❇️ خلع سلاح مقاومت یعنی ذبح مردم بیدفاع و ایجاد تقابل دوگانه بین گروههای مقاومت و دولت ها؛ فریبی امنیتی که در نهایت بستر جنگ داخلی را فراهم میسازد.
❇️ پس از جنگ ۱۲ روزه، آمریکا و صهیونیستها به صورت خزنده و با اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی در سطح منطقهای با سه محور راهبردی وارد شدهاند: «توافق ابراهیم» برای ارتباط و اتصال اعراب به اسرائیل، «خلع سلاح مقاومت» برای رویارویی گروههای مقاومت و دولتها و «جنگ کریدورها» برای برهمزدن موقعیت ژئوپلیتیکی ایران.
❇️ اجماع دشمنان بر این گزاره که در اختیار داشتن سلاح توسط حزبالله به منزله افزایش قدرت و تاب آوری در برابر هرگونه حمله نظامی روشن است: سلاح حزبالله یعنی قدرت بازدارندگی. از همین رو دولت لبنان به ریاست «نواف سلام» با طرح «تام باراک»؛ فرستاده آمریکا در امور سوریه و لبنان، عملاً به خلع سلاح حزبالله رأی داده است.
❇️ آمریکا با فشار سیاسی ـ اقتصادی بین المللی و بازیگران خارجی در قالب «سیاست فشار حداکثری سیاسی» لبنان را بین دو گزینه «خلع سلاح حزبالله» یا «جنگ داخلی» در برابر بازسازی قرار داده و همزمان «طرح مارشال» صهیونیستها نیز وعده مزیتهای اقتصادی را در ازای خلع سلاح مطرح میکند.
❇️ حزبالله هشدار داده در برابر اقدام عملی، ابزارهایی، چون خروج وزرای شیعه از کابینه و فشار پارلمانی را فعال میکند. هرچند اصطکاک ارتش و حزبالله میتواند به درگیریهای محدود خیابانی منجر شود، ولی جنگ داخلی در کوتاهمدت محتمل نیست. نقشآفرین اصلی و بازیگر منطقهای این موضوع نیز عربستان سعودی است که پرونده لبنان را از آمریکا و اسرائیل تحویل گرفته است.
❇️ نتیجه راهبردی:
خلع سلاح مقاومت نه تنها به معنای از دست دادن ابزار دفاعی و قدرت بازدارندگی است؛ بلکه معادل بیدفاع کردن ملتها و بخشی از «توطئه فراترکیبی صهیونیستی» برای شکستن اراده پولادین مقاومت است. پاسخ راهبردی حزبالله؛ تکیه بر وحدت داخلی و تعامل هوشمند با دولت برای عبور از بحران بدون تنش و جنگ داخلی خواهد بود.