در تحولات عملیات نظامی جدید در غزه، اسرائیل به دنبال محو تمام نشانههای زندگی در شمال نوار غزه و تحمیل آوارگی اجباری جمعیت آن است. در این زمینه، گزارشها حاکی از آن است که تماسهای ایالات متحده با یک کشور عربی در حال افزایش است تا آن کشور را متقاعد کند که میزبان تقریباً یک میلیون فلسطینی باشد. ایالات متحده پیشنهاد میدهد کشتیهای بزرگی را برای انتقال آنها از غزه بدون عبور از مصر فراهم کند. اسرائیل این گام را بخش اساسی استراتژی خود در نبرد آشکار خود علیه کل محور مقاومت میداند.
این موضوع با افزایش سطح تنشهای امنیتی و نظامی بین اسرائیل و ایران مرتبط است. کارشناسان احتمال رویارویی نظامی مستقیم مجدد را در هر لحظه رد نمیکنند، به ویژه از آنجایی که ایالات متحده دیگر خود را ملزم به دستیابی به توافق با ایران نمیبیند. با وجود تلاشهای اروپا برای تعامل مجدد با تهران، مقامات ایرانی آگاه هستند که آنچه اسرائیل در دور اول نتوانست به آن دست یابد، ممکن است برای دور دوم با مشارکت ایالات متحده برنامهریزی شود که ممکن است از پایگاههای خود در خلیج فارس برای این منظور استفاده کند.
در سوریه، اطلاعات دریافتی حاکی از آن است که اسرائیلیها به دولت احمد الشرع، در تصمیمی که آن را قطعی میدانستند، اطلاع دادند که تمام مناطق واقع در ده کیلومتری جنوب دمشق، تا مرزهای بلندیهای جولان و اردن و تا سویدا، باید عاری از هرگونه حضور نیروهای رزمی سوریه باشد. با این حال، پلیس محلی مجاز است، مشروط بر اینکه تمام جزئیات مربوط به تعداد، نوع حرکت و ماهیت عملیات از قبل توافق شده باشد. طرف اسرائیلی همچنین تأیید کرد که به اتخاذ اصل «آزادی حرکت» برای مقابله با هرگونه تهدید ادامه خواهد داد و بر مدیریت شخصی کریدور بشردوستانه که از قنیطره به سمت سویدا امتداد دارد، تأکید کرد.
صحبتهای پنهانی وجود دارد مبنی بر اینکه عدم موفقیت دولت لبنان در اجرای یک برنامه عملی و قابل اجرا برای خلع سلاح مقاومت، دیگر توجه محلی یا بینالمللی را به خود جلب نمیکند. اسرائیل بارها به آمریکاییها گفته است که ناتوانی دولت لبنان نشان دهنده فراخوانی برای اقدام مستقل است. فرستادگان آمریکایی توصیه کردهاند که اگر دولت بیروت نتواند حزبالله را به خلع سلاح متقاعد کند، لبنانیها نباید از یک عملیات نظامی شدیدتر اسرائیل غافلگیر شوند، عملیاتی که این بار تمام ساختارهای غیرنظامی و نظامی حزبالله و همچنین نهادهایی را که ممکن است متعلق به دولت لبنان باشند و اسرائیل معتقد است حزبالله از آنها سود میبرد، را هدف قرار خواهد داد. تاکنون مشخص است که اسرائیل تصمیم گرفته است وارد مرحله جدیدی از جنگ علنی خود در سراسر منطقه شود. این تغییر، نگرانیهایی را در میان متحدان سنتی اسرائیل، مانند تشکیلات خودگردان فلسطین و اردن و همچنین تردیدهایی را در میان طرفهای مرتبط با ایالات متحده، مانند مصر و قطر، ایجاد کرده است. سوال بزرگتر در مورد جایگاه یک کشور مرکزی در منطقه مانند ترکیه، که در سوریه از سوی اسرائیل مورد حملات امنیتی قرار گرفته است، همچنان باقی است، به عنوان بخشی از یک پیام روشن به ترکها مبنی بر اینکه «سهم» آنها در سوریه نمیتواند فراتر از مرکز کشور باشد و نباید پایتخت، دمشق، گسترش یابد.
به نظر میرسد که ما به روزهای سختی نزدیک میشویم و هیچکس نمیتواند با قطعیت در مورد چگونگی اوضاع صحبت کند. با این حال، آنچه مسلم است این است که اسرائیل طبق برنامهای کاملاً توافقشده با طرف آمریکایی عمل میکند که مستلزم آن است که نیروهای هدف برای رویارویی کاملاً متفاوتی آماده باشند. در مورد لبنان، مقاومت نباید از نتیجه جلسه کابینه در مورد طرح ارتش خوشحال باشد، نه تنها به این دلیل که کسانی که مرتکب گناه ۵ و ۷ آگوست شدند، از اعتقادات خود دست نکشیدهاند، بلکه به این دلیل که کسانی که قدرت تصمیمگیری واقعی را در دست دارند، به هیچکس در این کشور اهمیتی نمیدهند و حتی به کاری که انجام میدهند علاقهای ندارند!