۱۸:۴۴
۱۴۰۴/۰۳/۲۰
تهدید تازه‌ برای ثبات منطقه؛

ظهور تحریک طالبان کشمیر

ظهور تحریک طالبان کشمیر
در خردادماه، گروهی با نام «تحریک طالبان کشمیر» اعلام موجودیت کرد و خواستار استقلال کشمیر از سلطه هند و پاکستان شد. این گروه با شعارهای اسلامی، اقدامات هند را «پرچم دروغین» خوانده و به پاکستان نیز حمله کرده است. کارشناسان از این پدیده به‌عنوان تهدیدی جدید برای امنیت جنوب آسیا یاد می‌کنند.
نویسنده :
اسماعیل باقری کارشناس ارشد مسائل افغانستان و پاکستان
کد خبر:
۲۷۷۷

اواسط خرداد سالجاری «گروه تحریک طالبان کشمیر» (TTK) با هدف استقلال منطقه کشمیر از سلطه هند و پاکستان اعلام موجودیت کرد. طبق بیانیه‌ای که «مولوی محبوب بت سوپور»، سخنگوی گروه تحریک طالبان کشمیر اعلام کرد، هدف اصلی از تأسیس این جنبش، دستیابی به آزادی کامل و حاکمیت مستقل کشمیر از سلطه هر دو کشور هند و پاکستان و همچنین اجرای قوانین الهی اسلام و پاسداری از تعالیم پیامبر اسلام (ص) اعلام شد.

- تحریک طالبان کشمیر با استناد به قطعنامه‌های ۳۹ و ۴۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد، ادعا می‌کند که مردم کشمیر دارای «حق تعیین سرنوشت» هستند؛ حقی که از سال ۱۹۴۷ میلادی توسط هند نقض شده و این منطقه در اشغال این کشور قرار گرفته است.

- این گروه همچنین با انتقاد از همکاری پاکستان و هند در سرکوب «گروه‌های جهادی و آزادیخواه» از سال ۱۳۸۳، مدعی شده است که سازمان استخبارات نظامی پاکستان (آی‌اس‌آی) در سال ۱۴۰۳ به برخی گروه‌های جهادی پیشنهاد داده تا در ترور هدفمند مجاهدین در کشمیر، پاکستان، ایران و افغانستان مشارکت کنند و بحران‌هایی مشابه بحران سوریه در این کشور‌ها ایجاد نمایند.

- تحریک طالبان کشمیر، عملیات تروریستی در «پهلگام» (دوم اردیبهشت سال‌جاری) را یک عملیات «پرچم دروغین» از سوی هند خوانده و هدف آن را تصرف اراضی کشمیر دانسته است.

- این گروه با ذکر شعار اسلامی «الحکم لله، الملک لله» (حکومت از آنِ خداست، پادشاهی از آنِ خداست)، خواستار اتحاد و حمایت مردم کشمیر و پاکستان، جنبش‌های مردمی و نهاد‌های مدنی از آرمان کشمیر و پشتیبانی از اوامر رهبری خود به نام «امیر مولانا مقبول‌دار» شده است.

با توجه به بیانیه تحریک طالبان کشمیر، باید گفت:

۱. تحریک طالبان کشمیر (TTK)، چهارمین تحریکِ طالبان در منطقه

پس از تحریک طالبان افغانستان (TTA)، تحریک طالبان پاکستان (TTP) و تحریک طالبان تاجیکستان (TTT)، تحریک طالبان کشمیر اعلام موجودیت کرده و عملا گفتمان طالبانیستی را در جنوب آسیا و آسیای مرکزی، مورد توجه قرار می‌دهد. هرچند که این گفتمان دارای مقبولیتی از سوی مردم و دارای مشروعیت از سوی گفتمان‌های رقیب یا بازیگران این منطقه نباشد. ایده «مبارزه برای ایجاد دولت اسلامی»، با آن مختصات و ویژگی‌هایی که «جنبش طالبان» مبدع آن بوده است؛ شاید شکیل و به ظاهر عامه پسند باشد؛ اما به دلایل متعدد از جمله نوع عملکرد و استقلال در عمل و صدق در گفتار و موارد این چنینی، اقبال و جذابیتی برای مردم منطقه ندارد. در واقع، تحریک طالبان، به یک گفتمانی ساختگی و نمادین تبدیل شده است که علیرغم عدم اقبال و جذابیت برای مردم، توسط برخی دست‌های پنهان چنین تحریک‌ها یا گروه‌هایی تاسیس و حمایت می‌شود.

۲. نقش سرویس‌های اطلاعاتی- جاسوسی

سرویس‌های اطلاعاتی- جاسوسی، به هر نحو و امکانی که بوده، در شکل دادن به تحریک طالبان‌ها، نقش اساسی، اما پنهان دارند. در واقع تحریک طالبان، ابزاری است تا این که هدفِ یک جماعت اسلامی بوده باشد. تقلید از نام «طالبان» و انتخاب این نام؛ بیش از آن که برای بهره‌گیری از نماد مقاومت اسلام گرایانه و الهام‌گرفته از موفقیت طالبان افغانستان باشد، تلاشی است برای به حاشیه برده شدن قدرت‌های آسیایی که در وضعیت فعلی هم رقیب جدی آمریکا در دگردیسی و ایجاد نظم نوین آینده در جهان است. در عین حال این نام‌گذاری و استفاده از نام طالبان، می‌تواند هدف جذب حمایت‌های مالی، ایدئولوژیک یا نظامی از گروه‌های مشابه باشد.

۳. کشمیر، میدان جنگ نیابتی: طالبانِ تازه‌نفس، وارث اختلاف هند و پاکستان

تحریک طالبانِ کشمیر عمدتا از سوی چه جریان یا بازیگرانی حمایت و پشتیبانی می‌شود و آیا اساسا می‌تواند از حق و حقوق همه‌ی‌مردم و آحاد کشمیر نمایندگی کند؟ تجربه تنش‌ها و اختلافات سیاسی در کشمیر (تحت کنترل هند و پاکستان)، همواره نشان دهنده این واقعیت بوده است که نه هند و نه پاکستان، چندان به فکر منافع و حقوق مردم مسلمان کشمیر نبوده و همواره به دنبال منافع ملی خود بوده‌اند و بر همین اساس هر دو کشور به نوعی تلاش کرده‌اند از گروه‌های مورد حمایت خود، به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود بهره‌برداری کنند. برای مثال پاکستان از گروه‌هایی (اعم از احزاب یا گروه‌های افراطی- تروریستی) نظیر حزب کنفرانس حریت، حزب رابط المجاهدین، گروه افراطی جیش محمد، تحریک المجاهدین، کنگره مسلمانان کشمیر و ... برای پیوستن کشمیر به پاکستان، تلاش می‌کند. در مقابل هند نیز از طریق دو حزب کنگره ملی هند و کنگره ملی کشمیر، به دنبال الحاق کشمیر به خاک خود است و در مقابل گروه‌هایی نظیر جبهه آزادی جامو و کشمیر، کنگره مردمی و جبهه مردمی دموکراتیک به دنبال استقلال کشمیر هستند. البته گروه تحریک طالبان کشمیر تاکنون فعالیت عملیاتی چشمگیری نداشته و مسئولیت هیچ حمله‌ای را بر عهده نگرفته است؛ اما با این حال نمی‌توان آن را حزب سیاسی خواند و اساسا طبق بیانیه اعلامی خود، به دنبال مسیری است که طالبان در افغانستان طی کرده است و یا طالبان پاکستان در پاکستان طی می‌کند.

۴. دوگانگی مواضع تحریک طالبان کشمیر (اتهام به هند و انتقاد از پاکستان)

نکته چهارم این که بیانیه گروه طالبان کشمیر، از یک سو هند را متهم به اجرای عملیات دروغین پرچم می‌کند و از سوی دیگر از تقابل با پاکستان سخن می‌گوید. به عبارت دیگر این گروه، عملیات‌هایی مانند حمله در «پهلگام» را به هند نسبت می‌دهد و آن را «پرچم دروغین» می‌خواند. چنین ادعا‌هایی معمولاً برای بی‌اعتبار کردن اقدامات هند و توجیه مقاومت مسلحانه به کار می‌رود. از سوی دیگر از همکاری پاکستان با هند (به‌ویژه پس از ۱۳۸۳) انتقاد می‌کند که نشان‌دهنده شکاف احتمالی میان گروه‌های کشمیری و نهاد‌های امنیتی پاکستان است. ادعای پیشنهاد سازمان استخبارات نظامی پاکستان آی‌اس‌آی به هند برای همکاری در ترور مجاهدین، بیانگر بی‌اعتمادی عمیق به سیاست‌های رسمی اسلام‌آباد است.

۵. ایجاد بحران منطقه‌ای (طرح آمریکا برای کشمیر: بحرانی به سبک سوریه!)

طرح‌ریزی بحران‌هایی مشابه «بحران سوریه» در پاکستان، ایران و افغانستان، از تمایلات و خواسته‌های سرویس‌های اطلاعاتی- جاسوسی آمریکا و غرب و متحدانش در منطقه بویژه آی‌اس‌آی است. شاید نتوان برای این ادعا اسناد متقن ذکر کرد و اساسا نمی‌توان چنین اسنادی را یافت؛ اما با توجه به نوع عملکرد آمریکا و تجارب پیشین که همواره با ایجاد بحران و نفوذ در منطقه هدف، به مداخله پرداخته‌اند و اعتراف محمد خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان _که ما طبق دستور آمریکا و غرب سه دهه تربیت و آموزش گروه‌های تروریستی را عهده‌دار بودیم_ بعید نیست که در ایجاد و هدایت گروه تحریک طالبان کشمیر، سرویس‌های اطلاعاتی غرب، آمریکا و پاکستان دخیل و سهیم بوده و عمدتا با هدف ایجاد بحران منطقه‌ای بر علیه رقبای خود در آسیا باشد. هرچند که در مورد سایر بازیگران نظیر استخبارات طالبان افغانستان که چقدر در ایجاد تحریک طالبان کشمیر موثر بوده‌اند، نمی‌توان مطلبی ارائه کرد چراکه شواهدی که دال بر پشتیبانی رسمی طالبان افغانستان از این گروه باشد منتشر نشده است؛ اما بدون شک خواسته یا ناخواسته با اعلام موجودیت تحریک طالبان کشمیر، قدرتِ گفتمانِ طالبان در جنوب آسیا را گسترش می‌دهد؛ هرچند که دیگران وزن و جایگاهی برای آن قائل نشوند؛ اما عملا بر عزم و اراده نیرو‌های (منظور بدنه) طالبان بر مسیر خود خواهد افزود. موفقیت طالبان افغانستان می‌تواند به عنوان الهام‌بخش برای گروه‌های مشابه در کشمیر عمل کند.

۶. پیامد‌های تشکیل تحریک طالبان کشمیر

اگر شعار‌های اسلامی مانند «الحکم لله، الملک لله» و تأکید بر رهبری «امیر مولانا مقبول دار» برای جلب حمایت مذهبی و یکپارچه‌سازی جنبش‌های مردمی سودمند باشد؛ بدون شک به ایجاد تفرقه در جنبش کشمیر نیز کمک خواهد کرد. ظهور این گروه ممکن است نشان‌دهنده انشعاب در جنبش‌های سنتی کشمیر (مانند حزب مجاهدین یا حریت کنفرانس) باشد که برخی از آنها به دنبال راه‌حل‌های سیاسی هستند. همواره گروه‌هایی که ادعای ایجاد حکومت اسلامی از مسیر مبارزه را دارند؛ عمدتا به عنوان ابزار از سوی برخی بازیگران معاند استفاده می‌شوند و مدیریت و هدایت چنین گروه‌هایی از طریق نفوذی‌های سرویس‌های اطلاعاتی بطور تدریجی و نامحسوس صورت می‌پذیرد. پیامد دیگر این گروه افزایش خشونت‌ها در کشمیر خواهد بود. فعالیت این گروه می‌تواند به تشدید درگیری‌های مرزی هند و پاکستان (مانند درگیری پس از عملیات پهلگام) منجر شود. هم‌چنین این گروه که ادعای الگوگیری از طالبان افغانستان دارد، عملا پاکستان را در مقابل افغانستان قرار خواهد داد؛ بویژه که اسلام‌آباد بر سر تحریک طالبان پاکستان با کابل، دچار تنش و اختلافات سیاسی است. پیامد دیگر این که چنین گروه‌هایی ممکن است توسط سازمان‌هایی مانند سازمان ملل یا کشور‌های غربی به عنوان گروه «تروریستی» فهرست‌بندی شوند که خود دارای پیامد‌های سیاسی و اقتصادی برای کشمیر و حتی حامیان واقعی مردم مسلمان کشمیر خواهد بود.

- نتیجه‌گیری

متاسفانه، حادثه تروریستی پهلگام که در یک منطقه توریستی و حفاظت شده اتفاق افتاد و سپس به جنگ ۴ روزه هند و پاکستان منجر شد، هنوز با ابهامات فراوانی روبروست. واقعیت این است که طراحان این رویدادها، به دنبال اهداف کلان خود در میان‌مدت و آینده بلندمدت هستند و برای رسیدن به اهداف کلان خود از هر فرصت و بستری بهره می‌برند تا مقدمات رسیدن به اهداف خود را فراهم کنند. در این میان اعلام موجودیت تحریک طالبان کشمیر، اساسا منافع و آینده مردم کشمیر را با چالش‌های جدیدی مواجه می‌کند. افزایش بازیگران چه در سطح فروملی و فراملی، تنها به پیچیده‌تر شدن منازعه کشمیر می‌انجامد. برای سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و غرب، که همواره از طریق ایجاد بحران و مداخله در بحران ارتزاق می‌کنند، بحرانی شدن کشمیر و جنوب آسیا را به نفع خود تلقی می‌کنند و در مقابل چین و روسیه و ایران به دنبال امنیت و ثبات در منطقه هستند؛ لذا نفسِ شکل‌گیری گروه‌هایی نظیر تی‌تی‌پی یا تی‌تی‌کی و...، به نفع منطقه جنوب آسیا و آسیای مرکزی نیست. در واقع تشکیل تحریک طالبان کشمیر، بازتابی از تحولات جدید در شبه‌قاره است.

در نهایت باید گفت: تشکیل TTK تنها یک گروه جدید «شورشی» نیست؛ بلکه پدیده‌ای است که سه بحران متقاطع را شعله‌ور می‌سازد: بحران مشروعیت با مصادره حق‌خواهی کشمیر و جایگزینی آن با افراط‌گرایی؛ بحران امنیت ملی برای هند و پاکستان با ایجاد جبهه‌ای غیرقابل کنترل در کشمیر؛ بحران منطقه‌ای با پتانسیل تبدیل جنوب آسیا به میدان جنگ نیابتی قدرت‌های بزرگ.

گزارش خطا