❇️عملیات موفق رزمندگان مقاومت در محله الزیتون، با فرض جدی اسارت ۴ نظامی اسرائیلی، بحرانی چندلایه را برای تلآویو رقم زده است.
❇️در سطح امنیتی، این رخداد در قلب مناطق تحت کنترل و پایش ارتش اسرائیل اتفاق افتاد؛ جایی که انتظار میرفت توان اطلاعاتی، شناسایی پهپادی و واکنش سریع مانع چنین نفوذی شود. شکست در پیشگیری و سپس در جلوگیری از انتقال احتمالی اسرا، نه تنها اعتبار ارتش را زیر سؤال برده، بلکه نشان داد که گسلهای امنیتی اسرائیل در جنگ شهری و نبردهای چریکی عمیقتر از برآوردهای رسمی است. فعالسازی پروتکل هانیبال و ناکامی در تحقق اهداف آن، ضعف در فرماندهی و هماهنگی نیروهای امنیتی را آشکار کرده است.
❇️از بعد سیاسی، این رویداد ضربهای مستقیم به بنیامین نتانیاهو وارد میکند؛ نخستوزیری که مشروعیتش را به وعده بازگرداندن بازدارندگی و نابودی زیرساختهای مقاومت در غزه گره زده بود. اسارت یا حتی مفقودی طولانیمدت نیروهای ارتش، در فضایی که جامعه اسرائیل هنوز زخمی وقایع اکتبر گذشته است، بیاعتمادی عمومی را تشدید کرده و افکار عمومی را مستعد اعتراض و فشار بر کابینه میسازد. این بحران همچنین میتواند شکاف در میان ائتلاف حاکم را تعمیق بخشد؛ زیرا تصمیمات نتانیاهو در قبال مدیریت جنگ، مذاکره با میانجیگران و احتمال امتیازدهی برای بازگرداندن اسرا، محل اختلاف جدی میان جریانهای سیاسی و امنیتی است.
❇️در سطح راهبردی، این عملیات نه تنها جایگاه اسرائیل را در چانهزنیهای بینالمللی تضعیف میکند، بلکه پیامدهای آن در سطح دیپلماسی منطقهای و جهانی به سود محور مقاومت خواهد بود. موفقیت چنین اقدامی، دست گروههای مقاومت را در میز مذاکره با بازیگران مؤثر مانند قطر و مصر تقویت میکند، در حالی که اسرائیل را تحت فشار همزمان از سوی خانوادههای نظامیان، متحدان غربی و افکار عمومی داخلی قرار میدهد. برای نتانیاهو، پیام این شکست روشن است: هر گام برای ادامه جنگ، بدون ترمیم فوری شکافهای امنیتی و بدون پاسخ به مطالبه بازگرداندن نیروها، به سرعت سرمایه سیاسی و امنیتی او را فرسایش خواهد داد و حتی میتواند به فروپاشی دولتش بینجامد.