بیانات حکیمانهٔ مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیئت دولت در ۱۶ شهریور ۱۴۰۴، نقشهٔ راهی هوشندانه و عملیاتی برای پیشبرد و پیشرفت جامعه اسلامی و همچنین عبور از پیچ و خمهای تاریخی شرایط حال حاضر دنیا و منطقه و ایران ترسیم کرد. در ادامه به اصلیترین محورهای بیانات ایشان در این دیدار اشاره کرده و توضیحات مختصری پیرامون هر محور بیان میشود.
سمفونی وحدت ملی؛ از همدلی تا همگرایی
معظم له با تأکید بر ضرورت «روایتگری قدرت و قوّت» به جای تمرکز بر نقاط ضعف، خطاب به مسئولان فرمودند: «دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوّت و امکانات کشور باشند ــ مثل این صحبتی که امروز ایشان کردند ــ راوی ضعفها نباشند. بله، ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوّتهایی داریم، تواناییهایی داریم، کارهایی شده، تلاشهایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسئولند، هم صداوسیما مسئول است، و بیش از همه خود مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار میگیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و ... نباشند. آقای رئیسجمهور الان حدود نیم ساعت صحبت کردند؛ همهٔ نقطهها [در صحبتشان]نقطههای قوّت بود. بنده البتّه آشنایی با مسائل اجرائی دارم، سالها در اجرا بودهام، میدانم که فاصلهٔ بین خواستن و تصمیمگیری کردن با شدن، فاصلهٔ کمی نیست ــ این را همه میدانیم ــ، امّا اینکه انسان بخواهد، اینکه انگیزه داشته باشد، اینکه همّت داشته باشد، اینکه امیدوار باشد که خواهد توانست، بخش مهمّی از عامل تحقّق خواستهها است.» این فرمان استراتژیک، تنها یک توصیهٔ اداری محسوب نمیشود؛ بلکه عصارهٔ فلسفهٔ سیاسیِ «امیدآفرینی نظاممند» است که ریشه در گفتمان انقلاب اسلامی و راهبرد تمدن سازی نوین اسلامی دارد و در نهایت منجر به ظهور منجی عالم بشریت میشود.
واقعیت این است که در فضای رسانهای امروز که برخی جریانها با بزرگنمایی مشکلات میکوشند روحیهٔ ملی را تضعیف کنند، نگاه رهبری همچون ترمزی محکم در برابر سقوط به ورطهٔ یأس جمعی عمل میکند. تجربهٔ موفق وزارت بهداشت در بحران اخیر ــ که مورد تمجید خاص ایشان قرار گرفت ــ مصداق عینی همین رویکرد است؛ جایی که علیرغم کمبودها، هماهنگی بین بدنهٔ درمان و مردم، صحنههایی از ایثار را خلق کرد که در حافظهٔ تاریخی ملت ماندگار شد. این همان «روایتگری اقتدار» است که باید به الگویی برای تمام دستگاهها تبدیل شود.
نکتهٔ کلیدی در بیانات اخیر، تأکید بر «اجماعسازی» به عنوان موتور محرکهٔ پیشرفت است. معظمله با اشاره به همدلی بیسابقهٔ قوای سهگانه یادآور شدند: «خب امروز خوشبختانه در کشور امکان اجماعسازی هست؛ امروز اینجوری است. رؤسای سه قوّه با هم همدلند، همفکرند، آمادگی دارند؛ خیلی از بخشهای تصمیمگیر و تصمیمساز با هم همراهند؛ [لذا]اجماعسازی امروز از گذشته به نظر من آسانتر است. از این فرصت باید استفاده کرد، کارهایی را که مورد اجماع است پیش برد و حرکت کرد. کارها هم واقعاً کارهای مهمّی است. همین چند نکتهای که ایشان گفتند، یکی مسئلهٔ سبک کردن بدنهٔ دولت بود؛ یعنی کاستن از برخی دستگاههایی که وجود و عدمشان یکسان است یا شبیه یکسان است، یا کاستن از تعداد کارمندان یک مجموعه، یک وزارتخانه، یک مؤسّسه. اینها کارهای مهمّی است، کارهای سختی هم هست، کارهای آسانی نیست، لکن امروز همدلی وجود دارد و میشود این کارها را کرد؛ این کارها را باید انجام داد، باید کرد این کارها را. این فرصت بزرگی است. سلیقههای گوناگونی در میان هست، موانعی وجود دارد؛ اینها را باید برطرف کرد.» در همین رابطه باید توجه داشت که این همگرایی که در سفر اخیر رئیسجمهور به چین و دستاوردهای چشمگیر آن تبلور یافت، نشان میدهد چگونه وفاق نخبگانی میتواند گرههای کور دیپلماتیک را بگشاید. هماکنون پروژهٔ اتصال ریلی ایران به اوراسیا که در همین سفر کلید خورد، نه فقط یک طرح ترانزیتی، که نماد عینی همبستگی ملی در عرصهٔ بینالملل محسوب میشود چرا که این پروژه به نوعی زیرساختی محسوب شده و مربوط به یک جریان یا یک دولت نیست بلکه برای همه نظام اسلامی و برای همه دورانها و تاریخ است و همگان از آن منتفع خواهند شد.
اما وحدت ملی تنها به همدلی مدیران ارشد محدود نمیشود. همانطور که رهبری هوشمندانه اشاره کردند، «مهمترین مؤلفهٔ قدرت ملی، روحیه و انگیزه و یکپارچگی ملت است.» اینجاست که نقش رسانهها در خلق «روایتهای امیدبخش» پررنگتر میشود. برای نمونه، پوشش گستردهٔ تلویزیونی از شلیکهای پراقتدار موشکی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ دوازده روزه هم روحیه و انگیزه به مردم تزریق میکرد و هم غرور ملی و اعتماد به نفس ملی را تقویت میکرد. در این وانفسا بود که مردم با ایمان و اراده بیشتری پشت نظام اسلامی را میگرفتند و انسجام و وحدت ملی مانع از هرگونه توطئه آفرینی و یا فتنه انگیزی دشمنان میکرد.
با این حال، هشدار رهبری دربارهٔ خطر «حالت نه جنگ، نه صلح» عمق دیگری از این استراتژی را آشکار میکند. ایشان با اصالت بخشیدن به مفهوم «کار جهادی» به عنوان جایگزینی در برابر رکود تحمیلی دشمن، فرمودند: «روحیهٔ کار و تلاش را غلبه بدهیم بر حالت نه جنگ، نه صلح که دشمن میخواهد بر ما تحمیل کند... با گفتن، با عمل کردن، با نشان دادن نتایج، بر این حالت غلبه بدهیم.» این همان نگاهی است که در تلاشهای جوانان و دانشمندان در شرکتهای دانشبنیان برای بومیسازی فناوریهای حساس خودنمایی کرد.
در پایان باید پرسید: چگونه میتوان این گفتمان وحدتآفرین را به گفتمان مسلط جامعه تبدیل کرد؟ پاسخ را باید در تاکید معظم له بر «پیگیری تا آخرین سرانگشت» جستوجو کرد. همانگونه که ایشان خاطرنشان کردند تصمیمات باید تا سطح عملیاتی پیگیری شود... سلیقههایی وجود دارد که ممکن است اجرا را مختل کند... فلذا باید برای پیشبرد امورات به ویژه در حوزه اجماع سازی ابتدا با تبیین ضرورتهای اجماع سازی و کاهش سطح اختلافات داخلی به منظور رسیدن به اهداف کلانتر به صورت درست و صحیح و اصولی کار بشود و در ادامه با پیگیری مستمر از همه افراد زیر مجموعه تا سرپنجههای اصلی کار و فعالیت این روحیه اجماع سازی را به صورت عملیاتی و واقعی مجسم و نمود پیدا کرد. در این صورت است که گفتمان وحدت و اجماع تبدیل به گفتمان مسلط و غالب در جامعه خواهد شد.
افزایش ضربان تولید؛ تحقق اقتصاد مقاومتی در عمل
در این دیدار مقام معظم رهبری در طی بخشهای مختلف بیانات خود بارها به مسائل مختلف اقتصاد خرد و کلان اشاراتی داشتند که با کاربست این ملاحظات و رعایت توصیهها و تدابیر ایشان میتوان از آسیبها و گزندهای جنگ ترکیبی دشمنان در حوزه اقتصادی هم به سلامت عبور کرد. معظمله در طی بیانات خود با تأکید بر اینکه «تولید کلید پیشرفت اقتصاد کشور است»، سه محور استراتژیک را برجسته ساختند: «احیای واحدهای تولیدی»، «رقابتیسازی واردات کالاهای اساسی» و «اجرای سامانهٔ کالابرگ الکترونیک». این سهضلعی، نه شعار که نقشهٔ عملیاتیِ اقتصادِ مقاومتیِ مردمی است؛ اقتصادی که رهبر انقلاب آن را «تنها راه نجات از چنبرهٔ تحریمها و فشارهای نظام سلطه» میدانند.
واقعیت این است که نبرد امروز ایران در میدان اقتصادی، ادامهٔ منطقی مقاومت در جبهههای نظامی است. همانگونه که رهبری فرمودند: «روحیهٔ کار و تلاش را باید بر حالت نه جنگ نه صلح غلبه داد». این گزاره، کلیدواژهٔ فهم رویکرد جدید در مدیریت اقتصاد کلان است. آمارهای وزارت صنعت نشان میدهد تنها در نیمهٔ اول امسال، ۱۲۰۰ واحد تولیدی با بهرهگیری از ظرفیتهای بومی احیا شدهاند؛ رقمی که هرچند از چشم رسانههای معاند پنهان میماند، اما طبق تأکید رئیسجمهور در همان جلسه، «حاصل همکاری بیسابقهٔ مردم و دولت در توزیع عادلانهٔ منابع» قلمداد میشود.
در بخش واردات، تأکید رهبری بر «لغو انحصار و ایجاد رقابت» نقطهٔ عطفی در سیاستگذاریها محسوب میشود. معظمله با اشاره به اینکه «واردات بعضی از کالاهای اساسی انحصاری است» و این امر «موجب دستبسته ماندن دستگاهها میشود»، خواستار تحولی بنیادین شدند. تجربهٔ موفق وزارت صمت در واردات گندم طی سال جاری – که با مشارکت ۱۷ شرکت خصوصی و کاهش ۳۰ درصدی هزینهٔ ارزی همراه بود – مصداق عینی این رویکرد است. همانگونه که وزیر اقتصاد در گفتوگوی اخیرش با روزنامهٔ شرق هم تأکید کرد: «رقابتیسازی، سلاح کارآمدی برای شکستن طلسم گرانیهای ساختگی است».
اما شاهبیت این تحولات، طرح کالابرگ الکترونیک است که رهبری از آن به عنوان «طرح تجربه شده برای ثبات معیشت مردم» یاد کردند. تجربهٔ موفق آزمایشی این طرح در استانهای مرزی – که طبق اعلام مرکز آمار ایران ۴۰ درصد کاهش نوسان قیمتها را به همراه داشته – نشان میدهد این سامانه میتواند به ابزاری استراتژیک در مدیریت بازار تبدیل شود. نکتهای که دکتر عارف، معاون اول رئیسجمهور، در مصاحبهٔ تلویزیونی هفتهٔ گذشته بر آن تأکید ویژه داشت: «کالابرگ هوشمند، پل ارتباطی بین تولیدکنندهٔ داخلی و مصرفکنندهٔ نهایی خواهد بود».
در حوزهٔ انرژی، هشدار جدی رهبری مبنی بر «لزوم ذخیرهٔ استراتژیک گاز برای زمستان» حاکی از نگاه آیندهنگرانهٔ ایشان است. گزارش اخیر شرکت ملی گاز ایران حاکی از آن است که ذخایر فعلی نسبت به سال گذشته افزایش یافته، اما همچنان فاصلهٔ محسوسی با استانداردهای بینالمللی دارد. در اینجاست که فرمایش رهبری مبنی بر «استفادهٔ از ظرفیت دانشجویان جوان در حل معضلات» معنا پیدا میکند؛ همانگونه که ایشان اشاره کردند ظرفیت جوانان ایرانی فارغ التحصیل دانشگاهها میتواند در حل مسائل و مشکلات و موانع مختلفی که در بخشهای مختلف صنعت وجود دارد کمک کننده و راهگشا باشد.
نکتهٔ پایانی، اما به هشدار رهبری دربارهٔ «اسراف در دستگاههای دولتی» بازمیگردد. معظمله با اشاره به اینکه «وقتی دخل کم است، خرج هم باید کم شود»، بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف تأکید کردند. گزارش دیوان محاسبات از کاهش هزینههای جاری وزارتخانهها در نیمهٔ اول سال، نشان میدهد این توصیه در حال تبدیل شدن به گفتمان غالب بدنهٔ اجرایی است.
به راستی که اقتصاد مقاومتی در این برهه، از شعار به استراتژی عملیاتی ارتقا یافته است. همانگونه که رهبری فرزانه فرمودند: «همین چند نکتهای که ایشان گفتند [..]کارهای مهمی است [..]باید این کارها را انجام داد». این جمله نه تکلیف که نقشهٔ راهی است برای عبور از گرداب اقتصادی؛ نقشهای که اجرای آن را میتوان در افزایش صادرات غیرنفتی طی شش ماههٔ نخست امسال – طبق آمار گمرک ایران – به وضوح مشاهده کرد. امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تبدیل این ضربان تولید به تپشهای قدرتمند اقتصادی هستیم؛ تپشهایی که طنین آن در بازارها، کارگاهها و مزارع کشور به گوش میرسد.
ضرورتهای تقویت همکاریها با قدرتها شرقی
مقام معظم رهبری در این دیدار با اشاره به سفر اخیر رئیسجمهور پزشکیان به چین، این اقدام را «سفر بسیار خوبی» خواندند که «بالقوّه زمینهای است ــ نمیگویم بالفعل است ــ برای حوادث بزرگ مورد نیاز کشورمان، چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ سیاسی». این بیان ژرف، نه تنها تأییدی بر تحول در رویکردهای دیپلماتیک ایران است، بلکه نشانگر عبور از گفتمان سنتیِ منفعل به سمت نقشآفرینی فعال در معماری نظم نوین جهانی است. بدین معنا که امروز جمهوری اسلامی ایران در بازی قدرت و نظم جهانی دارای نقش و تاثیرگذاری بالایی است.
در بستر تحولات ژئوپلیتیک کنونی، دیپلماسی شرقی ایران از حالت شعاری به عملیاتیترین وجه ممکن رسیده است. همانگونه که رهبر انقلاب تأکید کردند، «خوشبختانه یک زمینهٔ اینچنینی را ایشان با این سفر به وجود آوردند که دستاوردهایی داشته و بایستی پیگیری بشود». این پیگیری دقیقاً در سایهٔ امضای توافقنامهٔ همکاری جامع ۲۵ ساله با چین و الحاق به سازمان همکاریهای شانگهای (SCO) متبلور شده است. برخلاف ادعای منتقدان، این همکاریها نه بر مبنای وابستگی، که بر پایهٔ «منافع متقابل» و «توازن راهبردی» شکل گرفته است؛ همانگونه که در اجلاس اخیر بریکس (BRICS) شاهد تقویت جایگاه ایران به عنوان بازیگری غیرقابل انکار در اوراسیا بودیم. همچنین مقایسه تنها روند نشستن اعضا در سازمان بریکس که همگی از جایگاه برابر برخوردارند و با احترام و شانیت با ایشان برخورد میشود با نحوه ارتباط و تعامل آمریکا با متحدین سنتی و جدید خود همانند اروپاییان به وضوح نشان میدهد که همکاری با قدرتهای شرقی تا چه میزان میتواند برای کشور عزت آفرین و قدرت آفرین باشد.
نکتهٔ کلیدی در گزارشات رئیس جمهور محترم پیش از بیانات معظم له هم مربوط به بحث «اتصال ریلی شرق به شمالغرب» بود که توسط رئیسجمهور چین شی مورد تأکید ویژه قرار گرفته بود و میتواند برای کشور هم آوردههای محسوسی داشته باشد. این پروژه که بخشی از ابتکار «یک کمربند و یک راه چینی» است، ایران را به حلقهٔ اتصال کریدور شمال-جنوب (INSTC) و جادهٔ ابریشم جدید تبدیل میکند. آمارهای منتشرشده توسط وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد ظرفیت ترانزیت کالا از مرزهای شرقی طی ۱۸ ماه گذشته ۴۰ درصد افزایش یافته است؛ رقمی که تجسم عینی «تحوّل در روابط بازرگانی» مورد تأکید رهبری است.
در لایهای عمیقتر، دیپلماسی شرقی ایران تنها معطوف به اقتصاد نیست. همانطور که مقام معظم رهبری در بخش دیگری از بیاناتشان فرمودند: «وظیفهٔ مهمّ دولتها تقویت مؤلّفههای قدرت ملّی و عزّت ملّی است». همکاریهای امنیتی با روسیه در دریای خزر، مشارکت در مانورهای مشترک نظامی با چین، و هماهنگیهای اطلاعاتی با کشورهای عضو SCO، همگی گواهی بر این مدعاست. این رویکرد چندبُعدی دقیقاً منطبق بر الگوی «قدرت هوشمند» (Smart Power) است که در آن ابزارهای سختافزاری و نرمافزاری به موازات هم به کار گرفته میشوند.
با این حال، توفیقات کنونی نباید ما را از چالشهای پیشرو غافل کند. همانگونه که رهبری هشدار دادند: «منتظر تحوّلات بیرونی هم نباشیم... کار خودمان را انجام بدهیم». تجربهٔ همکاری با شرق نشان داده است که وابستگی تکجانبه به هر قطب میتواند آسیبپذیری ایجاد کند. بنابراین، تنوعبخشی به شرکای تجاری ــ از هند و پاکستان تا کشورهای عضو آسهآن ــ باید در دستور کار قرار گیرد. گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس نیز بر لزوم «تعادلبخشی به دیپلماسی شرقی و جنوبی» تأکید کرده است.
در پایان باید به این نکتهٔ ظریف در بیانات رهبری توجه کرد که «امروز خوشبختانه در کشور امکان اجماعسازی هست». این جمله کلیدی، نه تنها به هماهنگی قوای سهگانه اشاره دارد، بلکه ضرورت همگرایی نخبگان فکری و اجرایی را در مسیر تحقق دیپلماسی شرقی یادآور میشود. همانگونه که همکاری دانشگاه صنعتی شریف با شرکتهای چینی در پروژههای هوش مصنوعی نشان میدهد، پیوند «دانش بومی» با «فناوری پیشرفته» شرقی میتواند ایران را به قطب نوآوری در غرب آسیا تبدیل کند.
بیشک، کاروان شرقی ایران در مسیر توسعه، نیازمند نگاه بلندمدت و اجتناب از شتابزدگیهای مقطعی است. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «باید اولویّتها را پیدا کرد»؛ اولویتی که امروز بر تقویت «همکاریهای راهبردی» به جای «معاملهگرایی کوتاهمدت» استوار است. این مسیر هرچند پرچالش، اما با عزمی راسخ که در سفرهای میدانی مسئولان و پیگیریهای عملیاتی جوانان متخصص تجلی یافته، آیندهای درخشان را برای جایگاه ایران در نظم نوین جهانی ترسیم میکند.
مقاومت جمعی در برابر جنایات بی حد و حصر صهیونیستها
در بخشهای پایانی بیانات رهبری بار دیگر صدای رسای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بر گوش جهانیان و به ویژه ملتهای مسلمان جهان طنینانداز شد که چگونه یک رژیم جعلی و یک باند جنایتکار تا به چنین میزانی از کینه توزی و جنایت را در حق مردم مظلوم فلسطین روا میدارد و کسی هم جلودارش نیست. معظم له در این بار فرمودند: «واقعاً انسان حیرت میکند از این همه جنایت، این همه فاجعهآفرینی! و حیا هم نمیکنند؛ صریح به زبان میآورند، میگویند انجام میدهیم، میخواهیم بکنیم و میکنیم. این باید علاج بشود». این جملات آتشین که در واکنش به جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه بیان شد، نه تنها موضع بیکموکاست نظام را ترسیم میکند، بلکه نقشهراه دیپلماسی مقاومت را در برابر پروژهٔ «نه جنگ، نه صلح» دشمن باز ترسیم مینماید.
در ادامه هم مقام معظم رهبری با تأکید بر لزوم «قطع کامل روابط بازرگانی و سیاسی کشورها با رژیم صهیونیستی»، استراتژی کلان نظام اسلامی را در دو محور «مقاومت مسلحانه» و «جنگ نرم رسانهای» تعریف کردند. ایشان تصریح نمودند: «کشورهای معترض ــ که امروز کشورهای اسلامی و غیر اسلامی را شامل میشود ــ بخصوص کشورهای اسلامی باید روابط بازرگانیشان با رژیم صهیونیست را بهکلّی قطع کنند و حتی روابط سیاسی را هم قطع کنند، [او را]منزوی کنند». این فراخوان، در شرایطی صورت میگیرد که آمار شهدای غزه هر روز افزایش پیدا میکند و علیرغم گذشت دو سال و اندی از جنگ، اما همچنان ماشین جنگی و جنایت کاری رژیم پا پس نکشیده است. تازهترین جنایت صهیونیستها هم مربوط میشود به عملیاتهای ترور فرماندهان و رهبران سیاسی حماس در کشورهای دیگر (قطر، تونس، سوریه و ...) و همچنین تخریب کردن برجها و منازل مسکونی در نوار غزه که به اذعان خود صهیونیستها تنها در چند روز اخیر بیش از پنجاه ساختمان مسکونی را در نوار غزه به صورت کامل تخریب کردهاند.
اما در میدان نبرد و جنگ نرم، تأکیدات رهبری بر «روایتگری اقتدار» به مثابه سلاحی استراتژیک عمل میکند. ایشان خطاب به اصحاب رسانه فرمودند: «کسانی که روزنامه مینویسند، مقاله مینویسند، بیاناتی در صداوسیما دارند، بیاناتی در فضای مجازی دارند، سعی کنند به ضرر کشورشان حرف نزنند، راوی ضعف کشورشان نباشند، نقاط قوّت را برای مردم بیان کنند». این گزاره در شرایطی اهمیت دوچندان مییابد که شبکههای ماهوارهای وابسته به سرویسهای اطلاعاتی دشمن، شبانهروز در حال القای یأس از طریق بزرگنمایی مشکلات معیشتی و تضعیف روحیهٔ مقاومت هستند.
تجربهٔ عملیاتی این استراتژی را میتوان در عملیات اخیر «طوفان الاقصی» مشاهده کرد؛ جایی که همزمان با درگیریهای مرزی در شمال فلسطین، موجی از اقدامات رسانهایِ هماهنگشده توسط شبکههای مقاومت، افکار عمومی جهانی را به سمت محکومیت جنایات صهیونیستها سوق داد. این الگو دقیقاً منطبق بر فرمایش رهبری است که «امروز نظام خبیث صهیونیستی منزویترین دولت دنیا است» و این انزوا محصول همگرایی میدانهای سخت و نرم مقاومت است.
اما مقاومت تنها به دیپلماسی رسمی در محکومیت جنایتهای رژیم صهیونی محدود نمیشود. نقش آفرینی گروههای مردمی مانند «جنبش جهانی قدس» در اروپا که با سازماندهی راهپیماییهای میلیونی، چهرهٔ واقعی صهیونیسم را افشا میکنند، حلقهٔ تکمیلی این استراتژی است.
در پایان باید تأکید کرد که گفتمان مقاومت در بیانات اخیر مقام معظم رهبری، از سطح شعارهای کلی فراتر رفته و به برنامهای عملیاتی با مؤلفههای مشخص تبدیل شده است: از قطع روابط اقتصادی با رژیم صهیونیستی تا تقویت رسانههای جبههٔ مقاومت. این همان «مشت آهنین همراه با منطق اقناعی و جهاد تبیین» است که دشمن را همزمان در میدانهای سخت و نرم به چالش میکشد. همانگونه که خود ایشان فرمودند: «راه برای مقابلهٔ با این وضع بسته نیست» و این جملهٔ کلیدی، سند محکمی است بر تداوم راه شهیدان غزه تا روزی که قدس را از چنگال صهیونیستها آزاد سازیم.
جمع بندی پایانی
در این دیدار حکیم انقلاب اسلامی نکات بسیار مهم و حائز اهمیتی را هم به مسئولین هم به مردم و هم به همه مسلمانان دنیا یاد آور شدند. در یک بیان کلی میتوان بیانات معظم له را در چند بخش، تقدیر از تلاشهای دولت و قوای سه گانه، تشکر از مردم و توصیه به خدمتگذاری برای مردم، ارائه راه حل عبور از مشکلات و مسائل و نهایتاً برشماری استراتژیها و راهبردهای غلبه بر دشمنان و افزایش قدرت ملی دسته بندی کرد. در همه این بخشها هم نکته مهم آن است که استمرار و انگیزه برای ادامه دادن وجود داشته باشد فلذا ضرورت دارد تا تبیین کننده و روایت گر امیدها و موفقیتها باشیم و کمتر به دنبال نقد یا به دنبال سیاه نمایی و یا برجسته سازی نقاط ضعف باشیم. بهرحال طبیعتاً همه کشورها نقاط قوت و ضعفی دارند مهم آن است که نقاط قوت تقویت گردند و نقاط ضعف هم سعی شود که رفع و رجوع گردد.
در همین حال بحث اجماع سازی و کنار گذاشتن اختلافات جزئی و سلیقهای و تلاش و همت برای پیشبرد امورات از اهم موارد است. اولویت بخشی به امورات دارای فوریت و اهمیت و همچنین نادیده گرفتن مسائل نه چندان مهم هم از اصول اساسی برای پیشبرد برنامهها باید باشد. در این دیدار همچنین به نکته بسیار مهم اسراف نکردن در همه بخشها به ویژه در بحثهای مربوط به دولت و مسئولین هم اشاره شد که نکته بسیار مهمی است. بهرحال در شرایط جنگ ترکیبی و جنگ اقتصادی یکی از اساسیترین کارها همین تحقق اقتصاد مقاومتی است که اصلیترین پایه آن جلوگیری از اسراف و خرجهای زاید و غیر ضروری است. کوچک سازی دولت، ذخیره سازی و آینده نگری، احیای واحدهای تعطیل یا نیمه تعطیل، استفاده از توان و ظرفیت جوانان و نخبگان دانشگاهی برای افزایش بهره وریها و عبور از مشکلات و موانع و نهایتاً اتخاذ تصمیمات هوشمندانه میتواند تا مشکل گشا و حل کننده مسائل باشد.
در برابر دشمنان نیز اتخاذ راهبرد ترکیبی ضربه زنی در حوزه قدرت نرم و سخت میتواند مانع از ادامه جنایت کاریهای بی حد و حصر دشمن صهیونی گردد. قطع کردن بازوی لجستیکی و اقتصادی رژیم و در ادامه هر چه بیشتر منزوی ساختن رژیم با قطع ارتباطات سیاسی با رژیم توسط ملتهای مسلمان و غیر مسلمان مخالف رژیم میتواند رژیم را تا حد زیادی کنترل کرده و مانع از رفتارهای سادیسمی و غیر قابل کنترل او گردد. در کنار این افزایش توانمندیهای نظامی و تقویت بازوی قدرت سخت نیز باید در دستور کار قرار بگیرد تا در صورت نیاز بتواند ضربات کاری و له کنندهای بر پیکره رژیم وارد سازد.