تحلیلی بر اعتراف رژیم صهیونیستی به قدرت ایران

ارزیابی‌های جدید از محافل امنیتی رژیم صهیونیستی حاکی از آن است که برخلاف ادعا‌های اولیه، برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران به مراتب کمتر از برآورد‌های اولیه در جریان جنگ ۱۲ روزه و آنچه که صهیونیست‌ها پیش از این تصور می‌کردند، آسیب دیده است. در این باره رسانه تایمز آو اسرائیل در گزارش جدیدی که به نقل از المانیتور منتشر کرده است، به این موضوع پرداخته و نوشته: بعد از جنگ ۱۲ روزه در ماه ژوئن، برداشت ابتدایی این بود که ضربات اولیه قابل توجهی به برنامه موشک بالستیک ایران وارد شده است. این گزارش، اما به نقل از منابع آگاه اسرائیلی، می‌گوید برآورد‌های جدید نشان می‌دهد، برداشت اولیه دقیق نبوده است.

ارزیابی جدید رژیم، در دیدار اوایل هفته گذشته بین شلومی بیندر، رئیس اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل، با مایک والتز، سفیر آمریکا در سازمان ملل و مشاور پیشین امنیت ملی دونالد ترامپ در میان گذاشته است. اشتراک این اطلاعات با آمریکا بود که باعث شد ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی پنج شنبه ۲۰ آذر مدعی شد: «ایرانی‌ها خیلی سریع در حال بازسازی برنامه موشکی خود هستند. آنها می‌توانند تلاش کنند. اما احیای برنامه هسته‌ای برای ایرانی‌ها به زمان بسیاری نیاز دارد و اگر بخواهند آن را بدون توافق بازسازی و احیا کنند، دوباره آن را نابود خواهیم کرد. ما می‌توانیم موشک‌های ایران را هم خیلی سریع از کار بیاندازیم».

اگرچه ترامپ زبان به تهدید گشوده و در واقع تلاش می‌کند با زبان زور و از موضع قدرت با جمهوری اسلامی ایران سخن بگوید، اما در حقیقت و اساساً یک واقعیت بزرگ به نمایش می‌گذارد؛ اعتراف صریح اسرائیل به نادرست بودن ارزیابی‌های اولیه که پنج ماه پس از خاتمه درگیری‌ها منتشر می‌شود و بلافاصله اظهارات تهدیدآمیز ترامپ، پرده از یک شکاف و خلاء اطلاعاتی و ارزیابی عمیق در دستگاه‌های امنیتی و نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی برمی‌دارد.

در خصوص کارزار جدید نتانیاهو و ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران نکات قابل توجهی وجود دارد که در ادامه به موارد مهمی از آنها اشاره می‌شود:

یک؛ انتشار گزارش اخیر محافل امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی، آشکارا نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی و ایالات متحده که به اصطلاح قدرتمندترین سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی و جاسوسی را در دنیا دارندف فاقد هرگونه ارزیابی دقیق و اطلاعات صحیح از میزان تأثیر عملیات خود بر توان دفاعی ایران است. طبیعی است که براساس اصول شناخته‌شده جنگ، ناتوانی در شناخت صحیح و درست طرف مقابل که در اینجا ایران است، هرگونه تصمیم برای حمله مجدد را با ابهامی مرگبار مواجه می‌سازد. کمااینکه در تاریخ نظامی نیز این یک قاعده اثبات شده است که هر عملیات تهاجمی بدون برخورداری از شناسایی دقیق توان لجستیکی، آمادگی رزمی و نقاط آسیب‌پذیر دشمن، محکوم به شکست یا پیامد‌های غیرقابل محاسبه است. این ابهام راهبردی، خود به عنوان یک بازدارنده قوی در برابر تصمیم‌گیری‌های شتابزده آینده اسرائیل عمل خواهد کرد.

دو؛ راه‌اندازی کارزار جدید تبلیغاتی توسط رژیم صهیوینستی با محوریت «آسیب‌ناپذیری نسبی برنامه موشکی ایران» و تلاش برای همراه‌سازی مجدد آمریکا، حاوی یک «تناقض بنیادین و خطرناک» است. چگونه می‌توان از یک سو به قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرد و از سوی دیگر متحد خود را به جنگی دیگر فراخواند که عواقب آن برای خود اسرائیل «فاجعه‌بار و وجودی» خواهد بود؟ این رفتار بیش از آنکه نشانه قدرت باشد، بیانگر سردرگمی راهبردی، درماندگی و تلاش برای واگذاری بار خطر به واشنگتن است.

سه؛ با وجود دشمنی دیرینه دو دشمن درجه یک یعنی آمریکا و اسرائیل با ایران، جمهوری اسلامی با اقتدار و آمادگی حداکثری در صحنه حاضر است. همانطور که در اسناد بالادستی هم مصوب شده است و در بیانات رهبری و مقامات عالی نظامی و سیاسی هم به کرات آمده است، هرگونه اقدام خصمانه، تجاوز یا نقض امنیت ملی و ثبات جمهوری اسلامی ایران، با سریع‌ترین، شدیدترین و گسترده‌ترین پاسخ از سوی نیرو‌های مسلح مواجه خواهد شد. ایران هوشیارانه مراقب منافع ملی خود است و هیچ بازیگر متخاصمی را در اقدام علیه امنیت این کشور بی‌پاسخ نخواهد گذاشت.

خسارات ویرانگر جنگ ۱۲ روزه برای رژیم صهیونیستی روشن ساخت که هرگونه درگیری مجدد با ایران به بهانه‌های مختلف، می‌تواند به «مادر همه جنگ‌ها» تبدیل شود و اساس موجودیت این رژیم جعلی را در زمانی کوتاه با خطر «سقوط قطعی» مواجه سازد. گستره عمق راهبردی، توان موشکی، قدرت منطقه‌ای و اراده راسخ ایران، هرگونه محاسبه نظامی محدود را باطل می‌سازد.