نزدیک به سه سال و هشت ماه از حکومت دوم طالبان بر افغانستان میگذرد و مقامات طالبان در حالی مدعیاند که حکومتشان، همهشمول (فراگیر) و از مشروعیت مردمی برخوردار است که سراجالدین حقانی وزیر کشور حکومت طالبان، نسبت به برخی موضوعات نظیر انحصار در قدرت، ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران، نوع رویکرد و نحوه مناسبات با آمریکا و موارد این چنینی از ملاهبتالله آخوندزاده رهبر طالبان انتقاد کرده است. همین انتقادات موجب شد تا زمزمه تغییر پست سراجالدین حقانی مطرح شود و حقانی نیز از اوایل بهمن ماه ۱۴۰۳ تا اواخر اسفند از افغانستان خارج شود. البته ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان، دلیل غیبت سراجالدین در جلسات قندهار را موضوعاتی نظیر تداوی یا درمان، انجام حج عمره و ... عنوان کرد، اما در هر حال یکی از دلایل اصلی این مساله، به اختلافات درونی حکومت طالبان مربوط میشود.
در هر حال نمیتوان اختلافات رویکردی در درون حکومت طالبان بین جناح قندهاری (ملاهبتالله آخوندزاده) و شورای کابل (طالبان مشرقی و حقانیها) بر سر برخی موضوعات اساسی داخلی و خارجی را انکار کرد، اما واقعیت این است که رهبر طالبان و طالبان قندهاری توانسته است انسجام در میان گروههای طالبان را حفظ کند و با وجود برخی اختلافات، طالبان حقانی نیز تاکنون اقدام عملی بر علیه جناح قندهاری طالبان انجام نداده است. علیرغم غیبت چندین روزه سراجالدین حقانی در دفترکار خود پس از بازگشت از عربستان سعودی و امتناع از رفتن به قندهار و دیدار با ملاهبتالله آخوندزاده رهبر طالبان، گفته میشود (طبق خبرنامه وزارت مهاجرین طالبان) روز شنبه ۲۳ فروردین سالجاری، سراجالدین با مولوی عبدالکبیر وزیر مهاجرین حکومت طالبان دیدار کرد و دو طرف درباره آمادگیها برای بازگشت مهاجرین افغان گفتوگو کردهاند.
اما در مورد ماهیت و موضوعات مورد اختلاف باید گفت: پس از به قدرت رسیدن طالبان در ۲۵ مرداد ۱۴۰۰، تمام تلاش مقامات حکومت سرپرست این بود که نشان دهند که حکومتشان، یکدست، یکپارچه و همهشمول است. اما بروز برخی اختلافات در برخی سیاستگذاریها نظیر «ممنوعیت ادامه تحصیل دختران»، «نحوه تعامل با کشورهای خارجی از جمله آمریکا، چین، روسیه و...»، «اختلاف بر سر نحوه تعامل با جبهه مخالفان طالبان»، «نوع تعامل و مواجهه با پاکستان و هند»، «ایجاد محدودیت برای رسانهها» و حتی انتقادات در خصوص «انحصار در حکومت توسط یک طیف از طالبان»، موجب شده تا برخی از این اختلافات درونی به سطح بیرونی برسد.
شاید ممنوعیت تحصیل دختران مهمترین موضوعی باشد که مورد انتقاد برخی از رهبران شورای کابل (حقانی) قرار گرفته است. برخی از مقامات طالبان نظیر «شیرمحمدعباس استانکزی» معاون وزارت خارجه حکومت طالبان و از چهرههای منتقد ملاهبتالله، بارها در سخنان خود خواهان بازگشایی مدارس برای دختران بوده است. ستانکزی حتی، رهبر طالبان را به «ایجاد یک نظام استبدادی» متهم کرده است: «اگر رهبر (امیر) طالبان راه درست اسلامی را دنبال نکند، دیگر رهبری او را نمیپذیریم. اگر فرمانهای رهبر خلاف شریعت باشند، نافرمانی از آن جایز است.» وی خطاب به ملاهبتالله گفت: «تو تنها تا زمانی که در راه خدا گام برداری، رهبر ما هستی. اگر حتی یک قدم از راه خدا منحرف شوی، دیگر رهبر من نیستی و تو را به رسمیت نمیشناسم.»
در نهایت باید گفت که طیفی از طالبان، بویژه شورای کابل خواهان لغو ممنوعیت تحصیل دختران است. خودِ سراجالدین حقانی، ملابرادر و امیرخان متقی نیز به نوعی قائل به این موضوع هستند. برای نمونه ملاعبدالغنی برادر، معاون اقتصادی ریاستالوزرای حکومت طالبان به «فراگیری علوم جدید» در کنار علوم دینی تاکید کرده است. بدون شک مساله عدم توازن در درون حکومت طالبان و سپس افغانستان به دلیل عدم تشکیل حکومت فراگیر، موجب شده است تا مشروعیت حکومت طالبان هم در داخل و هم در سطح جهانی با چالشهای اساسی مواجه باشد. در این میان بیاعتنایی به حق تحصیل و آموزش دختران در افغانستان، عملا زمینههای نارضایتی و بیاعتمادی به حکومت طالبان را افزایش خواهد داد، هرچند که رهبران طالبان مدعی وجود برابری، امنیت و ثبات سیاسی در افغانستان باشند