حزبالله لبنان همچنان با چالشی به نام طرح آمریکایی خلع سلاح مقاومت مواجه است، اما در مجموع وضعیت باثباتی دارد، زیرا این سازمان ریشه در اکثریت شیعی جامعه لبنان دارد و در عین حال از حمایت بسیاری از طوایف دیگر لبنانی برخوردار است. از این رو تضعیف یا حذف حزب الله کار آسانی نیست. در واقع، جامعه لبنان بهخوبی میداند که اگر سلاح حزبالله نبود، لبنان حتماً سرنوشتی بدتر از سوریه پیدا میکرد؛ چرا که لبنان در مقایسه با سوریه، از حیث جمعیت، جغرافیا، قدرت ارتش و مناسبات برونمرزی، بسیار ضعیفتر از سوریه میباشد.
شایان ذکر است بر اساس نظرسنجیهای انجام شده اکثر لبنانیها مخالف خلع سلاح حزب الله هستند. یکی از این نظرسنجیها که بین ۲۱ تا ۲۶ آگوست انجام گرفت، از هزار لبنانی در سراسر این کشور نظرخواهی کرد که بیش از ۵۸ درصد از آنها از همه اقشار و طوایف لبنانی گفتند با خلع سلاح حزب الله قبل از دریافت تضمینهای واقعی درباره عقبنشینی اسرائیل و توقف تجاوزات آن مخالفند. ۳۴ درصد هم از خلع سلاح حزب الله حمایت کردند و ۷ درصد هیچ نظری نداشتند.
از سوی دیگر، شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله در سخنرانی اخیر خود با اشاره به تجاوز رژیم صهیونیستی به قطر اظهار کرد این یک تجاوز استثنایی نیست، بلکه بخش جداییناپذیری از پروژه «اسرائیل بزرگ» است. شیخ نعیم قاسم تأکید کرد از آنجایی که پروژه «اسرائیل بزرگ» تصمیم خود را گرفته و آنچه آن را به تأخیر میاندازد، ادامه مقاومت است. چرا کشورهای عربی از آن حمایت نمیکنند؟ اگر مقاومت پایان یابد، چه کاری از دستتان برمیآید؟
از طرفی، رئیس فراکسیون حزبالله در پارلمان لبنان با تاکید بر تعهد به مقاومت ضد دشمن، گفت که مقاومت جایگزین ارتش نیست، اما خود ارتش هم میداند که قدرت و تسلیحات مجهز و کافی برای مقابله با دشمن ندارد و مقاومت یک ضرورت برای محافظت از کشور است.
محمد رعد، رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان تاکید کرد مقاومتمان را که از کشور محافظت میکند، در چارچوب معادله ارتش، ملت و مقاومت حفظ خواهیم کرد. مقاومت هرگز جایگزین ارتش نیست و این مردم لبنان هستند که ارتش و مقاومت را ایجاد میکنند و پرورش میدهند.
منطق حزبالله در شرایط کنونی روشن است، حزبالله میگوید اسرائیل به قطعنامه ۱۷۰۱، پایبند نبوده و در توافق آتشبس هم طرف نقضکننده بوده است. پس میان لبنان و اسرائیل متنهایی وجود دارد که اگر قرار است به چیزی عمل شود، همین متنها هستند. دولت لبنان میداند که در مواجهه با حزب الله و سلاح آن، صلاحیت محدودی دارد و نمیتواند چیزی را بپذیرد که مورد قبول حزبالله و شیعیان نباشد؛ بنابراین دولت لبنان در این صحنه با احتیاز حرکت میکند میرود تا شرایط داخلی لبنان به هم نریزد و بقاء دولت به خطر نیفتد.
از جنبه میدانی نیز اجرای این پروژه با موانع زیادی مواجه است. برای نمونه منابع لبنانی فاش کردند که ارتش این کشور تکمیل مرحله اول طرح خلع سلاح حزب الله در جنوب رودخانه لیتانی را به عقب نشینی اشغالگران صهیونیستی از ۵ نقطه اشغالی و توقف حملات این رژیم به خاک لبنان مشروط کرده است. این منابع اعلام کردند که ارتش لبنان با توجه به تداوم حملات اشغالگران صهیونیست، استقرار خود در جنوب رودخانه لیتانی را غیرممکن میداند و این امر، آغاز مرحله دوم عملیات خلع سلاح را غیرممکن میکند.
بر اساس منطق قوی مقاومت و شرایط خاص لبنان و منطقه، دولت و ارتش لبنان به خوبی میدانند که اجرای پروژه امریکایی خلع سلاح حزب الله کار آسانی نیست و اگر وارد این پروژه شوند لبنان هزینههای زیادی متحمل خواهد شد؛ لذا به نظر میرسد هر چند دولت در ظاهر خود را به اجرای این طرح پای بند نشان میدهد، اما در عمل جدیتی از خود بروز نمیدهد؛ لذا میتوان پیش بینی کرد که این طرح در عمل با شکست مواجه شده و حزب الله همچنان سلاح خود را حفظ خواهد کرد.