همزمان با افزایش تلاشهای محمد بن سلمان ولیعهد عربستان برای تکیه بر تخت پادشاهی این کشور، اختلافات در خاندان آل سعود در حال افزایش است. «محمد بن سلمان» بعد از آنکه توانست جایگاه خود را به عنوان پادشاه آتی تا حدودی تثبیت کند، نهادهای قدرت زیادی را به حاشیه راند اما این مسیر بدون تهدیدات جدی علیه او نیست و میتواند به مشکلات قابل توجهی برای او به هنگام پادشاهیاش منتهی شود. پس از آن که ولیعهد عربستان با زندانی کردن محمد بن نایف و احمد بن عبدالعزیز، مخالفان تاج و تخت خود را از قدرت کنار زد و میدان حکمرانی اش را به قیمت زیان رساندن به دیگر شاهزادگان مهیا ساخت، در روزهای اخیر اخباری مبنی بر ترور نافرجام وی منتشر شد. تسویه حسابهای داخلی در عربستان و تلاش محمد بن سلمان ولیعهد سعودی برای کنار زدن رقبای احتمالی تاج و تخت موضوع تازه ای نیست و سرکوب گسترده شاهزادگان مخالف و رقیب، قتل روزنامهنگاران و بازداشت مخالفان یا زندانی کردن آنها و محروم کردن آنها از مراقبتهای پزشکی در نظام پادشاهی مطلقه عربستان امری طبیعی و شایع است که پس از ولیعهدی بن سلمان نیز گسترش یافته است. از طرفی بن سلمان نه تنها رقبای خود برای پادشاهی را کنار زده بلکه کودتای آرامی نیز علیه پدرش ترتیب داده و خود عملا همه امور را در دست گرفته است که غیبت طولانی مدت سلمان بن عبدالعزیز در امور سیاسی و حکومتی خود گواه این امر است.
از دلایل شعله ور شدن اختلافات در خاندان آل سعود، موارد ذیل قابل تحلیل می باشد:
1- شکست بن سلمان در نبرد یمن: ولیعهد سعودی با تصور قدرت گزاف اقتصادی و زرادخانههای پر از تسلیحاتش، با شروع جنگ ناعادلانه علیه یمن، به دنبال برعهده گرفتن رهبری جهان عرب بود ولی طولی نکشید که انصارالله توانست ورق جنگ را به نفع خود تغییر داده و خسارات سنگینی بر امور اقتصادی، نظامی و انسانی عربستان وارد کند. ولیعهد سعودی هیچگاه تصور نمی کرد که برای ادامه سیاست اشتباهش ماهیانه ۱۷۵ میلیون دلار برای بمب باران یمن و ۵۰۰ میلیون دلار برای عملیات زمینی هزینه کند و مجبور به فروش۱.۲ میلیارد دلار از اموال عربستان در بازارهای سهام اروپا شود. از طرفی تأسیسات نفتی و عمق عربستان سعودی در تیررس موشکها و پهپادهای یمنی قرار دارند و آبرو و اعتبار عربستان سعودی در مجامع بین المللی تا حدودی از دست رفته است. ولیعهد سعودی در آستانه آزادسازی قریب الوقوع مأرب توسط نیروهای انصارالله در مخمصه بزرگی قرار گرفته است و این جنگ آینده سیاسی او و نیز رویایش برای پادشاهی به عربستان سعودی را با تهدید مواجه ساخته است. لذا شکست بن سلمان در جنگ یمن یکی از مهمترین معضلاتی است که آتش اختلافات در داخل خاندان سعودی را برانگیخته است و بن سلمان به عنوان یک تهدید برای آینده این خاندان مطرح می شود.
2- از دست دادن حمایت آمریکا: پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا و روی کار آمدن "جو بایدن"، ورق تا حد زیادی برای ریاض برگشت و بن سلمان دیگر چک سفید امضای دونالد ترامپ برای اجرای اقدامات خود را نداشت. دولت بایدن به طور مشخص برای رهبران عربستان این نکته را روشن ساخت که واشنگتن آزادی عملِ بی حد و مرز عربستان را نمی پذیرد و به شدت دولت عربستان و شخص محمد بن سلمان را به دلیل کنشگری در قتل جمال خاشقچی هدف حمله قرار داد.در این راستا شاهزادگان سعودی به دنبال آنند که با ترور و یا مخلوع کردن بن سلمان، از شرایط موجود استفاده کرده و نظر قدرت هایی نظیر آمریکا را به خود جلب نمایند.
3- شکست اصلاحات با چشم انداز 2030: بن سلمان پس از ولیعهدی، سعی داشته تا تصویری مدرن را از خود و عربستان و همچنین آینده این کشور، به جهانیان نشان دهد. در این راستا، او به طور خاص چشم انداز 2030 عربستان را مطرح کرد که در قالب آن، عربستان باید تا سال 2030 به یک قدرت اقتصادی، فناوری و سیاسی قابل توجه در غرب آسیا تبدیل شود. چشم اندازی که اولاً برای اجرایی شدن، نیاز به دوری از تنش و روابط حسنه با همسایگانی نظیر یمن، لبنان و جمهوری اسلامی ایران است و ثانیا به لحاظ ایدئولوژی جامعه بسته عربستان را به سمت سکولاریزه شدن پیش می برد و غافل از اینکه یکی از لزومات جامعه باز، بهره مندی مردم آن جامعه از حق آزادی است که با توجه به سیستم خفقان و سلطه کنونی عربستان و شیوه بن سلمان در سرکوب مخالفان خود، عملا در آینده نه چندان دور نه تنها منجر به اختلافات درونی در خاندان آل سعود، بلکه به چالش عظیمی برای خاندان آل سعود تبدیل می گردد.
در مجموع باید گفت که اختلافات درونی در خاندان آل سعود پس از تلاش های بن سلمان برای رسیدن به کرسی پادشاهی تشدید یافته است به طوری که محدود کردن قدرت توسط وی، موجب نادیده گرفته شدن دیگر شاهزادههای عربستانی شده است. سیاست های اشتباه بن سلمان نظیر ورود به جنگ یمن، وارد کردن فرهنگ غربی به جامعه بسته عربستان، دشمنی با همسایگان راهبردی نظیر جمهوری اسلامی ایران و لبنان، بازی در زمین آمریکا و سایر کشورهای غربی و استفاده ابزاری قدرت ها از این کشور موجب گردیده است تا بن سلمان در مسیر پادشاهی با مشکلات عدیده ای همچون عدم حمایت سایر کشورها، عدم محبوبیت، مخالفت دیوان پادشاهی ولیعهد وکودتاهای درونی توسط سایر شاهزادگان مواجه گردد.