۱۴:۱۷
۱۴۰۴/۰۶/۰۳
متحد یا مخرب؛

دشمن ذره‌بین به‌دست است؛ ما متحدیم یا مشغول تخریب خود؟

دشمن ذره‌بین به‌دست است؛ ما متحدیم یا مشغول تخریب خود؟
در شرایطی که فضای کشور بار دیگر به تقاطع مطالبات، گلایه‌ها، نقدها و توقعات از دولت جدید رسیده، رهبر معظم انقلاب در مراسم عزاداری شهادت امام رضا(ع) در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۴، جملاتی بر زبان آوردند که باید نه در سطح رسانه، بلکه در عمق راهبرد مورد واکاوی قرار گیرد: «سپر پولادین اتحاد مردم و مسئولان و نیروهای مسلح نباید خدشه‌دار شود... باید از خدمتگزاران کشور، به‌ویژه رئیس‌جمهور پرکار و پرتلاش، حمایت شود.
نویسنده :
سعید سپاهی کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۳۱۷۴

در شرایطی که فضای کشور بار دیگر به تقاطع مطالبات، گلایه‌ها، نقد‌ها و توقعات از دولت جدید رسیده، رهبر معظم انقلاب در مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۴، جملاتی بر زبان آوردند که باید نه در سطح رسانه، بلکه در عمق راهبرد مورد واکاوی قرار گیرد:

«سپر پولادین اتحاد مردم و مسئولان و نیرو‌های مسلح نباید خدشه‌دار شود... باید از خدمتگزاران کشور، به‌ویژه رئیس‌جمهور پرکار و پرتلاش، حمایت شود.»

تا وقتی این سخن با عینک سیاسی یا احساسی خوانده شود، چیزی ورای دعوت به آرامش یا حفظ ظاهر وحدت از آن استنباط نخواهد شد. اما اگر فهم سخن رهبری را در زمینه تحولات ژئوپلیتیکی، الگوی جنگ ترکیبی، و زیست‌بوم روانی مردم ایران در سال‌های اخیر قرار دهیم، درمی‌یابیم با یک هشدار تمام‌عیار امنیتی مواجهیم، نه توصیه‌ای نر‌م‌خویانه.

ماجرا از اینجا شروع می‌شود که رهبر انقلاب از دشمنی سخن می‌گویند که دیگر نمی‌خواهد بجنگد، بلکه می‌خواهد ما را در موضع دعوای داخلی نگه دارد.

اما چرا این‌قدر تأکید بر حمایت از رئیس‌جمهور دارند؟ آن‌هم در شرایطی که بخشی از بدنه جامعه انتظاراتِ زودبازده از دولت دارند و بخشی دیگر نسبت به چهره‌های اجرایی نگاه تردیدآمیز دارند؟

پاسخ را باید در یک واقعیت عمیق‌تر جست‌و‌جو کرد: پروژه دشمن، امروز تخریب دولت نیست؛ تخریب انتخابات است.

دشمن دیگر دنبال نقد دولت نیست، او با ظرافتی خطرناک می‌خواهد فرایند انتخاب را بی‌اعتبار جلوه دهد. یعنی دولتی که با رأی مردم آمده، اگر در افکار عمومی کارآمد و مقبول جلوه داده نشود، مردم باورشان را به «تغییر از درون سیستم» از دست می‌دهند و این بزرگ‌ترین شکست یک جامعه است.

رهبر معظم انقلاب دقیقاً همین نقطه را نشانه گرفته‌اند. وقتی می‌گویند از رئیس‌جمهور حمایت شود، از شخص دفاع نمی‌کنند، بلکه دارند از "اعتماد عمومی به سازوکار مردمسالاری در ایران" دفاع می‌کنند. پُشتِ این حرف، دفاع از صندوق رأی، حفظ امید به اصلاح‌پذیری سیستم، و جلوگیری از دوقطبی “ما” و “آن‌ها” در بدنه جامعه نهفته است.

نکته مهم‌تر، رصد دقیق و واقعی صحنه خارجی است. دشمن به زبان ساده فهمیده که نظام جمهوری اسلامی را از بیرون نمی‌شود شکست داد. عمق استراتژی روانی او حالا در این خلاصه می‌شود:

«اگر نمی‌توانید چیزی را از بیرون بشکنید، از درون کاری کنید خودش به جان خودش بیفتد.»

در این الگو، همه چیز باید توسط خود مردم زیر سوال برود: نهادها، دولت، چهره‌ها، رسانه‌های رسمی، حتی پروژه‌های عمرانی. هیچ چیز را نباید جدی بگیرند، هیچ کسی نباید قابل اعتماد باشد. این یعنی فرسایش نرم سرمایه اجتماعی، بدون شلیک یک گلوله.

در اینجاست که معنای واژه‌هایی مانند «تخریب»، تفاوت جدی با «نقد» پیدا می‌کند. نقد، بخشی از فرآیند تثبیت و پویایی کشور است، اما تخریب هدفش حذف مشروعیت است. تخریب یعنی کنار زدن امید، کاستن از اعتماد، و ریشه‌کنی توانِ اصلاح؛ و تخریب، همیشه از خارج شروع نمی‌شود؛ غالباً از زبان ناآگاه خودی‌ها آغاز می‌شود.

رهبر انقلاب، سال‌هاست که مفهومی به نام هم‌افزایی ملی را در تراز استراتژیک تحلیل می‌کنند. اگر نیروها، جریان‌ها، مسئولان و حتی افکار عمومی نخواهند منسجم حرکت کنند، دشمن دیگر نیازی به تحریم و تهدید ندارد؛ کافی است بنشیند و حیرت کند از اینکه ما چگونه علیه خودمان صف می‌بندیم.

حال، با این مقدمات، حمایت از رئیس‌جمهور چگونه معنا پیدا می‌کند؟

حمایت، به‌مثابه تعطیلی نظر و خاموشی انتقاد نیست؛ بلکه ترویج یک فهم عقلانی در جامعه است:

اینکه "انرژی جامعه فعال" - اعم از رسانه، نخبگان، دانشگاه و حتی مردم عادی - صرف تخریب نهاد اجرایی منتخب نشود. به جای این‌که نقد‌ها تبدیل به ناامیدی شوند، تبدیل به مطالبه آگاهانه و پرفشار برای کارآمدی واقعی شوند. حمایت یعنی مراقبت از این‌که اختلاف‌نظر، به جنگ روانی داخلی تبدیل نشود.

در این نگاه، رئیس‌جمهور الزماً نباید معصوم باشد یا عملکرد عالی داشته باشد تا مستحق حمایت شود. او رییس قوه مجریه کشوری‌ست در حال نبرد پیچیده چند لایه؛ با بحران‌های مزمن اقتصادی، عملیات روانی خارجی، و کم‌حوصلگی داخلی. پس حتی اگر عملکردی ناقص دارد، باید فرصت ترمیم و امکان اصلاح به او داده شود، نه حکم سقوط.

فراموش نکنیم جامعه‌ای که بلد نیست توازن بین نقد و انسجام را حفظ کند، هرچقدر هم دارای نیروی متخصص، منابع مالی و قدرت نظامی باشد، در طبقه‌بندی امنیت ملی، جامعه‌ای آسیب‌پذیر تلقی می‌شود.

در پایان، بیاییم یک‌بار به جای تکرار داوری‌های روزمره، با زاویه دید «دشمن ذره‌بین‌به‌دست» به صحنه نگاه کنیم. دشمنی که منتظر است ببیند ما کی یک چهره مؤثر را حذف می‌کنیم، کی امید را از جامعه پاک می‌کنیم، و کی وحدت را متزلزل می‌سازیم.

بیانات رهبر انقلاب، دعوت به خوش‌خلقی یا مدارا با دولت نیست؛ دعوت به یک هوش سیاسی و انسجام ملی در سطح امنیت راهبردی کشور است. این درسی است که اگر امروز درک نکنیم، فردا نه تنها رئیس‌جمهور بلکه سازوکار‌های اصلی اداره کشور، طعمه بی‌اعتمادی خواهند شد – و این همان چیزی‌ست که دشمن تصریح نمی‌کند، اما بر آن سرمایه‌گذاری سنگینی کرده است.

گزارش خطا