جهاد اسلامی فلسطین که در سال 1981 و با الهام از اندیشههای امام خمینی (ره) و آرمانهای انقلاب اسلامی توسط دانشجویان «دانشگاه اسلامی غزه» تأسیس شد، «نبض اصلی» تحولات میدانی و غیرمیدانی مربوط به جنگ در غزه و شرایط پساجنگ را در دست دارد.
جنبش جهاد با وجود شهدا و زخمیها و خساراتی که متحمل شد، اما «پیروز واقعی» در نبرد اخیر با صهیونیستها بود؛ این برآوردی است که واقعیات میدانی، سیاسی و امنیتی و همچنین نتایجی که از این جنگ حاصل شد، آن را نشان میدهد. رژیمصهیونیستی که ادعای یک دولت را دارد و جزو قدرتهای برتر نظامی در غرب آسیا محسوب میشود، نتوانست بیشتر از 52 ساعت در جنگی که خود به راه انداخته و به تحقق دستاوردهای بزرگ از آن چشم دوخته بود، دوام بیاورد!
جنبش جهاد اسلامی اخیراً راهبرد جدیدی را براساس استقرار در کرانه باختری به منظور دستیابی به یک هدف درازمدت یعنی چند ساله آغاز کرده است تا همچون مدلی که جنبش حزبالله لبنان ارائه میدهد، در کنار دشمن سرسخت صهیونیستی قرار باشد.
این جنگ که معادله جدیدی را در فلسطین اشغالی رقم زده است که در چهارچوب آن جهاد اسلامی به عنوان یکی از گروههای مقاومت در حال تثبیت قدرت بازدارندگی و تهاجمی خود علیه صهیونیستهاست، دو پیام بسیار مهم و کلیدی نخست برای رژیمصهیونیستی و دوم برای رژیمهای سازشکار عربی در منطقه و جهان اسلام دارد.
رژیمی که با تمام قابلیتهای دفاعی، تسلیحاتی،تکنولوژیکی و اطلاعاتی نتوانست در برابر یک گروه کوچک فلسطینی بیشتر از دو و نیم روز دوام بیاورد، اولاً، اگر با یک ارتش یکپارچه، منسجم و متحد از تمام گروههای مقاومت در فلسطین، لبنان و سوریه در دورتا دور سرزمینهای اشغالی مواجه شود، به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟ ثانیاً، آیا چنین رژیمی میتواند تکیهگاه امنی برای برخی کشورهای عربی که به سمت برقراری روابط دیپلماتیک و آشکارسازی مناسبات دوجانبه رفتهاند، باشد؟