۲۰۲۴ ۰۳ December - سه‌شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳
۱۴ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۷

چاد و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی

۱۴ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۷
  1. مقدمه:

چاد کشوری آفریقایی و یکی از کشورهای اسلامی به شمار می رود که در وسط قاره آفریقا قرار گرفته است و حلقه وصل میان کشورهای اسلامی شمال آفریقا و آسیا و نیز کشورهای جنوب و غرب آفریقا به شمار می رود. این کشور یکی از مهمترین مناطق اسلامی در آفریقا به شمار می رود که موقعیت راهبردی آن میان کشورهای عربی و آفریقایی باعث شده است تمدن های اسلامی و آفریقایی متعددی در آن وجود داشته باشد. بسیاری از مبلغان این کشور را نقطه آغاز دعوتگری های خود به سوی دین اسلام قرار داده اند و دین اسلام در قرن سوم هجری وارد این کشور شده است و گفته می شود نخستین فرمانده مسلمانی وارد چاد شد، «عقبه بن نافع فهری» بود که در قرن سوم هجری وارد این کشور شد و مردم چاد هم بدون هر گونه درگیری و با دیدن محوریت عدالت و برابری افراد در دین اسلام به این دین گرویدند و در حال حاضر 60 درصد از جمعیت 16 میلیون و 400 هزار نفری این کشور را مسلمانان تشکیل می دهند و 35 درصد هم مسیحی و بقیه از پیروان مذاهب و فرقه های دیگر هستند و عربی و فرانسوی زبان های رسمی این کشور به شمار می روند.

چاد کشوری محصور در خشکی در وسط آفریقا است. از شمال با لیبی، از شرق با سودان، از جنوب با آفریقای مرکزی، از جنوب غربی با کامرون و نیجریه و از غرب، با کشور نیجر مرز مشترک دارد. چاد پنجمین کشور بزرگ در قاره آفریقا و مساحت آن بالغ بر یک میلیون و دویست هشتاد چهار هزار کیلومتر مربع است. نکته جالب در مورد کشورهای چاد و نیجر دقیق بودن مساحت آنها در عدد خاصی (چاد ۱٬۲۸۴٬۰۰۰ و نیجر ۱٬۲۶۷٬۰۰۰ کیلومترمربع) است که از دوران استعمار فرانسه بجای مانده است. این کشور از نظر رده مساحتی در جهان رتبه بیستم را به نام خود کرده‌ است که جزء سی کشور بزرگ دنیا و از بزرگ‌ترین کشورهای آفریقا است. بخش زیادی از مساحت این کشور بیابان و صحرا است و اکثر زمین‌های آن، غیرقابل کشت می‌باشد. کشور چاد به چندین منطقه تقسیم می شود: منطقه بیابانی در شمال، کمربند منطقه خشک در مرکز و منطقه ساوانا (گرم دشت) در جنوب که منطقه ای نسبتا حاصلخیر است. دریاچه چاد که نام کشور نیز از این دریاچه گرفته شده است، بزرگترین تالاب در چاد و دومین تالاب بزرگ در آفریقا به شمار می رود.

نظام حکومتی این کشور بر اساس نظام جمهوری است و شهر «انجامنا» پایتخت این کشور به شمار می رود و از دیگر شهرهای مهم آن می توان به «سارح»، «موندو» و «آبشه» اشاره کرد. نژادهای این کشور به این ترتیب‌اند: ۲۷/۷ درصد سارا، ۱۲/۳ درصد عرب، ۱۱/۵ درصد مایوکبی، ۹ درصد کانم بورنو و ۳۹/۵ درصد بقیه.

چاد با وجود دارا بودن موقعیت سوق الجیشی به خاطر قرار گرفتن در نقطه وصل آفریقای شمالی و مرکزی، به خاطر محصور بودن در خشکی و عدم دسترسی به دریاهای آزاد، وسعت زیاد و گسترش صحراها و نیز عدم ثبات سیاسی تاریخی ناشی از اختلافات بخش شمالی و جنوبی این کشور، یکی از کشورهای فقیر جهان به شمار می رود و توسعه اقتصادی و سیاسی آن به شکل آشکاری به تاخیر افتاده است؛ به طوری که میزان تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2018 تقریبا 11 میلیارد دلار ودرآمد سرانه شهروندان چاد تقریبا 850 دلار در سال بود که در این میان نزدیک به 40 درصد از تولید ناخالص داخلی مربوط به بخش کشاورزی، 15 درصد مربوط به صنعت و 48 درصد مربوط به بخش خدمات بود.

مهمترین محصولات کشاورزی چاد، برنج، پنبه، ذرت، نیشکر، بادام زمینی، کنجد، صمغ عربی، و برخی میوه ها مانند انبه و پرتقال است. در بخش دامداری نیز پرورش گاو، گوسفند و شتر به طور چشمگیری رواج دارد و این کشور تنها منبع تامین گوشت مرکز و غرب آفریقا به شمار می رود که علاوه بر این به سایر کشورها نیز صادرات دارد.

ولی از سال 2003 به بعد چاد از منابع زیر زمینی مانند نفت برخوردار شده است و بر اساس مطالعات و پژوهش های صورت گرفته چاد از منابع عظیم طلا، آهن، اورانیوم، روی و مرمر برخوردار است که تا کنون از آنها بهره برداری نکرده است.

با آغاز صادرات نفت چاد در سال 2003، بانک جهانی توافقنامه ای را امضا کرد که دولت این کشور را موظف می کند، 85 درصد از درآمد و سود نفت را صرف طرح هایی برای کاهش فقر و بهبود زیر ساخت ها، آموزش و بهداشت و 5 درصد را برای توسعه مناطق اطراف میدان های نفتی صرف کند و 10 درصد باقی مانده را به صندوق ویژه ای برای نسل های آینده اختصاص دهد.

  1. پیشینه روابط چاد و رژیم صهیونیستی:
  2. تیرگی روابط رژیم صهیونیستی و چاد در سال 1974

پیشینه روابط دیپلماتیک میان چاد و رژیم صهیونیستی به دهه 60 قرن گذشته برمی گردد و دو طرف در زمان دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی روابط خوب و نزدیکی با یکدیگر داشتند، اما پس از آن «انجمینا» در واکنش به اشغال بخش های بیشتری از اراضی فلسطین در جریان جنگ سال 1967 و نیز شکست کشورهای عربی در برابر ارتش صهیونیستی در جنگ سال 1973، تحت فشارهای طرف های داخلی و نیز برخی طرف ها در جهان عرب، تصمیم به قطع روابط با رژیم صهیونیستی گرفت؛ هر چند که برخی گزارش ها حاکی از این است که در زمان قطع روابط چاد  و رژیم صهیونیستی، انجمینا همچنان روابط خود  با مشاوران اسرائیلی را حفظ کرده بود.

 

  1. از سر گیری روابط دیپلماتیک میان چاد و رژیم صهیونیستی پس از 44 سال

بالاخره پس از نزدیک به 5 دهه قطعی روابط ظاهری وتماس های مخفیانه میان رژیم صهیونیستی و چاد، طرفین با سفر تاریخی «ادریس دیبی» رئیس جمهور صهیونیست گرای چاد به فلسطین اشغالی در تاریخ 25 نوامبر 2018 و پس از آن سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس به چاد در تاریخ 20 ژانویه 2019 روابط خود را از سر گرفتند.

«اوویر جندلمان» سخنگوی بنیامین نتانیاهو در واکنش به این سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به چاد اعلام کرد که «سفر نخست وزیر نتانیاهو به چاد یک سفر تاریخی است» و «طرفین از سر گیری روابط دیپلماتیک را کلید همکاری های آتی می دانند که برای هر دو طرف سودمند خواهد بود.»

بنیامین نتانیاهو خودش نیز در واکنش به این سفر اعلام کرده بود که «این صرفا بخشی از انقلابی است که ما در سطح روابط با جهان عرب و اسلام ایجاد کرده ایم و قبلا هم وعده داده بودم که چنین انقلابی صورت خواهد گرفت و البته اخبار بیشتری در این زمینه خواهید شنید و ما با بسیاری از کشورها رابطه برقرار خواهیم کرد.»

وی همچنین قبل از آغاز سفرش به چاد اعلام کرده بود که «این سفر اسباب خشم و ناراحتی ایران و فلسطینی ها خواهد شد که دوست ندارند چنین سفری صورت بگیرد، اما توفیقی در این زمینه کسب نخواهند کرد.»

 هر چند که دیبی و نتانیاهو حاضر به پاسخگویی در قبال سوالات مطرح شده درباره موضوعات مورد گفتگو نشدند، اما گزارش های منابع امنیتی حاکی از این است که در این گفتگوها، قراردادهای تسلیحاتی و تحویل سلاح از رژیم صهیونیستی به چاد، به بهانه مقابله با شورشیان این کشور مورد بحث قرار گرفته بود. در مقابل، انجمینا هم به ائتلاف نظامی مورد حمایت غرب برای حمله به گروهک های مسلح تندروی حاکم بر برخی مناطق در کشورهای آفریقایی پیوسته بود که از مهمترین آنها می توان به «بوکوحرام» و «داعش» اشاره کرد.

  1. اهداف از سرگیری روابط رژیم صهیونیستی و چاد

پایگاه صهیونیستی «دبکا» که از منابع نزدیک به سازمان جاسوسی موساد به شمار می رود، در تشریح اهداف پشت پرده سفر «ادریس دیبی» رئیس جمهور چاد به فلسطین اشغالی در تاریخ 25 نوامبر 2018 و پس از گذشت 44 سال از قطعی روابط طرفین اعلام کرده بود که «نفت لیبی یکی از اهداف پشت پرده از سرگیری روابط میان دو طرف است و در کنار آن، تل آویو قصد مشارکت در جنگ علیه سازمان القاعده و نیز داعش در سراسر قاره آفریقا را دارد و به نوعی می خواهد با تلاش های آمریکا و فرانسه در این منطقه همراهی کند.»

این پایگاه صهیونیستی نزدیک به دولت عبری مدعی شد که این رژیم آماده کمک به جنگ با تروریسم در آفریقا در عرصه های مختلف نظامی، لوجستیک و اطلاعاتی در هر سه جبهه ای است که ارتش چاد در آنها مبارزه می کند. دبکا خاطر نشان کرد که ارتش 250 هزار نفری چاد در سه جبهه واقع در مجاورت جنوب لیبی و به ویژه در منطقه سرشار از منابع نفتی در حال جنگ است.

از سوی دیگر، تحلیلگران صهیونیست بر این باورند که دلیل اصلی نزدیک شدن رژیم صهیونیستی به قاره آفریقا، تغییر موضع کشورهای عضو اتحادیه اروپاست که به شدت از تشکیل کشور فلسطین حمایت و با سیاست های رژیم صهیونیستی در قبال فلسطینیان مخالفت می کنند. همین مساله باعث شده است که تل آویو پس از تحریم کالاهای تولیدی شهرک های صهیونیست نشین و ناتوانی در مقابله با پویش های تحریم این رژیم، اسب خود را به مقصد کشورهای آفریقایی زین کند و درصدد گسترش و عادی سازی روابط با این کشورها برآید و از این طریق بتواند در ائتلاف حمایتی آنها از مساله فلسطین؛ به ویژه در مجامع بین المللی خلل ایجاد کرده و تغییر موضع کشورهای اروپایی در قبال مساله فلسطین را از این طریق جبران کند.

  1. اهداف رژیم صهیونیستی از اهتمام به از سر گیری روابط با چاد را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
  • نفوذ در کشورهای آفریقایی.
  • عادی سازی روابط با کشورهای آفریقایی در شرایطی که پروسه عادی سازی روابط با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به خاطر فشار افکار عمومی جهان عرب دچار وقفه شده است.
  • استفاده از چاد به عنوان دروازه ای برای بهبود روابط با دیگر کشورهای آفریقایی.
  • جلب نظر موافق وهمسو کردن آرای کشورهای آفریقایی با رژیم صهیونیستی در مجامع بین المللی و به ویژه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد.
  • کاستن از آرای مثبت کشورهای آفریقایی به نفع مساله فلسطین در مجامع بین المللی.
  • بهره برداری داخلی نتانیاهو از سفر به چاد در راستای اهداف انتخاباتی.
  • کاهش فشار افکار عمومی و گروه های سیاسی علیه نتانیاهو در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام.
  • استفاده از گسترش روابط با چاد برای نزدیک شدن به دو کشور نیجر و مالی.
  • کاهش زمان و فاصله سفرهای هوایی به آمریکا با استفاده از حریم هوایی سودان و چاد.
  • تلاش برای عضویت در اتحادیه آفریقا به عنوان عضو ناظر با استفاده از عادی سازی روابط با کشورهای آفریقایی از جمله چاد.
  • استفاده از درگیری ها و بحران های کشورهای اروپایی برای فروش سلاح به این کشورها.
  1. در نقطه مقابل، مهمترین اهداف چاد از گسترش روابط با رژیم صهیونیستی را هم می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
  • بهانه قرار دادن عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و استفاده از نفوذ سیاسی این رژیم برای نزدیک تر شدن به آمریکا.
  • به دست آوردن تسلیحات مورد نیاز برای مقابله با گروه های شورشی.
  • استفاده از تجارب امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی برای حفظ امنیت و ثبات اوضاع داخلی.
  • جلب حمایت رژیم صهیونیستی و آمریکا به منظور فرار از محکومیت های حقوقی.
  • استفاده از تجارب رژیم صهیونیستی در زمینه مقابله با کم آبی.
  • استفاده از روابط نزدیک رژیم صهیونیستی و سودان برای حل مشکلات مرزی چاد و سودان.
  1. نقش «ادریس دیبی» رئیس جمهور چاد در از سرگیری روابط با رژیم صهیونیستی

«ادریس دیبی»  رئیس جمهور چاد نقش پررنگی در این عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی داشته است و شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی درباره سفر بنیامین نتانیاهو به چاد اعلام کرد که مقدمات این سفر از ماه مه سال 2016 فراهم شد که دیبی ضمن دیدار با نماینده دائم رژیم صهیونیستی در سازمان یونسکو، نسبت به از سر گیری روابط دیپلماتیک با تل آویو ابراز تمایل کرد و در همین راستا، در ماه ژوئیه سال 2016 نیز با «دوری گولد» مدیر سابق وزارت خارجه رژیم صهیونیستی دیدار و بر تمایلش به احیای روابط دیپلماتیک با این رژیم تاکید کرد.

البته در این میان، عربستان و امارات نیز فشارهای زیادی بر روی ادریس دیبی اعمال کردند تا وی را به پذیرش عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی متقاعد کنند. یکی از نشانه های موفقیت این فشارها، موافقت چاد با سفر هیات صهیونیستی به ریاست «مئیر بن شابات» مشاور امنیت ملی نتانیاهو به خاک این کشور بود. این هیات در جریان سفر خود به چاد، نشستی را با «محمد دیبی» فرزند رئیس جمهور چاد که ریاست یکی از سرویس های امنیتی این کشور را بر عهده دارد، برگزار کرد.

 در همین راستا، هیاتی از چاد به ریاست «عبد الکریم دیبی» فرزند دیگر رئیس جمهور این کشور نیز در تاریخ 08/09/2020 طی سفری محرمانه راهی فلسطین اشغالی شده و با نتانیاهو دیدار کرده بود.

البته قبل از این سفرها نیز هیات بلندپایه ای از رژیم صهیونیستی به ریاست مدیر اداره تجارت خارجی وزارت صنایع و اقتصاد این رژیم نیز به دعوت «ادریس دیبی» رئیس جمهور چاد در تاریخ 29 جولای 2019 به چاد سفر کرده بود. دیبی در آن زمان از دولت صهیونیستی خواسته بود که نمایندگانی را به منظور بررسی راهکارهای همکاری اقتصادی میان طرفین و تبادل اطلاعات در عرصه های مختلف؛ از جمله کشاورزی، مدیریت آبها و آموزش به چاد اعزام کند.

 

  • واکنش ها داخلی به عادی سازی روابط میان چاد و رژیم صهیونیستی:
  1. مخالفت مردمی با عادی سازی روابط چاد و رژیم صهیونیستی

مخالفان و موافقان ادریس دیبی رئیس جمهور چاد تقریبا بر روی این مساله اتفاق نظر دارند که اقدام امارات در اعلام عادی سازی کامل روابط با رژیم صهیونیستی باعث تشویق نظام حاکم بر این کشور به برقراری تماس با تل آویو شد.

مخالفان معتقدند که سفر اخیر «عبد الکریم دیبی» پسر رئیس جمهور به فلسطین اشغالی، اقدامی بر خلاف خواست ملت چاد بود و باعث رسوایی نظام دیبی شد، اما موافقان نظام در توجیه این اقدام می گویند که همان طوری که قطع روابط کشورهای آفریقایی با رژیم اشغالگر قدس در سال 1972 با فشار طرف های عربی صورت گرفت، اعلام عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی هم باعث شکسته شدن قبح این مساله برای «انجامینا» شد و در واقع، کشورهای آفریقایی به این نتیجه رسیدند که نباید «مسیحی تر از پاپ باشند».

  1. دیدگاه احزاب مخالف ونهادهای مدنی در چاد نسب به عادی سازی روابط

سفر ادریس دیبی به قدس اشغالی و دیدار وی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با واکنش های زیادی در داخل این کشور مواجه شد و احزاب مخالف و نهادهای مدنی به اشکال مختلف تلاش کردند مخالفت خود با این اقدام را ابراز کنند، اما وزارت کشور چاد با تظاهرات اعتراضی علیه این سفر مخالفت کرد.

«محمد ابالی صلاح» وزیر کشور چاد با صدور مصوبه ای اعلام کرده بود که تظاهراتی که «ائتلاف جمعیت های مدنی حامی قدس» خواستار برگزاری آن شده بود، «غیر قانونی» است و ادارات پلیس باید جلوی برگزاری این تظاهرات را بگیرند.

مراجع رسمی چاد قبل از آن هم با راهپیمایی ائتلاف مخالفان ـ متشکل از 22 جمعیت مدنی ـ در مخالفت با تصمیم دولت آمریکا برای انتقال سفارت خود از تل آویو به قدس اشغالی و به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، مخالفت کرده بودند.

«بدر داود» رئیس ائتلاف جمعیت های مدنی حامی قدس می گوید که این ائتلاف با ارائه درخواستی از مراجع دولتی خواسته بود که اجازه برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز در محکومیت سفر دیبی به فلسطین اشغالی را صادر کنند، اما این درخواست با مخالفت مراجع مذکور مواجه شد. وی معتقد است که «همه مردم چاد مخالف این سفر هستند و از همین رو، ما خواستیم به جهانیان اعلام کنیم که ما ملت آزاده و تسلیم ناپذیری هستیم و اجازه تعرض به اصول و ارزش ها را نخواهیم داد و جامعه انسانی مخالف مجموعه تروریسم بین الملل است.»

رهبران احزاب مخالف دولت چاد هم به شدت از سفر رئیس جمهور این کشور به فلسطین اشغالی انتقاد می کردند. «محمد احمد الحبو» وزیر دارایی سابق و رئیس حزب «برای آزادی ها و توسعه» سفر دیبی به فلسطین اشغالی را به دور از هر گونه منطق توصیف و خاطر نشان کرده بود که «ملت چاد چیزی درباره این سفر نمی دانستند.»

وی با اشاره به قطع روابط چاد و رژیم صهیونیستی در سال 1972 تاکید کرده بود که این قطعی روابط به تصمیم سازمان های «وحدت آفریقا» و «همکاری اسلامی» صورت گرفته بود و اگر قرار باشد به حالت قبلی برگردد باید با تصمیم این دو سازمان صورت گیرد.

  1. تاثیرات عادی سازی روابط چاد و رژیم صهیونیستی بر روی کشورهای دیگر:
  2. روابط چاد و اسرائیل و تاثیر آن بر روی کشورهای همسایه

چاد با 6 کشور مرز مشترک دارد و اکثر دلایل نشان می دهد که نامزد بعدی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در این منطقه، کشور نیجر خواهد بود و از آنجایی که این کشور روابط رو به رشدی با طرف صهیونیستی دارد و از سوی دیگر، لیبی در وضعیت بحرانی به سر می برد و آفریقای مرکزی هم روابط خود با رژیم اشغالگر قدس را به حالت عادی درآورده است و کامرون و نیجریه هم تا حدودی روابط شان را عادی کرده اند، می توان گفت که سودان تكميل اين پازل خواهد بود که هم اکنون در حال شکلگیری است.

این دو کشور نیروی مشترکی تشکیل داده اند که می تواند توسعه یابد و از آن برای حل بحران در لیبی وتامین امنیت این مناطق با بهره گیری از ساز و کارهای سیاسی مشترک اتخاذ شده از طریق اتحادیه آفریقا استفاده شود. البته این روابط عمیق و ریشه دار میان چاد و سودان در عرصه های فرهنگی وسیاسی و اجتماعی به شکل مطلوبی توسعه پیدا نکرده و به شکل سنتی خود باقی مانده است.

 

 

 

  1. روابط رژیم صهیونیستی و چاد و تاثیرات آن بر روی سودان

رئیس جمهور چاد در جریان سفر به فلسطین اشغالی در سال 2018 از آمادگی این کشور برای میانجیگری میان رژیم صهیونیستی و سودان خبر داده و اعلام کرده بود:« ما برای از سر گیری روابط دوجانبه اینجا هستیم و اگر چاد بتواند به از سر گیری روابط اسرائیل با چاد کمک کند، از این کار دریغ نخواهد کرد.»

این در حالی است که رژیم صهیونیستی بودجه ای 13 میلیون دلاری برای تقویت روابط اقتصادی و همکاری با کشورهای آفریقایی تصویب کرده بود و در حال حاضر هم کارشناسان نظامی برای آموزش نیروهای امنیتی و پلیس برخی کشورها اعزام کرده است.

رژیم صهیونیستی نیز در همین راستا، سعی در ادامه مسیر عادی سازی روابط با کشورهای آفریقایی دارد و پس از چاد، چشم به گسترش روابط با سودان دوخته است که گذرگاه و دروازه جغرافیایی و سیاسی جهان عرب به سوی قاره آفریقا به شمار می رود و رادیو رژیم صهیونیستی هم از اتخاذ مقدمات سفر رسمی بنیامین نتانیاهو به سودان خبر داده بود زیرا تل آویو سعی در ورود به سودان از رهگذر انجمینا ، دارفور وکامپالا را دارد.

  1. فرانسه و عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با چاد

چاد تا زمان استقلالش در سال 1960 تحت اشغال فرانسه بود و پس از استقلال نیز نیروهای فرانسه برای حمایت از حاکمان چاد در برابر معترضان در این کشور ماندند. در همین دوره حاکمیت ادریس دیبی نیز پایگاه نظامی فرانسه در شمال چاد و مشخصا در منطقه برخان مستقر است تا از نظام دیبی در برابر گروه های اسلامگرای مسلح در منطقه وسط آفریقا حمایت کند.

البته رد پای فرانسه در ماجرای عادی سازی روابط چاد با رژیم صهیونیستی نیز به وضوح به چشم می خورد. دیبی از ژانویه سال 2018 ریاست دوره ای اتحادیه آفریقا را بر عهده گرفته است و در سال های اخیر به همپیمان مهم فرانسه و آمریکا در زمینه آنچه از آن به عنوان «مبارزه با تروریسم» در آفریقا یاد می شود تبدیل شده است و نظامیان چاد درگیری های شدیدی با عناصر القاعده در مغرب اسلامی دارند که به شکل ویژه ای در شمال مالی فعالیت دارند. 

ارتش چاد همچنین جنگ طولانی مدتی با جماعت «بوکوحرام» در شمال نیجریه دارد و در عین حال، در راستای برگرداندن امنیت به جمهوری آفریقای مرکزی تلاش می کند، اما مساله مهمتر این است که فرانسه چاد را برای مدیریت «آتش فشان» عملیات نظامی این کشور علیه گروه های مسلح در منطقه ساحل آفریقا انتخاب کرده است.

لذا هیچ تعارضی میان منافع رژیم صهیونیستی و فرانسه در چاد وجود ندارد، بلکه هر دو طرف بر روی جنگ با گروه های اسلامگرای مسلح در منطقه وسط آفریقا و حمایت تسلیحاتی از ادریس دیبی و تقویت ارتش چاد اتفاق نظر دارند وبه دیبی به چشم کلید برقراری و گسترش روابط میان رژیم صهیونیستی و دیگر کشورهای آفریقایی نگاه می کنند. فرانسه نیز در کنار این مسائل، منافع خود را در این منطقه که سال ها تحت اشغال مستقیم خودش بوده است، حفظ کرده و از آنها بهره مند می شود.

  1. نقش امارات وعربستان در تشویق چاد به عادی سازی روابط

یکی از طرف هایی که نظام دیبی را به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تشویق کردند، امارات و عربستان بودند که می خواستند این پیام را به تل آویو برسانند که اگر این رژیم در ماجرای قتل قاشقچی درکنار بن سلمان ایستاد و او را از این منجلاب نجات داد، ابوظبی و ریاض هم می توانند کشورهای اسلامی را به سمت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق دهند و چاد مصداق بارز آن است و در آینده نزدیک هم نیجر می تواند به آن ملحق شود و حتی عادی سازی روابط این دو کشور با رژیم صهیونیستی کشورهای دیگر آفریقایی را به سمت از سر گیری روابط با این رژیم سوق خواهد داد و «پسر ادریس دیبی» نمونه ای از نسل جدید رهبران آفریقایی است که راه پدران شان را ادامه خواهند داد.

  • ارسال نظرات
  • پربازدیدترین ها آخرین اخبار
  • پربحث ترین ها پرطرفدارترین ها