت را زنده نگه داشت.
نگاهی بر برنامه‌های آمریکا در منطقه
ترامپ پس از روی کار آمدن، به شدت به دنبال تکمیل طرح عادی سازی روابط بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی و در ذیل آن نیز احیای کریدور آی مک برای ضربه به دو کریدور شمال- جنوب روسیه و کریدور یک کمربند- یک جاده چین خواهد بود که هر دو پروژه هم از ایران می گذرد. ترامپ می‌داند که طرح تکمیلی صلح ابراهیم و کریدور آی مک، جز با آرامش و توافق با ایران امکان پذیر نیست. جمهوری اسلامی ایران ‌تواند در یک طرح موازی با ائتلاف با مخالفان طرح ابراهیم (ائتلاف ایرانی ـ عربی ) و جنبه سازمانی و رسمی دادن به آن، اثر پیمان ابراهیم بر منطقه را کاهش دهد. به نظر می‌رسد عربستان به عنوان مرکز ثقل پیمان ابراهیم باید هدف دیپلماسی و رایزنی جمهوری اسلامی ایران باشد تا از عوارض این پیمان کاسته و کریدور آی مک هم کارایی اصلی خود را از دست دهد.
چالش‌های پیش روی نتانیاهو؛
سناریوهای پیش روی دولت نتانیاهو پس از آتش بس غزه
اگرچه نتانیاهو با پذیرش آتش‌بس در غزه مانع از چالش احتمالی خود با ترامپ شده است، اما تردیدی نیست که در داخل رژیم با مشکلاتی روبرو خواهد شد که می‌تواند به سقوط کابینه او نیز منجر شود.نگرانی بنیامین نتانیاهو، بیشتر مربوط به دوره پس از پایان مرحله اول توافق آتش بس است؛ زیرا وزیر دارایی رژیم در سخنانی تصریح کرد که چنانچه نتانیاهو پس از مرحله اول توافق به جنگ بازنگردد از دولت استعفا خواهد داد و در همین راستا بود که با انتشار جزئیات توافق برای پایان دادن به جنگ در مرحله دوم مخالفت کرد. همچنانکه بن گویر هم اعلام کرد که قصد دارد پس از اجرایی شدن توافقنامه از دولت استعفا دهد و در لحظه آغاز مجدد جنگ در نوار غزه، به دولت بازخواهد گشت. در مورد اثرگذاری تهدیدهای بن گویر و اسموتریچ بر دولت ائتلافی نتانیاهو، لازم به ذکر است که ترکیب کابینه ائتلافی نتانیاهو به گونه‌ای است است که سقوط کابینه با استعفای اعضای حزب بن گویر بعید می‌نماید. اما هر گونه استعفای بیشتر از سوی اسموتریچ می تواند باعث از دست رفتن اکثریت و سقوط کابینه شود.
شکست قدرت‌ها دربرابر یمن؛
نمایش اقتدار یمنی ها در دفاع از فلسطین
نقش جبهه پشتیبانی یمن در تحولات منطقه و دفاع از فلسطین در حدود 16 ماه اخیر بسیار قابل توجه بوده است. این جبهه توانست هزینه‌های سنگین نظامی و اقتصادی بر رژیم اشغالگر و هم‌پیمانانش تحمیل کند و تأثیرات عمیقی بر معادلات منطقه‌ای بگذارد. فرماندهی جهادگرایانه و مقاومت مثال زدنی یمنی‌ها در چند وقت اخیر باعث شده است که با کمترین هزینه ممکن، آسیب فراوانی متوجه ساختار و اقتصاد و ارکان قدرت غربی‌ها وارد بیاید. مجموع خسارات وارده در طی حملات در دریای سرخ در سال ۲۰۲۴، طبق گزارش اکونومیست، به حدود ۲۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. اقتدار یمنی‌ها در جنگ‌های اخیر نه تنها نتیجه ایمان قوی و انگیزه مبارزاتی آن‌هاست بلکه حاصل مدیریت و فرماندهی جهادی، استفاده هوشمندانه از تکنولوژی و تاکتیک‌های خلاقانه جنگی نیز می‌باشد. این عوامل باعث شده است که یمن به یکی از بازیگران تاثیرگذار در معادلات منطقه‌ای تبدیل شود. مقاومت یمنی‌ها نه تنها مانعی جدی بر سر راه اهداف آمریکا و اسرائیل ایجاد کرده بلکه الگویی برای دیگر ملت‌های تحت ستم نیز فراهم آورده است.
اسرائیل پس از جنگ غزه؛
چالش‌های داخلی رژیم صهیونیستی پس از توافق آتش‌بس غزه
برخلاف دوران جنگ که غالباً موجب نوعی همگرایی در جبهه درونی جامعه صهیونستی شده بود، مرحله آتش بس و پایان جنگ، به تدریج زمینه های از سرگیری اختلاف و ظهور گسست های داخلی را فراهم می آورد. نخستین چالش مهم نتانیاهو احتمال فروپاشی دولت او می باشد. ائتلاف کنونی در پارلمان (کنست) 62 کرسی در اختیار دارد که 32 کرسی آن متعلق به حزب لیکود به رهبری نتانیاهو می باشد. در این میان، حزب بن گویر یعنی «قدرت یهود» ۶ کرسی را در اختیار دارد، اما بدون این حزب نیز همچنان ائتلاف فعلی می ‌تواند اکثریت پارلمان را تحت کنترل داشته باشد. بن گویر و هم حزبی هایش در اعتراض به توافق آتش بس استعفا داده اند، اما مشکل اصلی نتانیاهو بن گویر نیست، بلکه اسموتریچ است. حزب اسموتریچ ۱۴ کرسی در اختیار دارد و اگر وی نیز از ائتلاف خارج شود، نتانیاهو هیچ شانسی برای حفظ دولت ائتلافی نخواهد داشت. از هم پاشیدگی جامعه صهیونیستی، تخریب بسیاری از زیرساخت ها، آسیب های اقتصادی، فشارهای روانی ناشی از جنگ و خصوصا احساس تحقیر، آوارگی صدها هزار اسرائیلی و نیز پدیده مهاجرت معکوس نیز از جمله چالش هایی است که نه تنها نخست وزیر مستاصل اسرائیل، بلکه مجموعه حاکمیت و دولت بعدی را درگیر خود نموده و طبیعی است که عبور از این چالش ها برای رژیمی که بیش از 15 ماه خود را درگیر یک نبرد سخت و وحشیانه در جبهه غزه نمود، کار آسانی نخواهد بود. از طرفی بازسازی و تقویت ساختار نظامی و تسلیحاتی حماس، کابوس تازه ای را برای صهیونیست ها مبنی بر تکرار طوفانی دیگر همچون طوفان الاقصی ایجاد کرده است.
غزه پس از آتش بس؛
بررسی سناریوهای آینده اداره غزه
به رغم توافقات صورت گرفته برای پایان دادن به جنگ غزه، اما مسئله حکمرانی در نوار غزه هم‌چنان مبهم باقی مانده است. حکمرانی بر نوار غزه از چند جهت قابل تحقق است. اول آنکه باید گروهی این مسئولیت را برعهده بگیرد که از لحاظ داخلی دارای مشروعیت و همگونی با مردم آسیب‌دیده غزه را در خود داشته باشد. در مرحله دوم نیز اعضا حکمران باید دارای توانایی و قابلیت بالفعل برای اجرای سیاست‌های بازسازی و اداره محدوده مورد نظر را داشته باشد. در آخر نیز تمایل جمعی از سوی طرف حکمران برای بر عهده گرفتن وظیفه مدنظر وجود داشته یاشد. در نتیجه تنها گزینه‌ای که به مراحل بازگو شده نزدیک است، حکومت کردن حماس بر مردم غزه بوده و هست.
ترامپ و منطقه؛
برنامه دولت جدید آمریکا برای غرب آسیا
دولت‌های مختلف آمریکا همواره سیاست‌هایی را برای منطقه حساس و استراتژیک غرب آسیا طراحی کرده‌اند که هدف اصلی آن تأمین منافع رژیم صهیونیستی، محدود کردن قدرت محور مقاومت، و اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران بوده است. دولت جدید ایالات متحده نیز از این قاعده مستثنی نیست و با طرح برنامه‌های مختلف درصدد پیشبرد اهداف خود در این منطقه است. با این حال، همان‌گونه که تاریخ نشان داده است، محور مقاومت همواره به‌عنوان یک سد محکم در برابر این طرح‌های استکباری ایستادگی کرده و بسیاری از نقشه‌های آن‌ها را ناکام گذاشته است.
آتش بس جنگ غزه؛
ناکامی رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت فلسطین
پذیرش توافق آتش بس در نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی در وهله اول حاکی از شکست این رژیم در تحقق اهداف اولیه پس از نزدیک به ۱۶ ماه محسوب می‌شود؛ از جمله هدف نابودی حماس و آزادسازی یک جانبه اسرا؛ وگرنه تن به آتش بس نمی‌داد و مطابق گذشته سعی می‌کرد جنگ را ادامه دهد. در وهله بعد آتش بس به معنای پیروزی مقاومت و به ویژه جنبش حماس قلمداد می‌شود؛ زیرا اسرائیل نهایتا تن به مذاکره با دشمن اصلی خود در عرصه مقاومت فلسطین داده و حاضر به عقب نشینی شده است. در واقع، تبدیل نوار غزه به ویرانه و کشتار بیش از ۵۵ هزار نفر و آوارگی بیش از یک میلیون فلسطینی در باریکه غزه، نه تنها برای رژیم غاصب دستاورد و پیروزی محسوب نمی‌شود، بلکه پرونده تازه‌ای به سوابق جنایات جنگی این رژیم افزوده شده است.در مقابل، مقاومت فلسطین به رغم آنکه در یک جنگ نابرابر و در مقابل یک دشمن متوحش و بی‌رحم قرار داشت، اما از آرمان و مقاومت خود عقب نشینی نکرد و اکنون که دشمن تن به آتش بس داده است، مردم غزه به رغم آسیب‌های سختی که متحمل شده اند، پیروزی جدید خود را جشن خواهند گرفت.
مقاومت برنده بزرگ جنگ غزه؛
آغاز فعال شدن گسل‌ها در رژیم صهیونیستی
یکی از متغییر های اصلی جنگ و جنایت در غزه جریان راست افراطی می باشد که نقش محوری در طولانی شدن جنگ داشت در شرایط فعلی به طور علنی نارضایتی خود را اعلام نمودند به گونه ای که بن گویر، توافق را توافق تسلیم و شکست نامید. بن گویر و اسموتریچ چه بسا از ائتلاف با نتانیاهو کناره گیری کنند البته در ۱۵ ماه اخیر نتانیاهو آنها را مدیریت کرده است. از طرفی دیگر، نتانیاهو با ترور و جنایت در جغرافیای مقاومت تولید قدرت می کرد و از این طریق اجازه نمی داد گسل های اجتماعی فعال شوند اما با شکست و تسلیم در غزه، موضع اپوزیسیون تقویت خواهد شد.
حزب الله و رئیس جمهور جدید لبنان؛
ابعاد انتخاب جوزف عون به ریاست جمهوری لبنان
حزب الله با توجه به شرایط فعلی لبنان، از جوزف عون حمایت کرد که به نظر هوشمندانه و واقع گرایانه است به دلیل اینکه استمرار خلاَ قدرت، وضعیت اجتماعی و اقتصادی لبنان که جامعه حامی حزب الله نیز درگیر آن است به سمت انفجار و فروپاشی امنیتی و اجتماعی می‌برد که این مسئله به سود مقاومت لبنان نیست و دشمنان در جنگ رسانه‌ای حزب الله را عامل بحران سیاسی قلمداد می‌کردند که حزب الله با موافقت مشروط با عون عملا این اتهام بزرگ و هزینه زا را از خود دور کرد. از طرفی دیگر، بازسازی جنوب لبنان که عون نسبت به آن تعهد داده است برای حزب الله که عمق راهبردی آن در جنوب است، حیاتی می‌باشد. حزب الله عقبه اجتماعی و سیاسی بسیار مستحکمی دارد که هیچ طرف داخلی و منطقه‌ای نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد.
بغداد تا تهران؛
نگاهی بر سفر نخست وزیر عراق به تهران
نکته مهم در فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نخست وزیر عراق، پایان دادن به تمام شایعات پیرامون حذف یا ادغام حشد الشعبی و تاکید بر حفظ و تقویت آن به عنوان مولفه مهم قدرت عراق بود. این پیغام مهمی از سوی رهبر معظم انقلاب به کشورهای بدخواه منطقه بود که در خیال خام خود حذف این عنصر قدرتمند محور مقاومت را داشتند که پرافتخار در عرصه نبرد با رژیم اشغالگر قدس و داعش عمل کرد. در مجموع سفر شیاع السودانی در مقطع کنونی در ابعاد داخلی منطقه و فرامنطقی بازخوردهای بسیار مثبتی را صادر کرد و موجب تحکیم بیشتر روابط دوجانبه در حوزه‌های امنیتی ،مسائل اقتصادی و کمک به نقش آفرینی بیشتر دو کشور در امورات منطقه‌ای گردید.
انتخاب نواف سلام؛
حزب الله و تحولات سیاسی لبنان
برنامه محور غربی- عبری- عربی برای نواف سلام این است که در راستای انزوای حزب الله و خلع سلاح آن گام بردارد در حالی که این مهم را نتواند جامه عمل بپوشاند از طرف سعودی و آمریکا طرد خواهد شد. قبلاً این ماموریت به سعد حریری هم واگذار شده بود که وقتی نتوانست انجام دهد سعودی به طرز تحقیر آمیزی حریری را طرد نمود. به نظر می رسد این قاعده برای نواف سلام نیز تکرار گردد. حزب الله در طول حیات سیاسی خود فراز و فرود های زیادی را پشت سر گذاشته و با حفظ اصول، عمل گرایی را در لبنان دنبال کرده است و به خوبی چالش ها را تبدیل به فرصت کرده است به دلیل اینکه از ساخت درونی مستحکمی برخوردار است و عقبه اجتماعی قدرتمند، پابه کار و فداکاری دارد بنابراین حزب الله، شرایط چالشی موجود را مدیریت می کند. جبهه مقاومت محاسبات راهبردی دشمن را تغییر می دهد و در شرایط مناسب ضربات اساسی و راهبردی به صهیونیست ها وارد می کند که این چنین دچار خطای محاسباتی نگردند. درست است بعضی از عناصر و کلیدی مقاومت شهید شدند اما بازی ادامه دارد و استراتژی مقاومت کیش و مات کردن آمریکا در منطقه و فروپاشی از درون صهیون هاست. این مهم محقق خواهد شد و دوره ترامپ، مقاومت شگفتانه های زیادی رو خواهد کرد و ما در میانه تقابل تاریخی هستیم نه در انتهای آن.
نگاهی بر انتخاب جوزف عون به ریاست جمهوری لبنان
انتخاب ژنرال جوزف عون به عنوان رئیس جمهور لبنان را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ سیاسی این کشور دانست. این رویداد پس از یک دوره طولانی بن‌بست سیاسی اتفاق افتاد و نتیجه مذاکرات پیچیده و طولانی میان گروه‌های مختلف داخلی و قدرت‌های منطقه‌ای بود. این انتخاب نه تنها پایانی بر خلأ قدرت در لبنان بود، بلکه نشان‌دهنده تغییر در موازنه قدرت منطقه‌ای و تحول در رویکرد بازیگران اصلی صحنه سیاسی لبنان نیز محسوب می‌شود. عون به عنوان چهره‌ای که هم از حمایت گروه‌های مسیحی برخوردار است و هم توانسته اعتماد نسبی حزب‌الله را جلب کند، می‌تواند نقش مهمی در ایجاد ثبات سیاسی در لبنان ایفا کند. این تغییر استراتژی نشان می‌دهد که حزب‌الله به این نتیجه رسیده که حفظ ثبات سیاسی لبنان برای منافع بلندمدت این گروه ضروری است. این رویکرد جدید می‌تواند نشان‌دهنده بلوغ سیاسی و درک واقع‌بینانه‌تر از شرایط لبنان و منطقه باشد.
سوریه پسا اسد؛
آینده سوریه پس از قدرت گرفتن تحریر الشام
در کنار تقلای قدرت‌های مختلف منطقه‌ای برای نقش آفرینی در سوریه، درحال حاضر ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز در سوریه در حال تشدید فعالیت‌های خود هستند؛ رژیم صهیونیستی علاوه بر اشغال مناطقی از سوریه و نزدیک شدن به دمشق، از هم‌اکنون به دنبال مرتفع کردن هرگونه خطر احتمالی از ناحیه سوریه است و به همین دلیل هم از زمان سقوط حکومت سوریه درحال از بین بردن توان نظامی و زیرساخت‌هایی است که امکان استفاده از آن علیه این رژیم وجود دارد. همچنانکه ایالات متحده نیز به دنبال تقویت حضور نظامی خود در این کشور از طریق ایجاد پایگاه‌های جدید و استقرار نیروهای نظامی بیشتر است. اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، استمرار حضور اشغالگران متجاور در سوریه ناممکن است و متعرضان به خاک سوریه بدون تردید روزی در مقابل قدرت جوانان غیور سوری مجبور به عقب‌نشینی خواهند شد.
«روایت سازی» و «مرجع سازی» در جنگ رسانه‌ای رژیم صهیونیستی علیه ایران
حال با گذشت 15 ماه از نبرد «طوفان الاقصی» به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها نیز به دنبال ساخت روایت «پیروزی در برابر مقاومت» و فروش آن به افکار عمومی خود و در عین حال تاثیرگذاری بر روی انگیزه و نظام تحلیلی اعضای محور مقاومت هستند. در این خط رسانه‌ای دیگر هدف راهبردی تبدیل شدن رژیم صهیونیستی به «مرجع» اخبار مرتبط با جنگ جاری در حوزه شرق عربی است. به عبارت دیگر تل‌آویو سعی دارد با استفاده از مزیت‌های اطلاعاتی و در عین حال کنار گذاشتن سیاست قدیمی «ابهام و انکار» تبدیل به نخستین مرجع خبری- تحلیلی شود که دوست و دشمن به آن استناد می‌کنند. تحقق این راهبرد به صهیونیست‌ها کمک خواهد کرد تا در ادامه جنگ بتوانند با استفاده از این ابزار «امنیت روانی» جوامع هدف را بهم ریخته و حتی شکست‌های آشکار خود را به عنوان پیروزی بزرگ جلوه دهند.
رؤیای صهیونیست‌ها برای رسیدن به رود فرات؛
اهداف رژیم صهیونیستی از ایجاد کریدور داوود از طریق سوریه
پروژه «کریدور داوود» از سواحل مدیترانه آغاز شده و از جولان، درعا، السویداء، رقه، دیرالزور و التنف عبور می‌کند تا به رود فرات برسد. این کریدور، اسرائیل را به رود فرات متصل می‌کند و مرزهای عراق را محاصره می‌کند. این مسیر به‌عنوان راهی زمینی برای اسرائیل عمل می‌کند که انزوای آن را می‌شکند و علاوه بر آن، به‌عنوان یک مسیر تجاری اهمیت زیادی دارد. اسرائیل با توجه به سیاست نیل تا فرات خود، پس از سوریه مسیر خود را به سوی مناطقی در اردن، مصر و عربستان سعودی ادامه خواهد داد. بنابراین این غفلت از سوی برخی از کشورهای عربی و گاهاً بازی در زمین صهیونیست ها در نهایت می تواند به ضرر آن ها نیز منجر شود. لذا اهمیت محور مقاومت و تقویت آن در اولویت اول می تواند محافظتی برای همین کشورهای عربی در برابر سیاست های توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی باشد.
جمهوری اسلامی ایران و مسئله بازدارندگی
جمهوری اسلامی به‌خوبی ثابت کرده است که در برابر دشمن صهیونیستی و حامیان آن، هم از قابلیت‌های لازم و هم از اراده لازم برای ارائه پاسخ معتبر به تهدیدها و اقدامات آنها برخوردار است. رکن ارتباط نیز مربوط به موضع‌گیری‌های مقامات و اقدامات رسانه‌ای درباره اهداف عملیات وعده صادق بود که این نیز به‌خوبی ترسیم و اجرا شد. با این حال، با توجه به رکن ثبات در بازدارندگی که مبتنی بر تغییر محاسبات طرف مقابل می‌باشد، به نظر می‌رسد که این رکن هنوز به صورت کامل حاصل نشده است. درواقع، با وجود موفقیت عملیات‌های وعده صادق، اما هنوز طرف مقابل در قبال توانایی‌های جمهوری اسلامی گرفتار خطای محاسباتی است و به تعبیر عامیانه، «سر عقل نیامده است. بنابراین، در تلاش برای پاسخ به صهیونیست‌ها باید دقت شود که اولاً توانایی جمهوری اسلامی ایران، همچون گذشته، برای طرف مقابل اثبات شود و ثانیاً خطر ورود جمهوری اسلامی برای ورود به جنگ و آمادگی برای این مهم نیز برای طرف مقابل ترسیم شود. به نظر می‌رسد که در این صورت است که نظام محاسباتی صهیونیست‌ها در برابر جمهوری اسلامی و محور مقاومت تغییر کرده و آنها دیگر گرفتار خطای محاسباتی نخواهند شد. در سایه توجه به این مهم است که قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در برابر صهیونیست‌ها تثبیت می‌شود.
تلازم آرمانگرایی و واقع‌گرایی؛
ایران و تحولات اخیر سوریه
کشیده شدن پای جمهوری اسلامی ایران به نبرد طوفان الاقصی به رغم میل باطنی‌اش و زد و خورد چندباره با رژیم صهیونیستی و وقوع حوادث تلخی چون سقوط بالگرد رئیس جمهور و به تبع آن برگزاری انتخابات زودهنگام و روی کار آمدن دولت غربگرا و احتمال فعال شدن شکاف‌ها و دوقطبی‌های اجتماعی با طرح مجدد دوگانه‌‌های کاذبی چون "میدان_دیپلماسی" و "موشک_معیشت" افکار عمومی جامعه ایرانی را تحت فشار سنگین اقتصادی خود قرار داده که تاثیر(حداقلی و ناچیز) آن در کنشگری جمهوری اسلامی در تحولات اخیر سوریه را نمی توان نادیده انگاشت. در چنین شرایطی "عمل‌گرایی" را می‌توان به عنوان یک رویکرد متعادل بین آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی در نظر گرفت. عمل‌گرایی به ما کمک می‌کند تا ضمن پافشاری بر آرمان‌ها در عین حال واقعیت‌های موجود را نیز در نظر بگیریم و به دنبال راه حل‌های بینابین و ممکن برای دستیابی به منافع ملی باشیم. رویکردی که جمهوری اسلامی قبال تحولات تلخ سوریه برگزید "عملگرایی مثبت" بود. 
بررسی ابعاد و پیامدهای حملات رژیم صهیونیستی به سوریه
استراتژی اسرائیل در سوریه بر اساس یک طرح چندلایه طراحی شده که هدف اصلی آن تغییر موازنه قدرت در منطقه است. محور اصلی این استراتژی، تضعیف همه‌جانبه توان نظامی سوریه است. این حملات عمدتاً مراکز تحقیقات موشکی، انبارهای سلاح‌های شیمیایی و پایگاه‌های نظامی را هدف قرار داده و به تخریب سیستماتیک زیرساخت‌های نظامی سوریه منجر شده است. به‌ویژه در منطقه دامنه کوه الشیخ، تمامی تأسیسات نظامی با خاک یکسان شده‌اند. بُعد دیگر این استراتژی، تسلط بر منابع حیاتی و مناطق راهبردی است. اسرائیل با اشغال سه منطقه آبخیز مهم شامل شیخ حسین، سد سحم جولان و البکار الغربی، کنترل منابع آبی منطقه را در دست گرفته است. علاوه بر این، با گسترش نفوذ خود تا عمق ۲۵ کیلومتری جنوب غربی دمشق و تسلط بر ۵۰۰ کیلومتر مربع از اراضی جنوب سوریه، عملاً یک منطقه حائل گسترده ایجاد کرده است. این اقدامات با هدف ایجاد یک کمربند امنیتی و همچنین اهرم فشار برای مذاکرات آینده صورت گرفته است.در نهایت اینکه تداوم این وضعیت می‌تواند به بی‌ثباتی بیشتر و تشدید تنش‌های منطقه‌ای منجر شود. جنایات رژیم صهیونیستی اما در نهایت بی پاسخ نخواهد ماند و جوانان سوری دوباره عزت و آبروی سوریه در مقابل تجاوزگران را احیاء خواهند کرد.
نگاهی بر اوج‌گیری اعتراضات خیابانی علیه مسلحین در سوریه
مردم سوریه هیچ راهی را جز اتحاد، جهت ایستادگی مقابل مسلحین پیش روی خود نمی بینند و درست به همین دلیل شاهد اوج‌گیری اعتراضات در شهرها و مناطق مختلف سوریه بوده ایم. مسلحین هیچ احترامی به عقاید و اعتقادات دینی و حتی زندگی عادی مردم سوریه نمی گذارند و همین مساله مردم سوریه را در مدت زمان کوتاهی قانع کرده که خود باید از حقشان دفاع کنند. اساساً مسلحین کنونی حاکم بر سوریه، از توانایی و ابزارهای لازم برای حکمرانی خوب در سوریه برخوردار نیستند. در همین راستا، مدتی قبل بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی به صراحت فرمودند که جوانان غیور سوری و مردم این کشور، حاکمان کنونی سوریه را از این کشور بیرون خواهند کرد.
نگاهی بر تشدید تنش میان رژیم صهیونیستی و مقاومت یمن
جربه جنگ هشت ساله یمن و ائتلاف طوفان صحرا به رهبری پادشاهی عربی سعودی و امارات نشان داد که نیروهای مقاومت یمن از مهارت جنگ آوری قابل توجهی برخوردار بوده و شکست دادن آنها در نبرد مستقیم امری مشکل و پیچیده است. 400 حمله موشکی و پهپادی مجاهدان یمنی به سرزمین‌های اشغالی نشان دهنده اراده آنها برای ورود جدی به معادلات منطقه و تبدیل شدن به عنصری کارآمد در محور مقاومت است. نبرد جاری میان نیروهای یمنی با متجاوزان آمریکایی- اسرائیلی نشان از سخت کوشی و ایمان نیروهای انصارالله در برابر متجاوزان خارجی دارد. همچنین انصارالله نشان داده است که هیچ عبایی از تهدیدات دشمن ندارد و با همراهی مردم این کشور، تجربه شکست عربستان را به صهیونیست ها هم منتقل خواهد کرد.
نگاهی بر سفر رئیس جمهور ایران به قاهره
«سفر رئیس جمهور کشورمان به مصر، فرصت‌های تازه‌ای از همکاری را با قاهره و البته دیگر کشور‌های عضو گروه دی ۸ پیش روی ایران قرار داده که در کلیت خود می‌توانند تامین کننده منافع ملی کشورمان باشند.»
نگاهی بر روند تحولات جنگ غزه
جنگ در نوار غزه نه تنها یک بحران انسانی بی‌سابقه را رقم‌زده است، بلکه بار دیگر جهان را با بی‌عدالتی‌ها و جنایات رژیم صهیونیستی روبه‌رو کرده است. در حالی که جامعه بین‌المللی باید برای توقف این جنایات تلاش کند، همبستگی با مردم مظلوم غزه و حمایت از حقوق آنان بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. مقاومت مردم غزه نشان‌دهنده اراده‌ای قوی برای حفظ کرامت و حقوق انسانی خود است؛ اراده‌ای که می‌تواند الهام‌بخش همه ملت‌های آزاده جهان باشد. اراده‌ای که مانع از دستیابی رژیم نامشروع صهیونی به اهداف خود شده است به گونه‌ای که حتی پوشش رسانه‌ای گسترده صهیوینست‌ها و مانور رسانه آن‌ها پیرامون موفقیت‌ها و دستاورد‌های نظامی بدست آمده کابینه جنگ نتانیاهو نیز نتوانسته است تا واقعیت‌های می‌دانی را تغییر دهد. در میدان واقعیت این است که حماس و مقاومت همچنان زنده است و خبر جذب و آموزش و سازماندهی چند هزار نیروی جدید در شاخه نظامی حماس در غزه در کنار عملیات‌های چریکی دفاع از کوی و برزن در برابر نظامیان صهیونیستی نشان دهنده زنده بودن حماس و مقاومت و عدم امکان نابودی و اضمحلال این گروه مقاومت در غزه است. در این راستا اخیراً شاهد تکاپوهایی از سوی صهیونیست ها و حامیان آن برای پیگیری بحث آتش بس هستیم که بیانگر ادامه ناتوانی صهیونیست ها در مقابله با مقاومت است که همچون آتس بس در لبنان این بار به سمت آتش بس در غزه رفته اند.
آینده نتانیاهو در هاله‌ای از ابهام؛
نگاهی بر محاکمه بنیامین نتانیاهو
پرونده ۴۰۰۰ به‌اتهاماتی مربوط می‌شود که نتانیاهو در دوران انتخابات، در ازای پرداخت ۱. ۸ میلیارد شِکِل به شائول الوویچ، مالک رسانه صهیونیستی «واللا»، از این رسانه پوشش خبری مثبت دریافت کرده است. دادستان‌ها مدعی‌اند که پیام‌ها و تماس‌های موجود بین نتانیاهو و الوویچ شواهدی غیرقابل انکار از این ارتباط فسادآمیز ارائه می‌دهد. گفتنی است که فریب افکار عمومی رژیم صهیونیستی نه تنها از طریق باج و رشوه دادن به رسانه‌ها در سرزمین‌های اشغالی اتفاق افتاده است بلکه با دروغ بزرگ نتانیاهو در طول تاریخ حیات سیاسی خود گره خورده است. مجموعه پرونده‌های نتانیاهو تصویری پیچیده از فساد در بالاترین سطوح رژیم صهیونیستی را ترسیم می‌کند. علاوه بر این، سارا نتانیاهو نیز در ماجرای پرونده فساد بنیامین نتانیاهو نیز دخیل بوده است. به نظر می‌رسد که ضمن محکومیت نتانیاهو در دادگاه‌های سرزمین‌های اشغالی همراه با حکم جلب و بازداشت لاهه، شاهد به پایان رسیدن حیات سیاسی نتانیاهو خواهیم بود. به پایان رسیدنی که احتمالاً همراه با مجازات و کیفر خواست در ابعاد بین‌المللی و محلی بر علیه او خواهد بود.
ابعاد سفر غیرمنتظره آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به عراق
سفر آنتونی بلینکن به عراق و منطقه، بیش از هر چیز نشان‌دهنده پیچیدگی‌ها و چالش‌های کنونی در سیاست خارجی ایالات متحده است. از یک سو، ایالات متحده در تلاش است تا از نفوذ ایران در عراق و سوریه جلوگیری کند، و از سوی دیگر، با توجه به تحولات اخیر در غزه و سوریه، نیاز به تقویت همکاری‌های بین‌المللی و حمایت از نیروهای محلی در مقابل تهدیدات مشترک دارد. در این راستا، ایالات متحده احتمالاً به دنبال تمدید حضور نظامی خود در عراق و سوریه است تا بتواند به صورت مؤثرتری در مقابله با تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی عمل کند. قدرت گرفتن گروه‌های رقیب نیروهای مورد حمایت آمریکا در سوریه به چالشی برای واشنگتن در منطقه و سوریه تبدیل شده است که لزوم حفظ و تقویت آنها در دوره پساگذار تحولات سوریه برای این کشور اهمیت حیاتی دارد.
آنتونی بلینکن از سفر منطقه ای به کشورهای غرب آسیا به دنبال چیست؟
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به تازگی در یک سفر منطقه ای که در طی یک ساله اخیر و در بحبوحه تحولات منطقه غرب آسیا، بارها تکرار شده، از کشورهای اردن، عراق و ترکیه بازدید کرده است. به نظر می رسد که وزیر خارجه آمریکا در سفر به کشورهای منطقه، به نوعی سعی داشته تا یک ارزیابی میدانی از روند تحولات سوریه و هماهنگی با شرکا و متحدان آمریکا در این رابطه داشته باشد. همچنین آنطور که رسانه های غربی گفته اند، بلینکن در سفر به منطقه تا حد زیادی معطوف به حصول یک توافق جهت خاتمه دادن به جنگ غزه نیز بوده است. و در نهایت اینکه هیچ بعید نیست که سفر اخیر بلینکن به عراق در نوع خود با هدف تشویق هر چه بیشتر ناامنی در غرب آسیا نیز صورت گرفته باشد. در این رابطه در مدت اخیر هشدارهای جدی به ویژه از سوی مقام‌های کشورمان در مورد فتنه افکنی احتمالی آمریکا در منطقه با استفاده از تروریست های داعشی و فعال سازی ظرفیت‌های آن ها علیه امنیت ملی عراق ارائه شده است.
سیاست معنادار صهیونیست ها با محوریت سوریه
یکی از نکات قابل تامل در بحبوحه تحولات روزهای اخیر و حتی وضعیت کنونی سوریه این است که صهیونیست ها به نحو گسترده ای پس از سقوط نظام سیاسی سوریه، اقدام به بمباران تاسیسات راهبردی و زیرساختی سوریه در حوزه های نظامی و اطلاعاتی و علمی کرده و می کنند. اخبار مختلفی نیز از ترور برخی از دانشمندان برجسته سوری در بخش های مختلف این کشور به گوش می رسد و در عین حال، ارتش رژیم اشغالگر قدس دست به پیشروی هایی در خاک سوریه زده و برخی گزارش ها از موضع گیری این ارتش در 10 کیلومتری دمشق حکایت دارند. صهیونیست‌ها از این رهگذر سعی دارند تا جای ممکن امکانات دفاعی کشور سوریه و قابلیت های نظامی آن را تضعیف کنند. همچنین صهیونیست ها با تشدید تحرکات خود علیه سوریه به نوعی سعی دارند تا موقعیت خود به ضرر مردم سوریه را نیز تقویت کنند.
بررسی سناریوهای آینده سوریه
آینده سوریه پس از سقوط دولت سوریه، به شدت پیچیده و تحت تأثیر عوامل داخلی و بین‌المللی قرار دارد. سناریوهای مختلفی برای دوران پسا اسد وجود دارد که هرکدام با چالش‌ها و پیامدهای خاص خود همراه هستند. خطرناک‌ترین و محتمل‌ترین سناریو، تجزیه کشور سوریه و آغاز مجدد جنگ داخلی است که می‌تواند به بحران‌های انسانی گسترده، مهاجرت‌های داخلی و خارجی و بی‌ثباتی عمیق در کل منطقه منجر شود.در نهایت، آینده سوریه بستگی به تعاملات پیچیده میان بازیگران داخلی و بین‌المللی، توانایی مدیریت اختلافات و رسیدن به راه‌حل‌های سیاسی پایدار دارد.
دلایل و عوامل تحولات سوریه
تحریم پر شدت آمریکا موسوم به قانون سزار است که تأثیر بسزایی در وضعیت بحرانی معیشتی در سوریه داشت. همچنین نظام سوریه از هشتاد درصد منابع و ثروت خود در شرق فرات که تحت تسلط آمریکا و هم‌پیمانان قرار دارند، محروم بود بنابراین نظام بشار اسد با توجه به این شرایط نتوانست بازسازی در سوریه را آغاز کند که امید و انگیزه در جامعه تزریق شود. همچنین نظام سوریه قادر به بازسازی ارتش نبود، حقوق نظامیان ارتش سوریه در ماه پنجاه دلار بود و همین طور تجهیزات مدرن و به روز به ارتش تزریق نشد. این مسأله بستر را برای گسترش شبکه جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات کاملاً فراهم نمود بنابراین انگیزه و امید در ارتش و دستگاه امنیتی به‌شدت با چالش مواجه بود. رژیم صهیونی نیز بسیاری از نقاط و تجهیزات استراتژیک مقاومت را مورد هدف قرار می داد و این مسئله بر محاسبات نظام سوریه نیز تأثیر گذاشته و بر این اساس حوزه نفوذ ایران را محدود نمود. از طرفی نظام بشار بازدارندگی مقابل حملات رژیم ایجاد نکرد. از طرفی دفاع وطنی که بیش‌از صد هزار نفر از آن‌ها در قالب سازمان رزم، سازمان‌دهی شدند و زیر نظر ارتش رفته بودند با فشار پنهان به وزارت دفاع سوریه، پنجاه هزار نفر از آنها درواقع غیرنظامی شدند. روسیه نقش مهمی در پشتیبانی آتش علیه تروریست‌ها داشت و حضور موثر آن بازدارنده بود اما جنگ در اوکراین باعث شد بسیاری از هواگردها و ناوچه‌های آن از سوریه منتقل شوند .
واکاوی تحولات شتابنده و پیچیده سوریه
روسیه به عنوان حامی اصلی سوریه، درگیر جنگ اوکراین شده و ائتلافی که در دوره 2015-2020 برای حمایت از نظام سوریه شامل نیروهای منظم و نامنظم روسیه (به ویژه گروه واگنر) به وجود آمد، توان سابق خود را از دست داد. این توضیح دهنده واکنش ضعیف روسیه به پیشروی سریع جناح های تروریست ها و فروپاشی سریع نیروهای نظام در نتیجه عدم پوشش هوایی روسیه است. همچنین محور مقاومت که در کمک به نظام بشار اسد و آزادی مناطقی از جمله حلب در سال 2016 نقش برجسته ای داشتند، اما در مقطع پس از عملیات طوفان الاقصی در مهرماه سال گذشته تمرکز محور مقاومت معطوف به جنگ در نوار غزه شد و به ویژه حزب الله لبنان تعداد زیادی از اعضای خود را که در حومه ‌های حلب و ادلب مستقر بودند، به سمت لبنان یا جنوب سوریه در نزدیکی جولان و در منطقه قلمون در امتداد مرز سوریه و لبنان بازگرداند. از طرفی، حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه سوریه جهت تضعیف زیرساخت محور مقاومت در این کشور به دنبال جنگ غزه و لبنان افزایش چشمگیری یافت. تعداد این حملات که آشکارا حاکی از همسویی اسرائیل و گروه های تکفیری می باشد، از ابتدای سال 2024 تاکنون بیش از 155 حمله بوده است که تنها 86 حمله تنها در ماه های اکتبر و نوامبر انجام شده است و عمدتا شامل مراکز حزب الله و پایگاه های سپاه پاسداران ایران و سایر گروه های مقاومت بوده است؛ از جمله حمله شدید اسرائیل علیه مقرهای نیروهای مقاومت عراقی در 20 نوامبر در شهر تدمر که موجب تلفات و خسارت های قابل توجهی شد. این در حالی است که ارتش سوریه نیز پس از حدود 14 سال جنگ و درگیری، دچار فرسودگی زیادی شده و از طرفی، بحران منابع انسانی و مالی به ویژه طی سال گذشته موجب شده است که این ارتش فاقد کارآیی لازم در میدان باشد. بنا بر این ارتش سوریه به ویژه با نبود متحدان در زمین و نیروی هوایی روسیه در آسمان قادر به مقابل برق آسای گروه های تروریستی نشد، خصوصا آنکه این گروه ها به ویژه تحریرالشام طی این سال ها با کمک های خارجی، به بازسازی و تقویت بنیه خود از نظر سازمانی و تسلیحاتی پرداخته و برای نمونه در عملیات اخیر از سلاح پهپاد به خوبی استفاده کردند. و در پایان نظام سوریه با توجه به فشارهای متعدد در مرحله پسا جنگ به ویژه تحریم های کمرشکن غرب و آمریکا خصوصا قانون سزار (قیصر) دچار ضعف و ناکارآمدی زیادی شده بود و قادر به بازسازی نهادها و به طور خاص ارتش در مرحله پس از جنگ نشد. ساختار بسته و تک حزبی حاکمیت نیز به این امر دامن زد و زمینه ای برای اصلاح و بازسازی ایجاد نکرد. همچنین معضلات اقتصادی موجبات نارضایتی مردمی در بسیاری از مناطق به ویژه مناطق اهل سنت را فراهم ساخت و به همین دلیل با ورود شورشی ها به شهرهایی چون حلب، حماه و حمص شاهد مقاومت از سوی مردم نبودیم. از طرفی، گفته می شود رفتار حساب شده این گروه ها و پرهیز از خشونت نیز در جلب مردم موثر بوده است.
تأملی در علل و چرایی، ابعاد و چشم‌انداز آغاز درگیری‌ها در سوریه
سرعت پیشروی گروه‌های مسلح در حلب و ادلب و اشغال آن‌ها (عملکرد ضعیف و عدم آمادگی ارتش سوریه در اینجا نباید نادیده گرفته شود) به‌خوبی نشان می‌دهد که اولاً گروه‌های تروریست به سرکردگی تحریرالشام از مدت‌ها قبل خود را برای آغاز چنین جنگی آماده کرده بودند. ثانیاً، آغاز چنین تحرکاتی با پیشروی برق‌آسا و دامنه‌دار بدون چراغ‌سبز یا حمایت بازیگران ذی‌نفع منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله آمریکا، ترکیه و رژیم‌صهیونیستی عملاً امکان‌پذیر نبوده و نیست. برای دولت ترکیه باید سهم و نقش «مؤثری» در تحولات حلب و مناطق پیرامون قائل شد. چرا اولاً آنکارا از تحریرالشام حمایت نظامی و اطلاعاتی می‌کند. ثانیاً نیروها، پایگاه‌ها و تجهیزات نظامی ترکیه در مناطق شمالی سوریه حضور دارند، ثالثاً حمله به حلب و ادلب بدون موافقت ترکیه امکان‌پذیر نبوده است. رابعاً اشغال حلب و ادلب، به تحقق اهداف ترکیه در سوریه کمک قابل‌توجهی می‌کند. جنگ و درگیری در حلب و مناطق پیرامون شاید بتواند یک مناقشه کوتاه‌مدت باشد، اما نمی‌تواند به یک چالش منطقه‌ای تبدیل شود. در بحران سال ۲۰۱۱ سوریه گروه‌های تکفیری مختلف با انسجام سیستمی قوی و پشتوانه مردمی در سوریه و حمایت کشورهای عربی و غربی شامل عربستان سعودی، قطر، امارات، ترکیه، ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و... وارد عرصه میدان شدند و از دو جناح عراق و سوریه یک بحران عظیم منطقه‌ای را خلق کردند که به شدت چالش‌آفرین شد.
اهداف سفر منطقه ای عراقچی به سوریه و ترکیه
«وزیر خارجه ایران در جریان سفر به سوریه، در یک اقدام قابل تأمل در یکی از رستوران های دمشق حاضر شد و شاورمای معروف سوری را با همراهان خود میل کرد. این اقدام در نوع خود یک پیام مهم و معنادار را به همراه دارد و آن هم این است که شانتاژهای تبلیغاتی و رسانه ای تروریست ها با محوریت آنچه فتح و اشغال کامل سوریه عنوان می کنند خیال پردازی هایی بیش نیست و جریان مقاومت و ارتش سوریه می دانند که چطور در نهایت آرامش، اوضاع را بار دیگر به دست بگیرند.»
نقش رژیم صهیونیستی در پشت پرده تحرکات تحریر الشام
تحولات سوریه، به‌ویژه در منطقه حلب، به میدان پیچیده‌ای از درگیری‌های ژئوپلیتیک و رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی تبدیل شده است. نقش رژیم صهیونیستی در این میان، به‌ویژه ارتباطات غیرمستقیم احتمالی با گروه‌هایی مانند تحریر الشام (جبهه النصره سابق)، مورد توجه قرار گرفته است. برخی گزارش‌ها حاکی از ارسال کمک‌های بشردوستانه، تجهیزات پزشکی و اطلاعات نظامی از سوی رژیم صهیونیستی به این گروه‌ها از طریق واسطه‌ها، از جمله ترکیه است. این حمایت‌ها که در ظاهر به دلایل انسان‌دوستانه صورت می‌گیرد، در عمل به تقویت توان عملیاتی این گروه‌ها منجر شده است. همچنین، همکاری اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از طریق پهپادها و ماهواره‌ها برای مقابله با نیروهای دولتی سوریه و متحدانش گزارش شده است. در مجموع باید گفت که رژیم صهیونیستی با هدف تضعیف محور مقاومت، به حمایت از گروهک های تروریستی در سوریه روی آورده است تا به عنوان پیاده نظام از آن ها استفاده کرده و به یکی از اهداف خود یعنی قطع ارتباط پشتیبانی و لجستیکی به لبنان برسد. گرچه باید گفت که رژیم صهیونیستی در طول جنگ با لبنان هم نتوانست به این هدف برسد لذا با تدبیر محور مقاومت، این بحران در سوریه هم مدیریت خواهد شد و شکست دیگری برای رژیم صهیونیستی و بازیگران همسو رقم خواهد خورد.
واکاوی جنگ در شمال سوریه با تکیه بر نقش و اهداف بازیگران مختلف
تحریر الشام از سال ها پیش با تثبیت موقعیت خود در ادلب و تشکیل حاکمیت خودمختار تحت عنوان «دولت نجات سوریه»، در صدد توسعه طلبی در شمال بوده و با حمایت های خارجی از یک سو و سوء استفاده از برخی نارضایتی ها در داخل، حملات خود را از بامداد چهارشنبه گذشته کلید زد و در سایه ضعف و غافلگیری ارتش سوریه پیشروی های قابل توجهی انجام داد. وضعیت کنونی در شمال سوریه در چهارچوب ادامه پروژه تضعیف مقاومت پس از جنگ غزه و لبنان قابل ارزیابی بوده و در همین راستا برخی ناظران از آن به عنوان پیش درآمد فشار حداکثری دولت جدید آمریکا علیه کانون مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران تعبیر کرده اند. تروریست ها و حامیانشان از عملیات روانی و جنگ رسانه ای غافل نبوده و تلاش دارند چنین القا کنند که کار سوریه و بشار اسد تمام است؛ غافل از آنکه کشوری که با کمک متحدان خود بیش از 10 سال در برابر سخت ترین حملات تروریست ها پایداری کرد، با یک حمله در شمال دست به عقب نشینی نخواهد زد و بلکه به زودی معادلات را تغییر خواهد داد. کم و کیف بازگرداندن معادله اما نیاز به زمان داشته و منوط به روند تحولات آتی و میزان توانایی و نقش آفرینی بازیگران موجود در این معرکه می باشد.
چرا آتش بس در لبنان؟
نتانیاهو بر خلاف هیاهوی رسانه‌ای در شرایط اضطرار قرار گرفت و برای مدتی تنفس برای ارتش فرسوده و بازسازی سیستم پدافندی خود را فراهم نمود. البته با توطئه ترکیه و حمایت آمریکا جبهه دیگری علیه مقاومت یعنی سوریه را باز کردند تا مسیر ارسال سلاح به حزب الله را مسدود کنند که حمله تحریرالشام ثابت کرد ترکیه با اسرائیل طرح ریزی کردند.
آتش‌بس در جنگ لبنان؛
بازی تکراری صهیونیست ها
«حتی خودِ صهیونیست ها هم ادعاهای نتانیاهو در مورد سرنوشت جنگ لبنان را باور ندارند و نظرسنجی شبکه 13 اسرائیل نشان می دهد که 61 درصد از ساکنان اراضی اشغالی قائل به این هستند که اسرائیل از حزب الله لبنان شکست خورده است.»
چالش های رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی
طبق گفته وزارت دارایی رژیم ۴۶ هزار شرکت یا تعطیل شده اند یا با ظرفیت زیر ۴۰ درصد در حال فعالیت هستند که این مسئله به اضافه هزینه‌های جنگ باعث شده است هم رتبه اعتباری اقتصادی رژیم کاهش یابد هم اینکه ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی افت کند. این در حالی است که طبق گزارش دانشگاه براون ۷۳ درصد هزینه کلی جنگ را آمریکا پرداخت کرده است. یکی از اهداف اعلامی ارتش رژیم در غزه بازگشت اسرای اسرائیلی و از اهداف کلیدی عملیات در جنوب لیطانی بازگشت مهاجران شمالی به خانه هایش بود که تاکنون هیچ کدام محقق نشده است که این مسئله ناشی از شکست اطلاعاتی و تضمین امنیت به ساکنان شمال است.رأی دادگاه لاهه علیه مقامات ارشد صهیونی (نتانیاهو و گالانت) با وجود فشار سنیگن آمریکا وحتی آلمان نشان می‌دهد که این رژیم حتی در نهاد‌های ساخته شده غربی جایگاهی ندارد. اکثر مولفه‌های قدرت استکبار به چالش کشیده شده و در حال ضربه خوردن است، از تجهیزات گرفته تا سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی و غیره. بنابراین این جنگ با آنکه خسارات سنگینی همانند شهادت فرماندهان بزرگ مانند سید حسن نصرالله رحمه الله علیه و یحیی سنوا و ده‌ها فرمانده برجسته دیگر برای مقاومت داشته است، اما دستاورد‌ها نیز قابل توجه بوده است. البته در میانه این تقابل راهبردی هست که نباید طرح‌ها و راهبرد‌های تهاجمی و شبکه‌ای دشمن را دست کم گرفت و می‌بایست از این دستاورد‌ها به خوبی محافظت شود.
تحلیلی بر طرح رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی
رصد محافل سیاسی و رسانه‌ای رژیم اسرائیل هم نشان می‌دهد، نخست وزیر رژیم‌صهیونیستی قصد دارد طرح الحاق کرانه باختری و اِعمال حاکمیت بر آن را پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در دستور کار کابینه قرار دهد. این نشان می دهد که مقامات تل‌آویو حساب ویژه‌ای روی حمایت ترامپ از پیشبرد این ایده دارند، با این پیش‌فرض که با موانع و یا چالش‌های بین‌المللی و منطقه‌ای مواجه نخواهند شد. به‌ویژه اینکه ترامپ در دوره قبلی از حامیان اصلی الحاق کرانه باختری، به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم‌صهیونیستی بر جولان اشغالی و انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی بود. این درحالی است که برخلاف تصور مقامات صهیونیستی، الحاق کرانه باختری با توجه به ماهیت و روند تحولات منطقه در یک سال گذشته کار آسانی نیست، چرا که طرح مذکور در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی با موانع و چالش‌های جدی مواجه است. جبهه مقاومت اسلامی در قبال اجرای چنین طرح‌هایی ساکت ننشسته و و رژیم را در معرض «پیامدهای ویران‌گری» قرار می‌دهند. این اقدام رژیم را در معرض وضعیتی به مراتب سخت‌تر از آنچه که در غزه و شمال فلسطین اشغالی با آن مواجه است، قرار می‌دهد که تبعات آن دامن آمریکا و کشورهای غربی را هم می‌گیرد. این مسئله به‌قدری خطرناک است که «ریچارد هاس»، نظریه‌پرداز آمریکایی در گفتگویی نسبت به طرح چنین ادعاهایی اظهار داشته است؛ موضوع الحاق کرانه باختری تحت هیچ شرایطی و به‌هیچ‌عنوان به نفع رژیم‌صهیونیستی و روابط مستحکم آن با آمریکا نیست.
واکاوی سیاست دولت جدید آمریکا در عراق
به نظر می‌رسد دولت ترامپ نیز به دلیل افزایش هزینه‌های انسانی و مادی خود چندان تمایلی به تداوم حضور رزمی خود در عراق نداشته و به احتمال زیاد بر توافق بایدن با بغداد مبنی برخروج نظامی از عراق پایبند باشد. ایالات متحده تلاش می‌کند تا با افزایش فشار دیپلماتیک بر عراق و تشویق این کشور به اتخاذ سیاست‌های مستقل‌تر، نفوذ ایران را در عراق کاهش دهد. واشنگتن همچنین به نهادهای مدنی و سازمان‌های غیردولتی عراقی در آستانه انتخابات 2025 پارلمانی عراق کمک بسیاری خواهد کرد تا ظرفیت‌های نظارتی خود را تقویت کرده و سعی نمایند چهره‌های سکولار و غربگرا را راهی پارلمان این کشور کنند. از طرفی عراق همچنان به نفت به عنوان منبع اصلی درآمد خود وابسته است بنابراین آمریکا در دوره ترامپ همچنان به کمک‌های اقتصادی خود به عراق ادامه داده و به ویژه در زمینه توسعه زیرساخت‌ها و انرژی، روابط اقتصادی خود را با هدف تسهیل صادرات نفت به آمریکا تقویت نماید.
دستاوردهای استراتژیک طوفان الاقصی و دکترین وحدت میادین
محور مقاومت با "دکترین وحدت میادین" قدرت ژئوپلیتیکی خود را به منتهی الیه دریای سرخ و خلیج عقبه توسعه داده و تثبیت کرده به گونه ای که فرمانده اسپیدس، وزیر دفاع آلمان و فرمانده سنتکام در نامه به وزیر جنگ آمریکا تاکید می کنند که نتوانستند حملات انصارالله را مهار کنند و محاصره دریایی بندر راهبردی ایلات در جنوب سرزمین های اشغالی را بشکنند و عملاً عجز قدرت غربی در این هماورد عیان گردید.
چرا کشورهای اروپایی از حکم بازداشت نتانیاهو استقبال کردند؟
اکثر کشورهای اروپایی به خاطر وجهه خود، از آغاز جنگ غزه به صورت اعلانی منتقد جنایات اسرائیل در غزه و به خصوص کرانه بودند اما در سیاست اعمالی، حامی رژیم صهیونی بودند و در عمل نیز هیچ اقدام موثری برای توقف جنگ نکردند پس اروپا به دورویی حداکثری روی آورده است.البته حکم بازدشت نتانیاهو از این منظر که رژیم منزوی و منفور است اثرگذاری جهانی در بعد افکار عمومی دارد اما بعید به نظر می رسد باعث تغییر محاسبات رژیم و نتانیاهو گردد پس عملاً کمکی به کاهش درد و رنج مردم فلسطین نخواهد کرد.دولت پنهان آمریکا تحولات کلان را مدیریت می کند و این دولت اجازه نخواهد داد در روند استراتژیک جنگ اختلال ایجاد شود مگر اینکه از پیروزی ناامید و از شکست حداکثری واهمه داشته باشد. پس رژیم صهیونی را باید در میدان به زانو در آورد.
نگاهی بر ابعاد حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت
اخیراً دیوان کیفری بین‌المللی مستقر در لاهه، حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، و یوآو گالانت، وزیر جنگ سابق این رژیم، را به اتهام ارتکاب جنایات جنگی در غزه صادر کرد.از یک سو، این حکم می‌تواند به عنوان یک حرکت نمادین تلقی شود که هدف آن جلب توجه جهانی به جنایات جنگی و نقض حقوق بشر در غزه است. دیوان بین‌المللی کیفری با صدور این حکم، پیامی قوی به جامعه بین‌المللی ارسال می‌کند که جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت نباید بدون پاسخ بمانند. این اقدام می‌تواند به تقویت اصول حقوق بین‌الملل و افزایش فشار بر اسرائیل برای رعایت حقوق بشر منجر شود. از سوی دیگر، سوالاتی در مورد عملی بودن این حکم مطرح است. اسرائیل عضو دیوان بین‌المللی کیفری نیست و بنابراین ملزم به اجرای احکام آن نمی‌باشد. این بدان معناست که نتانیاهو و گالانت ممکن است به راحتی از پیگرد قانونی فرار کنند، مگر اینکه به یکی از 124 کشوری که عضو اساسنامه رم هستند سفر کنند. در این صورت، این کشورها موظف به دستگیری و تحویل آنها به دیوان بین‌المللی کیفری خواهند بود. فارغ از اینکه این کشورها در برابر تعهدات خود مبنی بر اجرای احکام دادگاه بین المللی کیفری اصرار داشته باشند و یا نادیده بگیرند و در برخی موارد با صلاح دید خود آن را عملیاتی نکنند.
نگاهی بر پشت پرده تحولات در منطقه؛
تأثیرات راهبردی ترمیم کابینه نتانیاهو و بازگشت ترامپ به کاخ سفید بر جنگ در منطقه
تسریع در ایجاد دولت یهود در کرانه باختری، ضمیمه کردن غزه به فلسطین اشغالی، توسعه دیوار امنیتی به عمق لبنان و افزایش سطح و عمق درگیری از اهدافی است که کابینه آخرالزمانی اسرائیل دنبال می‌کند. کابینه رژیم صهیونیستی در حال برنامه ریزی پیشروی به عمق لبنان و در صورت تثبیت حضور در جنوب لیتانی، جنگ را به سوریه و عراق گسترش خواهند داد تا بستر را برای وارد شدن دولت جدید آمریکا به درگیری با ایران فراهم کند. ترامپ به شدت تحت تأثیر مسیحیان صهیونیست است که داری اعتقادات افراطی و آخرالزمانی هستند و معتقدند احیای ارض موعود برای اسرائیل بزرگ و تصرف نیل تا فرات توسط رژیم مقدمه بازگشت مسیح است."بازی آتش بس" فریب استراتژیک در راستای تحمیل اراده بر مقاومت است و تجربه مذاکرات بی‌حاصل دوحه و قاهره اثبات می‌کند که رژیم به دنبال آتش بس و توقف جنگ نیست. به عبارتی دیگر، گزاره تکراری آتش بس، خرید زمان برای کسب دستاورد میدانی و بر هم زدن نظام محاسباتی مقاومت است. کابینه نتانیاهو احتمالاً در پی آن است از فضای انتقال قدرت در آمریکا به دولت جدید استفاده کند و پیش از روی کار آمدن ترامپ، سطح تنش را افزایش دهد و ریسک های عملیاتی بزرگی انجام دهد تا بتواند در شرایط فعلی با توازن قدرت، تغییر سیاسی و استراتژیک را رقم بزند و عمق امنیتی رژیم را تا لیتانی توسعه دهد.از طرفی دیگر، سوریه ستون مقاومت محسوب می گردد که رژیم با "تصعید تدریجی حملات" ضد مواضع مقاومت در این کشور به دنبال "توسعه سطح درگیری" است تا عقبه لجستیکی مقاومت لبنان را با چالش اساسی مواجه نماید."سرهای داغ" در تل‌آویو و واشنگتن، باید با «شوک‌های مبتکرانه عملیاتی»، «دیپلماسی نهضتی»، «تقویت وحدت ملی و تک صدایی حول محور رهبری»؛« افشای طرح ها و راهبردهای خطرناک دشمن» "سرد" شوند. بنابراین باید به استراتژی دشمن حمله شود.ترامپ تقابل با ایران را تا لبه جنگ مستقیم ادامه خواهد داد اما اینکه وارد جنگ همه جانبه با ایران شود، در دور از ذهن است. شواهد و قرائن حاکی از آن است دوره ترامپ، زمان فروپاشی اسرائیل خواهد بود. رژیم نمی‌تواند از نفرین دهه 80 و حلقه آتش مقاومت و جنگ اراده مردم منطقه به سلامت عبور کند. این جنگ در صورت استمرار برای مقاومت هزینه راهبردی و برای رژیم صهیونی هزینه موجودیتی و برای امریکا هزینه اخراج از منطقه را بردارد.
اهمیت و ضرورت نقش‌آفرینی مؤثر افکار عمومی برای توقف جنگ غزه
امروزه بستر اصلی جنگ و صلح، عمدتاً افکار و اذهان عمومی است و پیروزی در عرصه‌های میدانی در هر سطحی که باشد بدون همراه‌سازی افکار عمومی ارزش راهبردی ندارد.اتفاقات اخیر در آمستردام پایتخت هلند و همچنین درگیری‌هایی که در فرانسه میان شهروندان این کشور با یهودیان حامی اسرائیل به وجود آمده است به خوبی نشان می‌دهد اصرار رژیم صهیونیستی بر ادامه جنگ در غزه، به تدریج در حال تهدید امنیت حامیان این رژیم و یهودیان در کشورهای مختلف جهان شده است. اگر این روند ادامه پیدا کند، ضمن گسترش «یهودستیزی» همانند آنچه که در دهه 1940 در اروپا شاهد بودیم، جوامع و مراکز وابسته صهیونیستی در کشورهای غربی از ناحیه افکار عمومی با مسائل جدی مواجه خواهند شد که این مسأله قطعاً امنیت و منافع ملی کشورهای میزبان را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
نگاهی بر طرح رژیم صهیونیستی برای غزه
رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد ۴ شهرک در شمال غزه و ۱۳شهرک در منطقه المواصی یا جنوب غربی غزه است. واقعیت این است دشمن تاکنون نتوانسته است کنشگری مقاومت را از بین ببرد و درست است که حماس اداری تا حدودی ظهور و بروز خارجی ندارد، اما حماس جهادی در حال بازسازی توان خود و جذب نیروی جدید است و انگیزه مقاومتی مردم به شدت افزایش یافته است و رژیم با طرح‌های شهرک سازی نمی‌تواند امنیت نیرو‌های خود را تامین نماید. این پیش بینی را می‌توان کرد که غزه استالینگراد و ویتنام ارتش صهیونی خواهد شد که انرژی و توان آنها را تخلیه و سرآغاز فروپاشی از درون صهیونیست ها خواهد شد.
آخرین تحولات نظامی و سیاسی جنگ لبنان؛
نگاهی بر سفر عاموس هوکشتاین و مفاد طرح آتش بس
تجربه یک ساله مذاکرات آتش بس نشان دهنده یک روند ثابت است: ۱. در مرحله اول دشمن فشار آتش زمینی و هوایی خود را تشدید می‌کند. 2. سپس میان آمریکا، اسرائیل و میانجی‌ها مذاکراتی صورت گرفته و این طرف‌ها بین خودشان به توافق رسیده و البته جوسازی مثبت کاذب را نیز ایجاد می‌کنند در حالی که یک طرف درگیری مقاومت بوده و هیچ پیشنهادی با آن ها رد و بدل نمی‌شود. بند «حق دفاع از خود»، کاملاً مبهم است. تفسیر و تحلیلی که لبنانی‌ها از این بند دارند این است که رژیم به دنبال کسب حق آزادی عمل کامل است تا هر وقت که دلش خواست، به بهانه دفاع از خود، به لبنان یورش برد. در بند کمیته نظارت نیز ابهامات فوق‌العاده زیادی وجود دارد چه از حیث ماهیت، سازوکار، میزان اختیارات، ابزارها و ... . بخشی از پاسخ لبنان، به پرسش از این بند اختصاص دارد. احتمالاً دشمن به دنبال تشکیل یونیفل هوایی توسط کشورهای کمیته نظارت مانند یونیفل دریایی باشد، هم از حیث اختیارات که می‌توان گفت عملاً اختیارات شورای امنیت به این کمیته منتقل شده و هم از این حیث که سازوکار عمل آن بر اساس داده‌ها و اطلاعات دریافتی از اسرائیل است. این مسئله برای دشمن راهبردی است زیرا می‌داند تنها راه ممانعت از بازسازی حزب الله، نظارت هوایی است لذا با بند «حق دفاع» اصل فوق را قانونی کرده و سازوکار اجرایی آن در کمیته نظارت انجام می‌شود.
پیام های سفر دکتر لاریجانی به دمشق و بیروت
جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی عناصر مقاومت را تنها نخواهد گذاشت و اجازه نخواهد داد دشمن اراده خود را بر بیروت و دمشق تحمیل کند‌ و مقاومت برای همه سناریوها برنامه دارد. جمهوری اسلامی نه تنها هرگز اجازه نخواهد داد اتصال میدانی و جغرافیایی عناصر مقاومت قطع گردد بلکه تقویت آن از اهداف اساسی و ژئوپلیتیکی است که در آینده نزدیک شتاب خواهد گرفت. بنابراین رژیم قادر نخواهد بود عقبه لجستیکی حزب الله را با چالش اساسی مواجه کند.این پیام ها می بایست به سران و بدنه مقاومت منتقل می‌شد که تحت تأثیر فشارهای سیاسی و میدانی قرار نگیرند چرا که تحولات و سناریوها به گونه‌ای است که رژیم صهیونیستی در تحولات آینده نقشی نخواهد داشت.
پیامدها و تاثیر بازگشت ترامپ به کاخ سفید بر جنگ غزه و لبنان
تجربه بیش از 70 سال مبارزه نشان داده است، مقاومت اسلامی در فلسطین اشغالی از سیاست کاملاً مشخص و تعریف ‌شده‌ای پیروی می‌کند و تحت تأثیر تغییرات سیاسی در آمریکا یا رژیم صهیونیستی و کشورهای دشمن قرار نمی‌گیرد؛ همچنانکه در هفته‌های اخیر، حماس و حزب‌الله و گروه‌های مختلف مقاومت در منطقه اعلام کرده‌اند که مقاومت فلسطین و لبنان به «میدان» تکیه خواهند کرد، نه تغییرات سیاسی و جابجایی رؤسای جمهور در آمریکا.
ایجاد شکاف بین حاکمیت و مردم؛
پشت پرده پیام اخیر نتانیاهو به مردم ایران چیست؟
دشمن در "مواجهه سخت و نرم" با عناصر مقاومت نتوانسته است، دستاورد راهبردی که منجر به نظم جدید گردد، کسب نماید. بر این اساس، درصدد هستند با کنترل ذهن بخشی از جامعه با رویکردهای منافقانه و فعال سازی گسل های اجتماعی و قومیتی، اختلال بیشتر اقتصادی، فشار هوشمندانه را تشدید کنند تا محاسبات رهبران جمهوری اسلامی را تغییر دهد که عملیات وعده ۳ که به طور قطع قاطع تر از عملیات های قبلی است، انجام ندهد.
شکست بزرگ صهیونیست ها در آمستردام
«رفتارهای غیرانسانی اخیر صهیونیست ها در هلند بار دیگر نشان داد که اسرائیل نه فقط برای ملت فلسطین بلکه برای کلیت جامعه بشری یک تهدید بزرگ است و انسان ها در اقصی نقاط جهان باید با قدرت در مقابل این رژیم بایستند.»
آتش بس؛ فریب استراتژیک جدید دشمن
لبنان مرکز ثقل تحولات است و مقاومت باید با توازن قدرت و ابتکار عمل، ماشین جنگی رژیم صهیونی را مهار کند. در این راستا لازم است که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، دیپلماسی قدرت و نهضتی باشد چراکه دشمن در تلاش است تا هم پیمانان نزدیک جمهوری اسلامی ایران را در این جنگ بی اثر و خنثی کند. همچنین باید گفت که رژیم صهیوینستی بسیار ضربه پذیر بوده و نتوانسته به دستاورد استراتژیکی برسد و از طرفی محور مقاومت نیز ضربات غیر قابل ترمیمی بر پیکره رژیم صهیوینستی تحمیل کرده است و هنوز از برگ برنده‌های راهبردی خود علیه رژیم صهیونیستی بر اساس برخی ملاحظات استفاده نکرده است و این توهم دشمن برای ایجاد نظم جدید در منطقه هیچ‌گاه عملی نخواهد شد.
واکاوی علل، اهداف و نتایج نشست اضطراری ریاض
با وجود برخی موضع‌گیری امیدوارکننده از سوی سران کشورهای اسلامی در قبال جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان اما همچنان دولت‌های اسلامی نتوانستند به ابتکاری جامع برای تنبیه اشغالگران قدس دست پیدا کنند. واقعیت آن است که براساس تجربه هشت دهه اخیر تنها راه متوقف کردن رژیم آپارتاید صهیونیستی در منطقه، تکیه بر دو عنصر مقاومت مسلحانه و انزوای دیپلماتیک تل‌آویو است. عدم اجماع کشورهای اسلامی بر سر اصل تنبیه متجاوز می‌تواند موجب افزایش گستاخی ارتش رژیم در مسیر کشتار غیرنظامیان و کودکان شود.
رابطه ترامپ با کشورهای عربی پس از بازگشت به قدرت
کشور‌های عربی همواره وابستگی خود به دولت‌های غربی را نشان داده‌اند و هیچگاه نتوانسته اند به صورت مستقل بر تحولات تاثیر گذار باشند. در این راستا از آغاز دولت سیزدهم شاهد گسترش روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و کشور‌های عربی در حوزه‌های گوناگون بوده‌ایم که ادامه این روابط و همکاری بیشتر کشور‌های عربی به ویژه در تحولات منطقه می‌تواند تضمین کننده امنیت منطقه باشد درصورتیکه وابستگی به غرب و رژیم صهیونیستی هیچگاه نمی‌تواند به اقتدار آن‌ها و امنیت در منطقه کمک کند.
رسوایی‌های پی‌درپی و بی پایان؛
سقوط قریب‌الوقوع نتانیاهو
دومینوی رسوایی‌های دفتر نخست‌وزیری اسرائیل همچنان در حال گسترش است و هر روز بر تعداد پرونده‌های آن افزوده می‌شود. از پرونده‌های فساد مالی که همسر بنیامین نتانیاهو و خود او در سال‌های ۲۰۱۸ میلادی و ۲۰۱۹ میلادی به خاطر آن‌ها محاکمه شدند و نهایتاً همسر او محکوم شد، تا افشای اطلاعات جدیدی که نشان می‌دهد دفتر نخست‌وزیر اسرائیل متهم اصلی شکست‌های اطلاعاتی و افشای اسرار دولتی و امنیتی با اهداف سیاسی و شخصی است. مهم‌ترین موضوعات این افشاگری‌ها شامل چهار پرونده اصلی است: پرونده گالانت، وزیر جنگ برکنار شده اسرائیل؛ پرونده پروتکل‌های جنگ؛ پرونده افسر ارشد ارتش؛ و نهایتاً پرونده فیلدشتاین. انتظار می‌رود که پس از افشای چنین اطلاعات محرمانه‌ای از فساد سیاسی و امنیتی در دفتر نخست‌وزیری اسرائیل، شاهد به وجود آمدن نوعی بی‌اعتمادی و عدم اطمینان در تمامی سطوح امنیتی، سیاسی و نظامی این رژیم باشیم. موج رسوایی‌ها و پرونده‌های تحقیق دفتر نخست‌وزیری اسرائیل با افشای برخی از این پرونده‌ها، نشان‌دهنده واپسین نفس‌های نتانیاهو است؛ نتانیاهویی که نه تنها منفور جامعه مسلمانان و فلسطینیان، بلکه حتی تبدیل به چهره‌ای منفور و منزجر در میان شهرک‌نشینان و صهیونیست‌ها نیز شده است. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که ادامه جنگ غزه نیز نهایتاً نمی‌تواند نجات‌دهنده نتانیاهو باشد و دیر یا زود سقوط او رقم خواهد خورد.
تحرکات سفارت آمریکا در بیروت؛
پشت پرده فشار آمریکا بر دولت لبنان علیه حزب‌الله
سفیر آمریکا در بیروت در تلاش است تا برخی گروه‌های سیاسی در لبنان را علیه حزب‌الله تحریک و آنها را وارد نبرد شهری و خرابکاری علیه مقاومت کند تا همزمان با جبهه‌‌های جنوب، بخشی از توان مقاومت را درگیر جنگ خیابانی در بیروت شود. تحولات اخیر در جنوب لبنان بیش از پیش اثبات نمود که حذف ظرفیت استراتژیک حزب‌الله محتمل نیست. بنابراین گزاره فشار حداکثری به سیاسیون لبنان از جمله مثلث میقاتی- باسیل- جعجع به منظور تحمیل فشار و اراده خود بر حزب الله تشدید کردند تا حزب الله را با مصالحه به پشت رود لیتانی بر‌گردانند و تهدید مرزی رژیم حذف شود.