طنینسنتر؛ در روزهای اخیر و همزمان با اوج گیری قابل توجه اعتراضات و اعتصابات در بخشهای مختلف فلسطین اشغالی، شاهد تشدید تنشهای سیاسی و اجتماعی در رژیم صهیونیستی بوده ایم. اخیرا اجساد ۶ اسیر صهیونیست که در نتیجه بمبارانهای رژیم اشغالگر قدس علیه نوار غزه کشته شده اند، پیدا شده و انتشار این خبر، موجی از اعتراض را در فلسطین اشغالی نسبت به عملکرد دولت نتانیاهو در قالب جنگ غزه برانگیخته است.
این تحول به قدری مهم بوده که موجب برگزاری اعتراضات کم سابقه نیم میلیون نفری در اراضی اشغالی شده و طیفی از اعتصابات را در بخشهای مختلف اقتصاد صهیونیستها تحریک و تشویق کرده است. در این میان، یکی از نکات قابل توجه، انفجار قابل ملاحظه اختلاف میان مقامهای ارشد اسرائیلی است.
به عنوان مثال، یائیر لاپید رهبر جریان اپوزیسیون رژیم اشغالگر قدس در موضع گیری ضمن متهم کردن نتانیاهو و دولتش به ناکارآمدی در امر مدیریت جنگ غزه، به طو خاص به این مساله اشاره کرده که تنها دغدغه نتانیاهو به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی، نه منافع این رژیم بلکه راضی کردن متحدان افراطی اش نظیر ایتامار بن گویر و بزالل اسموتریچ است.
این دو فرد بارها تهدید کرده اند که اگر نتانیاهو بخواهد توافق آتش بس جنگ غزه را امضا کند، خیلی زود از دولت ائتلافی او خارج خواهند شد و زمینه را برای سقوط نتانیاهو و دولتش فراهم میکنند. در عین حال، نکته عجیب اینکه دستگاههای چهارگانه اطلاعاتی صهیونیستها نظیر موساد، شین بت، شاباک و سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل هم تفاوت دیدگاههای جدی با نتانیاهو دارند. موضوعی که یکی از نمودهای عینی خود را در استعفای اخیر فرمانده نیروی زمینی ارتش رژیم اشغالگر قدس به نمایش گذاشته است.
مسائل و معادلاتی که همه و همه سبب شده اند تا شکافهای سیاسی و اجتماعی در اراضی اشغالی به بحرانیترین نقطه خود برسند و البته که هیچ چشم انداز روشنی نیز جهت ترمیم و بهبود این وضعیت پیش چشم نباشد. در این رابطه، توجه به ۲ نکته ضروری است.
اولا، باید توجه داشته باشیم که روند تحولات میدانی جنگ غزه به نقطهای رسیده که نتانیاهو عملا با یک نگاه و تصور شخصی به این جنگ مینگرد. همانطور که پیشتر اشاره شد، تحلیلهای نتانیاهو با تحلیلهای کارشناسان دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل به هیچ عنوان همخوانی ندارد. به عنوان مثال، روسای دستگاههای اطلاعاتی چهارگانه رژیم اشغالگر قدس به صراحت تاکید دارند که خروج نیروهای ارتش اسرائیل از محور فیلادلفیا که مرز زمینی مصر با نوار غزه محسوب میشود، حامل آسیب و خسارتهای جدی به رژیم اشغالگر قدس نیست. این در حالی است که نتانیاهو قویا تاکید دارد که ارتش اسرائیل باید در این منطقه باقی بماند.
موضوعی که بسیاری را واداشته تا تاکید کنند که نتانیاهو دیگر برای اسرائیل نمیجنگد بلکه بیش از همه به دنبال نجات خودش و جلوگیری از رخ دادن سناریوهای ناگوار علیه خود است. مسالهای که سبب شده تا مقامهای ارشد سیاسی و به ویژه نظامی رژیم اشغالگر قدس به این باور برسند که بهتر است با نتانیاهو همراه نشده و سطح بحرانها علیه اسرائیل را بیش از این تشدید و تعمیق نکنند.
نکته دوم اینکه جامعه صهیونیستها به معنای واقعی کلمه به این باور رسیده است که امکان پیروزی رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه وجود ندارد. اکنون بیش از ۱۰ ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد، اما هیچکدام از اهداف ادعایی رژیم صهیونیستی در قالب این جنگ محقق نشده است. نه اسرای صهیونیست آزاد شده اند و نه حماس نابود شده است. جالب اینکه منابع غربی گزارش میدهند که حماس با موفقیت توانسته گردانهای خود را در بحبوحه جنگ غزه ترمیم کند و دور تازهای از مقاومت در برابر ارتش اسرائیل را سازماندهی کند.
بگذریم که شمار قابل توجهی از رسانهها و تحلیلگران غربی و صهیونیست نیز اعتراف کرده اند که شبکه تونلهای حماس هنوز در کنترل این جنبش است و حماس استفاده موثری را از آنها انجام میدهد. از این رو، آنگونه که اسحاق هرتزوگ گفته است، جنگ غزه به رویدادی تبدیل شده که صرفا هر روز موجب مرگ شمار بیشتری از نظامیان اشغالگر اسرائیلی میشود. معادلهای که در نهایت میتواند رژیم اشغالگر قدس را به فروپاشی نهایی نزدیک و نزدیکتر کند.