۱۱:۱۸
۱۴۰۴/۰۹/۱۵
1404/09/15

رصدداخلی

هیئت تحریریه سایت طنین
نویسنده :
هیئت تحریریه سایت طنین
کد خبر:
۳۵۲۸

بازآفرینی دوگانه موشک و زندگی ️ از سوی رسانه‌های اصلاحات

- روزنامه هم‌میهن نوشت: اگر مردم و سلامت مردم برای مسئولین مهم باشد، هر موشکی که ساخته می‌شود ۲ میلیون دلار هزینه دارد، با پول ۱۰ تا موشک می‌توانیم مازوت‌هایمان را استاندارد کنیم. نمی‌کنیم، برای اینکه اولویت‌ها چیز دیگری است. صد درصد. یک سوم آب مملکت ما را زاگرس تأمین می‌کند. هر جایی که شما چاه می‌کنید و آب استخراج می‌کنید، آن آب را جنگل‌های زاگرس به ایران عزیز ما داده‌اند. هر جایی که جنگل می‌بینید، زیر آن یک آب‌انبار است؛ اعم از زاگرس و یا جنگل‌های هیرکانی البرز.

- روزنامه شرق نوشت: تهران شهری است که به‌شدت تشنه است، زمینش تکان می‌خورد و هوایش سنگین است. هر روز که می‌گذرد، بحران‌ها عمیق‌تر می‌شوند و زندگی ما در معرض خطر بیشتری قرار می‌گیرد. این حق، مطالبه‌ای است که نمی‌توان نادیده گرفت و سکوت در برابر آن، خیانت به شهری است که خانه ماست. به نظر می‌رسد که تحت مسائل محیط زیستی برخی جریان‌ها به ویژه سمن‌ها در تلاش هستند دوگانه موشک و زندگی را دوباره بازآفرینی کنند. به خط کردن سمن‌های غیرسیاسی در روز‌های پس از توقف جنگ بیش از آنکه دارای بار اجتماعی باشد، نسخه‌پیچی از سوی مجموعه نهاد‌هایی است که در تلاش هستند یک خیزش اجتماعی/ هیبریدی را سازمان‌دهی کنند. تخریب قدرت نظامی کشورمان بعد از جنگ ۱۲ روزه و همچنین تأثیری که موشک‌های ایرانی بر عقب نشینی دشمن داشت، نوعی خط خطرناک است که به نظر می‌رسد نهاد‌های امنیتی و قضایی باید بدان ورود کنند.

سیاه نمایی روابط ایران و ونزوئلا از دید رسانه اصلاحات

روزنامه هم‌میهن نوشت: رفاقت ایران با ونزوئلا بی‌حاصل بوده است! روابط ایران و ونزوئلا در ماه‌های اخیر چندان کارآمد از کار درنیامده‌اند. این در حالی است که در دهه‌های گذشته، ونزوئلا از نام‌های پرتکرار در اخبار روابط خارجی ایران بوده است. مرور مواضع نشان می‌دهد، انگیزه اصلی مقامات تهران و کاراکاس برای تأکید بر رابطه‌ای بودند که از دوره هوگو چاوز کلید خورد و تا امروز ادامه یافته است. ایران و ونزوئلا، عملاً در دو سمت مختلف کره‌زمین قرار دارند. در عرصه‌ای مثل کمک تسلیحاتی یا یاری رساندن در میانه جنگ، این فاصله اهمیت و اثر دارد. هر دو کشور، از بحران‌ها و گرفتاری‌های اقتصادی جدی در عرصه داخلی رنج می‌برند و از این‌رو، سقف چندان بلندی برای کمک اقتصادی به یکدیگر نیز ندارند. هر دو کشور، از بحران‌ها و گرفتاری‌های اقتصادی جدی در عرصه داخلی رنج می‌برند و از این رو، سقف چندان بلندی برای کمک اقتصادی به یکدیگر نیز ندارند. هر دو کشور، در عرصه داخلی با چالش‌هایی مواجه هستند و نیز تا حدی دست دولت‌ها را می‌بندد.»

روشنگری کاشانی و برائت اجباری

مناظره اخیر یک معمم شبه اصلاح‌طلب با حجت‌الاسلام و‌المسلمین حامد کاشانی، موجب سرشکستگی گروهک‌های تجدیدنظرطلبی شد که در پوشش نواندیشی دینی، به تحریف‌گری و ترویج خرافات و انحرافات فکری می‌پرداختند. استدلال‌های محکم و مستند حامد کاشانی در مقابل داستان‌بافی و ذوقیات و توهمات سلیمانی اردستانی موجب شد تا حامیان و هم‌طیفان سابق سلیمانی اردستانی از وی برائت بجویند، محمدعلی ابطحی نوشت: «با جمعی از دوستان روحانی نواندیش خدمت آقای خاتمی جلسه داشتیم. آقای خاتمی بحث سخنان آقای سلیمانی اردستانی را پیش کشید. اعتراض داشت که چرا این مباحث را و این ادبیات را در این شرایط به کار گرفته است. دوستان جلسه که دوستان آقای اردستانی هم بودند نیز گلایه داشتند که محتوا و ادبیات آقای اردستانی بیشتر از هر چیز به تفکر آرام نواندیشی دینی که نوپا ولی جدی است، آسیب می‌زند.» عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی نوشت: «مناظره شیخ شوخ اردستانی و شیخ منطقی حامد کاشانی را دوبار گوش کردم. به نظرم خیرخواهان به شیخ اردستانی توصیه کنند نه تنها نیازمند است دوباره منطق بخواند و روشمندی در اندیشه و سخن را بیاموزد، بلکه دگر بار تفسیر و تاریخ و حدیث و الهیئت بخواند. تا این‌همه دسته گل در مناظره به آب ندهد». /کیهان

آزادی به بهانه گسست با نسل انقلاب

محمدحسین بنی‌اسدی، دبیرکل نهضت آزادی گفت: آزادی در کشور ما یک درخت بی‎ریشه بوده است. یعنی فرصت‎هایی بود که جامعه ایران می‎توانست روی آزادی کار کند و فرهنگ دموکراتیک و آزادمنشانه را در بین آحاد جامعه مستقر کند. مثلاً بعد از انقلاب مشروطه که به خاطر مبارزه با استبداد و حاکمیت قانون و آزادی چنین فرصتی فراهم شد و پس از آن با کودتا و دیکتاتوری رضاشاه این فرصت به پایان رسید. پس از برکناری رضاشاه چند سالی این فرصت بود که با کودتای ۲۸ مرداد به پایان رسید. این دوران‌ها چنان پرتلاطم بود که درخت آزادی نتوانست ریشه بدواند. پس از آن هم که انقلاب با شعار آزادی و استقلال به پیروزی رسید و عمر آزادی در آن هم کوتاه بود. نهضت آزادی در عمر ۶۴ ساله خود، این ایده‌آل را دنبال می‎کرد و نیازی است که باید به آن برسیم و ضروری است که بحث کنیم و بدانیم چرا نتوانستیم آن توفیقی که می‎خواستیم را به دست بیاوریم. موضوع بعدی انقطاع یا شکاف نسلی است؛ این هم برای ما بسیار مهم است، چون ما نگران آینده ایران هستیم. نسلی که بتواند برای بحران‎های امروز کشور راهکار و راه‌حل دهد. بتواند جامعه ایران را به ساحل نجات برساند. / جماران

ایمان و صبر به سبک معاون رئیس جمهور

فقدان عزیزان تلخ‌ترین اتفاقی است که انسان می‌تواند در زندگی با آن مواجه شود. در همین بزنگاه‌هاست که عیار ما محک می‌خورد. خبر حادثه تلخ تصادف خودروی خانواده اسماعیل سقاب اصفهانی، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی، از آن دست اخباری است که هر شنونده‌ای را لحظاتی در خویشتن خود فرومی‌برد. در این حادثه دلخراش معاون رئیس‌جمهور که به تازگی حکم معاونتش را پذیرفته بود و در حالی‌که هجمه‌های زیادی بر او وارد شده بود، به فاصله چند روز سه بار عزادار شد، عزیزترین افراد زندگی‌اش را از دست داد و به تعبیر خودش به فاصله چهار روز، خانواده پنج نفره‌اش شد دو نفره. در این حادثه همسر و دو فرزند آقای سقاب اصفهانی جان باختند و فرزند دیگر او هم همچنان در بیمارستان بستری است. اما در این میان صبر و تحمل سقاب اصفهانی زبانزد شد. یکی از قسمت‌های مهم و قابل تامل این ماجرا، بازگشت آقای معاون رئیس جمهور به جلسه دولت درست در همان روز‌های نخست بود. او در سخنانش خطاب به وزرا و رئیس‌جمهور گفت که به عهدی که با مردم بسته است وفادار خواهد ماند. این رفتار، واکنش‌های گسترده‌ای در جامعه برانگیخت و بسیاری آن را نشانه‌ای از تعهد، صلابت و نگاه تکلیف‌محور او دانستند. / تسنیم

چرخه‌های باطل تعیین دستمزد

به گزارش خراسان، شوک‌های تورمی در ماه‌های اخیر، تورم سالانه را مجدد صعودی کرده است و چشم انداز مبهمی را پی روی معیشت کارگران نهاده است. این شرایط و به‌خصوص این که تاکنون خبر خاصی در خصوص افزایش مجدد دستمزد به گوش نمی‌رسد، ایجاب می‌کند از هم اینک برای ماه‌های پایانی سال که ترافیک اقدامات برای تعیین دستمزد زیاد می‌شود، تدبیر مناسبی اندیشیده شود. با این اوصاف، چالش‌های تکرارشونده تعیین دستمزد مسئله‌ای است که باید برای آن تدابیر مناسب اندیشیده شود. یکی از محور‌های اختلاف سالانه، موضوع سهم مزد در هزینه تمام‌شده کالا و خدمات است. از دید کارفرمایان، رشد مزد فشار قابل توجهی بر بنگاه‌ها وارد می‌کند؛ اما نمایندگان کارگری سهم دستمزد را عموماً «حدود ۱۰ درصد» برآورد می‌کنند. به بیان دیگر، حتی اگر مزد دو برابر شود، سهم آن با توجه به تورم ۴۰ درصد کنونی، تنها حدود ۴ درصد خواهد بود؛ آن هم در شرایطی که عوامل کلانی مانند شوک ارزی، رشد نقدینگی یا هزینه‌های سربار بانکی، تا چندین برابر اثرگذارترند.

گزارش خطا