جزئیات مذاکرات ایران و آمریکا از دید رسانه صهیونیستی
اسرائیل هیوم نوشت: گزارشها حاکی است که توافق جدید تفاوت زیادی با نسخه قبلی نخواهد داشت. طبق برنامه مورد بحث، دوره توافق ۲۵ ساله خواهد بود که شامل نظارتهای سختگیرانهتر و بندهای انتقالی گستردهتری میشود. این بندها توانمندی هستهای ایران را محدود میکنند، اما آن را بهطور کامل از بین نمیبرند. همچنین، ایران در ازای لغو تحریمهای گسترده، متعهد میشود میزان ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی خود را کاهش داده، صادر یا مهر و موم کند و نوع و تعداد سانتریفیوژها را محدود کند؛ همه این اقدامات تحت نظارت بیسابقه آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام خواهد شد.
قمار هستهای ترامپ با ایران
جرزالم پست نوشت: دونالد ترامپ در اقدامی غیرمنتظره، مذاکرات مستقیم با ایران را آغاز کرد، تصمیمی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، را غافلگیر کرد. نتانیاهو که به واشنگتن سفر کرده بود تا حمایت ترامپ برای حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران را جلب کند، تنها ۲۴ ساعت پیش از کنفرانس خبری کاخ سفید از این مذاکرات مطلع شد. این چرخش دیپلماتیک، نگرانی تهران از احتمال حمله اسرائیل را افزایش داده است، حتی در صورت حصول توافق. ایران هماکنون ۱۵،۰۰۰ سانتریفیوژ فعال دارد، در حالی که برجام تنها ۶،۰۰۰ سانتریفیوژ نسل اول (۱IR-) را مجاز میدانست. مذاکرات بر کاهش تعداد سانتریفیوژها (احتمالاً به ۵،۰۰۰)، صادرات یا رقیقسازی ذخایر اورانیوم، و محدود کردن غنیسازی به ۳.۶۷٪ متمرکز است. اسرائیل و آمریکا خواستار توقف کامل غنیسازی و برچیدن زیرساختهای هستهای ایران (مشابه مدل لیبی) هستند، اما ایران غنیسازی را غیرقابلمذاکره میداند. پیشنهادهایی مانند واردات اورانیوم غنیشده از روسیه نیز مطرح شده است.
بازی خطرناک چین و آمریکا
فارن افرز نوشت: چین معتقد است دوران ضعف استراتژیک آن در برابر آمریکا پایان یافته و با پیشرفتهای نظامی، صنعتی و نفوذ جهانی، به «تساوی استراتژیک» با واشنگتن رسیده است. انتخاب مجدد ترامپ این باور را تقویت کرده که افول آمریکا شتاب گرفته است. پکن با صبر به تعرفههای تجاری جدید ترامپ در آوریل ۲۰۲۵ پاسخ داد. خطر درگیری نظامی در کوتاهمدت پایین است، اما تا پایان دوره دوم ترامپ، احتمال بحران افزایش مییابد. این خطر به کاهش فاصله نظامی چین با آمریکا، ناامیدی از روشهای غیرنظامی برای اتحاد با تایوان، و بیتفاوتی جهانی به وضعیت تایوان وابسته است. تساوی کنونی ممکن است به وضعیتی ناپایدار تبدیل شود.
ادعای بی اساس العربیه علیه ایران
العربیه نوشت: ایران با الگوبرداری از طرح مارشال آمریکا برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم، قصد داشت با صرف میلیاردها دلار، سوریه را به پایگاه اقتصادی و سیاسی خود در خاورمیانه تبدیل کند. اسنادی که در سفارت ایران در دمشق کشف شدهاند، نشان میدهند این کشور برنامهای بلندپروازانه برای بازسازی سوریه و تبدیل آن به کشور وابسته به خود داشت. اما سقوط بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ به دست مخالفان مسلح، تمامی این طرحها را نقش بر آب کرد. ایران که میلیاردها دلار در پروژههای زیربنایی، مذهبی و صنعتی سرمایهگذاری کرده بود، با خروج ناگهانی و بیبرنامه مواجه شد و بسیاری از سرمایهگذاران ایرانی دچار ضررهای مالی سنگین شدند. شرکتهایی مانند مپنا و کاپر ورلد با بدهیهای چند میلیون یورویی و پروژههای ناتمام مواجه شدند. ایران در تلاش بود تا با تأسیس بانک مشترک، تجارت بدون دلار و پروژههای مذهبی و فرهنگی، نفوذ خود را حفظ کند، اما با سقوط اسد، فشار اسرائیل بر محور مقاومت و رشد نفوذ رقبایی، چون ترکیه، بسیاری از این طرحها بیثمر ماندند.
تنش شدید میان ترامپ و قضات آمریکایی
پولیتیکو نوشت: در بازگشت پرهیاهوی دونالد ترامپ به ریاستجمهوری، او وعده یک کارزار گسترده اخراج مهاجران را داد، اما این سیاست با مقاومت جدی قضایی در سراسر ایالات متحده روبهرو شده است. قضات فدرال از هر دو حزب سیاسی با صدور احکام متعدد، بخش بزرگی از سیاستهای مهاجرتی ترامپ را متوقف کردهاند، از جمله اخراج سریع مهاجران بدون دادرسی عادلانه، لغو وضعیت حقوقی هزاران مهاجر قانونی، و استفاده بیسابقه از «اختیارات زمان جنگ» برای اخراج فوری اتباع ونزوئلایی متهم به عضویت در باندهای تبهکار. دیوان عالی نیز چند بار دخالت کرده و دولت را به رعایت «فرآیند معقول قضایی» ملزم کرده است.
اروپا بدون آمریکا توانایی دفاع از خود ندارد
فارن افرز نوشت: اگرچه آمریکا اخیراً توافقی برای بهرهبرداری از ذخایر معدنی اوکراین امضا کرده، اما این توافق تضمینهای امنیتی ندارد. خطر اصلی، تأثیر خروج آمریکا بر اروپاست؛ این اقدام به مسکو سیگنال میدهد که واشنگتن دیگر متعهد به مهار قدرت روسیه نیست، که ممکن است پوتین را به تهدید کشورهای ضعیفتر اتحادیه اروپا یا ناتو، مانند کشورهای بالتیک یا رومانی، از طریق ارعاب یا باجخواهی تشویق کند. بدون چتر امنیتی آمریکا، ناتو ضعیف به نظر میرسد و اروپا ممکن است به سمت روابط دوجانبه با روسیه یا حتی تسلیم در برابر آن سوق یابد. اروپا فاقد اراده سیاسی، منابع و زیرساختهای لازم برای دفاع مستقل است و ایجاد این توان سالها طول میکشد. خروج آمریکا از اوکراین میتواند اتحاد ترانسآتلانتیک را تضعیف کرده و اروپا را به بحران اصلی دوره دوم ترامپ تبدیل کند.