در پی آزاد سازی قرهباغ توسط جمهوری آذربایجان،سیل پناهجویان ارمنی از این منطقه مورد مناقشه به طرف ارمنستان رو به افزایش است. با سردرگمی و وحشت پناهجویان، نگرانی از بحران انسانی نیز بیشتر شده است. نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان میگوید یک پاکسازی قومی در منطقه مواجهیم و «این اتفاق هم اکنون در حال رخ دادن است». تحولات قفقاز جنوبی نبرد دیگری را میان قدرت ها ایجاد کرده است که منافع و مخاطرات گسترده ای را برای هر قدرتی در پی داشته است. در این خصوص و باتوجه به روند تحولات اخیر منطقه ای و بین الملل بر آن شدیم که مصاحبهای را با جناب آقای عبدالرحمن عبدانی، کارشناس مسائل قفقاز صورت داده و پیرامون تحولات اخیر برخی سوال ها پرسیده شود.
تحولات اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟
اخیراً اردوغان پس از وارد به نخجوان، مورد استقبال الهام علی اف قرار گرفت. این دیدار پس از آزادسازی قره باغ توسط جمهوری آذربایجان صورت گرفت. به گفته منابع آذری قرار بود در این دیدار طرفین به ارمنستان برای تسریع در افتتاح دالان زنگزور اولتیماتوم دهند. اما خروجی که اعلام شد این بود که قرار شد یک خط آهن از قارص و یک خط لوله گاز از ایغدیر به نخجوان احداث شود. علیاف در این دیدار گفت: متأسفانه مقامات شوروی زنگزور غربی را از آذربایجان گرفته و به ارمنستان دادند و به این ترتیب ارتباط زمینی قسمت اصلی آذربایجان با نخجوان قطع شد. پروژه ساخت کریدور و راهآهن زنگزور با موفقیت ادامه دارد و به احتمال زیاد تمام کارها در خاک آذربایجان در پایان سال 2024 به پایان خواهد رسید.
از سوی دیگر مقامات سیاسی و نظامی آمریکا از جمله یوری کیم، معاون وزیر امور خارجه و سناتور گری پترسون و سامانتا پاور، رئیس ستاد ارتش این کشور و بخشی از نظامیانی که برای مانور به این کشور سفر کرده بودند؛ در ایروان باقی مانده و مهمان مقامات ارمنستان بودند. وزارت خارجه آمریکا هم اعلام کرد: این کشور در حال کار برای ایجاد یک هیئت بینالمللی است که بر اجرای تعهدات آذربایجان در قبال قرهباغ نظارت کند. جو بایدن نیز با ارسال یک نامه امیدبخش گفته که واشنگتن و ایروان همکاریهای خود را در زمینه امنیتی تقویت خواهند کرد.
وزارت امور خارجه روسیه نیز در بیانیهای گفت: انکار مستمر حضور تشکیلات مسلح ارمنی در قرهباغ کوهستانی یکی از دلایل اصلی تشدید تنش در ماه سپتامبر شد. اظهارات نخستوزیر ارمنستان نسبت به روسیه غیرقابلقبول است. پاشینیان میخواهد مسکو را به خاطر ناکامیهای خود در سیاست داخلی و خارجی مقصر جلوه دهد. با این وجود روسیه، ولادیمیر کولوکولتسمف وزیر امور داخلی خود را برای بررسی روابط دو کشور به ایروان فرستاد. اما وزارت خارجه این کشور اعلام کرد: ما متقاعد شدهایم که رهبری ارمنستان با تلاش عمدی برای قطع روابط چندوجهی و چند صدساله ارمنستان با روسیه و تبدیل این کشور به گروگان بازیهای ژئوپلیتیک غرب مرتکب اشتباه بزرگی شده است.
مخالفان دولت پاشینیان نیز تظاهرات خود را با قوت در ایروان دنبال میکنند. هماهنگ کننده جنبش ملی و اپوزیسیون دولت پاشینیان نیز اعلام کرده که تغییر قدرت در ارمنستان قبل از 5 اکتبر، زمانی که وی قرار است با علیاف در گرانادای اسپانیا دیدار کند؛ مهم است.
درخصوص وضعیت ارمنستان در دوران نخست وزیری پاشینیان توضیحاتی بیان کنید؟
پاشینیان قبل و بعد از تصدی مقام نخست وزیری دو دیدگاه به ظاهر متفاوت اما مشابه نسبت به نقش ارمنستان در اتصال جهان ترک داشته اند. وی ابتدا زمانی که سردبیر روزنامه بود موافق دالان بود. وی آن زمان با غیرقابل قبول دانستن مخالفت دولت وقت ارمنستان با پیشنهاد آمریکایی ها با احداث دالان ترک، معتقد بود که ارمنستان با این کار هم از انزوا خارج میشود و هم از مواهب آن یعنی گرفتن عوارض و دسترسی به خطوط مواصلاتی آذربایجان و ترکیه و ماورا آن بهویژه به اتصال به اروپا بهره مند خواهد شد. اما زمانی که بر مصدر کار قرار گرفت ظاهراً تغییر موضع داده و نگاه دیگری پیدا کرد. وی البته از همان موقع خواهان آن بود که قرهباغ به ج.آذربایجان واگذار شود، ادعاها در خصوص نسلکشی و ادعاهای ارضی علیه استانهای شرقی ترکیه را نیز وانهاده؛ ارتباطات با همسایگان را عادی و دوستانه سازد و بهمرور از کانال این دوستان به دول قدرتمند غرب مثل امریکا و اروپا پیوند برقرار کند. در نتیجه هم به مرور از زیر سلطه روسیه خارج شوند. این دیدگاه اخیراً چنین تکمیل شد که به جای یک دالان، کل خاک ارمنستان را تبدیل به یک گذرگاه ترانزیتی بزرگ نماید. آنچه وی انتظار نداشت لجاجت و تمامیت خواهی اطراف بازی بود. از علی اف و اردوغان گرفته تا ایران و روسیه همگی بر سر برخی مسائل چنان پافشاری کردهاند که هزینههای این شرایط گذار، طاقت بخشهای زیادی از مردم ارمنستان را طاق کرده است. همه آن امتیازات و شروط دولت های پیش گفته ارمنستان برای عادی سازی روابط با ترکیه را کنار گذاشته و قره باغ را هم به آذربایجان واگذارده و حتی الحاق آن را هم به رسمیت شناخته است اما با کمال تعجب مشاهده می کند که طرف های مقابل نه تنها سپاس گذار نیستند و امتیازی نمی دهند بلکه با زور می خواهند بخش های مهمی از خاک این کشور را هم تصاحب کنند! با این وجود هنوز شرایط تحت کنترل وی است و مردم ارمنستان امیدوار و منتظرند که با این سعهصدری که از خود نشان دادهاند آیا دول همسایه جوانمردی لازم را از خود نشان خواهند داد که بیش از این غرور ملی آنها را لگدمال نکنند؟
اگر باکو و آنکارا به تمام امتیازهایی که پاشینیان به نیابت از مردم ارمنستان داده راضی شده و دست از ادعاهای زیاده خواهانه شان بردارند و این مردم را بهعنوان یک همسایه بپذیرند و قرارداد صلح عادلانه با آنها امضا کنند؛ اوضاع بهمرور به سمت عادی شدن حرکت خواهد کرد و میتوان امیدوار بود که در یک دهه آینده بهمرور تبادلات اقتصادی و فرهنگی و ترانزیتی بین کشورها به سمت عادی شدن حرکت کند. اما اگر چنین نشد و اردوغان و علی اف بخواهند به هر دلیلی توقعات زیاده خواهانه خود را به آنها تحمیل کنند؛ آنگاه باید شاهد شروع آشوبها و اعتراضات گسترده از یک سو و تشکیل هستههای مقاومت و ترور از سوی دیگر بود. در چنین شرایطی تمام آن تلاشها و هزینههایی که پاشینیان برای اقناع مردم برای دست کشیدن از ادعاهای تاریخی ارامنه مبنی بر مالکیت بر قرهباغ و شرق ترکیه و نیز فراموشی نسلکشی ارامنه کشیده است؛ به هدر رفته و آن ادعاها باقوت خیلی بیشتر زنده و مطالبه خواهد شد. قطعاً چنین چیزی مطلوب هیچکدام از طرفین اعم از ترکیه و آذربایجان یا اروپا نخواهد بود. لذا به نظر میرسد کشورهای فوق فشارهای خود را تا آنجا ادامه خواهند داد که مهار امور از دست نخستوزیر خارج نشود. هنوز هم نخستوزیر کنونی بهترین گزینه برای آنهاست.
نقش بازیگران حوزه قفقاز جنوبی را به ویژه درخصوص دالان زنگزور را چگونه ارزیابی می کنید؟
آمریکا
آمریکا همواره در پی مهآلود نگهداشتن اوضاع است تا بتواند برنامههای خود را پیش برد. یکی از این برنامهها فشار بر ترکیه با موضوع زنده نگهداشتن نسلکشی ارامنه است. همچنین در صورت وجود بحران و تهدید، میتواند در این منطقه نیروی نظامی پیاده کند تا بهوسیله آن به مرزهای شمالی ایران هم نزدیکتر شود. لذا در کوتاهمدت آقای پاشینیان مطلوب آنهاست اما در بلندمدت یک نظامی ملیگرا یا غرب گرا کارایی بیشتری دارد.
رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی هم بهتبع انگلیس، همواره در پی تفرقه انداختن و حکومت کردن است لذا تلاش خواهد کرد تا رهبران ترکیه و آذربایجان را به تداوم مطالبه دالان زنگزور تشویق کرده و از پذیرش ارمنستان بهعنوان یک بازیگر دوست و برابر خودداری نمایند جز اینکه از این کشور امتیاز قابل ملاحظه ای بگیرد. در چنین حالتی دور باطلی از مذاکره برای مذاکره شکل خواهد گرفت که نتیجه آنهم جنگها و درگیریهای جسته وگریخته خواهد بود. فروش انبوه تسلیحات و خرید ارزان انرژی از باکو ادامه خواهد داشت و بحران بهصورت آتش زیر خاکستر باقی خواهد ماند. در نهایت رژیم صهیونیستی در پی آن است که برای جلوگیری از فروپاشی خود و سرپوش گذاشتن بر چالش های متعدد داخلی خود، سیاست احاطه و ناامن سازی مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران را با بازیگری آذربایجان به اجرا در بیاورد.
اروپا
اروپا از یکسو از سیل مهاجران میترسد و نمیخواهد در کنار اوکراین یک جنگ دیگر در نزدیکی مرزهای خود ببیند. از طرف دیگر انرژی که از طریق قفقاز و ترکیه به این قاره میرود به خطر بیفتد و ارتباطاتش با شرق صدمه ببیند. وقوع هر جنگ جدید قطعاً همه این تهدیدات را با هم به همراه خواهد داشت. اتفاقاً وجود شخصی چون پاشینیان که نگاه به غرب داشته و بهاصطلاح صلحطلب بوده و حاضر به پرداخت هزینه است بهترین گزینه برای غرب است. تداوم بحران و احتمال مداخله روسیه یا وقوع هرگونه اتفاق غیرمترقبهای مطلوب آنها نیست. چنین واقعیتی را هم مسکو میداند و هم آنکارا و هر دو هم مواظبت خواهند کرد که اوضاع ارمنستان به نرمی و آرامی به سمت خواستههای آنها حرکت کند لذا این احتمال که یک جنگ گسترده جدید یا کودتایی شکل بگیرد کمی سخت به نظر میرسد. از طرف دیگر برخی کارشناسان و تحلیل گران معتقدند در نظم آینده جهانی با قویتر شدن جبهه شرق، اروپا هم بهمرور از مدار قدرت آمریکا خارج و به سمت شرق مایل خواهد شد. با این نگاه شاید این دالان به نفع اروپا هم تمام شده و این روند را تسریع کند.
روسیه و احتمال کودتا
ارمنستان با سرعت زیاد در حال فاصله گرفتن از روسیه و تبدیل شدن به کشوری در مدار غرب است. اظهارات پاشینیان در مورد اشتباه بودن اعتماد به یک کشور در خصوص مسائل امنیتی و نظامی که عملاً اشاره به روسیه داشت، مبین چنین نکته است. سفر همسر نخست وزیر ارمنستان به کییف، ارائه کمکهای بشردوستانه به اوکراین و برگزاری مانورهای نظامی در خاک ارمنستان با مشارکت چند ده تن از نیروهای نظامی ایالات متحده ازجمله اقدامات اخیر ارمنستان بوده که خشم روسها را در پی داشته است. روسیه به شدت از تحولات منطقه و حرکت باکو و ایروان به سمت غرب ناراضی است اما ظاهرًا با توجه به درگیری در جنگ اوکراین فاقد ابزارهای مؤثر برای ایفای نقش در منطقه است. به نظر میرسد تنها راهکار مسکو برای حفظ شرایط موجود، ورود به چالشهای منطقه از طریق سازمان پیمان امنیت جمعی باشد.
از طرف دیگر ارمنستان به دموکراسی مشهور است و نهادینهترین مردمسالاری را در بین کشورهای جداشده از شوروی دارد و ظاهراً در تاریخ خود کودتای نظامی نداشته است و مردم با آن بیگانهاند. لذا اینکه مقامات کرملین بخواهند چنین اقدامی کرده و آن را به مردم ارمنستان تحمیل نمایند؛ دور از انتظار است. هر چند وضعیت روانی مردم این کشور شبیه اوضاع پیش از کودتای پرویز مشرف در پاکستان در 12 اکتبر 1999 است که بدون هیچ کشته و به راحتی انجام شد. یعنی مردم در حالت سرخوردگی و یأس شدیدی به سر میبرند. ازطرفی روسیه به دلیل گرفتاری در جنگ اوکراین، از طریق ج.آذربایجان و ترکیه در حال دور زدن گسترده تحریمهای غرب است و گرجستان نیز به دلیل حضور گسترده آمریکا و ناتو در آن یک مسیر غیر مطمئن و غیرقابل اعتماد است. لذا بهترین و سریعترین گزینه، احیای مسیرهای مواصلاتی زمان شوروی است که آذربایجان و ترکیه با درک این نیاز روسیه در حال تحمیل بخشی از خواسته های خود مبنی بر دریافت دالان زنگزور یا استان سیونیک هستند. همچنان که گفته شد این نیاز کوتاهمدت و تا پایان جنگ اوکراین است لذا پس از جنگ اوکراین، این دالان یا اشغال سرزمین های جنوب ارمنستان، تبدیل به یک معضل بسیار بزرگ و پیچیده خواهد شد.
کشورهای مشترک المنافع
سایر کشورهای آسیای مرکزی و مشترکالمنافع دو نگاه متفاوت به قضایا دارند. از یکسو به دلایل تاریخی از احیای مجدد قدرت روسیه و توسعهطلبی آینده چین نگراناند و تمایل زیادی دارند با غرب پیوند برقرار کنند و لذا منتظرند که بینند آیا ارمنستان میتواند با روش کنونی و شرایط حاضر جنگ اوکراین، از سد بزرگ روسیه گذشته و به این هدف (پیوند با غرب) نائل آید یا خیر؟ در صورت موفقیت، این کشورها علم جدایی از مسکو را برافراشته و همانند ترکیه تلاش خواهند کرد سیاست دوگانه ای را با شرق و غرب جلو ببرند. از طرفی نیز روسیه بهخوبی به این تهدید آگاه است. از طرف دیگر نیز به خوبی می دانند که در نظم جدید جهانی کشورهای شرقی به ویژه چین نقش اساسی دارند. لذا سعی در ارتباط گیری با این کشورها نیز خواهند کرد.
آذربایجان
آذربایجان توانست با دوری ظاهری از غرب و همسو شدن با ترکیه و رژیم صهیونیستی، 20 درصد خاک اشغالی خود را آزاد کند و لابی بزرگ ارمنی در روسیه و فرانسه و آمریکا هم ناکارآمد بود. آذربایجان همچنین روابط خود را با رژیم صهیونیستی و ترکیه به سطح استراتژیک رسانده و از آخرین فنّاوریها و تسلیحات روز درجهت پیشرفت اقتصادی، نظامی و راهبردی بهرهمند شده اند. باکو از حدود بیش از 9 ماه پیش تنها مسیر دسترسی ارمنستان به قره باغ یعنی کریدور لاچین را مسدود کرد. این امر موجب شد که مردم این منطقه در شرایط نامساعدی از حیث دسترسی به مواد غذایی و امکانات درمانی و بهداشتی قرار گیرند. همچنین فشار باکو موجب شد تا دولت پاشینیان به صورت تلویحی، تعلق قره باغ به جمهوری آذربایجان را بپذیرد. از طرفی قبل از تصرف قره باغ توسط آذربایجان، جمعی از مسئولان بلندپایه قره باغ از جمله رئیس جمهور ناگزیر به استعفا شدند. این استعفا به دو صورت ارزیابی می شد: نخست آنکه مسئولان قره باغ که همگی از نزدیکان پاشینیان بودند، به دلیل پیشبرد طرح توافق صلح وی با باکو از سمتهای خود استعفا دادهاند تا شرایط برای انتقال سادهتر قدرت به آذریها در قرهباغ فراهم شود. دوم آنکه مسئولان قرهباغ از شرایط موجود و گفتگوهای پاشینیان با باکو ناراضی هستند و به دلیل نمایش مخالفت خود با نخست وزیر ارمنستان، از سمتهای خود استعفا داده بودند. اگر چه نباید فشارهای مردمی در قره باغ و ارمنستان برای استعفای این افراد را نادیده گرفت اما جدا از آنکه کدام گزینه به واقعیت نزدیکتر باشد، استعفای مقامات این منطقه شرایط جدیدی پدید آورد تا بیش از پیش زمینه برای تسلط باکو بر این منطقه کوهستانی فراهم گردد که این امر نیز محقق شد. پاشینیان نیز با بهانه جلوگیری از وقوع جنگ، امتیازات خواسته شده زیادی از باکو ازجمله منطقه قره باغ را اعطا کرد. نیروهای ویژه جمهوری آذربایجان پس از تصرف 24 ساعته قره باغ، روبن وارطانیان، نخستوزیر پیشین منطقه خودمختار قره باغ، را دستگیر کردند. همزمان به گفته مقامهای ارمنستان نزدیک به نیمی از جمعیت ارمنیهای ساکن قرهباغ به ارمنستان پناه آوردهاند.
نقش ایران و مضرات کریدور جعلی زنگزور
تمام طرفهای درگیر در معادلات قفقاز از موضع مخالف ایران در خصوص احداث کریدور زنگزور مطلع هستند. چنانکه پیش از این، موضع محکم و خطوط قرمز ایران توسط مقامات ارشد جمهوری اسلامی به رهبران و مقامات ارشد سیاسی همه این کشورها گوشزده شده است. به همین دلیل نیز اردوغان چندی پیش به صراحت اعلام کرد که مهمترین مانع احداث کریدور زنگزور ایران است و نه ارمنستان. شاید در نگاه نخست، احداث کریدور زنگزور یک مسئله دو جانبه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان باشد اما واقعیت آن است که احداث چنین راهگذری میتواند تبعات و پیامدهای منطقهای زیادی در بر داشته باشد. از این رو ایران به چند دلیل کاملاً منطقی با احداث کریدور زنگزور مخالفت میورزد:
کریدور زنگزور در حالی تمام این مضرات را برای ایران دارد که عملاً هیچ مزیت یا منفعتی برای تهران حاصل نمیکند. به همین دلیل از نظر تهران، احداث چنین کریدوری به معنای تخلیه ظرفیتهای ژئوپلیتیکی منطقه به نفع ناتو، اسرائیل و ترکیه است که در نهایت ایران، روسیه و چین از آن متضرر خواهند شد. در واقع تهران احداث کریدور زنگزو را حائز آثار منفی برای ایران، روسیه و چین تلقی میکند. به خصوص که از نظر تهران، نام »زنگزور« نیز عنوانی جعلی است که توسط باکو و آنکارا برای پیشبرد مقاصد خود مطرح شده است.
چه ملاحظاتی درخصوص دالان زنگزور برای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟
ارزیابی شما درخصوص تحولات رخداده چیست؟
اتکا ارمنستان به آمریکا راهبردی اشتباه خواهد بود چراکه اولین مطرح کننده دالان مشابه زنگزور آمریکاییها در طرحهای گوبل بودند و حداقل تا دو دهه در دستور کار داشتند. بهترین گزینه برای همکاری و اتکا در مباحث امنیتی، ج.ا.ایران است چرا که معمولاً متحدان خود را تنها نگذاشته و رها نمیکند اما غرب بهویژه آمریکا ید طولایی در این زمینه دارد. آقای پاشینیان با عدم شناخت درست همسایگان خود، همه امتیازهای مورد مطالبه را داد و اکنون چیزی برای معامله ندارد هر چند بسیاری از فرصت ها در دولت های گذشته که ارمنستان در اوج قدرت بود؛ از بین رفته بود. از طرفی همانطور که بیان شد، اگر چه جمهوری اسلامی ایران از تلاشهای دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای برقراری صلح و ثبات حمایت میکند اما با تغییر مرزهای جغرافیایی و ژئوپلتیک منطقه و مسدودسازی مسیرهای تاریخی و ترانزیتی در قفقاز کاملاً مخالفت میورزد. خطوط قرمز ایران در قفقاز توسط مقام معظم رهبری ترسیم شدهاند و تخطی از آن غیرممکن است. ایران برای جلوگیری از تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز منتظر کسب اجازه یا جلب رضایت هیچ کس نخواهد بود. از این رو ضرورت دارد افکار عمومی نسبت به اقدامات احتمالی ایران آمادگی لازم را داشته باشد.