
بررسی وضعیت منطقه به ویژه منطقه غرب آسیا نشان میدهد که مشکلات و بحرانهای این منطقه بیشتر در دو سطح اساسی است: ۱. بحرانها و مشکلات میان کشورهای منطقه با آمریکا و رژیم صهیونیستی ۲. تنشها و مشکلات میان خود کشورهای منطقه.
تأسف این است که آمریکا و اسرائیل و دیگر کشورهای نظام سلطه، تنها زمانی راهبردها و سیاستهای خود را برای کل منطقه طراحی و جامه عمل میپوشانند که تنشها و مشکلات بین کشورهای منطقه را عمیقتر کنند و از آن بهره برداری حداکثری نمایند. وقتی این دو سطح را با هم در نظر بگیریم، در حال حاضر سه گره بحرانی در منطقه وجود دارد:
۱) گره فلسطین/ غزه ۲) گره سوریه ۳. گره کُردی
۱) گره فلسطین/غزه
اینکه آینده غزه پس از حمله سنگین رژیم صهیونیستی چگونه خواهد بود و چه کسی غزه را اداره خواهد کرد، در هالهای از ابهام قرار دارد. به طور خلاصه، طرح غزه که توسط رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ اعلام شد، شامل پاکسازی غزه از فلسطینیان، اجازه دادن به آمریکا برای مالکیت غزه و تبدیل آن به پایگاه تجاری است که اسرائیل را به مرکز مدیترانه شرقی تبدیل خواهد کرد.
از سوی دیگر اتحادیه عرب از طرح منطقه گرایانه قاهره علیه طرح امپریالیستی ترامپ خبر میدهد و ترکیه هم از این طرح حمایت میکند؛ به طوریکه وزرای خارجه انگلیس، فرانسه، آلمان و ایتالیا نیز در بیانیهای مشترک از این طرح حمایت کردند. به طور خلاصه، این طرح شامل بازسازی غزه و اداره آن توسط فلسطینیها میباشد.
جهان عرب به همراه ترکیه که راه حل نهایی گره غزه را به «راه حل دو دولتی» گره زدهاند و تضادهای بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا را یک فرصت برای تحقق آن میدانند قصد دارند بار دیگر این رویکرد را پیش بکشند.
حال سؤالی که در این خصوص مطرح میشود اینکه آیا رهبری جدید آمریکا با این «راه حل» همراهی خواهد کرد؟ با توجه به پیشنهادات ترامپ و مخالفت رژیم صهیونیستی با راه حل دو دولتی، بعید است به زودی شاهد تحقق این طرح باشیم؛ لذا به نظر میرسد همچنان این گره بسته خواهد ماند و آینده غزه و مردمان آن همچنان در وضعیت بحرانی و بلاتکلیفی سپری خواهد شد.
۲. گره سوریه
بعد از گره فلسطین، گره سوریه سفتترین گره است و به نظر میرسد این گره با توجه به عوامل مختلف داخلی و خارجی همچنان بسته خواهد ماند. رخدادهای این روزهای این کشور که کشتار علیه علویان و نسل کشی را تجربه میکند، حکایت از آن دارد که گره سوریه حداقل با حکومت فعلی باز نخواهد شد و تداوم این ساختار سیاسی این کشور را با تجزیه و فروپاشی مواجه خواهد کرد. در این میان تحرکات رژیم صهیونیستی هم مزید برعلت شده است.
در خصوص این موضوع، به نظر میرسد همانند گره فلسطین و غزه، پیشنهادات و راه حلهای کشورهای عربی به همراه ترکیه به تنهایی کاری از پیش نخواهد برد. متأسفانه بیشتر از اختلافات میان کشورهای منطقه با آمریکا و رژیم صهیونیستی، تمامیت خواهیهای برخی کشورهای منطقه است که مانع از بازشدن گره سوریه خواهد شد. دخالت دادن دو عامل قومی و نژادی و تاریخی- سیاسی باعث شده است که از یک طرف کشورهای عربی در خصوص تحولات منطقه به ویژه مسئله سوریه روندی احساسی و تمامیت خواهانه را پیش ببرند؛ از طرف دیگر ترکیه به دنبال سلطه سیاسی و تجزیه سرزمینی باشد.
تلاشهای اخیر ترکیه برای ائتلاف سازی با شرکای عرب که به صورت نشست وزرای خارجه ترکیه، اردن، سوریه، عراق و لبنان انجام شد، در این راستا معنا پیدا میکند. ترکیه از این گونه اقدامات به دنبال اهداف چندگانه است:
۱. افزایش نفوذ در سوریه و لبنان
۲. درگیرکردن هرچه بیشتر کشورهای منطقه در بحرانهای نوظهور
۳. پیگیری منافع منطقهای و تلاش برای جایگاه یابی مطمئن و پایدار (برخلاف دورههای قبلی)
۴. سیگنال مثبت به دونالد ترامپ در خصوص هموارسازی میدان برای حفظ منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی
۵. تشدید موانع علیه مواضع و منافع منطقهای ایران
۳. گره کُردی
بعد از طوفان الاقصی، رهبران آنکارا با احساس خطر از سرایت تحولات و بحرانها به ترکیه، در عین حال که در منطقه غرب آسیا تحرکاتی علیه حکومت بشار اسد انجام دادند، در عرصه داخلی هم تلاش کردند با رویکرد «صلح و گشایش سیاسی» و آشتی با جریان کردی پ ک ک، بزرگترین مانعشان در سوریه را برطرف کنند؛ لذا موضوع آشتی با کردها و پ ک ک را در دستور کار قرار دادند؛ به طوری که طولی نکشید عبدالله اوجالان با انتشار بیانیهای انحلال سازمان پ ک ک اعلام کرد و خواستار خلع سلاح نیروهای خود شد. اما به نظر میرسد این گره تنها مختص داخل ترکیه نیست و ابعاد منطقهای آن همچنان باقی است و معلوم نیست تنش میان دولت ترکیه و کردها در ابعاد برون مرزی هم پایان خواهد یافت یا در آینده شاهد تشدید درگیریها خواهیم بود. به ویژه تا زمانی که بحران سوریه و دوران گذار آن به پایان نرسد، احتمالاً مسئله و گره کُردی همچنان بسته باقی خواهد ماند.
به علاوه، به نظر میرسد این رویکرد گشایشی دولت حزب عدالت و توسعه نسبت به کردها، کاربرد داخلی هم دارد و بعید نیست در انتخابات آتی این رویداد، امتیازی ارزشمند برای رئیس جمهور اردوغان و دولتش خواهد بود. با دستگیری و زندانی شدن بخش زیادی از رهبران سیاسی جریانهای کردی که اخیراً در قضیه اخراج شهرداران وابسته به احزاب کُردی نمودی بارز داشت، احتمالاً بخش قابل توجهی از رأیهای جامعه کُردی به صندوقهای حزب عدالت و توسعه و به ویژه به صندوق شخص آقای اردوغان ریخته خواهد شد.
در پایان باید متذکر شد آثار و تبعات بحران علویان سوریه، ترکیه را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ به ویژه جریانهای علوی و کردی از این وضعیت به شدت ناراضی هستند و ترکیه و کشورهای عربی را در این جنایات ضدحقوق بشری دخیل میدانند؛ لذا افزایش نسبی مقبولیت دولت ترکیه که متأثر از «گشایش سیاسی با پ ک ک» فراهم شده است ممکن است با تداوم بحرانهای سوریه مجدداً کاهش یابد.