حمله اخیر رژیم صهیونیستی به اطراف بندر الحدیده در یمن، بیش از اینکه نمایانگر یک ابتکار عملیاتی از سر قدرت باشد، نشانهای بارز از اضطراب راهبردی عمیق این رژیم است. این اقدام نه از سر توانمندی، بلکه از روی استیصال و هراس از تحولی نوین در جغرافیای مقاومت صورت گرفت: ظهور و تثبیت دکترین پدافندی یمن تحت هدایت انصارالله. این دکترین، که ریشه در توانمندیهای بومی و خلاقیتهای نظامی یمن دارد، بهسرعت در حال بازتعریف معادلات امنیتی منطقه است و رژیم صهیونیستی را در برابر چالشی بیسابقه قرار داده است.
از برتری هوایی تا زمینگیر شدن در آسمان
رژیم صهیونیستی سالها با تکیه بر برتری هوایی خود، آسمان منطقه را بهعنوان حیاط خلوت استراتژیک خود میدید. جنگندههای پیشرفته، سامانههای راداری پیچیده و خلبانان زبده، ستونهای این برتری بودند. اما تحولات اخیر، بهویژه در جریان جنگ ۱۲ روزه، این افسانه را به چالش کشیده است. خسارات سنگین انسانی و تسلیحاتی، از جمله نابودی چند فروند جنگنده پیشرفته و از دست رفتن خلبانان کارآزموده، نشاندهنده اختلال جدی در عمق هوایی رژیم است. این شکست نهتنها یک عقبگرد تاکتیکی، بلکه نشانهای از فروپاشی یک راهبرد کلان است که سالها محور دکترین نظامی تلآویو بود.
اکنون رژیم صهیونیستی، که روزگاری با پرواز جنگندههایش در آسمان کشورهای منطقه قدرتنمایی میکرد، به استفاده از پهپادهای دوربرد با دقت پایین و ریسک بالا روی آورده است. این تغییر رویکرد، نه از سر انتخاب، بلکه از روی اجبار است. سامانههای پدافندی چابک و غیرمتمرکز یمن، که با تکیه بر فناوریهای بومی و جنگال هوشمند طراحی شدهاند، توانستهاند آسمان را برای رژیم صهیونیستی ناامن کنند. حمله به الحدیده، در واقع، تلاشی مذبوحانه برای جبران این ناکامی و بازگرداندن وجهه ازدسترفته بود؛ تلاشی که به نظر میرسد نتیجهای جز نمایانتر شدن ضعفهای تلآویو نداشته است.
دکترین پدافندی یمن: الگویی برای محور مقاومت
آنچه دکترین پدافندی یمن را متمایز میکند، ویژگیهای منحصربهفرد آن است: اتکا به توان بومی، استفاده از سامانههای پنهانکار، جنگال هوشمند و پدافند غیرمتمرکز. این الگو، که ابتدا در آسمان صنعا آزمایش شد، اکنون به یک مدل فراگیر در محور مقاومت تبدیل شده است. از ضاحیه جنوبی بیروت تا بصره، از دیرالزور تا غزه، گروههای مقاومت در حال پیادهسازی این دکترین هستند و بهتدریج شبکهای یکپارچه از پدافند هوایی را شکل میدهند که رژیم صهیونیستی را در تمام جبههها به چالش میکشد.
این دکترین نهتنها از نظر فنی، بلکه از منظر راهبردی نیز رژیم صهیونیستی را در تنگنا قرار داده است. سامانههای پدافندی یمن، با استفاده از فناوریهای کمهزینه اما مؤثر، توانستهاند هزینههای عملیاتی رژیم را بهشدت افزایش دهند. هر جنگندهای که در آسمان یمن یا دیگر مناطق مقاومت هدف قرار میگیرد، نهتنها یک شکست مادی، بلکه ضربهای به اعتبار نظامی تلآویو است. این موضوع، رژیم را مجبور کرده تا بهجای عملیاتهای تهاجمی گسترده، به حملات محدود و پرریسک پهپادی روی بیاورد؛ حملاتی که اغلب با ناکامی مواجه میشوند.
بازتعریف معماری امنیتی منطقه
دکترین پدافندی یمن، فراتر از حفاظت از آسمان صنعا، در حال بازتعریف معماری امنیتی کل محور مقاومت است. این دکترین، با ایجاد یک شبکه پدافندی غیرمتمرکز و مقاوم، توانسته است مفهوم "آسمان امن" را که سالها ستون دکترین نظامی رژیم صهیونیستی بود، به یک کابوس استراتژیک تبدیل کند. آسمانی که روزگاری محل قدرتنمایی جنگندههای صهیونیستی بود، امروز به جهنمی از عدم اطمینان بدل شده است؛ جایی که هر پرواز میتواند به قیمت نابودی یک دارایی ارزشمند یا تحقیر راهبردی تمام شود.
این تحول، تنها به یمن محدود نمیشود. گسترش این الگو به دیگر جبهههای مقاومت، از لبنان تا فلسطین اشغالی، به این معناست که رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند با اطمینان از برتری هوایی خود برای سرکوب مقاومت استفاده کند. این موضوع، نهتنها توازن قدرت در منطقه را تغییر داده، بلکه رژیم را در برابر یک انتخاب دشوار قرار داده است: یا پذیرش محدودیتهای جدید و کاهش دامنه عملیاتهای نظامی، یا ادامه حملات پرهزینه و کماثر که تنها به فرسایش بیشتر توان نظامیاش منجر خواهد شد.
چشمانداز آینده: زمینگیری کامل رژیم
با ادامه روند کنونی، انتظار میرود که دکترین پدافندی یمن و گسترش آن در محور مقاومت، رژیم صهیونیستی را در سالهای آتی کاملاً زمینگیر کند. این دکترین، با تکیه بر فناوریهای بومی و انعطافپذیری عملیاتی، نهتنها توان نظامی رژیم را تضعیف کرده، بلکه اعتمادبهنفس استراتژیک آن را نیز بهشدت متزلزل ساخته است. هر حمله ناکام، هر جنگنده سرنگونشده و هر عملیات پهپادی ناموفق، زنگ خطری است برای پایان برتری هوایی رژیم صهیونیستی.
در این میان، نقش انصارالله بهعنوان پیشگام این دکترین، بیش از پیش برجسته میشود. یمن، که روزگاری بهعنوان یک حاشیه در معادلات منطقهای دیده میشد، امروز به یکی از محورهای اصلی مقاومت تبدیل شده است. این تحول، نهتنها برای رژیم صهیونیستی، بلکه برای حامیان غربی آن نیز پیامی روشن دارد: دوران سلطه بلامنازع بر آسمان منطقه به پایان رسیده است.
نتیجهگیری
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به یمن، بیش از آنکه یک اقدام تهاجمی باشد، واکنشی از سر ترس و استیصال بود. دکترین پدافندی یمن، با تکیه بر توان بومی و هوشمندی عملیاتی، نهتنها آسمان یمن را به دژی نفوذناپذیر تبدیل کرده، بلکه کل معماری امنیتی محور مقاومت را بازتعریف کرده است. این تحول، رژیم صهیونیستی را در موقعیتی شکننده قرار داده و زنگ خطر پایان برتری هوایی آن را به صدا درآورده است. آینده منطقه، با گسترش این دکترین، بهسوی توازن جدیدی در قدرت پیش میرود؛ توازنی که در آن مقاومت، نهتنها در زمین، بلکه در آسمان نیز دست برتر را خواهد داشت.