۱۱:۲۶
۱۴۰۳/۱۲/۰۱
رصد (1339)

رسانه های داخلی

هیئت تحریریه سایت طنین
نویسنده:
هیئت تحریریه سایت طنین
کد خبر:
۲۴۵۴

نتیجه سیاست فشار حداکثری ترامپ چه خواهد شد؟
جهان نیوز: بازگشت فشار حداکثری به سیاست‌های آمریکا علیه ایران با هدف کاهش توانمندی‌های هسته‌ای ایران صورت گرفته است. ترامپ مدتی قبل از امضا این یادداشت گفته بود: «به دنبال جلوگیری از دستیابی آن به سلاح هسته‌ای هستیم». در حالی که برخی رسانه‌های داخلی از تمایل ترامپ برای مذاکره و تبادل امتیاز با ایران سخن می‌گفتند، او، اما با یک جمله تمام تصورات را بر هم زد: «دو راه برای متوقف کردن آنها (ایران) وجود دارد. با بمب یا با یک سند مکتوب»! رفتار فشار و ارعاب ترامپ و اجرای نمایش مرد دیوانه در دوره اول ریاست جمهوری او نیز پیاده شده بود. نتیجه آن نیز چیزی جز جهش غنی سازی اورانیوم به ۶۰ درصد و تقویت توانایی‌های هسته‌ای ایران نبود. از نظر کارشناسان تکرار برنامه فشار حداکثری ممکن است منجر به افزایش قدرت هسته‌ای ایران، در پاسخ به تهدیدات و فشار‌های ترامپ شود. تجربه نیز نشان داده که فشار‌های آمریکا علیه ایران عمدتاً تاثیر معکوس گذاشته و منجر به تحت فشار قرار گرفتن منافع، سربازان و متحدان آمریکا در منطقه شده است. کما اینکه توسعه برنامه‌های موشکی، پهپادی و دریایی ایران در پاسخ به تهدیدات آمریکایی‌ها رقم خورده است.
چرا نباید به خبر میانجی‌گری عربستان در مذاکره ضریب داد؟
روزنامه فرهیختگان نوشت: پس از آنکه شبکه سی‌ان‌ان مدعی شد عربستان سعودی به دنبال میانجی‌گری میان ایران و آمریکاست، این موضوع به سرعت در رسانه‌های داخلی بازتاب یافت. روزنامه سازندگی با انتشار تصویری تمام‌قد از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و تیتر «تلاش برای پادرمیانی»، این ادعا را برجسته کرد. هم‌زمان هم‌میهن نیز در گزارشی با تیتر پرسشی «عربستان میانجی ایران و ترامپ می‌شود؟» بر این مسئله تأکید کرد. با این حال، موضع رسمی ایران نشان می‌دهد که این ادعا‌ها چندان مستند نیست. چراکه چنین گزارش‌هایی می‌تواند در راستای متهم کردن ایران به عدم تمایل به مذاکره و ایجاد فشار روانی بر تهران باشد. مطرح شدن عربستان به عنوان میانجی احتمالی، بیش از آنکه بر مبنای واقعیت‌های دیپلماتیک باشد، بخشی از عملیات رسانه‌ای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. این درحالی است که تجربه نشان داده نقش‌آفرینان سنتی در میانجی‌گری میان ایران و آمریکا، کشور‌هایی همچون عمان و قطر بوده‌اند، نه عربستان که روابطش با وساطت چین به تازگی احیا شده است.
اپوزیسیون ورشکسته ناامید از مهره‌های سوخته
روزنامه صبح‌نو نوشت: سریال بی‌پایان رسوایی اپوزیسیون در هر قسمت مخاطبان خودش را با رویداد‌های تازه‌ای غافلگیر می‌کند؛ اما ماجراجویی و رؤیافروشی برخی از چهره‌های همیشه ورشکسته این جریان همچنان ادامه دارد. حامیان پسر فرح که او را رضاشاه دوم می‌خوانند امیدوار بودند در یک هفته اخیر فرصت ثبت چند عکس یادگاری با مقامات کشور‌های اروپایی برای شاهزاده خیالی‌شان فراهم شود؛ اما رسوایی اپوزیسیون و پهلوی‌ها به جایی رسیده که حتی دولت‌های اروپایی هم دیگر خریدار بلیت این نمایش مضحک نیستند. با وجود مواضع خصمانه و استمرار دشمنی برخی کشور‌های اروپایی با جمهوری اسلامی ایران، آلمانی‌ها پذیرای رضا پهلوی در کنفرانس مونیخ نبودند، پارلمان هلند نشست مشترک با او را لغو کرد و حتی انگلیسی‌ها هم حاضر نشدند تماشاگر شوآف پسر فرح شوند. حقیقت این است که تاریخ مصرف مهره‌های سوخته اپوزیسیون برای کشور‌های اروپایی هم تمام شده و این نام‌های ورشکسته حتی ظرفیت به راه انداختن یک نمایش رسانه‌ای تازه را برای افکار عمومی ندارند. هیاهوی چند کانال تلویزیونی فارسی‌زبان و خشم معدود حامیان باقیمانده سلطنت‌طلبان همچنین فحاشی و موضع‌گیری‌های تند این جماعت نسبت به کشور‌های اروپایی نشان می‌دهد خاندان پهلوی هم دیگر امیدی به دریافت پروژه تازه از غرب ندارد و دوران نقد کردن فاکتور‌های سخنرانی وهم‌آلود به سر آمده است.
نتایج ناخوشایند یک نظرسنجی
روزنامه وطن‌امروز نوشت: نتایج تازه‌ترین نظرسنجی مرکز «شناخت» درباره امید به تغییر و میزان اعتماد عمومی به دولت، بیش از آنکه یک آمار ساده باشد، انعکاسی از واقعیت‌های تلخ اقتصادی و اجتماعی کشور است. وقتی شاخص امید به تغییر در جامعه نمره ۵.۱۷ از ۱۰ را کسب می‌کند و اعتماد به دولت به ۴.۱۳ از ۱۰ سقوط می‌کند، این یعنی از همین حالا زنگ خطر برای دولت به صدا درآمده است. از دیگر نکات نگران‌کننده این نظرسنجی، احساس بی‌قدرتی مردم در تغییرات اجتماعی است. بیش از ۳۱ درصد پاسخ‌دهندگان معتقدند نقشی در تصمیمات کلان کشور ندارند. این یعنی یک مشکل جدی در ساختار مشارکت اجتماعی وجود دارد. اعتماد عمومی، چیزی نیست که بتوان آن را با بیانیه‌های رسمی یا تبلیغات رسانه‌ای بازسازی کرد. مردم زمانی احساس اثرگذاری خواهند داشت که سازوکار‌های مشارکت‌شان، واقعی و تأثیرگذار باشد. تشکیل شورا‌های محلی با اختیارات واقعی، انتشار شفاف گزارش‌های دولتی و ایجاد فضا‌هایی برای نظارت مردمی بر پروژه‌های ملی، تنها بخشی از راه‌حل‌هایی است که می‌تواند این فاصله را کاهش دهد.

گزارش خطا