هفت سال پیش دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در اقدامی یکجانبه از تصمیم خود برای خروج از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ آمریکا با ایران خبر داد و برای بازگرداندن تحریمهای گسترده علیه کشورمان که در چارچوب توافق مذکور، لغو شده بودند وارد عمل شد.
ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش با طرح این ادعا که ایران به دنبال اقدام جدی برای ساخت بمب هستهای است راه را برای شکلگیری هر گونه توافق ومذاکره با مقامات جمهوری اسلامی ایران بست و زمینهساز شرایطی شد که توافق شکلگرفته میان ایران و کشورهای ۵ بعلاوه یک حتی با وجود پشتوانه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل کارایی خود را تا حد زیادی از دست داد.
اکنون بازگشت دوباره دونالد ترامپ به قدرت به عنوان رئیسجمهور منتخب آمریکا این موضوع را که آینده مذاکرات هسته ای کشورمان در دوره ریاستجمهوری وی به چه ترتیبی پیشرود را بار دیگر حائز اهمیت ساخته است. هر چند سناریوهای مختلفی در رابطه با این موضوع از سوی کارشناسان و تحلیلگران داخلی و خارجی مطرح شده است. با این حال شاید بتوان مهمترین و حتی شاید محتملترین چشماندازهای مرتبط با مذاکرات هستهای ایران در دوره رئیسجمهور تندروی آمریکا را اینطور برآورد کرد:
- تلاش برای وادار کردن ایران برای بازگشت به میز مذاکره
یکی از مهمترین مسائلی که میتوان از طریق آن آینده مذاکرات هستهای کشورمان با غرب را پیش بینی کرد، حول محور اقدام جدی دونالد ترامپ برای وارد کردن فشار حداکثری به ایران خواهد بود. این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که رئیس جمهور جدید آمریکا به خوبی این موضوع را پذیرفته است که بیرون آمدن ناگهانی اش از برجام موجب شده است تا دیگر تمایلی از جانب مقامات سیاسی کشورمان برای از سر گیری مذاکرات هستهای با این کشور وجود نداشته باشد. با این حال، به اعتقاد تیم ترامپ در چنین شرایطی اعمال فشار حداکثری میتواند بار دیگر مقامات کشورمان را بر سر میز مذاکره با آمریکا آورد. از این منظر تصور این موضوع که قرار باشد رئیس جمهور آمریکا با نگاه جدیدی به عرصه سیاست خارجی و رسیدگی به مذاکرات هستهای با ایران وارد عمل شود، به شدت دور از انتظار خواهد بود.
- سایه جنگ اوکراین و غزه بر سیاستهای ضد ایرانی ترامپ
بر خلاف دوره اول ریاست جمهوری ترامپ که آمریکا درگیر جنگ خاصی در منطقه خاورمیانه و یا شرق اروپا نبود، دوره جدید ریاست جمهوری وی مصادف با دو جنگ ناتمام در غزه و اوکراین شده که تمرکز اصلی این کشور بر مسئله مذاکرات هستهای ایران را تا حدی زیادی منحرف سازد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که رئیس جمهور جدید آمریکا بارها و بارها حرف از اقدام موثر خود برای پایان دادن به جنگ در اوکراین و غزه زده و به سرانجام رساندن این دو جنگ را در کمترین زمان ممکن به عنوان بخشی از وعده انتخاباتی خود مورد توجه قرار داده است. از این رو این احتمال که آغاز دوره ریاست جمهوری ترامپ با اقدام خاص و ویژهای جهت از سرگیری مذاکرات هستهای با کشورمان همراه باشد، تا حدی بعید خواهد بود. مگر آنکه جمهوریخواهان برای به نتیجه رساندن سیاست آمریکا در قبال جنگهای غزه و اوکراین سریعا به راهکاری موثر دست پیدا کنند.
- فشار اقتصادی؛ اولویت اصلی ترامپ در رابطه با ایران
ترامپ پیش از آنکه یک رئیس جمهور در آمریکا باشد یک تاجر و فعال اقتصادی در این کشور محسوب میشود. این موضوع موجب شده است که بیشترین راهکارها و راه حلهایی که از جانب وی مطرح میشود نیز در حوزه مسائل اقتصادی و تجاری قرار گیرند. برای ترامپ و تیم پیشنهادی وی که همانند خودش اکثرا در حوزه اقتصادی فعالیت داشته اند و اغلب بسیار تندرو محسوب میشوند و نگاه مثبتی به تعامل با ایران ندارند، ایده اعمال فشار اقتصادی بهترین و مهمترین ابزار برای وادار کردن کشورمان به قرار گرفتن در مسیر مطلوب آمریکا محسوب میشود. از این جهت اگرچه تحریمهای کنونی اعمال شده از سوی آمریکا علیه کشورمان به شدت زیاد و سنگین هستند با این حال احتمالاً مهمترین قدم تیم ترامپ برای تحت فشار قرار دادن کشورمان در زمینه فعالیتهای هستهای نه مذاکره سازنده و نه حتی به کارگیری دیپلماسی، بلکه تشدید فشارهای اقتصادی جهت تضعیف موقعیت کشورمان مهمترین سناریوی مد نظر جمهوری خواهان طی ۴ سال آینده خواهد بود.
به طور کلی بعید به نظر میرسد ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت بتواند به موفقیت جدی در رابط با پرونده هستهای ایران دست یابد. دلیل آن هم اصرارهای وی بر رویکردهای شکست خورده اش در رابطه با تهران است.