تحولات اخیر در یمن نشان‌دهنده یک جنگ نابرابر است که میان نیروهای انصارالله و ائتلاف سعودی-آمریکایی در حال انجام است. این جنگ نه تنها به لحاظ نظامی بلکه به لحاظ اطلاعاتی نیز دچار چالش‌های جدی است. صهیونیست‌ها و آمریکا به عنوان بازیگران اصلی در این بحران، به رغم تلاش‌های خود، هنوز نتوانسته‌اند به اهداف خود در یمن دست یابند. این ناکامی‌ها نشان‌دهنده ضعف اطلاعاتی و استراتژیک آن‌ها در این منطقه است.یکی از اهداف کلیدی دشمنان، حذف یمن از معادلات غزه و اعمال نظر خود در این منطقه است. با این حال، تا کنون این تلاش‌ها با ناکامی مواجه شده است. یمن به عنوان یک بازیگر کلیدی در محور مقاومت، نه تنها به طور مستقل عمل می‌کند بلکه به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در معادلات غزه نیز شناخته می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده همبستگی و هماهنگی میان کشورهای محور مقاومت است.

حضور گسترده مردم و مقامات در مراسم تشییع سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین، نمادی از اتحاد و همبستگی نیرو‌های مقاومت در برابر دشمنان مشترک است. بازتاب گسترده این مراسم در رسانه‌ها، گفتمان مقاومت را به یک موضوع جهانی تبدیل کرده و حمایت بین‌المللی از آن را افزایش می‌دهد. شخصیت‌هایی مانند سید حسن نصرالله و شیخ صفی‌الدین نه تنها رهبران سیاسی، بلکه ستون‌های معنوی و فکری جبهه مقاومت هستند که یاد و راهشان همچنان الهام‌بخش خواهد بود. این مراسم نشان داد که تمام تلاش‌های دشمن برای تضعیف جبهه مقاومت بی‌ثمر بوده و همچنان این جریان در اوج قدرت است.

توافق آتش بس با حزب الله و جنبش حماس، نقطه عطف مهمی در روند منازعه و درگیری بین مقاومت و اشغالگران صهیونیستی محسوب می شود؛ زیرا نخستین پیام آن اعتراف به شکست در برابر دشمنانی است که رژیم غاصب قصد نابودی آنها را داشت. از این منظر اسرائیل در مرحله پسا جنگ با چالش های متعددی در ابعاد مختلف سیاسی ـ اجتماعی، نظامی ـ امنیتی و اقتصادی مواجه است که عبور از آن کار آسانی نخواهد بود. مهمترین چالش سیاسی رژیم صهیونیستی در مرحله پساجنگ تشدید شکاف های داخلی است. احتمال فروپاشی کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو، تشکیل کمیته تحقیقات جنگ و نیز کاهش اعتماد جامعه به دولت و شخص نتانیاهو به دلیل ناکارآمدی و ناکامی در تحقق وعده های خود در جنگ (شامل نابودی حماس و حزب الله، آزادی یک جانبه اسرا، کوچ اجباری اهالی غزه و...) از جمله چالش های دشوار رژیم غاصب پس از توافق آتش بس می باشد، به گونه ای که برخی ناظران در موفقیت نتانیاهو در مدیریت مرحله جدید تردید جدی دارند. مهمترین چالش امنیتی رژیم صهیونیستی، قوام و دوام مقاومت چه در لبنان و چه در نوار غزه است. همچنین جنگ اخیر که با درگیری‌های شدید با حماس در نوار غزه آغاز شده و دامنه آن تا درگیری با لبنان کشیده شد، مشکلات اقتصادی متعددی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی در پی داشته است. طبق آمار داخلی رژیم صهیونیستی، جنگ اخیر حداقل هزینه مستقیم ۶۶ میلیارد دلاری روی دست تل آویو گذاشته است.

در بسیاری از جنگ‌ها، پیروزی به معنای شکست دشمن نیست. گاهی اوقات عدم موفقیت دشمن در دستیابی به اهدافش می‌تواند پیروزی طرف مقابل تلقی شود. این موضوع به ویژه در جنگ‌های نامتقارن مشهود است. بدون تردید اهداف اصلی اسرائیل در عملیات نظامی علیه غزه، نابودی حماس و آزادی گروگان ها بود. آتش بس بدون تحقق این دو نشان می دهد که این رژیم در دستیابی به اهداف کلیدی خود شکست خورده است.

طبق گفته وزارت دارایی رژیم ۴۶ هزار شرکت یا تعطیل شده اند یا با ظرفیت زیر ۴۰ درصد در حال فعالیت هستند که این مسئله به اضافه هزینه‌های جنگ باعث شده است هم رتبه اعتباری اقتصادی رژیم کاهش یابد هم اینکه ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی افت کند. این در حالی است که طبق گزارش دانشگاه براون ۷۳ درصد هزینه کلی جنگ را آمریکا پرداخت کرده است. یکی از اهداف اعلامی ارتش رژیم در غزه بازگشت اسرای اسرائیلی و از اهداف کلیدی عملیات در جنوب لیطانی بازگشت مهاجران شمالی به خانه هایش بود که تاکنون هیچ کدام محقق نشده است که این مسئله ناشی از شکست اطلاعاتی و تضمین امنیت به ساکنان شمال است.رأی دادگاه لاهه علیه مقامات ارشد صهیونی (نتانیاهو و گالانت) با وجود فشار سنیگن آمریکا وحتی آلمان نشان می‌دهد که این رژیم حتی در نهاد‌های ساخته شده غربی جایگاهی ندارد. اکثر مولفه‌های قدرت استکبار به چالش کشیده شده و در حال ضربه خوردن است، از تجهیزات گرفته تا سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی و غیره. بنابراین این جنگ با آنکه خسارات سنگینی همانند شهادت فرماندهان بزرگ مانند سید حسن نصرالله رحمه الله علیه و یحیی سنوا و ده‌ها فرمانده برجسته دیگر برای مقاومت داشته است، اما دستاورد‌ها نیز قابل توجه بوده است. البته در میانه این تقابل راهبردی هست که نباید طرح‌ها و راهبرد‌های تهاجمی و شبکه‌ای دشمن را دست کم گرفت و می‌بایست از این دستاورد‌ها به خوبی محافظت شود.

«آنچه در مورد کلیت اقدام اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران می توان گفت این است که صهیونیست ها در ظاهر چیزی گفتند اما در عمل حتی نتوانستند ذره ای از آنچه مدعی بودند را علیه کشورمان محقق کنند. موضوعی که خود پالس های معناداری را در مورد موقعیت به شدت ضعیف رژیم اشغالگر قدس در رابطه با ایران مخابره می کند.»

سه پایگاه هوایی نظامی اصلی موساد، نواتیم و هاتزریم، رادار‌های راهبردی و مراکز تجمع تانک‌ها، نفربرها، نفرات رژیم صهیونیستی در منطقه پیرامون غزه که قتل عام مردم غزه را به عهده داشتند هدف قرار گرفت؛ بنابراین مهم‌ترین بازوی عملیاتی رژیم صهیونیستی، پایگاه‌های هوایی و جنگنده‌های این رژیم است که مهم‌ترین هدف عملیات وعده صادق ۲ بود.

جنگ غزه برای رژیم صهیونیستی روزانه نزدیک به 246 میلیون دلار هزینه دارد. در عین حال، ارزیابی های رسمی حاکی از این مساله هستند که این جنگ تاکنون بالغ بر 30 میلیارد دلار به اقتصاد اسرائیل آسیب زده است. رقمی که در صورت تداوم جنگ غزه برای یک سال تا 50 میلیارد دلار نیز افزایش می یابد.