
در چشمانداز پرتنش سیاست بینالملل، مسئله برنامه هستهای ایران همچنان یکی از مهمترین نقاط درگیری بین جمهوری اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی اسرائیل و ایالات متحده آمریکا بهشمار میرود. در حالی که دولت دونالد ترامپ در سال اول دور دوم ریاست جمهوری خود مدعی است که به دنبال رسیدن به توافقی دیپلماتیک با ایران برای محدود کردن برنامه هستهای آن است، تعدادی گزارش حاکی از آمادگی اسرائیل برای حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران، حتی بدون هماهنگی با آمریکا، منتشر شده است. این تهدید، نه تنها مذاکرات فعلی را در معرض خطر قرار میدهد، بلکه تعادل قدرت در منطقه را نیز میتواند به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
از سوی دیگر گزارشهای اخیر درباره احتمال حمله رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای ایران بدون هماهنگی با دولت ترامپ، پرده از بازی خطرناکی برداشته که تلآویو در میانه مذاکرات تهران-واشنگتن آغاز کرده است. این سناریو نه یک تهدید توخالی، بلکه بازتابی از معادلات پیچیدهای است که در آن، نتانیاهو میکوشد با استفاده از فاکتور جنگ غزه و دیپلماسی فشار لابیهای صهیونیستی، ترامپ را به پذیرش خواستههایش وادارد.
در حالی که مذاکرات آمریکا و ایران ادامه دارد، گزارشهایی از احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران منتشر شده است. به گفته منابع آگاه وابسته به پایگاه خبری رویترز، اسرائیل طرحهایی برای حمله به این تأسیسات در ماه مه امسال تدوین کرده بود، اما ترامپ این طرح را رد کرد و به جای آن، بر مذاکرات دیپلماتیک تأکید کرد. بر اساس گزارشهای پایگاه نیوزویک، ترامپ همچنان گزینه دیپلماسی را در برابر ایران کم هزینهتر و در عین حال کاراترین گزینه میداند در حالی که نتانیاهو معتقد است جمهوری اسلامی ایران در وضعیت بغرنجی قرار دارد و فرصت مناسبی برای اقدام قهری و حمله نظامی به آن است.
با این حال طبق بررسیهایی که گزارش گر رویترز گزارش داده است، نتانیاهو، نخستوزیر رژیم غاصب اسرائیل، همچنان بر لزوم حمله نظامی تأکید دارد و اعلام کرده که اسرائیل حتی بدون هماهنگی با آمریکا ممکن است اقدام کند. موضوعی که خبر از بازی خطرناک رژیم صهیونی و همچنین گسل فکری میان سیاست مداران آمریکایی و باند جنایت کار مستقر در تل آویو میدهد.
از سوی دیگر، ترامپ هشدار داده که هرگونه اقدام نظامی از سوی اسرائیل میتواند مذاکرات با ایران را خراب کند. او همچنین تأکید کرده که آمریکا همچنان به دنبال توافق صلح هستهای است و حمله نظامی فقط در صورت شکست دیپلماسی مطرح خواهد بود. بنابراین این اختلاف نظر بین آمریکا و اسرائیل، نشاندهنده تنشهای رو به افزایش در محور تلآویو-واشنگتن یا عبری غربی است.
تحلیل احتمال حمله اسرائیل
احتمال حمله اسرائیل به ایران بستگی به گستردگی و نوع حمله دارد. به نظر میرسد که حملهای گسترده بدون مشارکت یا هماهنگی آمریکا، بسیار بعید است، زیرا اسرائیل برای موفقیت در چنین عملیاتی، به حمایت نظامی و لجستیکی آمریکا، مانند سوخترسانی هوایی و مهمات ویژه برای نفوذ به تأسیسات زیرزمینی ایران، نیاز دارد. از سوی دیگر، حملهای محدودتر، مانند هدف قرار دادن تأسیسات خاص، ممکنتر است و میتواند با یا بدون اطلاع آمریکا انجام شود. البته نباید فراموش کرد که رژیم صهیونیستی در خلال جنگ غزه عملاً به رغم حمایتهای بی حد و حصر آمریکا، دستاورد ملموس راهبردی و نظامی نداشته و عملاً نتوانست تا به اصلیترین هدف خود که همان آزاد سازی اسرا و نابودی حماس بود، دست پیدا کند. باید دید که رژیم شکست خورده در جنگ محدود غزه در مقابل یک گروه مقاومت آن هم با حمایت تام و تمام آمریکاییها، آیا توانایی اقدام جدی و یا تغییر دهنده محاسبات و معادلات در مقابل جمهوری اسلامی ایرانی که آمادگی خود را در طول این سالها بسیار بیشتر از قبل کرده و عملاً برای سناریوهای مختلف آمادگی و قدرت لازم را کسب و تثبیت کرده است، دارد یا نه؟
با این حال، حملهای بدون اطلاع آمریکا تنها در صورتی رخ میدهد که نتانیاهو از توافق احتمالی ایران و آمریکا کاملاً ناامید شود و در عین حال نسبت به افزایش روز افزون قدرت کنش گری منطقهای و بین المللی ایران احساس خطر کند و آن را تهدیدی برای امنیت اسرائیل بداند. مضافاً اینکه آمریکا هم با همه توان و قدرت دیپلماتیک توانایی کنترل و محدود سازی توانمندیهای هستهای ایران را نداشته باشد. البته، چنین اقدامی ریسکهای زیادی دارد، از جمله واکنش احتمالی شدید ترامپ و احتمال تیرگی روابط آمریکا و اسرائیل. همچنین، ایران نیز با استفاده از سامانههای پدافندی پیشرفته و شبکه متحدان منطقهای خود، مانند حزبالله لبنان و انصارالله یمن، آماده پاسخ به هرگونه تجاوز است و ممکن است تا شروع چنین جنگی منجر به تشدید تنشها و آغاز جنگهای بی پایان منطقهای با محوریت ایران و اسرائیل باشد.
جدول زیر، احتمال و شرایط مختلف حمله اسرائیل را به صورت خلاصه نشان میدهد:
نوع حمله |
احتمال |
شرایط لازم |
پیامدهای احتمالی |
حمله گسترده |
بسیار کم |
مشارکت آمریکا |
جنگ منطقهای، واکنش شدید ایران |
حمله محدود با هماهنگی آمریکا |
متوسط |
چراغ سبز آمریکا |
فشار بر مذاکرات، تنش محدود و پاسخ موشکی و پهبادی ایران |
حمله محدود بدون هماهنگی |
کم |
ناامیدی از توافق ایران-آمریکا |
واکنش ترامپ، تیرگی روابط آمریکا-اسرائیل و پاسخ ایران |
تأثیر بر مذاکرات ایران و آمریکا
حمله اسرائیل به ایران، حتی اگر محدود باشد، میتواند مذاکرات فعلی را کاملاً منهدم کند. این اقدام، نه تنها اعتماد میان ایران و آمریکا را از بین میبرد، بلکه ممکن است ایران را وادارد تا فعالیتهای هستهای خود را افزایش دهد یا اقدامات انتقامی دیگری انجام دهد، مانند حمایت بیشتر از متحدان منطقهای خود و یا تهدید پایگاهها و منافع رژیم و آمریکا در منطقه
. از سوی دیگر، اگر آمریکا حمایت پنهانی از چنین حملهای داشته باشد، اعتبار دیپلماسی آمریکا در منطقه و جهان به شدت آسیب خواهد دید.
در همین راستا به نظر میرسد که شکافی عمیق میان دو هم پیمان تاریخی و متحد سنتی به وجود آمده است. اخطار صریح کاخ سفید مبنی بر عدم اخلال در مذاکرات نشانگر عمق اختلافات است. منابع اطلاعاتی از قطع همکاری نظامی دو طرف در طرحهای حمله به ایران خبر میدهند. همچنین به نظر میرسد که ایالات متحده آمریکا در پیامی هشدار آمیز رژیم صهیونیستی را تهدید کرده است که در صورت هر گونه اقدام بدون اطلاع آمریکا ممکن است تا به دوران تنهایی و انزوای استراتژیک رژیم وارد بشویم.
از سوی دیگر ممکن است تا رژیم صهیونیستی در پشت پرده خواستار نوعی از معامله باشد: بدین صورت که از ایالات متحده خواسته باشد تا در ازای کاهش فشار ها بر ایران در موضوع پرونده هستهای، فشار های بین المللی درباره جنگ غزه نیز متوقف شود. طرح آتشبس ویتکاف، که با موافقت سریع اسرائیل مواجه شد، نمونهای از این بدهبستان است. این موضوع نشان میدهد که روابط آمریکا و اسرائیل، هرچند در برخی موارد متشنج است، اما هنوز در چارچوب منافع مشترک مدیریت میشود. این معامله ممکن است در راستای جلوگیری از سقوط کابینه جنگ نتانیاهو و ادامه دار شدن جنگ غزه از سوی نتانیاهو به ترامپ پیشنهاد شده باشد.
محاسبات حمله؛ محدود یا گسترده؟
رژیم صهیونیستی و نتانیاهو دائماً در حال محاسبه این موضوع هستند که حمله به ایران در هر حالتی ناگزیر است از اینکه یا محدود و کنترل شده باشد و یا گسترده و تمام عیار. جدا از اینکه توانایی و قدرت حمله تمام عیار و گسترده را رژیم صهیونی به تنهایی ندارد و نیاز دارد تا با پشتیبانی ایالات متحده و جبهه غربی این کار را انجام بدهد، نحوه و گستره پاسخ جمهوری اسلامی ایران نیز برای او همچنان غیر قابل پیش بینی و در هالهای از ابهام است. جمهوری اسلامی ایران ممکن است تا در صورت هر گونه اشتباه و خطای عملکردی از سوی رژیم غاصب صهیونی، همه اقدامات تقابلی اعم از گسترش صنعت هستهای تا موشک باران سرزمینهای اشغالی و تهدید همه منافع غرب و آمریکا و رژیم در منطقه را در دستور کار خود قرار بدهد. از سوی دیگر پیش بینی نحوه مواجهه محور شرقی (روسیه و چین) به چنین سناریویی باعث شده است تا رژیم محتاطتر شده و ایالات متحده عملاً خواستار جلوگیری از هر گونه تنش نظامی و اقدام قهری شود.
بازدارندگی ایران: سد استراتژیک
جمهوری اسلامی ایران به جهت آمادگی در برابر همه سناریوهای ممکن در طول این سالها تلاش کرده است تا با ساخت و به روز رسانی ادوات و تجهیزات لجستیکی و نظامی خود، همچنین تکنیکها و تاکتیکهای عملیاتی خود، بازدارندگی قابل قبولی در برابر هر گونه خطر احتمالی بیگانه ایجاد کند. در همین راستا ساخت و توسعه صنعت موشکی و پهبادی جمهوری اسلامی ایران و همچنین تشکیل شبکهای از نیروهای متحد و هم پیمان با جمهوری اسلامی ایران که مشترک المنافع هستند و در گستره منطقه حضور دارند باعث شده است که یک بازدارندگی نظامی و امنیتی قدرت مند ایجاد شود. استقرار سامانههای باور-۳۷۳ با برد ۴۰۰ کیلومتر در غرب کشور به جهت پدافندی و همچنین وجود چندین و چند مورد شهرهای موشکی در زیر زمین به جهت وارد آوردن ضربه متقابل و در نهایت انجام مانورهای نظامی منظم سالانه و ماهانه توسط نیروهای زمینی، دریایی و هوایی ایران باعث شده است که بازدارندگی ایران به سان یک سد استراتژیک در برابر هر گونه فتنه انگیزی و خباثت خارجی قلمداد گردد.
بازی با آتش؛ چرا حمله یکجانبه محتمل نیست؟
هزینه فایده اقدام نظامی یک جانبه اسرائیل علیه ایران منجر به تبعات سنگین و غیر قابل بازگشت برای اسرائیل و نتانیاهو میشود. تجربه تاریخی حمله به اوسیراک (۱۹۸۱) نشان میدهد آمریکا اقدامات یکجانبه را تحمل نمیکند و احتمالاً واکنش شدیدی از سوی ترامپ متوجه نتانیاهو شکل بگیرد. همچنین تنهایی و انزوا پیامد بعدی هر گونه اقدام بدون اطلاع آمریکا محسوب میشود. قطع هماهنگیهای امنیتی با پنتاگون، اسرائیل را در برابر تهدیدات مقاومت آسیبپذیر میکند. و نهایتاً پاسخ قاطع ایران ممکن است تا همه سناریوها و برنامههای رشته شده غرب و آمریکا را پنبه کند. مضافاً اینکه اعتبار بین المللی آمریکا به کلی از بین رفته و مشروعیت فعالیتهای هستهای ایران برای همگان ثابت شده و در نهایت باب هر گونه دیپلماسی و گفت وگو میان ایران و غرب به کلی بسته شود. سناریوهای تلافی جویانه ایران نیز ممکن است تا موجودیت رژیم نامشروع و غاصب صهیونی را برای همیشه تاریخ از بین برده و رویای یهودیت صهیونیستی را به کلی نابود کند.
نتیجهگیری: توهم زودگذر یا سناریوی محتوم؟
در نتیجه، تهدید حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، نقطه عطفی در روابط منطقهای و بینالمللی است. دولت ترامپ، که به دنبال حل دیپلماتیک مسئله هستهای است، ممکن است شاهد تلاشهای اسرائیل برای خراب کردن این فرآیند باشد. از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران، هرگونه اقدام نظامی از سوی اسرائیل، نه تنها نقض حاکمیت ملی ایران است، بلکه تهدیدی برای صلح و ثبات منطقه خواهد بود.
محور مقاومت، به عنوان یک جبهه متحد علیه هژمونی خارجی، هرگونه تجاوز علیه ایران را به عنوان تجاوز علیه خود خواهد دید. در چنین شرایطی، جامعه بینالمللی باید اصول حقوق بینالملل و احترام به حاکمیت ملی را رعایت کند و از هرگونه اقدام نظامی که منجر به ناامنی و درگیری شود، جلوگیری کند.
آینده غرب آسیا، در دست تصمیمات کنونی قرار دارد. آیا دیپلماسی پیروز خواهد شد یا آیا منطقه شاهد جنگی خواهد بود که هیچکس را برنده نمیکند؟ جواب این پرسش، بستگی به این دارد که آیا اعمال قدرت نظامی میتواند معادلات سیاسی را بر هم بزند یا اینکه دیپلماسی هنوز فرصتی برای جلوگیری از فاجعه است.
بنابراین هرگونه اقدام نظامی رژیم صهیونیستی نه تنها توهمی استراتژیک خواهد بود، بلکه:
1. حلقههای اتحاد سنتی غرب-اسرائیل را برای همیشه از بین میبرد.
2. ترامپ را به سمت بازتعریف روابط با تهران (بدون در نظر گرفتن منافع اسرائیل) سوق خواهد داد.
3. محور مقاومت را به عنوان بازیگر اصلی معادلات امنیتی غرب آسیا تثبیت میکند.
بنابراین توهم زودگذر تهاجم نظامی علیه ایران بیشتر به جهت ایجاد فشار روانی برای امتیاز گیری در میانه مذاکرات ایران و آمریکا است و عملاً احتمال رخ دادن آن بسیار پایین است. به هر تقدیر گزارشهای اخیر درباره حمله احتمالی، بخشی از جنگ روانی برای ایجاد اهرم فشار در مذاکرات است و جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی تمامی سناریوها را رصد کرده و ظرفیت پاسخهایی را دارد که توازن قوا را برای دههها تغییر دهد.