اهداف رژیم صهیونیستی در تمرکز بر جنوب غزه

   با گذشت دو ماه از آغاز عملیات طوفان الاقصی در 15 مهرماه و پس از پایان آتش بس موقت شش روزه، جنگ در نوار غزه همچنان ادامه دارد و رژیم صهیونیستی پس از حمله زمینی به شمال غزه؛ اینک جنگ در جنوب را کلید زده است.

پیش از این ارتش صهیونیستی ادعا کرده بود بر شمال غزه تسلط یافته و به برخی اهداف در نابودی زیرساخت های جنبش حماس دست یافته است. این در حالی است که رسانه ‌ها و تحلیلگران مختلف صهیونیستی اذعان کرده اند که ارتش به اهدافش در شمال نرسیده و خبری از سیطره بر شمال غزه نیست. یکی از فرماندهان گردان های القسام هم خبر داد که به خاطر حملات نیروهای مقاومت و شکست عملیاتی، ۷۰ درصد از نظامیان اسرائیلی از شمال نوار غزه خارج شده اند.

به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران نظامی معتقدند اسرائیل قادر به تصرف خان یونس نخواهد بود و این امر رژیم اشغالگر را تحت فشارهای بیشتری قرار خواهد داد. در همین راستا سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اذعان کرده که ما هنوز نتوانستیم حماس را در شمال غزه شکست دهیم و عملیات و اوضاع میدانی در جنوب بسیار سختتر خواهد بود.  

اما دلیل تمرکز رژیم صهیونیستی بر جنوب غزه چیست؟

اسرائیل معتقد است خان یونس آخرین و مهمترین دژ حماس محسوب می شود و ارتش اسرائیل که از ابتدا با هدف نابودی حماس و آزادی یک جانبه اسرا وارد معرکه زمینی شد؛ اینک قصد دارد آخرین پایگاه مقاومت را در جنوب غزه هدف قرار دهد.

همچنین مرکز گردان های القسام و توان اصلی نظامی حماس در خان یونس در جنوب غزه یعنی محل تولد محمد ضیف و یحیی سنوار از فرماندهان ارشد حماس قرار دارد. نکته قابل توجه این است که صهیونیست‌ ها در جنگ های گذشته غزه بیشترین تلفات را در خان یونس متحمل شدند و استحکام و مقاومت این شهر به مراتب از شمال بیشتر است.

از سوی دیگر با توجه به طولانی شدن جنگ بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم غاصب در تنگنای سختی قرار گرفته و با توجه به عدم تحقق اهداف از پیش تعیین شده در جنگ زمینی، نیاز به یک دستاورد جدید دارد تا پس از ۶۰ روز جنگ آن را به جامعه صهیونیستی ارائه دهد هر چند در حد عملیات رسانه ای و ادعاهای واهی باشد. در عین حال نتنیاهو سعی دارد در مقابل فشارهای جهانی از خود دفاع کرده و ادعا کند که تروریسم حماس را شکست داده است.

هدف دیگر رژیم صهیونیستی از تمرکز بر جنوب غزه، افزایش تخریب و بمباران‌ها و بالا بردن هزینه مقاومت مردم در جنوب هر چند به بهای یک فاجعه بزرگ انسانی است تا به زعم خود مردم غزه و حماس را به تسلیم شدن وا دارد. در واقع جنوب غزه آخرین مکانی است که اهالی غزه در آن پناه گرفته و توانمندی های اصلی حماس نیز در این منطقه نهفته شده است.

همین امر می تواند ضد رژیم اشغالگر عمل کند؛ زیرا از یک سو افزایش حجم حملات یک فاجعه وخیم انسانی را در غزه رقم خواهد زد که به نوبه خود بر فشارها و اعتراضات خارجی علیه رژیم به ویژه از سوی جوامع غربی خواهد افزود و از دیگر سو، حماس در نبرد جنوب غزه از توانایی های پنهان خود رونمایی کرده و ضربات سختی به ارتش صهیونیستی وارد خواهد ساخت؛ موضوعی که موجب افزایش تلفات اسرائیل و به طور طبیعی بروز اعتراضات داخلی در این رژیم خواهد شد.

همچنین در جنگ جنوب غزه اهداف نهانی دیگری وجود دارد که برخی محافل و رسانه های صهیونیستی به آن اشاره کرده اند از جمله ایجاد نواری حائل به عمق یک کیلومتر در داخل مرزهای نوارغزه، تسلط امنیتی اسرائیل بر نوار غزه، سپردن امور مدنی این منطقه به یک نهاد نوظهور فلسطینی و یا دولت مصر، احیای شهرک‌ های یهودی ‌نشین در نوارغزه و یا راندن فلسطینی ‌ها از این منطقه.

اگر موارد فوق برای دولت اسرائیل اهداف واقعی و عملیاتی باشد، با موانع و دشواری های زیادی مواجه خواهد شد؛ زیرا جنگ در جنوب برای اسرائیل از جنگ در شمال به مراتب سختتر و ناگوارتر بوده و حماس در آخرین معرکه سرنوشت ساز از غافلگیری های تازه ای علیه اشغالگران پرده برخواهد داشت.