❇️ تصمیم اخیر روسیه مبنی بر مخالفت با فعالسازی «مکانیسم ماشه» و بیاعتنایی به اجرای تحریمهای شورای امنیت – حتی در صورت فعال شدن – نشان میدهد که آرایش قدرت جهانی در حال تغییر است. پیشبینی میشود چین نیز همین مسیر را برود، امری که عملاً نفوذ ابزارهای حقوقی و اقتصادی غرب را کاهش و موقعیت تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه، بریتانیا) را در پرونده ایران تضعیف میکند. چنین همراهی، بخشی از سازوکارهای شورای امنیت را بیاثر و قدرت مانور ایران را افزایش خواهد داد.
❇️ این موضع روسیه تنها یک پیام حمایتی به تهران نیست، بلکه نشانه شکلگیری جبههای جدید در برابر فشارهای یکجانبه غرب است. تجربه طولانی مسکو و پکن در مقابله با تحریمها، زمینه اتحاد بیشتری را ایجاد کرده و در صورت مخالفت رسمی چین، آمریکا و اروپا با بنبست جدی در اعمال تحریمهای رسمی سازمان ملل روبهرو خواهند شد.
❇️ در نگاه غرب، مکانیسم ماشه آخرین اهرم فشار برای وادار کردن ایران به پایبندی کامل به برجام بود. اما بدون پشتوانه شورای امنیت، این ابزار بیشتر یک نمایش سیاسی خواهد بود تا یک اقدام مؤثر. در نتیجه، کشورهای مخالف قادر خواهند بود از خلأ ایجاد شده برای افزایش روابط اقتصادی و امنیتی با شرق بهرهبرداری کنند.
❇️ این وضعیت تصویری روشن از روند شتابگرفته «دوقطبی شدن جهان» ارائه میدهد: در یک سوی این شکاف ایالات متحده، اروپا و متحدان آسیای شرقی، و در سوی دیگر چین، روسیه، ایران و برخی کشورهای مستقل یا منتقد نظم تحت رهبری غرب قرار دارند. ماجرای مکانیسم ماشه به موضوع هستهای ایران محدود نمیشود و به بخشی از رقابت گستردهتر بر سر بازتعریف قواعد نظم جهانی تبدیل شده است.
❇️جان کلام
احتمال همسویی روسیه و چین در برابر تروئیکای اروپایی پیام روشنی دارد؛ قدرت ابزارهای سنتی فشار غرب در حال افول است و جهان به سمت توازنی نو میرود که با ائتلافهای انعطافپذیر و موازنهسازی متقابل شکل میگیرد. این تغییر آغازگر فصل تازهای از رقابت میان بلوکهای قدرت در عرصه جهانی است.