شهر سویدا در جنوب سوریه، شاهد درگیریهای خونین میان ارتش این کشور و شبه نظامیان مسلح دروزی بوده است که در اثر آن بیش از یک هزار نفر کشته شدند. درگیری اولیه میان بدویهای عرب در جنوب با دروزیهای شکل گرفت و سپس ارتش جولانی وارد ماجرا شد.
سویدا، شهری با اکثریت جمعیت دروزی میباشد. این اقلیت که بیش از ۳ درصد جمعیت سوریه را تشکیل میدهند یک فرقه مذهبی است که به عنوان شاخهای از اسلام شیعه در قرن دهم میلادی شکل گرفته است. این جامعه ۷۰۰ هزار نفری عمدتاً در استان جنوبی سویدا و برخی از حومههای دمشق، عمدتاً در جرمانا و اشرفیه ساکن هستند.
برخی ناظران نیز دلیل تاآرامی در جنوب را به خشونت ورزی نیروهای دولتی و نیز ناکامی دولت جدید سوریه در ارایه یک نسخه سیاسی فراگیر و در نتیجه نارضایتی عمومی در این منطقه نسبت میدهند.
در بحبوحه این درگیری ها، ارتش رژیم صهیونیستی بامداد چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ ساختمان وزارت دفاع سوریه و اطراف کاخ ریاست جمهوری در دمشق را هدف حملاتی قرار داد که در نوع خود بی سابقه محسوب میشود. این حملات تنها چند ساعت پس از تهدید تلآویو به اقدام نظامی در صورت عدم عقب نشینی نیروهای دولتی سوریه از سویدا صورت گرفت.
نهایتاً در سویدا اعلام آتش بس شد و وزارت دفاع این کشور گفت که پس از چند روز درگیری مرگبار با قبایل بدوی، با شخصیتهای برجسته و سرشناس شهر به توافق رسیده است. پیش از این نیز درگیریها در این شهر به توافق آتش بس منجر شده بود.
رژیم صهیونیستی دروزیها را به عنوان متحدان بالقوه خود در سوریه میداند و مدعی است برای محافظت از آنان مداخله کرده است. اما این رژیم اهداف پنهانی دیگری را دنبال میکند از جمله:
• مقابله با دولت جدید سوریه، به ویژه جناحهای اسلامی افراطی، و ممانعت از تثبیت کامل اقتدار این دولت و جلوگیری از بازسازی قابلیتهای نظامی در این کشور
• توسعه طلبی و اشغال نظامی سوریه در قالب طرح «کریدور داوود» در جهت ایجاد منطقهای پیوسته میان سرزمینهای اشغالی و مناطق تحت کنترل نیروهای کرد جدایی طلب به منظور جلوگیری از نفوذ ترکیه و ایران در سوریه.
• ایجاد یک منطقه خودمختار دروزی در استان سویدا که از دمشق مستقل باشد و بتواند به عنوان منطقه حائل عمل کرده و امنیت بلندیهای جولان را تضمین کند. همکاری دیرین دروزیها با اسرائیل در چارچوب این ساختار منطقهای جدید در جنوب سوریه قابل ارزیابی است.
در مجموع، بحران داخلی سوریه در مرحله پسااسد که هر از گاهی در مناطقی مانند ساحل و جنوب شعله ور شده، نشانگر عمق اختلافات سیاسی و گسستهای قومی در این کشور میباشد که حاکمیت جدید به ریاست احمد الشرع، به رغم شعارهایی، چون وحدت ملی و حرکت به سوی حکومت فراگیر، هنوز موفق به مهار آن نشده است.
وجود تفکرات تمامیتخواه با رسوبات ایدئولوژی اسلام افراطی که کم و بیش بر عقلانیت حاکمیت جدید غلبه دارد، مانع ارائه الگوی جامع سیاسی شده و در نتیجه موفق به جلب رضایت عمومی به ویژه در مناطق ملتهب با حضور گروههای مسلح نشده و طبیعی است که به جای مذاکره و تفاهم و توافق، شاهد درگیریهای خونین در سوریه باشیم.
دخالت خارجی خصوصاً رژیم صهیونیستی نیز از جمله عوامل تشدید بحران بوده و به طور خاص در شهر سویدا این رژیم به طور مستقیم وارد معرکه شده و به حمایت از اقلیت دروزی پرداخته است. فطعا این حمایت از سر دلسوزی نیست، بلکه تل آویو با بهره برداری از درگیریهای داخلی در صدد تحقق اهداف توسعه طلبانه خود در سوریه و تضعیف ساختار جدید و پروژههای خطرناکی همچون تجزیه و چه بسا اشغالگری تازه میباشد. از این منظر، افق تحولات در سوریه تیره و تار است و احتمال تداوم درگیریها و استمرار دخالتهای رژیم غاصب وجود دارد.