۱۱:۲۸
۱۴۰۴/۰۷/۲۰
1404/07/20

رصد داخلی

هیئت تحریریه سایت طنین
نویسنده :
هیئت تحریریه سایت طنین
کد خبر:
۳۳۵۸

مهار اژدهــای بوروکراسی نفت

شرق نوشت: ایــن گزارش خطاب به رئیس جمهور اســت. چون اوســت که با قدرت بالای تصمیم گیــری می‌تواند موانع نفتی کشــور را برطــرف کند. ایران هم اکنون نیاز مبرم و شدید به حداقل ۲۰ دکل حفاری دریایی و ۵۰ دکل خشکی دارد (حداقل پیش بینی ها). موج تعطیلی کارخانه‌ها در راه است آقــای رئیس جمهور، ایــران، دومین دارنده ذخایــر گاز جهان، امروز پاییز ۱۴۰۴ را با هراس زمســتانی آغاز می‌کند: کسری روزانه حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در اوج مصرف و هشــدار روشن متخصصان کــه اگر پروژه هــای حیاتی مثل «فشــارافزایی پارس جنوبی» فورا از کاغذ به ســکو نرود، دو ســال دیگر همین ناترازی می‌تواند به ۵۰۰ میلیون مترمکعب در روز و حتی بیشتر برسد. شهامت عنصر گمشده نفتی‌ها از ابتدای دولت احمدی نژاد، با شــعار عوام پسندانه «مبارزه با مافیای نفتی»، فضای بی اعتمادی و تســویه اداری، جای تخصص و جســارت را گرفت. مسئله اصلی که به دست رئیس دولت می‌تواند گشــوده شــود و راه را به ســمت تولید و عرضه مناســب نفــت و گاز باز کنــد، مهار و کنتــرل و مبارزه با اژد‌های بوروکراسی ضد توسعه درون نفت است. این بوروکراســی نه تنها پروژه‌ها را فلج کــرده، بلکه حتی در برابرتحریم ها، مانع تکیه بر توان داخلی شده اســت.

راهبرد غرب در فعالسازی اسنپ بک

خراسان نوشت: به نظر می‌رسد که غرب، مکانیسم ماشه را در ادامه جنگ ۱۲ روزه دید. به دو معنا؛ تمدید در ازای امتیاز‌های بزرگ که می‌توانست بخشی از اهداف جنگ باشد و اجرای ماشه با چند هدف؛ ناآرامی در ایران و بستر فصل هفتمی درست کردن برای حمله اسرائیل. به این ترتیب غرب از مکانیسم ماشه رسیدن به اهداف جنگ را دنبال می‌کرد؛ دستیابی به مواد و حالا آشوب داخلی. دو هدفی که در جنگ ناکام ماند. واقعیت این است که ادراک غرب درباره ایران دو بخش دارد؛ ضعف ایران و حرکت ایران به سمت برنامه تسلیحاتی. ادراک اول پیش زمینه امتیاز ندادن در جلوگیری از برنامه هسته‌ای ایران بود. این گونه گمان می‌کنند که با ترکیبی از فشار سیاسی و اقتصادی، در آستانه جنگ نگاه داشتن ایران و ناآرامی اجتماعی در نهایت بدون امتیاز، برنامه هسته‌ای ایران را مهار می‌کنند. ماشه را هم ذیل همین ادراک جلو بردند.

اظهارات جدید محسن هاشمی

مشرق نوشت: "محسن هاشمی رفسنجانی، در روزنامه اعتماد نوشته است:"مقاومت اقتصادی مردم نیازمند همراهی حاکمیت است و در شرایط فعلی نشانه‌ای از ریاضت اقتصادی در حاکمیت دیده نمی‌شود، فعالیت نهاد‌ها و ستادها، شرکت‌های خصولتی وابسته به حاکمیت و بنیاد‌های مختلف حاکمیتی با فعالیت‌های اقتصادی غیر شفاف طوری است که مردم از شعار مقاومت اقتصادی همراه با کوچک شدن سفره خودشان در کنار سفره حاکمیت احساس تبعیض کنند. وقتی دولت و حاکمیت بیش از حد فربه شوند، بودجه‌های عمرانی و هزینه تعمیر و نگهداری جاده‌ها، پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌ها و سایر زیرساخت‌ها به نفع هزینه‌های جاری بعضا بیهوده و تکراری هزینه می‌شود و در زندگی روزمره مردم نیز اختلال به وجود می‌آید، پس ما به جای جراحی در زندگی اقتصادی مردم، نیازمند جراحی در ساختار حاکمیتی هستیم. "

واکنش رسانه‌های اصلاحات داخلی به آتش بس غزه و تأثیر آن بر کشور

روزنامه آرمان امروز: در دنیای پرتلاطم سیاست بین‌الملل، جایی که تنش‌ها اغلب به درگیری‌های ویرانگر منجر می‌شوند، نشانه‌هایی از عقلانیت و تمایل به صلح پدیدار شده است. اخیراً، اظهارات و اقدامات رهبران قدرتمند جهان، از جمله دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، نشان‌دهنده یک رویکرد جمعی برای حل مسائل خاورمیانه است. این تحولات، به ویژه در ارتباط با ایران و بحران غزه، نه تنها امیدواری را برمی‌انگیزد، بلکه حاکی از آن است که سران کشورها، علی‌رغم اختلافات ایدئولوژیک، به دنبال ثبات و صلح پایدار در این منطقه حساس هستند. همزمان، دیدار‌های فنی میان مسئولان روسی و ایرانی، و توافق‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای ازسرگیری بازدیدها، زمینه را برای مذاکرات گسترده‌تر هموار می‌کند، این رویدادها، که در روز‌های اخیر شدت گرفته، نویدبخش یک توافق احتمالی است که می‌تواند خاورمیانه را از چرخه خشونت خارج کند.

روزنامه اعتماد: این جنگ نشان داد؛ داوری جهان برای هر نیروی سیاسی و هر کشوری مهم است، نه فقط داوری دولت‌ها و شورای امنیت؛ بلکه داوری ملت‌ها و افکار عمومی جهان بسیار مهم‌تر شده است، زیرا اکنون و به دلیل شبکه‌های اجتماعی و سرعت انتقال فیلم، خبر و نظر، افکار عمومی جهان از طریق شبکه‌های اجتماعی و مستقل از رسانه‌های سنتی و رسمی به سرعت شکل می‌گیرد. اسراییل که همیشه سلطه بلامنازعی بر رسانه‌های جریان اصلی جهان داشت، اکنون آن را از دست داده است و بار‌ها نیز به این ضعف اذعان نموده‌اند. پرسش این است که این وضعیت چه تأثیری بر ایران دارد؟ آیا همچنان می‌توان راهبرد گذشته را ادامه داد؟ آیا آن راهبرد نتیجه‌بخش بود؟ آیا ابزار اجرای آن راهبرد باقی مانده و موجود است؟

جایزه نوبل؛ نمایشی مضحک با اهداف توطئه گرایانه!

به گزارش مشرق، عبدالرحیم انصاری، فعال رسانه در تلگرام نوشت: جایزه صلح نوبل نمایشی بیش نیست؛ همانطور که تحرکات ترامپ برای این جایزه نمایشی بیش نبود؛ رئیس جمهور آمریکا این جایزه را نمیگیرد، اما "ماریا ماچادو" که در خدمت سیاست‌های ترامپ است به آن دست می‌یابد؛ مهم نیست چه کسی نوبل میگیرد؛ مهم آن است چطور میشود از آن بهتر به نفع آمریکا بهره برد! جالب آنکه همین خانم "ماچادو" بلافاصله پس از دریافت جایزه نوبل صلح، با ترامپ تماس میگیرد، او را لایق آن میداند و به او نیز تقدیم میکند. از این واضح‌تر نمیشود رسوایی کمیته نوبل را به نمایش گذاشت و از تفکرات توطئه گر پشت صحنه پرده برداشت؛ این حرکت در واقع نقشه و تصمیم آمریکا در واقع برنامه‌ای برای تحت فشار گذاشتن دولت ونزوئلا در جهت منافع آمریکا است؛ این جایزه قبلا نیز به افرادی سطحی مانند شیرین عبادی و نرگس محمدی با هدف جوسازی علیه ایران تقدیم شده بود!

گزارش خطا