
پس از آنکه آمریکا با ورود مستقیم به جنگ با ایران، تأسیسات هستهای کشورمان را بمباران کرد، جمهوری اسلامی ایران همانطور که پیش از این نیز هشدار داده بود، مانور لازم را برای بستن تنگه هرمز به اجرا درآورد که به افزایش جهانی قیمت نفت منجر شد و پایگاه هوایی آمریکا در قطر را نیز موشکباران کرد. در این میان، با وساطت امیر قطر، آتشبسی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی به اجرا درآمد. این در حالی بود که پیش از این نخستوزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی هشدار داده بود که در دام ایران برای وارد شدن در یک جنگ فرسایشی گرفتار نخواهیم شد و مایل به آتشبس با ایران هستیم. درواقع، آتشبس در شرایطی میان دو طرف برقرار شده که فاقد توافق و در نتیجه، هرگونه مفاد خاصی بوده و صرفاً به معنای توقف تبادل آتش میان طرفین است. بر همین اساس، شکننده بودن این آتشبس از هماکنون قابلپیشبینی است. از اینرو، در متن حاضر تلاش میشود تا به ابعاد و زوایای این آتشبس و بهویژه، ملاحظات طرفین در پذیرش آن، به صورت مختصر پرداخته شود.
معناکاوی آتشبس موجود
درباره کم و کیف آتشبس برقرار شده میان ایران و رژیم صهیونیستی توجه به چند نکته ضروری است:
1. این آتشبس به معنای ترک مخاصمه نیست، بلکه به معنای پایان موقت تبادل آتش میان طرفین است و هر لحظه ممکن است آتش جنگ دوباره شعلهور شود،
2. آتشبس در حالی برقرار شد که طرف آغازکننده بدون آنکه به اهدافش دست یابد، آن را اعلام کرد و خواهان پذیرش آتشبس از سوی ایران شد،
3. آتشبس در حالی برقرار شد که ایران ضربه آخر را آنهم به صورت سنگین و دردناک به رژیم صهیونیستی وارد کرد،
4. با وجود آتشبس، ایران از دست بر ماشه بودن سخن میگوید و صهیونیستها هم از تداوم اقدامات خود بهویژه ترورهای متعدد در ایران،
5. آمریکا نیز با وجود حمایت اولیه از آتشبس، اما به اذعان ترامپ در نشست سران ناتو، ممکن است اسرائیل حملات خود را از سر بگیرد،
6. آتشبس در حالی برقرار شده که تاکنون صهیونیستها این حجم از خرابی و تخریب اعم از تخریب زیرساختها و بنادر تا تخریب ساختمانها را تجربه نکردهاند،
7. آتشبس در حالی برقرار شده که هیچ توافقی میان طرفین صورت نگرفته است و صرفاً تبادل آتش متوقف شده است،
8. در این آتشبس، یک طرف رژیمی است که سابقه نقض آتشبس دارد و فقط در ارتباط با لبنان و فلسطین بیش از هزار بار آتشبسها را نقض کرده است.
با توجه به آنچه گفته شد، آتشبس موجود بسیار شکننده است و دستگاههای نظامی و امنیتی باید بیش از پیش مراقب توطئه صهیونیستها در خلال آتشبس باشند. بهویژه اینکه در سوابق آنها موارد متعددی مبنی بر نقض آتشبس وجود دارد و نباید فراموش کنیم که این رژیم غاصب، یحیی سنوار و سیدحسن نصرالله را بعد از قبول آتشبس موقت به شهادت رساند و در لبنان هماکنون نیز بهرغم توافق آتشبس، اما شرارتهای این رژیم ادامه دارد.
دلایل درخواست آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی
مهمترین دلایل پذیرش آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی عبارتاند از:
1. عقیم ماندن راهبرد چندلایه رژیم صهیونیستی در مواجهه با ایران
همانطور که پیش از این نیز توضیح داده شده است، راهبرد رژیم صهیونیستی در برابر ایران، ترکیبی و چند لایه بود؛ بدین ترتیب که رژیم با حمله نظامی در تلاش بود تا هم قدرت پدافندی و هم قدرت آفندی ایران را از بین ببرد و در عین حال، با کمک عوامل نفوذی و شبکه همکار داخلی خود، فرماندهان نظامی، مسئولان و دانشمندان ایرانی را نیز ترور کند. با این حال، رکن مهمتر راهبرد رژیم صهیونیستی در این جنگ، امیدواری نسبت به صحنه کشاندن مردم ایران و قرار دادن آنها در برابر نظام اسلامی بود. درواقع، رژیم صهیونیستی تصور میکرد که فضای داخلی ایران در آستانه انفجار قرار دارد و او به حمله خود، جرقهای بر باروت خشم ملت ایران میزند و آن را شعلهور میسازد.
با گذشت 12 روز از آغاز جنگ نه تنها شبکه ترور دشمن با درصد بالایی(بالای 80 درصد) متوقف شد، بلکه شبکه پدافند کشور نیز تا حدودی در رهگیریها موفق ظاهر شد و ضمن شکار بسیاری از پهپادها مانند پهپادهای پیشرفته هرمس 900 و هرون، بخش عمدهای از ریزپرندهها و هواگردها را نیز شکار کرد و فراتر از اینها، در سرنگونی چندین جنگنده پیشرفته F35 موفق ظاهر شد. نکته دیگر در این زمینه آن است که با وجود موفقیت اولیه دشمن و حتی بلااستفاده گذاشتن برخی پایگاههای موشکی، اما از همان ساعات ابتدایی حملات ایران تا پایان موج بیست و سوم حملات ایران به سرزمینهای اشغالی، موج حملات پرقدرت موشکی ایران ادامه داشت؛ یعنی دشمن با وجود امیدی که به خاموشسازی قدرت آفندی ایران داشت، اما در تحقق آن بهطور کامل شکست خورد.
نکته مهمتر در این زمینه که راهبرد دشمن را با شکست جدی مواجه کرد، عدمهمراهی مردم ایران با دشمن بود. درواقع، مردم ایران نهتنها با توطئه دشمن همراهی نکردند، بلکه با موقعیتشناسی و تحلیل دقت خود، همبسته و منسجم شدند و حتی اپوزیسیون نظام نیز به حمایت از کشور و نظام در برابر دشمن منحوس صهیونیستی روی آوردند.
به بیان دیگر، رژیم صهیونیستی درصدد بود تا قدرت بازدارندگی ایران در حوزههای هستهای و موشکی را در هم بشکند و همزمان، شبکه آشوب خود را در داخل ایران فعال کند، اما وقتی از تحقق این اهداف ناکام ماند، آتشبس را بر تداوم تبادل آتش ترجیح داد. ضمن اینکه باید توجه داشت که وضع موجود پس از جنگ، عملاً تحقق اهداف رژیم را در آینده نزدیک با ابهام بیشتری مواجه کرد؛ بدین ترتیب که ایران اکنون اجازه نظارتها را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نمیدهد؛ یعنی فعالیتهای هستهای ایران بهصورت مخفی ادامه دارد و در حوزه موشکی هم محدودیتها در حوزه برد و قدرت تخریب موشکهای ایرانی برداشته خواهد شد.
2. حجم بالای تخریب در سرزمینهای اشغالی
صهیونیستها که تصور نمیکردند ایران اینگونه قادر به تحمیل خسارت به آنها باشد، وقتی حجم بالای خسارتهای ناشی از ضربات موشکی ایران را دیدند و از سویی، اراده ایران برای تداوم حملات را مشاهده کردند، تصمیم به آتشبس گرفتند. بر این اساس، آتشبس تاکتیکی از سوی صهیونیستها است برای در امان ماندن از خسارتهای دردناک و سختی که ایران به آنها تحمیل کرده است. بنا به گزارش کانال هفت رژیم صهیونیستی، حدود 30 هزار واحد مسکونی تخریب شده یا آسیب جدی دیدهاند و حدود سه هزار و پانصد خودروی شخصی در سرزمینهای اشغالی نیز تخریب شده یا خسارت شدید دیدهاند. در همین زمینه، حدود چهار هزار درخواست غرامت بابت وسایل خانگی نیز ثبت شده است.
همچنین، وبسایت «فایننشال اکسپرس» نیز در گزارشی اعلام کرده که فقط در هفته اول تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به ایران، این رژیم حدود پنج میلیارد دلار هزینه کرده است. براساس گزارش این وبسایت، هزینههای روزانه جنگ برای این رژیم، 725 میلیون دلار بوده است. روزنامه «وال استریت ژورنال» نیز گزارش داده هزینه روزانه سیستمهای ضدموشکی برای رژیم صهیونیستی، از 10 تا 200 میلیون دلار متغیر بوده است.
در گزارش دیگری، تحلیلگران اقتصادی آمریکایی گزارش دادهاند که رژیم صهیونیستی در طول جنگ 12 روزه با ایران، بیش از 11 میلیارد دلار هزینه کرده است؛ رقمی که تقریباً 20 برابر بیشتر از هزینه نظامی اوکراین در همین مدت زمانی است. بر این هزینهها باید خسارت سرنگونی چندین جنگنده گرانقیمت F35، انهدام پارک علم و فناوری گاو یام، مرکز تحقیقات وایزمن که تخمین زده میشود فقط همین مرکز حدود 500 میلیون دلار خسارت دیده است، انهدام بندر حیفا و نیروگاه برق و پالایشگاه آن، تخریب پایگاههای هوایی، حملات بیامان به بنادر ایلات و اشدود و... را هم افزود.
ممکن است گفته شود که حجم و دامنه خسارت رژیم صهیونیستی در این جنگ چندان هم بالا نیست و این رقمها به اندازهای نیست که باعث توقف این رژیم شود که در پاسخ باید گفت که اولاً این اولین بار است که صهیونیستها اینگونه خسارتهای سنگینی را متحمل میشوند و بنابراین، تحمیل آنها برایشان واقعاً دشوار است و ثانیاً برآورد آنها برای جنگ با ایران به هیچوجه هم از نظر زمانی و هم از نظر میزان خسارت به این میزان نبوده است. درواقع، صهیونیستها تصور میکردند که کمتر از یک هفته و با صرف هزینهای کمتر از این مقدار میتوانند بر چالش ایران غلبه کنند. بنابراین، طبیعی است که با طولانی شدن جنگ و تحمل خسارتهای فراوان بر آنها، محاسباتشان به هم ریخته شده است.
3. نگرانی از غیرقابلکنترل شدن دامنه جنگ
آتشبس زمانی مطرح شد و موردپذیرش قرار گرفت که جمهوری اسلامی ایران ضمن عزم جدی برای بستن تنگه هرمز، به پایگاه هوایی العدید در قطر نیز حمله کرد و اینگونه پیام قدرت را به همه طرفهای مربوط به جنگ صادر کرد. درواقع، جمهوری اسلامی ایران با حمله به پایگاه العدید ثابت کرد که آماده رویارویی با آمریکا نیز میباشد و در این میان، کشورهای عربی منطقه نیز باید منتظر تحمل خسارتهای احتمالی ناشی از گسترش شعلههای آتش در منطقه باشند. به همین دلیل، شرکا و حامیان منطقهای و بینالمللی رژیم صهیونیستی نیز سراسیمه به تکاپو افتادند تا آتشبسی میان طرفین برقرار شود. جالب آنکه رئیسجمهور فرانسه نیز با ملموس شدن خطرات در منطقه، تأکید داشت که در حملات اسرائیل به ایران مشارکتی نداشته است.
4. عدمتابآوری ساکنان سرزمینهای اشغالی
واقعیت آن است که جامعه صهیونیستی به هیچوجه تاب و تحمل حملات ایران را نداشت. لولیدن دائم صهیونیستها در پناهگاهها، آغاز و تشدید اختلافات داخلی در میان ساکنان سرزمینهای اشغالی به دلایلی چون کمبود سوخت، تبعیض در دسترسی به پناهگاهها و...، فرار ساکنان سرزمینهای اشغالی به نقاطی چون قبری با وجود ممنوعیت پروازی از این سرزمینها و در گام بعدی، اشتیاق بیحدومرز صهیونیستها برای فرار به محض لغو ممنوعیتهای پروازی و... همگی گویای ضعف صهیونیستها در تحمل نکردن شرایط جنگی است. درواقع، با تداوم جنگ، بدون شک مقامات رژیم صهیونیستی نمیتوانستند اوضاع اجتماعی در سرزمینهای اشغالی را مدیریت کنند.
5. نگرانی از شگفتیهای احتمالی از سوی ایران
طرف مقابل که در 12 روز گذشته متحمل خسارتهای زیادی از سوی ایران شده بود؛ آنهم با بهکارگیری موشکهایی که عمده آنها ساخت حدود 20 سال پیش بود، در این خوف به سر میبرد که ایران با رونمایی از سلاحهای جدید و هدایتشونده خود بهحدی از قدرت تهاجمی برسد که اساساً قابلکنترل نباشد.
6. ترمیم نقاط آسیبپذیری
صهیونیستها در روزهای جنگ بهویژه در حوزه پدافندی دچار آسیب جدی بودند، بهگونهای که در رهگیری موشکهای ایرانی واقعاً ناتوان بودند. ضمن اینکه برخی اخبار حکایت از کمبود تسلیحات در سرزمینهای اشغالی است. در این شرایط، طرح آتشبس از سوی صهیونیستها میتواند حربهای برای تجدید قوا از سوی آنها باشد.
دلایل پذیرش آتشبس از سوی جمهوری اسلامی ایران
مهمترین دلایل پذیرش آتشبس از سوی جمهوری اسلامی ایران عبارتاند از:
1. حفظ انسجام اجتماعی
یکی از مهمترین دلایل حصول همگرایی و انسجام کمنظیر اجتماعی در ایران بعد از حمله صهیونیستها آن بود که پیش از این، جمهوری اسلامی ایران بهدرستی در مسیری که افکار عمومی تصور میکرد راهحل مشکلات کشور در آن قرار دارد، تن داده بود؛ مسیری که مبتنی بر مذاکره بود، اما آنگاه که دشمن در میانه مذاکرات به ایران حمله کرد، افکار عمومی در داخل ایران متوجه سراب بودن مذاکره شد. هماکنون نیز با تداوم جنگ، بخشها یا لایههایی از جامعه تمایل دارند تا پرونده جنگ بزودی بسته شود. بنابراین، دشمن با علم کردن آتشبس درصدد بود تا انسجام اجتماعی حاصل شده در ایران را به تفرق و چنددستگی تبدیل کند. آنگاه تداوم جنگ برای نظام و نیروهای مسلح دشوار میشد. حال جمهوری اسلامی ایران با پذیرش حکیمانه آتشبس دشمن درصدد بود تا ضمن نقش بر آب کردن توطئه دشمن، انسجام حاصل شده در جامعه را حفظ کند. ضمن اینکه به احتمال زیاد، با علم به نقض آتشبس از سوی صهیونیستها، جمهوری اسلامی میخواست تا حربه آتشبس را از دست دشمن خارج کند.
2. تلاش برای حفظ برتری اخلاقی و ارزشی
جمهوری اسلامی ایران با پذیرش آتشبس، به رغم برتری آتش، درصدد است تا برتری اخلاقی و ارزشی خود را به جهانیان اثبات نماید و درواقع، این گزاره که ایران جنگطلب، خشونتطلب و مایل به تداوم بحران نیست را به جهانیان اثبات کند. از این نظر، پذیرش آتشبس میتواند خنثیکننده بخش مهمی از پروپاگاندای ایرانهراسانه رسانههای غربی و صهیونیستی باشد.
3. تلاش برای ترمیم نقاط آسیبپذیر
واقعیت آن است که هم به لحاظ اطلاعاتی و هم به لحاظ ارتباطی و پدافندی، ضعفهایی در کشور وجود دارد که با استفاده از فرصت آتشبس میتوان برای رفع بخش عمده آنها چارهاندیشی کرد. ناگفته نماند که حتی برخی پایگاههای موشکی و پدافندی در اثر حمله اولیه دشمن بلااستفاده ماندهاند که با استفاده از فرصت آتشبس این پایگاهها در مدار عملیات آفندی قرار خواهند گرفت. در عین حال، ایران از فرصت آتشبس برای انهدام کامل شبکه نفوذ دشمن و حتی مهندسی معکوس ریزپرندههای دشمن استفاده خواهد کرد.
آینده آتشبس
یک بحث اساسی درباره آتشبس این است که آیا این آتشبس پایدار میماند یا اینکه رژیم صهیونیستی همانند آتشبسهای مکرر با حماس و حزبالله آن را نقض خواهد کرد. درباره آینده آتشبس میتوان از چند سناریو بحث کرد:
الف) تداوم آتشبس:
تحقق این سناریو به چند دلیل امکانپذیر است که عبارتاند از:
1. برتری ایران در حوزه آفندی و ضربهپذیری صهیونیستها در برابر حملات موشکی ایران: بر این اساس، یکی از دلایل نقض آتشبس از سوی صهیونیستها در ارتباط با حزبالله و حماس، عدمبرتری آتش حزبالله و حماس بود که سبب میشد پاسخهای آنها به صهیونیستها بازدارنده نباشد، اما اکنون به نظر میرسد که ایران به قدر کافی پاسخهای بازدارنده به صهیونیستها داده است.
2. عدمتمایل طرفهای بینالمللی و منطقهای: بهویژه کشورهای عربی منطقه و آمریکا تمایل چندانی به تداوم جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی ندارند که این را میتوان از تمایل آنها به برقراری آتشبس و همچنین، ضربهپذیری آنها در برابر ایران متوجه شد.
3. احتمال حمایت قدرتهای شرقی از ایران: قدرتهای شرقی بهویژه چین و روسیه در طول جنگ 12 روزه حمایتهای سیاسی نسبتاً مناسبی از ایران داشتهاند. حال اگر در طول دوره آتشبس این کشورها حمایت تسلیحاتی هم از ایران داشته باشند، به احتمال زیاد، آتش تنش در منطقه فروکش خواهد کرد. هماکنون وزیر دفاع کشورمان به چین سفر کرده است و موفق بودن نتایج این سفر، بر آینده آتشبس بهنحوی که گفته شد، تأثیرگذار خواهد بود. بهویژه اگر چینیها در تجهیز ایران به سامانههای پدافندی و جنگندههای نسل پنجم کمک کنند، صهیونیستها دیگر قادر به جنگ با ایران نخواهند بود.
4. حفظ انسجام اجتماعی در ایران در برابر حملات صهیونیستها
5. برکناری نتانیاهو از قدرت
ب) نقض آتشبس
ایران بنا به دلایل اعتقادی و اخلاقی، ناقض آتشبس نخواهد بود، اما قطعاً در برابر نقض آتشبس از سوی صهیونیستها، قاطعانه پاسخ خواهد داد. در هر صورت، نقض آتشبس از سوی صهیونیستها در گروی چند عامل خواهد بود:
1. عدمحمایت قدرتهای شرقی از ایران که در بالا توضیح داده شد،
2. به بنبست رسیدن مذاکرات احتمالی که در آینده نزدیک میان ایران با آمریکا و اروپا شروع خواهد شد،
3. ورودی جدیتری آمریکا به حمایت از صهیونیستها،
4. انفعال ایران در ترسیم خطوطی مبنی بر عدمتحمیل هزینه جدی به طرف مقابل در طول مدت برقراری آتشبس،
5. صهیونیستها در صورتی آتشبس را نقض خواهند کرد که پیش از آن در قالب اقدامات ضدامنیتی، ضربهای جدی به ایران وارد کنند.
همانطور که در بالا گفته شد، آنچه احتمال نقض آتشبس از سوی صهیونیستها را تقویت میکند، سابقه تیره و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در نقض آتشبس و استفاده از فرصت آتشبس برای تحلیل ظرفیتهای راهبردی جبهه حریف میباشد.
ج) آتشبس نیمبند
منظور از نیمبند بودن آتشبس آن است که طرفین بدون آنکه وارد نبرد گسترده با همدیگر شوند، به صورت محدود به اقداماتی علیه همدیگر روی میآورند. به طور طبیعی، این جنگ ماهیت خاموش و امنیتی خواهد داشت و همانند گذشته در منطقه خاکستری ادامه خواهد داشت. آنچه تحقق این سناریو را تقویت میکند، عمق خصومتهای طرفین با یکدیگر از یک سو و عدمامکان غلبه کامل هر کدام از طرفین بر دیگری یا غلبه حالتی از موازنه میان آنها میباشد.
سخن پایانی
با توجه به آنچه گفته شد، تحقق هر کدام از سناریوها درباره آینده آتشبس، منوط به تحقق متغیرهای متعددی است. حال نکته مهم در این میان آن است که در مواجهه با این وضعیت، برای اینکه دچار غافلگیری نشویم و فرصت حمله برقآسا را از طرف مقابل سلب کنیم، باید آرایش نیروهای نظامی و امنیتی ایران ماهیت تهاجمی داشته باشد.