رونمایی از کلکسیون رسوایی های دستگاه سلطنت بریتانیا

اخیرا انتشار بین المللی کتاب زندگینامه هری شاهزاده بریتانیایی(نوه ملکه سابق انگلستان و فرزند چارلز سوم پادشاه کنونی این کشور) با عنوان Spare/جنس یدکی(دست دوم)، جنجال های زیادی را نَه فقط در بریتانیا بلکه در اقصی نقاط جهان ایجاد کرده است.

شاهزاده بریتانیایی در کتاب خود به ذکر حقایقی از درون خانواده سلطنتی بریتانیا پرداخته که با بُهت و تعجب بسیاری از ناظران و تحلیلگران و البته افکار عمومی رو به رو شده و انتظار می رود که این مساله در ادامه راه بحران‌های به مراتب گسترده تری را نیز برای دستگاه سلطنت این کشور ایجاد کند. هری در کتاب خود به طور خاص به این نکته اشاره می کند که برخلاف تصورات رایج، به هیچ عنوان دوره نوجوانی و جوانی خوبی را پشت سر نگذاشته است. او با ذکر خاطراتی از آسیب های روحی جدی وارد شده به خود پس از مرگ مادرش پرنسس دایانا(زمانی که هری سن کمی داشت) به طور خاص به این نکته می پردازد که مجبور شده در دوره ای در استرالیا، در مزرعه ای به کارِ اخته گردن گاوها بپردازد.

اقدامی که مشکلات گوارشی جدی را برای او ایجاد کرده است. در عین حال، او در سن نوجوانی نیز مورد تعرض جنسی قرار گرفته و این مساله به قدری بر او تاثیرگذاری منفی داشته که موجب گرایشش به مواد مخدر شده است. هری در  کتاب زندگینامه خود به نحوی صریح از روابط غیراخلاقی خود سخن نیز سخن می گوید. با این حال، شاید یکی از تکان دهنده ترین اعترافات وی در کتاب Spare، خونسردی او از کشتن 25 افغانستانی در جریان جنگ افغانستان و زمانی باشد که او به عنوان خلبان هلی کوپتر آپاچی در جنگ مذکور حضور داشته است.

هری به صراحت می گوید که از این مساله هیچ حس خاصی ندارد و افراد مذکور را صرفا افرادی می دیده که باید حذف می شدند. این موضع گیری هری موجب شده تا بسیاری نسبت به نوعِ بیان هری در ذکر خاطراتی از این دست انتقاد کنند و آن را توام با لحنی استعمارگرایانه بدانند. با این حال، یکی از نکات مهم دیگری که هری بر آن تاکید ویژه دارد، پیوندهای گسترده و پشت پرده رسانه های جریان اصلی بریتانیا با دستگاه سلطنتی این کشور است.

در واقع، این رسانه ها عملاً در حال برساختن تصویری از خانواده سلطنتی بریتانیا و دربار این کشور هستند که مطلوبِ نهاد پادشاهی بریتانیا است. در این چهارچوب، رسانه های بریتانیایی نه تنها موظف به برسازی تصویری خاص و زیبا از دستگاه سلطنت کشورشان هستند بلکه باید تا جای ممکن رسوایی های آن را نیز پوشش داده و از نظرِ افکار عمومی مخفی می‌کنند. در این رابطه هری نمونه ای هم ذکر می کند و می گوید که کامیلا همسر پدرش از جمله افرادی است که نزدیکی جدی را به رسانه های بریتانیایی دارد و حتی با تکیه بر همین نزدیکی نیز بوده که توانسته خود را به دربار بریتانیا و پادشاه کنونی این کشور نزدیک کند و با چارلز سوم ازدواج کند.

ازدواجی که هری و برادرش ویلیام به شدت با آن مخالف بوده اند و بارها از پدرشان درخواست کرده اند تا با فرد فرصت طلب و منفی نظیر کامیلا ازدواج نکند. فردی که هری از وی با عنوان "نامادری شرور" یاد می کند. با این حال، پدر آن ها به این درخواست پسرانش گوش نداده است. هری تاکید می کند که در بریتانیای امروز این رسانه‌ها هستند که زمینِ بازی را تعریف می کنند و دستگاه سلطنت برتیانیا نیز با درک این مساله، سعی کرده پیوندهای عمیقی را با آن ها داشته باشند و از این رسانه ها در راستای اهداف و منافع خود بهره بگیرد.

طبیعتا افرادی که قرابت بیشری با رسانه ها در بریتانیا داشته باشند و نفوذ قابل توجهی در این حوزه داشته باشند، از اهمیت بیشتری نیز نزد سازوکارهای سلطنتی بریتانیا برخوردارند. موضوعی که نمود عینی خود را در زمینه ازدواج کامیلا با چارلز سوم هم نشان داده است. البته که هری تاکید دارد کامیلا پس از مدتی طولانی رابطه پنهانی با چارلز سوم در نهایت توانسته با وی ازدواج کند. هری یکی دیگر از نقدهای جدی خود از خانواده سلطنتی بریتانیا را معطوف به نژادپرست بودنِ آن ها می کند.

او جدای از اینکه در این زمینه مسائل مختلفی را از ملکه سابق بریتانیا نقل می کند، در عین حال می گوید که خانواده اش پس از آنکه فهمیده اند وی می خواهد با مگان مارکل، شهروند دورگه آمریکایی ازدواج کند، هر آنچه در توان داشته اند انجام داده اند تا مانع از این اقدام شوند. در این زمینه هری به صراحت می گوید که خانواده سلطنتی انگلستان علیه او و همسر کنونی اش متحد شده بودند. نکته قابل تامل اینکه هری می گوید برادرش ویلیام درمخالفت با ازدواج وی، با او برخورد فیزیکی پیدا کرده و او را زمین زده است.

در عین حال، یکی از نگرانی های مضحک خانواده سلطنتی برتیانیا در مورد ازدواج هری با مگان مارکل این بوده که آن ها در مورد رنگ پوستِ کودکی که از این ازدواج متولد خواهد شد، شدیدا دغدغه‌مند بوده اند. هری در بخش های مختلف کتاب زندگینامه خود به وجود رقابت های پنهان و گسترده در درون خانواده سلطنتی انگلستان نیز اشاره می کند و تاکید دارد از کودکی میان وی و برادرش نوعی رقابت وجود داشته است چانچه که او، برادرش را "دشمن اصلی" خود می دیده است. هری اذعان می کند که سطح فشارها علیه وی در دوره ازدواجش با مگان مارکل نیز به قدری بالا بوده که او در نهایت راضی شده تا از کلیه مناصب سلطنتی انگلستان استعفا دهد و راه و زندگی خود را در پیش گیرد.

هری تاکید می کند که همسر برادرش یعنی کیت مدلتون نیز تا حد زیادی از جمله مهره های اصلی دشمنی و خصومت ورزی های دستگاه سلطنت بریتانیا با ازدواج وی بوده است کما اینکه قبل از مراسم عروسی(هری)، کیت میدلتون به قدری در موردِ این ازدواج توطئه کرده که اشک هری و همسرش را درآورده است. البته که میزان افشاگری ها در قالب کتاب زندگینامه هری شاهزاده بریتانیایی به همینجا محدود نمی ماند و این ها تنها بخش‌هایی از افشاگری هایی هستند که هری در این کتاب انجام داده است.

مساله ای که نویدبخش ایجاد جنجال های به مراتب گسترده تر در آینده نزدیک است. با این همه، حداقل تا به اینجای کار، این افشاگری ها حامل 5 پیام عمده هستند: 1: رسانه ها اکنون رکن محوری در تصویرسازی از خانواده سلطنتی بریتانیا و به اصطلاح ترویج تصویری زیبا از آن در عرصه بین المللی هستند. از این منظر، رسانه ها نه به عنوان متغیری مستقل، بلکه به مثابه متغیری کاملا وابسته به دستگاه سلطنتی بریتانیا هستند و عملا در قالب یک ابزار در اختیار دستگاه سلطنت این کشور قرار دارند. از این رو، روایت های رسانه ای در مورد دربار و خانواده سلطنتی بریتانیا را چندان نباید به عنوان ملاک اصلی قضاوت در مورد آن ها مورد توجه قرار داد.

 2: سطح دشمنی و خصومت ها در درون خانواده سلطنتی بریتانیا به شدت بالاست. در واقع، افراد این خانواده برخلاف لبخندهایی که در جلوی دوربین های تلویزیونی به هم تحویل می دهند و سعی می کنند به مثابه الگو ظاهر شوند، در پسِ پرده از هر اقدامی برای خراب کردن یکدیگر و توطئه چینی استفاده می کنند.

 3: خانواده سلطنتی بریتانیا هنوز که هنوز است، بر باورهای سنتی و خرافی و نادرست خود نظیر اعتقاد به مسائل نژادپرستانه کاملا اصرار و تاکید دارند. موضوعی که نمود عینی خود را آنگونه که هری می گوید، در ماجرای ازدواج وی با مگان مارکل به صراحت به نمایش گذاشته است. در واقع، خانواده سلطنتی بریتانیا همچنان نگاهی طبقاتی و از بالا به پایین به مردم دارند.

 4: دستگاه سلطنت بریتانیا برخلاف آنچه گفته می شود و تبلیغ می گردد، صرفا یک دستگاه تشریفاتی نیست و از نفوذ بالایی در چهارچوب معادلات سیاسی و رسانه ای بریتانیا برخوردار است. این موضوع در بخش های مختلفی از کتاب هری و درلابه لای خاطرات وی قابل درک است.

 5: و در نهایت باید گفت که در درون دستگاه سلطنتی بریتانیا هیچ احترامی به عقاید و افکار شخصی و به طور کلی آزادی افراد گذاشته نمی شود. در واقع، افراد خاندان سلطنتی بریتانیا یا باید تابع و مرید محض سیاست های کلی این خانواده باشند و یا چاره ای جز حذف کردن آن ها نیست. مساله ای که نمود عینی خود را در مورد کشته شدن جنجالی و مرموز پرنسس دایانا مادر هری(که او هم دیدگاه های متفاوتی در مقایسه با خانواده سلطنتی بریتانیا داشت) و البته قتل مرموز شمار دیگری از شاهزاده های بریتانیایی به نمایش گذاشته و انتظار می رود که به اشکال و شیوه های جدید، نمودهای آشکار دیگری را در مورد هری و سرنوشت وی هم به نمایش بگذارد.