پس از خروج ترامپ از برجام( 18 اردیبهشت ماه 1397) به دنبال اعمال فشار با سیاستهای حداکثری و وارد کردن تعهدات فرابرجامی نظیر مذاکرات منطقه ای و موشکی، جمهوری اسلامی ایران رویکرد مقاومت فعال( 18اردیبهشت 1398) را در دستور کار قرار داد. پس از روی کار آمدن جو بایدن، دولت دوازدهم در اواخر دوره خود به دنبال یک برجام جدید با دولت جدید آمریکا بود که در اسرع وقت به سرانجام برسد ولی تصمیم نظام برآن شد که مذاکرات را به دولت بعد واگذار کند و سیاستگذاری مذاکرات را به دبیرخانه شورای امنیت ملی(شعام) به ریاست آقای شمخانی محول کرد و وزارت امور خارجه را به عنوان مجری مذاکرات اتخاذ کرد.( لازم به ذکر است که در دولت دوازدهم، سیاستگذاری و اجرای مذاکرات را به وزارت امور خارجه محول کرده بود). تعیین خطوط قرمز توسط بخش سیاست گذار و ابلاغ به بخش اجرا واگذار گردید. در تصمیمات جدید بنا شد که برجام 2015 ( با تمام قوات و ضعف هایش) احیا شود و برجام جدیدی نوشته نشود و هیچگونه تعهدات منطقه ای و موشکی در آن نباشد. همچنین هدف از مذاکرات احیای برجام را انتفاع اقتصادی کشور بنا نهادند. از طرفی آمریکایی ها هنوز به تصمیم سیاسی نرسیده اندکه تحریم ها را بردارند و تضمین دهند، و همچنان به تحریم ها به عنوان سلاح و ابزار نگاه می کنند. با شروع به کار دولت سیزدهم، دور اول مذاکرات تیم جدید دولت با کشورهای حاضر در معاهده برجام در اواخر مرداد شروع شد و یکی از مهم ترین اقداماتی که که انجام دادند این بود که اجازه ورود آمریکایی ها به صورت مستقیم به مذاکرات احیای برجام را ندادند و آمریکایی ها در پشت درب های بسته روند مذاکرات را پیگیری می کرد. در همین دور اول، آمریکایی ها با توجه به قدرت تیم مذاکره کننده جدید جمهوری اسلامی ایران، به بهانه اینکه تیم جدید ایرانی شناخت کافی از مذاکرات را ندارد، مذاکرات را مختل کردند. دور دوم مذاکرات در اوایل اسفندماه برگزار گردید که در این دور تیم مذاکره کننده پیش نویسی آماده کرده بود و از طرف های مقابل خواست که مطابق با این پیش نویس که در آن مطابق با خواسته های ایران بود پیش روند و در این دور شرایط توافق خیلی در دسترس قرار گرفت و حتی متن 28 صفحه ای آماده شده بود برای امضاء که باز هم دقیقه 90، آمریکایی ها با ادعای دروغین اظهار کردند که روسیه از ایران تضمین می خواهد که اگر برجام هم بسته شد، با روسیه مراودات سابق را حفظ کند و روسیه نمی خواهد با توجه به جنگ شروع شده در اوکراین و تحریم های انرژی علیه غربی ها، نفت و گاز ایران جایگزین انرژی روسیه برای غربی ها شود که این ادعا توسط روسیه رد شد و مسیر ادامه مذاکرات را روس ها فراهم کردند. دور سوم مذاکرات در 20 اسفند 1400 در وین شروع شد و در این دور هم آمریکایی ها موضوع سپاه را مطرح کردند و انجام توافق را منوط به ماندن سپاه در لیست گروه های تروریستی(fto) دانستند که تیم مذاکره کننده ایرانی نپذیرفت چرا که اگر یک نفر با زیر مجموعه های سپاه کار کند، دوباره تحریم ها به بهانه های مختلف بازمی گردد. پس از این دور مذاکرات، آمریکایی ها پیشنهاداتی را در خصوص خروج سپاه از لیست تروریستی و ادامه مذاکرات ارائه داد مبنی بر اینکه: 1- آمریکایی ها سپاه را از لیست گروه های تروریستی خارج میکند و ایران در ازای آن سنتکام را باید از لیست گروه های تروریستی خارج کند و در منطقه با آمریکایی ها همکاری کند که این پیشنهاد به دلیل اینکه ما به دنبال خروج آمریکایی ها از منطقه هستیم توسط ایران رد شد. 2- آمریکایی ها سپاه را از لیست گروه های تروریستی خارج کنند و در ازای آن ایران تعهد دهد که نیروهای آمریکایی و قاتلان سردار سلیمانی مورد تهدید قرار نگیرند که این پیشنهاد هم بلافاصله به دلیل اینکه ما به دنبال انتقام سخت هستیم و حاج قاسم قابل معامله نیست و حاج قاسم نماد ما در منطقه بود و باید نماد حضور آمریکایی ها در منطقه را بزنیم، رد شد. 3- آمریکایی ها سپاه را از لیست گروه های تروریستی خارج کنند ولی نیروی قدس را در این لیست نگه دارند که باز هم توسط ایران رد شد چرا که اگر ما این را می پذیرفتیم یعنی به زبان بی زبانی و به صورت رسمی پذیرفته بودیم که نیروی قدس، تروریست است. بعد از این، جنگ ترکیبی را علیه جمهوری اسلامی ایران شروع کردند( شهرداری را هک کردند، فرودگاه امام را مختل کردند، فعالیت های رژیم در ایران بیشتر شد و فقط به دنبال کمیت بودند که در ایران ناامنی ایجاد کنند که در همین راستا شهید خدایی را ترور کردند، پارچین را زدند و مجتبی قد بیگی را به شهادت رساندند، دو تن از پاسداران هوافضا را شهید کردند و ...). در ازای آن نیز ما شهرداری رژیم رو هک کردیم، زیر ساخت های برق و تاسیسات را زدیم، پالایشگاه های رژیم به مدت دو ماه پی در پی دچار آتش سوزی بودند و... دو زنجیره سانترفیوژهای ir6 را فعال کردیم، 27 دوربین ضبط کننده آزانس را جمع کردیم و.... سپس رافائل گروسی، مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از سفر به سرزمین های اشغالی و دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ایران از لحاظ فنی توضیحات معتبری برای وجود ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در «تورقوزآباد» (تهران)، «ورامین» و «مریوان» (آباده استان فارس) ارائه نکرده است و بلافاصله شورای حکام( آمریکا- انگلیس- آلمان- فرانسه) با هدف (فشار سیاسی علیه ایران و تأثیرگذاری بر روند مذاکرات با عملیات روانی جهت تن دادن ایران به خواسته های آمریکا در مذاکرات)، در تاریخ 18 اردیبهشت قطعنامه ای علیه ایران صادر کردند. در پاسخ نیز ایران بسیاری از «دوربینهای نظارتی» و همچنین «دستگاههای اندازهگیری بر خط سطح غنا OLEM و فلومتر» متعلق به سیستم نظارتی آژانس در ایران را از کار انداخت. با سفر جوزف بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران، مذاکرات از بن بست خارج شد و قطر به عنوان میزبان دور چهارم مذاکرات غیر مستقیم بین نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا با واسطه گری معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا انتخاب گردید. در این دور مذاکره دو روزه، تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران با اقتدار از مواضع کشورمان دفاع کرده و بر لزوم دستیابی به یک توافق پایدار تأکید کرده است ولی آمریکایی ها، ضمن تکرار مواضع قبلی خود، به آنچه در وین مطرح شده پافشاری کرده و این دور از گفتگوها به دلیل زیادهخواهی و باجخواهی آمریکاییها و ندادن تضمین برای انتفاع اقتصادی ایران به نتیجه نرسید. بعد از آن در تاریخ 22 تیرماه 1401، بایدن بعد از اینکه با پاسخ های قاطع جمهوری اسلامی مواجه شد، به منطقه آمد که هم یک ائتلاف عربی علیه ایران تشکیل دهد که ایران را مجبور کند که در مذاکرات به خواسته های آمریکا تن دهد و هم از انرژی عربستان جهت جایگزینی انرژی روسیه در آستانه رسیدن به فصل های سرد اروپا استفاده کند که اولاً به محضی که بایدن به سرزمین های اشغالی پا گذاشت، امارات اعلام کرد که در هیچ ائتلاف ضد ایرانی شرکت نخواهد کرد. ثانیاً عربستان از طریق الکاظمی به ایران پیغام فرستاد که بایدن و خواسته های آن را جدی نخواهند گرفت و همین اتفاق هم افتاد( به جای فرش قرمزی که برای ترامپ هنگام ورود به عربستان پهن کردند، فرش بنفش انداختند، بایدن مجبور شد با بن سلمان که دشمن خونی اش است، دیدار کند، جهت استقبال به جای پادشاه، وزیر نفت را فرستادند و به بایدن اعلام کردند که حاضر نیستند با افزایش تولید نفت، اتحاد خود را با روسیه از دست دهند) و بایدن بعد از شکست صد در صد در سفر منطقه ای خود، مجبور شد بار دیگر به میز مذاکره برگردد. در نهایت دور نهایی مذاکرات احیای برجام که اخیراً با حضور آقای باقری در وین آغاز شد، پس از یک سلسله مذاکرات نفسگیر و پرچالش متن نهایی توافقنامه جدید بین ایران و کشورهای ۴+۱ در قالب یک پیش نویس توسط اتحادیه اروپا برای تصویب و امضا در اختیار طرفهای دیگر مذاکرات قرار گرفت. در این دور از مذاکرات به اذعان مقامات جمهوری اسلامی ایران و خبرگزاری های غربی، تیم مذاکره کننده ایران توانسته است امتیازات چشمگیری کسب کند. همچنین بنا شد که موضوع خروج سپاه از لیست گروه های تروریستی را خارج از مذاکرات احیای برجام و بعدها به صورت مستقیم بین ایران و آمریکا حل گردد و از طرفی تمام شهروندان غیر آمریکایی مجاز شدند که با شرکت هایی که با سپاه معاملات دارند، تجارت کنند.
پیش نویس اولیه
ایران پیشنهادهای خود را به کشورهای عضو برجام ارائه داده است و براساس شواهد و قرائن مسائل ذیل در پیش نویس ارائه شده ذکر شده است:
-پیشنهاد اروپا برای احیای توافق هستهای شامل ۴ مرحله و دو دوره زمانی است که هرکدام از آنها ۶۰ روز طول خواهد کشید.
-از روز نخست پس از امضای توافق، تحریم ۱۷ بانک و ۱۵۰ مؤسسه اقتصادی همچون ستاد اجرایی برداشته خواهد شد و تهران بازگشت تدریجی از گامهای هستهایاش را آغاز خواهد کرد.
- اجرای توافق همزمان با آزادسازی ۷ میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی خواهد بود.
-ایران ۵۰ میلیون بشکه نفت بهعنوان سازوکار راستیآزمایی صادر خواهد کرد. این پیشنهاد شامل صدور روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت پس از ۱۲۰ روز از امضای توافق است.
-رئیس جمهور آمریکا فردای توافق، تحریم های سه گانه ای که ترامپ در بحث برجام علیه ایران وضع کرده بود را طی یک دستور اجرایی لغو خواهد کرد.
- درصورت خروج آمریکا از برجام، شرکت هایی که وارد ایران شده اند تا سه سال نباید مشمول تحریم های ایران شوند.
- این پیشنهاد تأکید دارد در صورتی که واشنگتن بار دیگر از توافق هستهای خارج شود، جریمه مالی بپردازد.
در پاسخ اما آمریکا، 3 خواسته اصلی ایران را رد کرد؛ نخست اینکه ایران خواستار حفظ توانمندی های هستهایاش در سطح فعلی است که امریکایی ها مخالف این موضوع و خواستار بازگشت توانمندی های هسته ای تهران به سطح زمان آغاز برجام یعنی سال 94 هستند. دوم اینکه ایران خواهان جمع آوری و نگهداری سانتریفیوژهای نسل جدید خود در انبار تحت نظارت آژانس است اما امریکا خواستار نابودی همه سانتریفوژهای مازاد بر آغاز برجام در سال 94 و بازگشت تعداد سانتریفوژهای موجود ایران به سطح این زمان است. سوم اینکه ایران درخواست کرده برای توافق، پایان نهایی تحقیقات آژانس درباره ابعاد نظامی احتمالی در فعالیت هسته ای تهران از جمله سوالات درباره منشاء اورانیوم در سه مرکز هسته ای ایران اعلام شود اما امریکا این موضوع را رد کرده است.
ایران نیز بعد از پاسخ آمریکا، با تاکید بر خاتمه دادن اتهامات درباره سه سایت هسته ای در مریوان و تورقوزآباد و ورامین (به دلیل اینکه طرف های غربی به بهانه های دیگر، این سه سایت را سرپل قرار می دهند و با ادامه این روند، هزاران مکان دیگر را می خواهند مورد بررسی قرار دهند.) پاسخ خود را به نمایندگان اتحادیه اروپا تحویل داد که جوزپ بورل با یک سیاست طرفدارگرایانه از آمریکا و به دور از رعایت حق ایران، پاسخ ایران را غیرسازنده دانست و اعلام کرد که متاسفانه باید اعلام کنم که دیگر به توافق نزدیک نیستیم. از طرفی سنگ اندازی های رژیم صهیونیستی در روند مذاکرات نیز یکی دیگر از دلایل عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات تا کنون بوده است به طوری که رئیس موساد با سفر به آمریکا از آنها خواسته بود که توافق را تا انتخابات نخست وزیری رژیم صهیونیستی( 10آبان) به تعویق بندازند که نتانیاهو نتواند از ضعف لاپید در راستای عدم قانع کردن آمریکا در رسیدن به توافق هسته ای، سواستفاده کرده و انتخابات را به نفع خودش تمام کند. همچنین رژیم صهیونیستی با فشار بر آمریکا به دنبال آن است که تحریم شرکت ها و افرادی که با سپاه پاسداران در ارتباط هستند، و در نهایت منجر به تقویت نیروهای مقاومت می گردد، صرف نظر کند. از طرفی خود آمریکایی ها اولاً به دنبال ایجاد فشار زیادتر جهت گرفتن امتیازات بیشتر است و از طرفی با توجه به مخالفت شدید جمهوری خواهان و مخالفت های درونی بعضی از دموکراتها، به نوعی دولت بایدن را دچار چالش کرده است و دولت به دنبال توافق بعد از انتخابات کنگره است( تا کنون 51 سناتور مخالفت کرده اند با مذاکرات که حد نصاب آنها باید 60 نفر باشد . از طرفی نیز دو سناتور آمریکایی در سفر اخیر خود به رژیم صهیونیستی قول داده اند که نگذارند توافق در مجلس تصویب گردد.). اخیراً نیز تروئیکای اروپا در ادامه بازی در زمین آمریکا به دلیل عدم توانایی تصمیم گیری مستقلانه، اعلام کرد هنگامی که در حال نزدیکتر شدن به یک توافق بودیم، ایران مسائل جداگانهای را دوباره باز کرد. درخواست اخیر تردیدهایی جدی در قصد ایران برای رسیدن به نتیجه موفقیتآمیز درباره برجام ایجاد کرده است. تهران باید پاسخهای فنی موثقی را به سوالات آژانس درباره محل تمامی مواد هستهای در قلمرو خود فراهم کند. برجام به هیچ شکلی نمیتواند برای رها شدن ایران از تعهدات الزامآور قانونی استفاده شود. درباره بهترین شیوه رسیدگی به تداوم تشدید فعالیت برنامه هستهای ایران و عدم همکاری با آژانس با شرکای خود مشورت می کنیم. در واکنش به این بیانیه، سخنگوی وزارت خارجه گفت پیشرفت مذاکرات در مقطع اخیر، نتیجه ابتکارات و ایدههای ایران بوده است. گام در مسیر شکست مذاکرات گذاشته اند؛ در صورت تداوم چنین رویکردی، باید مسؤلیت نتایج آن را نیز بپذیرند. همچنین مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات وین در واکنش به بیانیه سه کشور اروپایی عضو برجام، آن را گستاخانه داست و گفت این ایران نبود که توافق را زیر پا گذاشت و از آن خارج شد. تروئیکای اروپا فرمانبردار سیاست های هر کسی هستند که به کاخ سفید می رود. ایران می داند که بدون یک متن بی اشکال و پایان یافتن اتهامات غلطی که کشورهای غربی در آژانس اتمی مطرح می کنند، هر توافقی شکست می خورد. دیپلمات فرانسوی حاضر در مذاکرات برجام گفت در پاسخ به «میخائل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین، که بیانیه ضد ایرانی تروئیکای اروپا را «نابههنگام» خوانده بود، در توییتر خود نوشت: «شما بهتر از دیگران میدانید که این درست نیست. از زمان آخرین پاسخ ایران دیگر مذاکره فعالی وجود نداشته است.» به هر صورت، نشست سپتامبرِ شورای حکام آژانس آغاز شد که نهایتاً موضوعات کلیدی ازجمله انتقال مواد هستهای در قالب پیمان «آکواس»، ایمنی هستهای، امنیت و پادمانها در اوکراین و همچنین موضوعات بازرسی و پادمانی در ایران مورد بحث قرار گرفت که فقط به یک بیانیه و بدون قطعنامه پایان یافت.
چند نکته مهم: