✅سیاست خارجی زمانی معنا پیدا میکند که ابتکار عمل در دست باشد. دیپلمات موفق همچون شطرنجبازی است که مهرهها را بر اساس تاکتیک خود حرکت میدهد، نه اینکه منتظر حرکت حریف بماند. اگر مذاکرهگر تنها با نسخههای تکراری و شکستخورده وارد میدان شود، از پیش خلع سلاح است.
❇️تجربه تاریخ نشان میدهد ایران هرگاه با طرح نو ظاهر شد، توانست صحنه را تغییر دهد؛ از ابتکار در برگزاری اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و استفاده از آن برای تثبیت موقعیت بینالمللی، اجلاس بزرگ عدم تعهد در ایران و بهرهبرداری از قطعنامه ۵۹۸ برای بازسازی پس از جنگ، تا ابتکار سردار سلیمانی در دعوت از روسیه برای ورود هوایی به جنگ با داعش در سوریه. در همه این موارد، ایران «بازیساز» بود نه «بازیخور».
❇️اما وضعیت امروز متفاوت است. تمرکز بیش از حد بر طرحهای مسکو یا بازتکرار ایدههای شکستخورده گذشته، سیاست خارجی را از حالت ابتکاری خارج کرده و به سیاستی واکنشی بدل ساخته است. نتیجه آن، تضعیف ابتکار عمل، تشدید فشار روانی مکانیسم ماشه بر اقتصاد، و ارسال این پیام به طرف مقابل است که ایران کارت برندهای روی میز ندارد.
❇️مذاکره زمانی ارزشمند است که با طرح نو همراه باشد. در غیر این صورت، تاس سیاست خارجی ایران به جای جفتشش، بارها همان اعداد تکراری خواهد بود؛ و این یعنی باخت پیش از شروع بازی. الگوی میدان، در پساجنگ را مبتکرانه، خلاق، پیشگام و طراح دیدیم ولی در سیاست خارجی نبوغ لازم را نداشت.