۲۳:۴۴
۱۴۰۰/۱۲/۰۸

آیا روسیه در دام آمریکا افتاده است؟

نویسنده:
عبدالرحمن عبدانی کارشناس حوزه قفقاز
کد خبر:
۳۸۵
ورود روسیه بنا به برخی تحلیل ها ورود به دامی است که غربی ها علی الخصوص آمریکایی ها کشیده اند، اما اجازه بدهید جور دیگری هم به قضیه نگاه کنیم.
اینکه اولا همیشه آمریکا و غرب رو خیلی بزرگ تر و باهوش تر از اون چیزی که هستند رو نبینیم. اونها با دهها سال تبلیغات تلاش کردند تا خودشون را مغز متفکر و باهوش و نابغه و ... جلوه بدهند و انسان هایی که یک سر و گردن از بقیه بالاترند. زمان آن رسیده است که در ابن طرز فکر تجدید نظر اساسی بشود.
 
دوم روسیه و شخص پوتین هم چند صد سال تجربه جنگ و تهدید رو در تاریخچه خود دارند و اینکه فکر کنیم بی گدار به آب زده اند کم لطفی در حق متحدان خود است. روسیه در مواقع مختلف و از جمله نوع روابط با چین و ترکیه و بحران قره باغ نشان داده که اتفاقا با هوشمندی از برنامه های طولانی مدت خود پیروی می کند.
سوم اوکراین برای روسیه مثل افغانستان برای شوروی یا مثل عراق و افغانستان برای آمریکا نیست که بُعد مکانی و فرهنگی داشته و به اصطلاح حالت دام داشته باشد. در حمله شوروی به افغانستان، روس ها انجا عقبه ای نداشتند. علاوه بر این شناخت درستی هم از فرهنگ ایرانی - اسلامی افغانی ها نداشتند. اما در مورد اوکراین قضیه برعکس است. اولا در انتخابات ۲۰۱۴ اکثریت مردم اوکراین به یک نفر طرف دار روس رای دادند که با شورش و دخالت خارجی، نظر قاطبه مردم نادیده گرفته شد. دوم همه مردم از زلینسکی دلقک، رضایت نداشتند. سوم بیش از ۱۲ میلیون از ۴۰ میلیون جمعیت اوکراین، روس تبار هستند که خواهان الحاق به روسیه بودند در غیر این صورت در اقلیت قرار گرفته و باید با زبان و لهجه دیگری صحبت می کردند. گذشته از اینها اوکراین خواستگاه فرهنگ اسلاوی است و صدها سال با روسیه پیوند فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و مهم تر از همه سرزمینی با روسیه داشته است، لذا کاملا با افغانستان فرق دارد. اگر روسیه بتواند اوکراین را به خود منضم کند یک تهدید بسیار اساسی متوجه ناتو و اروپا کرده است و از این به بعد به جای اینکه روسیه نگران گسترش ناتو باشد، این ناتو و غرب هست که باید نگران سیاست های توسعه طلبانه روسیه باشد.
مضاف بر این بعضا گفته می شود که روس ها بازار انرژی اروپا را از دست خواهند داد و ایران بهترین جایگزین است و باید در این راستا تلاش کند. در این نظر هم چند بحث وجود دارد.
اولا حذف روسیه که ۴۰ درصد گاز اروپا را تامین می کند به راحتی میسر نیست و هیچ منبع مطمئن دیگری برای این جایگزینی وجود ندارد و از لحاظ قیمت هم گاز ماسه ای آمریکا به هیچ عنوان توان رقابت با روسیه را ندارد. حداقل در کوتاه مدت. دوم گاز قطر یا عراق و مدیترانه اگر قرار بر انتقال باشد قطعا با ممانعت روسیه مواجه خواهد شد چون باید از سوریه و عراق بگذرد که در هر دو کشور روسیه حضور و نفوذ قوی دارد، ضمن اینکه ظرفیت گازی قابل مقایسه با روس ها ندارند. سوم اینکه غربی ها از تبادلات اقتصادی به عنوان ابزاری برای سیاست گذاری بهره می برند و با ایجاد وابستگی متقابل، سیاست های شرکای تجاری شان را مدیریت می کنند. قطعا روسیه وابسته به بازار اروپا قابل کنترل تر است تا روسیه غیر وابسته. لذا اروپا شاید در بدو امر تهدیداتی کند اما در عمل اقدام سخت چندانی نخواهد کرد همچنان که در دور قبلی تهدیدها و تحریم ها هم اروپایی ها چندان جدی نبودند و مرزهای بیشتر کشورهای اروپایی باز بود. گرجستان که واضح ترین مثال هاست با وجود همه ادعاها، بیش از ۷۰ درصد مایحتاج خود را از روسیه تامین می کند. کشورهای اروپای شرقی و مثلا ترکیه هم چنین وابستگی هایی دارند.
و اما بعد اینکه گفته می شود ایران باید برای فتح بازار گاز اروپا بجای روسیه تلاش کند هم خود قصه دیگری است. اولا روسیه بازار گاز اروپا را به دلایل متعدد انحصاری خود می داند و به هیچ عنوان بازیگر جدیدی را راه نخواهد داد حتی ایران. همچنان که گفته می شود جنگ فعلی هم جنگ آمریکا و روسیه برای تصرف این بازار است حال روسیه ای که حاضر است با آمریکا بر سر این بازار سرشاخ شود آیا به راحتی به ایران اجازه بازی خواهد داد؟ و امریکا هم دیگر بدتر. از این گذشته ما و به ویژه مرحوم حاج قاسم شهید در تلاش بود تا به جای تشدید رقابت با روسیه و ترکیه، با این دو کشور وارد همکاری های منطقه ای شود، حال این حرف که تا اتفاقی می افتد ما بگوییم بازار گاز اروپا را به دست بگیریم بر خلاف حسن همکاری و اتحاد است و غالبا نظر غرب پیشگان است. اگر ایران می خواهد وارد بازاری شود اگر با تعامل و هماهنگی و تقسیم منافع وارد شود ماندگاری اش بسیار بیشتر خواهد بود. گذشته از این، ایران در حال حاضر حتی در تامین گاز مصرفی خود درمانده و سال آینده قطعا با مشکل مواجه است در چنین شرایطی بیان اظهاراتی مبنی بر جایگزینی با روسیه در بازار اروپا، فقط تیشه به ریشه توسعه روابط زدن است. 
در مجموع به نظر می رسد که روسیه با حمله به اوکراین یک قدم بسیار بزرگ و اساسی علیه غرب برداشته و از موضع تدافعی به موضع تهاجمی تغییر موضع داده است. قطعا از این به بعد با روسیه فعال تر و پویاتر در دیگر عرصه ها از جمله سوریه و عراق و افغانستان و ... مواجه خواهیم بود و در این بین زمینه همکاری گسترده تری بین ایران با طرف های مختلف قضیه فراهم شده است.
گزارش خطا