ادامه ادعای جدید مشاور امنیت ملی کاخ سفید درباره ایران
مشاور امنیت ملی کاخ سفید: این خطر وجود دارد که ایران شاید قول خود برای عدم ساخت تسلیحات هستهای را کنار بگذارد. تعجبی ندارد اگر برخی در ایران بگویند که زمان بازنگری در دکترین هستهای فرا رسیده است. این خطری است که در حال حاضر سعی داریم در قبال آن هوشیار باشیم. این خطری است که من تیم آتی کاخ سفید را از آن مطلع کردهام. ترامپ برای پیگیری دیپلماسی با ایران فرصت در اختیار خواهد داشت. احتمال دارد این بار ترامپ بتواند با یک توافق هستهای بلندپروازیهای هستهای ایران را محدود سازد. / فارس
نمونه عینی خطرات FATF برای کشور
روزنامه وطنامروز نوشت: ابومحمد جولانی، رهبر گروهی که همچنان در فهرست گروههای تروریستی ایالات متحده قرار دارد، تا ۲ هفته پیش با وعده ۱۰ میلیون دلاری برای اطلاعاتی که منجر به دستگیریاش شود، تعقیب میشد، اما حالا در یک چرخش آشکار و با اعلام رسمی مقامات آمریکایی، این جایزه لغو شده است. این موضوع بار دیگر نشان میدهد در نگاه آمریکا، «تروریسم» و «تروریست» مفهومی سیاسی دارد که میتواند بسته به منافع منطقهای و جهانی، تغییر کند. این امر نهتنها اعتبار وعدههای مالی برای مبارزه با تروریسم را زیر سوال میبرد، بلکه برای کشورهایی نظیر ایران که با فشارهایی همچون تصویب لوایح مرتبط با FATF مواجهند، پیام مهمی دارد، چرا که تصویب بدون قید و شرط این لوایح میتواند به ابزاری برای بهرهبرداری سیاسی آمریکا تبدیل شود و اتهاماتی جدید را علیه گروههای مقاومت و نهادهایی نظیر سپاه پاسداران تسهیل کند، در حالی که برخی دیگر از گروهها مانند هیات تحریرالشام از این دایره بیرون میمانند؛ بنابراین تعریف «تروریسم» در سیاست خارجی آمریکا بیش از آنکه مبنایی حقوقی داشته باشد، تابعی از ملاحظات سیاسی است؛ و در عمل معیارهای آمریکا برای تعیین تروریستها و نحوه مواجهه و تعامل با آنها به منافع ژئوپلیتیک این کشور وابسته است.
انتقاد کیهان از اظهارات اخیر جهانگیری
روزنامه کیهان نوشت: معاون اول رئیسجمهور در دولت روحانی، در ادبیاتی کنایهآمیز گفته خدا را شکر کسانی در انتخابات کاندیدا شدند که اطلاعات کمتری از اوضاع کشور داشتند. اظهارات از موضع بالای آقای جهانگیری در حالی است که دولت متبوع وی، سرآمد بسیاری از غافلگیریها و بیخبریها و سوءتدبیرها محسوب میشود و شخص او معاون اول رئیسجمهور در دولتی بود که هم کلاه برجام سرش رفت، هم قبول کرد کلاه توافق آب و هوائی پاریس را سرش بگذارند. منفی شدن رشد اقتصاد، سقوط چشمگیر صادرات نفت، مردن ۷۰۹ نفری روزانه کرونا از مردم، قطع گاز و برق در فصول مختلف سال، توقف خودکفایی گندم و واردات ۸ میلیون تن گندم و... از جمله ویژگیهای دورانی است که آقای جهانگیری معاون اول بود و روزنامههای همسو از او کاریکاتور سوپرمن تصویر میکردند.
اقتصاد سیاسی ناترازیها
روزنامه ایران نوشت: ناترازیها محور اصلی آخرین گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهوری با مردم بود. اما به رغم فوریت و فراگیری این مسئله برای ایران و حتی حالا که بار دیگر خاموشیهای برنامهریزی شده بازگشته است، باز هم به مسائل حاشیهای پرداخته میشود و نه اصل، منشأ، ریشه و ماهیت ناترازی. ناترازیها، مسئله به غایت پیچیده و دارای ابعادی بسیار بزرگ است و دست زدن به آن، یعنی تلاش برای حل آن، میتواند پیامدهای وسیعی داشته باشد. احتمالاً همین ابعاد بزرگ و نزدیک به بحران باعث شده عدهای به جای تلاش برای حل آن، به دولت پیشنهاد کنند که تو هم این مسئله را حل نشده بگذار و روی دوش دولت بعدی بینداز. اما اگر این اتفاق بیفتد و ناترازیها حلنشده باقی بماند، نه فقط ظرفیتهای تمدنی و زیستی در ایران رو به افول میرود، بلکه آن اتفاقی میافتد که رئیسجمهوری در این گفتوگوی تلویزیونی گفت: «اگر برای نسل آینده نتوانیم مدیریت کنیم، زمین سوخته به آنان تحویل میدهیم.»
سهمخواهیها صدای پسر رئیسجمهور را درآورد
فضای لابی و سهمخواهی در دولت باوجود معلوم شدن پستهای درجه اول، همچنان برای در اختیار گرفتن جایگاههای میانی ادامه دارد و باعث شده صدای اعتراض علنی یوسف پزشکیان، پسر رئیسجمهور هم بلند و خواستار توجه به «شایستگی» در انتصابات شود. گرچه جایگاه او در دولت هم که با عنوان «مشاور و دستیار رسانهای رئیس دفتر رئیسجمهور» رسمیت یافت، چندان مشخص نیست که غیر از نسبت فامیلی با رئیسجمهور به دلیل کدام شایستگی یا سابقه عملکرد اجرایی و رسانهای داده شده است. یوسف پزشکیان در مطلبی در صفحه شخصی خود در شبکه ایکس، بدون ذکر نام به استانداری اشاره کرده که خواستار یک مورد توصیه ویژه یا همان پارتیبازی شده که واکنش منفی پسر رئیسجمهور را در پی داشته است. یوسف پزشکیان نوشته: «استانداری تماس گرفته آن موردی که برای منطقه آ مطرح بود... قبل از اینکه تمام کند، گفتم من اصلاً در جریان نیستم. موارد دیگری هم بوده که با ارجاع به نظر و رأی من تلاش شده برای پستی لابی کنند. لازم بود بگویم در هیچ عزل و نصبی دخالت نداشته و ندارم. انتصابات باید بر مبنای شایستگی باشد.»
تیآرتی فارسی و پاشنه آشیل ایران
سایت فرارو نوشت: شبکه تلویزیونی تی آر تی فارسی توسط دولت ترکیه افتتاح شد. دولتی که به تازگی، رقابت ایران با آن پس از وقایع سوریه به سطحی بالاتر ارتقاء پیدا کرده و روابط دو دولت تا حدی متشنج شده است. پس از صدای آمریکا و بیبیسی فارسی این سومین شبکه فارسیزبانی است که از سوی یک دولت خارجی روی آنتن میرود. شبکههایی که هیچ کدام با نیت خیر برای جمهوری اسلامی تاسیس نشدند. البته استفاده از چنین حربهای، قدمتی طولانی دارد. دولتها برای تاثیرگذاری بر جوامع دیگر، عملیات روانی و استفاده از رسانه به عنوان اهرم فشار دست به تاسیس رادیو و تلویزیونهایی با زبان کشورهای دیگر میزنند. این دست رسانهها مثل تیآرتی فارسی، کارکرد عملیات روانی دارند و فلسفه و هدف تاسیس آنان نیز همین است. در طول زمان، افکار عمومی جامعه هدف خود را هدایت میکنند تا در زمان مناسب، بتوانند از آن بهرهبرداری کنند. یادآوری میکنم که در جریان عادیسازی روابط ایران و عربستان، شبکه تلویزیونی اینترنشنال یکی از موارد مذاکره میان دو کشور بود. چون اینترنشنال در جامعه نفوذ پیدا کرده و در بزنگاههایی خود را نشان داده بود. کشورهای رقیب و حریف ایران، پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار این کشور را پیدا کردند که همان حوزه رسانه است. روایتهای خود را به نام حقیقت به خورد جامعه هدف میدهند و در نهایت اگر لازم شد ضربهای وارد میکنند.اشتباه
روزنامه جوان نوشت: پزشکیان هم خیلی زود «نمیگذارند»های خود را شروع کرد! رئیس جمهور اخیراً گفته بود که «در برق و آب و گاز و بنزین و پول مشکل داریم ولی میگویند دست نزن!» این سنت را اولبار رئیسدولت دهم شروع کرد. هرچند دولت اصلاحات هم از این بهانه خالی نبود و فقط موضوعش فرق داشت. در دولتهای یازدهم و دوازدهم «نمیگذارند» به حرف اصلی دولت تبدیل شد. خیلی شیک و مجلسی با این بهانه از انجام کار سخت رویگردان بودند و دنبال کار آسان میگشتند. البته اینکه دکتر پزشکیان در مقام ریاست جمهوری اینگونه موضع بگیرد که برای اصلاح روشهای غلطی که همه به نادرستی ادامه آن اذعان دارند، بگوید: «عدهای میگویند، به آن دست نزنید» توجیه قابل پذیرشی نیست. رئیسان جمهور ادوار گذشته هم همین مواضع را داشتهاند که اکنون به زعم ایشان چنین مشکلاتی انباشته شده و به او به ارث رسیده است؛ بنابراین در فضایی منطقی و عقلانی باید ایشان و همکارانش با مردم طرح مسئله کنند و برای آن راهکار اجرایی و عملیاتی بدهند وگرنه ارجاع مشکلات به مخالفتهای این و آن مشکلی از مشکلات حل نخواهد کرد.
تمجید مطهری از موضع ایران در قبال تحولات اخیر سوریه
علی مطهری، فعال سیاسی و نماینده ادوار مجلس در واکنش به تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد، در توییتر نوشت: موضع ایران در قبال تحولات اخیر سوریه عاقلانه بود، زیرا خود را در مقابل بخش عظیمی از مردم سوریه که طرفدار مخالفان اسد بودند قرار نداد و از یک جنگ میان سنی و شیعه و برادرکشی مسلمانان که خواست آمریکا و اسرائیل بود جلوگیری کرد. هسته اصلی مخالفان اسد از جنس اخوان المسلمین و ضد رژیم صهیونیستی هستند و البته ممکن است ضد شیعه هم باشند که این هم بیشتر ناشی از گفتار و رفتار برخی شیعیان تندرو است و باید با آن هسته اصلی گفتگو و آنها را جذب کرد. / جماران
در حسرت ناخدای رسانهای
سایت فردانیوز نوشت: یک نفر که حوصله داشته باشد و در این یکی دو روز برنامههای صدا و سیما (پیرامون تحولات سوریه) را رصدی دوباره کند به این نتیجه میرسد که یک بی سر سامانی در بخش سیاسی و سیاستگذاری حاکم است. تحول به این مهمی در منطقه نزدیک به ما رخ داده است و رسانه رسمی ما که ویترین اعلام رسمی نظام هم به شمار میآید، اصلا نمیداند گروه پیش رو در سوریه را چه بنامد. یکبار تروریست، یکبار گروه مسلح، یکبار شبه نظامیان! یا با وجود صف بلند کارشناسان مسلط منطقهای به سراغ جواد لاریجانی میرود که چند ساعت مانده به سقوط اسد به دوربین زل میزند میگوید: سقوط اسد بعید است! ساعتی بعد از سقوط هم که مردم منتظر یک تحلیل درست از شرایط هستند تا به سراغ بی بی سی و امثالهم نروند یک کارشناس معمولی رادیو را به تلویزیون و مقابل دوربین میآورند تا او از عاقل بودن شورشیان بگوید. واقعاً، تحول نیاز امروز رسانه ملی است.
توصیه به سبک زیدآبادی
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و رسانهای اصلاحطلب در کانال تلگرامی خود نوشت: این دوستانی که سقوط اسد را جشن گرفتهاند و "آزادی" سوریه را تبریک میگویند، عقل سلیم حکم میکند که کمی صبر کنند! هنوز مشخص نیست که ماهیت فاتحان دمشق چیست؟ دقیقاً از چه مراکزی حمایت و هدایت میشوند؟ و از چه راههایی میخواهند اختلافات بین خود را حل کنند؟ به نظر نمیرسد جامعۀ استبدادزده و متفرق سوریه در حال حاضر مهیای "دموکراسی" باشد. بیانیههای ابتدایی فاتحان را نباید جدی گرفت! بعد از هر جابجایی سیاسی، از این نوع بیانیهها بسیار داده میشود، اما بعد از چندی سر از بازتولید استبدادی تازه و کشتار در میآورد. ماجرای سوریه اتفاقی است که حکومت باید از آن درس بگیرد نه اینکه سبب پایکوبی و شادی به بهانۀ دمکراسیخواهی شود.
کمی هم به اقتصاد بپردازید آقای همتی
روزنامه کیهان نوشت: در حالی که گرانسازیهای رسمی و دستوری و ناگهانی دلار نیمایی (و به تبع آن دلار آزاد) و همچنین کالاها و خدمات، از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم ادامهدار شده، وزیر اقتصاد از ضرورت رفع فیلترینگ، واردات گوشی آیفون و FATF حرف میزند و هر روز گرانیهای جدیدی به بازار میآید. به نظر میرسد همتی از بازارها و جهش قیمتها در همین مدت کوتاه دولت چهاردهم بیخبر است که اینچنین درگیر حواشی است. آیا در این شرایط که مردم زیر فشار گرانیها قرار دارند، وزیر اقتصادی باید به جای ارائه برنامه و راهکار، به مباحثی بپردازد که در حوزه مسئولیت سایر وزرا و دستگاهها است؟ آیا همتی ایده و راهکاری برای حل مشکلات اقتصاد کشور ندارد که مدام سرگرم حاشیهها است؟ به نظر میرسد دولت و مجلس باید فکری به حال این مشکل کنند، چرا که ظرفیت مهمی از دولت یعنی وزارت اقتصاد، با این روند از کارکرد اصلی خود خارج شده است.
کدهای تهدید رئیسجمهور از سوی تندروها
روزنامه جوان نوشت: سعید شریعتی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب معتقد است که "اجرایی نشدن قانون حجاب و عفاف و نیز رفع فیلترینگ باعث میشود که «مردم» برای اصلاحات اقتصادی با دولت همراه نشوند. "
پی نوشت: یحتمل منظور او از اصلاحات اقتصادی، گرانی حاملهای انرژی و مواردی از این دست است. از این رو، میتوان فهم کرد که این جمله ایجابی، یک معنای سلبی هم دارد و آن اینکه اگر پزشکیان موضوع حجاب و فیلترینگ را طبق آنچه مدنظر مردم (یعنی همان اصلاحطلبان) است، حل نکند، نباید انتظار همراهی اصلاحطلبان را با دولت خود در تصمیمات سخت اقتصادی داشته باشد. طبیعی است که پزشکیان برای اجرایی کردن تصمیمات خود به همراهی افکارعمومی و رسانهها نیاز دارد و عملاً سعید شریعتی دارد میگوید چنین همراهی و حمایتی مشروط به این است که نظر اصلاحطلبان درباره قانون حجاب و فیلترینگ اجرایی شود.
خط رسانهای روزنامههای اصلاحات درقبال لایحه حجاب
- روزنامه شرق در گزارشی لایحه حجاب را بهانه کرده تا خشونت سازمان یافته را تشریح کند، این روزنامه نوشته است: زنانی که همزمان تحت سایر اشکال تبعیض هستند شامل زنان اقلیتهای قومی، زنان فقیر طبقه کارگر، زنان مهاجر و اقلیتهای جنسی و جنسیتی بیش از دیگران از خشونت نهادی، قانونی و نادیدهانگاری رنج میبرند و دچار آسیب میشوند. مثلا مشکلاتی مانند کودکهمسری و قتل ناموسی بیشتر موجب خشونت علیه برخی زنان میشود. در مجموع بخش عمدهای از نقض تمامیت جسمانی زنان محصول خشونت نهادی است که هم با خشونت قانونی اعمال میشود و هم با سکوت و نادیدهانگاری و عدم حمایت از زنان!
- روزنامه هممیهن دیگر روزنامه اصلاحطلب نزدیک به گعده ساختاری نیز مینویسد: اجرای قوانین محدودکننده و تنبیهی، مانند قانون حجاب اجباری، به افزایش تنشهای روانی، احساس ناکامی و ناامیدی در جامعه منجر خواهد شد. بهویژه زنان و گروههای آسیبپذیر بیشترین فشار روانی را متحمل خواهند شد که میتواند به افزایش آمار افسردگی، اضطراب و حتی خودکشی بیانجامد. ناکارآمدی اجبار در تغییر رفتار، مورد دیگری است. براساس نظریههای رفتاری، ازجمله نظریه تقویت مثبت اسکینر و نظریه نیازهای مازلو، تغییر رفتار انسانی از طریق اجبار و تنبیه منجر به نتایج معکوس میشود. مطالعات داخلی و بینالمللی نشان میدهد که رویکردهای قهری نهتنها به تغییرات مثبت منجر نمیشوند، بلکه احتمال تنش، درگیری و چنددستگی در جامعه را افزایش میدهند.