
✅اصولاً ضربات میتواند تاکتیکی باشند یا راهبردی و استراتژیک. گاهی سلسله ضربات تاکتیکی به دستاوردهای راهبردی تبدیل میشود. اما نکته مهم این است که تفاوت ضربات تاکتیکی و راهبردی را بدانیم و بدانیم قطعا پاسخ به هر ضربه متفاوت خواهد بود.
حرکات راهبردی میتواند معادلات را به طور کامل تغییر دهد و مفهومی کلانتر، عمیقتر، بلندمدتتر و گستردهتر دارند. در حالی که ضربات تاکتیکی در صورت نداشتن نگاه بلند، در کوتاه مدت و گاهی میان مدت اثر گذار است، اما اثر آن در بلند مدت از بین خواهد رفت. تاکتیک به صورت مقطعی و در افق زمانی کوتاهتر و با حوزهی اثر کوچکتر مورد استفاده قرار میگیرد.
با بررسی این دو سطح ضربه، سعی میکنیم به وضعیت منطقه بعد از طوفان الاقصی بپردازیم.
✅از سال ١٩۴٨ تا کنون بالاخص بعد از انقلاب اسلامی و با شکل گیری مقاومت، صهیونیستها ضربات زیادی را از مقاومت دریافت کردهاند که برخی باعث شکل گیری یک جریان شده است مانند عملیات شهید احمد قصیر در آبان ١٣۶١ در لبنان که شروع شکل گیری حزب الله بود و یا عملیات اکتبر سال ۲۰۰۱ حماس که اولین راکت از سوی فلسطین و نوار غزه بهسمت رژیم صهیونیستی پرتاب شد و بزرگترین وجه تمایز آن با انتفاضه اول، تبدیل سنگ به راکت بود. اما تمام این عملیاتها ضربات تاکتیکی بود که آرام آرام باعث شکل گیری دستاوردهای راهبردی برای مقاومت شد.
عملیات طوفان الاقصی از همه جهات متفاوت بود؛ این عملیات یک ضربه راهبردی به دکترین بن گوریون صهیونیستها بود در واقع این عملیات امنیت صهیونیستها را نشانه نگرفت بلکه موجودیت آنها را زیر ضربه برد.
این جمله رهبر معظم انقلاب تنها سه روز بعد از طوفان الاقصی بسیار قابل تامل است:"در قضیّهی پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است. من میگویم این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست. در این راستا منطقه با واقعیت جدیدی روبهرو شد اولین عملیات تهاجمی_آفندی، زمینی فلسطینیان به قلب سرزمینهای اشغالی با به چالش کشیدن سه اصل صهیونیستها یعنی برتری اطلاعاتی، غافلگیری و نبرد در زمین دشمن، یعنی دیگر مناطق اشغالی برای هیچ اشغالگر و شهرک نشینی امن نخواهد بود و این یعنی ساختار منطقه تغییر خواهد کرد.
شاید میتوان گفت محور مقاومت هم متوجه حجم ضربه وارده بر دشمن نشد و برای همین خطاهایی در تحلیل توان دشمن برای ادامه به وجود آمد که در اینجا به برخی از آنان اشاره خواهیم کرد:
۱⃣مقاومت فکر میکرد صهیونیستها توان نبرد طولانی مدت را ندارد این نگاه تا آنجایی درست بود که موجودیت دشمن در خطر نبود، اما صهیونیستها بیش از ٢٠ ماه است که در حال نبرد هستند.
۲⃣برآورد این بود افزایش تلفات نظامی صهیونیستها در غزه آنان را وادار به عقب نشینی میکند، اما در این جنگ دیگر آمار تلفات حرف اول را نمیزند.
۳⃣گمان میرفت صهیونیستها توان جنگیدن در چند محور را ندارند، اما در آن واحد در غزه، کرانه باختری و لبنان وارد نبرد شدند.
۴⃣موشک باران شهرکهای صهیونیستی شاید فشار را بر دشمن زیاد کرد، اما در به پایان رساندن نبرد تاثیری نداشت.
۵⃣دشمن همواره سعی میکرد در رسانهها از خود چهرهای مظلوم نمایش بدهد و برای حفظ ظاهر هم که شده از برخی خطوط قرمز عدول نکند، اما این بار مباحث حقوق بشر اصلا برایشان معنایی ندارد.
۶⃣در برخی موارد احساس میشد بین آمریکاییها و صهیونیستها اختلافات جدی وجود دارد، اما در همان زمان شاهد عملیاتهای غافلگیرکننده از دشمن صهیونیستی با حمایت آمریکاییها بودیم پس اختلاف جدی بین اینها اساسا بی معنی است.
۷⃣برآورد مقاومت این بود که با پایین آوردن شعله نبرد و عدم حمله به مراکز راهبردی دشمن، میتواند از گسترش جنگ جلوگیری کند که حمله تمام عیار صهیونیستها به لبنان نشان داد این نگاه هم اشتباه بوده است.
۸⃣مقاومت سعی کرد در مقابل عدم پاسخ به ضربات دشمن، در بعد دیپلماتیک امتیازگیری کند، اما شهادت فؤاد شکر و سید حسن نصرالله، در حالی که همه منتظر آتش بس در غزه به خاطر عدم پاسخ ایران به ترور هنیه بودند نشان داد این ایده اشتباه است و تا در میدان دست برتر را نداشت دیپلماسی موفق نخواهد شد.
♻️♻️اما در سوی دیگر صحنه مقاومت توانست در طوفان الاقصی چهره جدیدی از خودش را به نمایش بگذارد و در طول نبرد با وارد کردن ضربات لایهای رژیم را با چالشهای عمیقی مواجه کند از جمله:
۱⃣ضربه شدید بر اقتصادی صهیونیستها به طوری که این رژیم در ٢٠ ماه اخیر با رشد اقتصادی منفی ٢٠ درصد مواجه شده در حالی که ایران در طول تحریمها بیشترین رشد منفی اقتصادی اش ٣ تا ۶ درصد بوده است.
۲⃣تلفات گسترده رژیم در بعد نیروی انسانی و تجهیزات زرهی و همچنین هزینه سنگین اورهال جنگندهها و استهلاک شدید ادامه نبرد را برایشان بسیار سخت کرده است.
۳⃣وجود افراد تندرو در راس حاکمیت باعث بروز چالشهای داخلی رژیم و اختلافات گسترده در بین سران صهیونیستی گردیده است.
۴⃣عدم تمایل شهرک نشینان به زندگی در شمال سرزمینهای اشغالی و اطراغ نوار غزه، باعث تحمیل هزینه سنگین بر دولت برای تامین اسکان و غذای آوارگان شده است
۵⃣افزایش سرعت مهاجرت معکوس و خارج شدن از سرزمینهای اشغالی رویای سران صهیونیستی برای انتقال دیگر یهودیان از کشورهای دیگر به منطقه را به کابوس تبدیل کرده است.
۶⃣نمایان شدن چهره واقعی این باند جنایتکار و دروغین بودن ادعای حقوق بشر غربی ها، باعث تنفر جهانی از آنها و مشخص شدن حقانیت جبهه مقاومت و حمایت جهانی از مردم فلسطین گردیده است.
۷⃣این تقابل نبرد بین جبهه مقاومت و جبهه استکبار است دشمن علی رغم برتری در بعد اقتصادی و حتی تسلیحاتی در طول ٢٠ ماه نبرد همچنان آشفته و پریشان است و نتوانسته به هیچ کدام از اهدافش در بعد راهبردی دست پیدا کند و اصابت موشک یمنیها به تلآویو یکی از نشانههای آن است و این همان ماهیت جبهه حق و پیروزی خون بر شمشیر است.
۸⃣توان مقاومت در بازسازی خود، بعد از دریافت ضربات سهمگین از دشمن بالاخص در مورد حزب الله، نمود عینی قدرت مقاومت است که زیر سنگینترین ضربات دوباره با صلابت میایستد و یک وجب خاک به دشمن نمیدهد و دشمن را وادار به آتش بس میکند.
۹⃣و البته وحدت ساحات و هماهنگی بین اضلاع محور مقاومت نشان داد این محور در حال رسیدن به بلوغ است.
✅ جمع بندی
در پایان این نبرد که بعد از جنگ جهانی دوم توسط غربیها و با هدف تسلط بر منطقه غرب آسیا شکل گرفته اکنون به روزهای سرنوشت ساز خودش نزدیک شده است وقتی روند را نگاه میکنیم متوجه میشویم مقاومت توانسته با هوشمندی ضربات راهبردی را بر دشمن تحمیل کند و روز به روز جغرافیای مقاومت را در منطقه گسترش دهد هر چند در این زد و خورد با شکستهایی هم مواجه شده، اما در میدان همچنان دست برتر را دارد، اما لزوم بازنگری سریع در شیوه نبرد و استفاده از تسلیحات میتواند گره گشای این روزها باشد. همان طور که در جنگ تحمیلی وقتی امکان عملیات در غرب نبود اجرای عملیات والفجر ٨ و کربلای ۵ توانست نبرد را از بن بست خارج کند. در پایان این جمله امام خامنهای را به خاطر بسپارید: "مقاومت این است، جبههی مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکمتر میشود؛ هر چه جنایت کنید، پُرانگیزهتر میشود؛ هر چه با آنها بجنگید، گستردهتر می شود؛ و من به شما عرض میکنم، به حول و قوّهی الهی، گسترهی مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت. آن تحلیلگر نادانِ بیخبر از معنای مقاومت، خیال میکند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد! من عرض میکنم که به حول و قوّهی الهی، بِاذنالله تعالیٰ، ایرانِ قوی، مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد."