۲۰۲۵ ۲۰ January - دوشنبه ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
کد خبر: ۲۳۴۲
۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۲

دلایل تنش‌های اخیر میان پاکستان و افغانستان

هرچند که چنین تصور می‌شد با به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان، عمق استراتژیک پاکستان در مقابل تهدیدات احتمالی هند افزایش خواهد یافت و عملاً حکومتِ دوم طالبان نوعی دستاورد برای مقامات اسلام‌آباد خواهد بود، اما تحولات امنیتی در طول سه سال و چند ماه گذشته نشان داد که نه تنها روابط پاکستان با افغانستان استراتژیک نشده، بلکه بر میزان بی‌اعتمادی طرفین نسبت به یکدیگر و سطح و دامنه اختلافات افزوده شده است. از طرفی این احتمال هم وجود دارد که نوعی ناامنی و درگیری مدیریت شده بین پاکستان و حکومت طالبان، توسط دست‌های خارجی طراحی شده باشد، تا با ایجاد ناامنی، شیعیان منطقه کُورام یا کُرم که مرکز آن شهر پاراچنار است را ناآرام ساخته و عملا موجب کوچاندن و پراکنده شدن شیعیان این منطقه شود. درواقع حمله هوایی پاکستان به استان پکتیکا و اردوکشی طالبان در مرز پکتیکا با پاراچنار و ناامن کردن این مناطق؛ موضوعی مهندسی شده به نظر می‌رسد.
۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۲
نویسنده : اسماعیل باقری کارشناس ارشد مسائل افغانستان و پاکستان

از بدو استقلال پاکستان در سال1326 ه.ش تاکنون، مناسبات دوجانبه افغانستان با پاکستان همواره دستخوش فراز و نشیب بوده است. تجربه روابط سیاسی این دور کشور همسایه، به دلیل اختلاف مرزی «دیورند» عمدتاً واگرايانه بوده است. هرچند در حکومت اول طالبان در 1375، پاکستان جزو سه کشوری بود که به همراه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، حکومت موسوم به «امارت اسلامی افغانستان» به رسمیت شناختند؛ اما در همان زمان نیز ملاعمر رهبر طالبان، حاضر نشد تا مرز دیورند را به رسمیت بشناسد.
در دوره 20 سال حکومت موسوم به «جمهوری اسلامی افغانستان» یعنی در دولت های حامد کرزی و اشرف غنی نیز اختلافات بر سر دیورند همواره تداوم داشته است. افغانستان در دوره جمهوریت نیز با طرح پاکستان برای انجام حصارکشی‌های مرزی و ایجاد پاسگاه، مخالفت می‌کرد و مدعی بود که با نصب سیم خاردار و حصارکشی در مرز نمی‌تواند جلو تروریسم را بگیرد. دولت کابل همان زمان نیز، اتهامات پاکستان در خصوص حضور ترورییسم در خاک افغانستان را رد می‌کرد. در واقع افغانستانی‌ها معتقد بودند که پاکستان با حصارکشی در مناطق مرزی، بیش از آن که به دنبال امنیت باشد، به دنبال تثبیت «خط دیورند» است. افغان‌ها معتقدند خط دیورند که در سال 1893 تعیین شد، توسط یک انگلیسی به نام «مورتیمور دیورند» است که بخشی وسیع از سرزمین افغانستان را با این خط جدا کرده و موجب اختلافات مرزی امروزی میان پاکستان و افغانستان شده است.
اما دولت پاکستان، از همان زمان ادعا می‌کرد که جامعه بین‌المللی خط مرزی دیورند را به عنوان مرز بین‌المللی بین دو کشور به رسمیت می‌شناسد و تنها هدفش از نصب سیم‌خاردار در مرز 2500 کیلومتری، جلوگیری از نفوذ عناصر تروریستی به پاکستان بوده است. اکنون که حکومت در افغانستان از 24 مرداد 1400 به دست رهبران طالبان افتاده است، اختلافات مرزی و سیاسی اسلام‌آباد با کابل، تداوم یافته است.
هرچند که چنین تصور می‌شد با به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان، عمق استراتژیک پاکستان در مقابل تهدیدات احتمالی هند افزایش خواهد یافت و عملا حکومتِ دوم طالبان نوعی دستاورد برای مقامات اسلام‌آباد خواهد بود، اما تحولات امنیتی در طول سه سال و چند ماه گذشته نشان داد که نه تنها روابط پاکستان با افغانستان استراتژیک نشده، بلکه بر میزان بی‌اعتمادی طرفین نسبت به یکدیگر و سطح و دامنه اختلافات افزوده شده است. به ویژه این خبر که «جنگنده‌های ارتش پاکستان شامگاه سه‌شنبه 4 دی سال‌جاری، مناطق مرزی شهرستان «برمل» در ولایت پکتیکا را بمباران کردند.»، افکار عمومی منطقه به ویژه مردم افغانستان و پاکستان را دچار شوک کرد و نگرانی‌ها درباره وضعیت امنیتی در مرزهای افغانستان و پاکستان را افزایش داد. در حالی که همان روز «محمد صادق» نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان به کابل رفته بود تا با مقام‌های حکومت طالبان پیرامون حل چالش‌ها میان کابل و اسلام‌آباد گفت‌وگو کند. مقام‌های پاکستانی مدعی‌اند که افغانستان میزبان هزاران طالبان پاکستانی در نزدیکی این مرز است و حکومت طالبان به آن‌ها پناه داده است. اما مقام‌های حکومت طالبان بارها این موضوع را رد کرده‌اند.
بدون شک مشکلات مرزي افغانستان و پاکستان در خصوص خط مرزي دیورند، یک پارامتر و متغیر موثر در بروز اختلافات سیاسی و تنش‌های مرزی بین افغانستان و پاکستان است؛ اما عامل اساسی که به نوعی تداوم‌بخشِ این تنش‌های مرزی و حمله عناصر تی‌تی‌پی(تحریک طالبان پاکستان) به نظامیان مرزی پاکستان است؛ مداخلات پنهان و آشکار سرویس‌های جاسوسی- اطلاعاتی آمریکا، انگلیسف رژیم صهیونیستی اسرائیل و سایر متحدان منطقه‌ای آمریکا است. یکی از اهداف کلان و راهبردی آمریکا و غرب، ایجاد تغییرات ژئوپلتیکی در غرب آسیا(خاورمیانه) و مناطق پیرامونی آن است. افزایش تحرکات تروریستی تحریک طالبان پاکستان و گروه تجزیه‌طلب بلوچ تحت عنوان ارتش آزاد بلوچستان در پاکستان و گروهک‌های تروریستی جیش‌الظلم، جندالشیطان و انصارالفرقان در ایران، حاصل مداخلات، حمایت‌ها و طراحی‌های مزدوران شبکه‌های جاسوسی کشورهای متخاصم است و به همین دلیل بایسته است کشورهای منطقه به ویژه افغانستان و پاکستان، در مورد ماهیت و ریشه تنش‌های مرزی و اختلافات سیاسی، با همدیگر گفتگو کرده و از تشدید تنش‌ها در منطقه که به ضرر مردم و نفع کشورهای معاند است، اجتناب کنند.
علاوه بر خط مرزی دیورند، اختلاف پاکستان و افغانستان در مورد تحریک طالبان پاکستان، اخراج مهاجرین افغانستان از پاکستان، ترس اسلام آباد از حضور و نفوذ هند در افغانستان، مساله پشتونستان بزرگ و موضوع پیوستگی قومی- مذهبی پشتون‌ها در افغانستان و پاکستان، تداوم و پیوستگی ایدئولوژیکی طالبان افغانستان و طالبان پاکستان، از جمله مهم‌ترین چالش‌های تأثیرگذار بر روابط پاکستان و حکومت طالبان محسوب می‌شوند.
فارغ از اختلافات مرزی بر سر دیورند که حاصل فتنه‌انگیزی انگلیسی‌ها و البته اختلافات شدید قومی میان پشتون درانی، غلجایی و آفریدی و... بود؛ به نظر می‌رسد برخی اختلافات و تنش‌های مرزی با اهداف خاصی صورت می‌گیرد که نمونه این ناامنی‌ها را می‌توان در حمله به پاراچنار و منطقه کورام توسط تروریست‌های تکفیری مشاهده کرد. دولت پاکستان که نسبت به کشته شدن نظامیانش در پاسگاه مرزی حساس است و در مقابل آن، دست به حملات هوایی در جنوب افغانستان استان پکتیکا می‌کند؛ اما در خصوص حمله مسلحین تکفیری به شیعیان پاراچنار، سهل‌انگار و بی‌توجه است.
حتی دولت ایالتی خیبرپختونخواه و «علی امین گنداپور»، سروزیر آن، راه‌حل پایان این حملات و ایجاد صلح را خلع سلاح شیعیان پاراچنار عنوان کرده بود؛ در حالی مردم این منطقه برای دفاع از خود دست به اسلحه برده‌اند. لذا این احتمال هم وجود دارد که نوعی ناامنی و درگیری مدیریت شده بین پاکستان و حکومت طالبان، توسط دست‌های خارجی طراحی شده باشد، تا با ایجاد ناامنی، شیعیان منطقه کُورام یا کُرم که مرکز آن شهر پاراچنار است را ناآرام ساخته و عملا موجب کوچاندن و پراکنده شدن شیعیان این منطقه شود. درواقع حمله هوایی پاکستان به استان پکتیکا و اردوکشی طالبان در مرز پکتیکا با پاراچنار و ناامن کردن این مناطق؛ موضوعی مهندسی شده به نظر می‌رسد.

  • ارسال نظرات