۲۰۲۵ ۲۰ January - دوشنبه ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
کد خبر: ۲۳۴۴
۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۲
تلازم آرمانگرایی و واقع‌گرایی؛

ایران و تحولات اخیر سوریه

کشیده شدن پای جمهوری اسلامی ایران به نبرد طوفان الاقصی به رغم میل باطنی‌اش و زد و خورد چندباره با رژیم صهیونیستی و وقوع حوادث تلخی چون سقوط بالگرد رئیس جمهور و به تبع آن برگزاری انتخابات زودهنگام و روی کار آمدن دولت غربگرا و احتمال فعال شدن شکاف‌ها و دوقطبی‌های اجتماعی با طرح مجدد دوگانه‌‌های کاذبی چون "میدان_دیپلماسی" و "موشک_معیشت" افکار عمومی جامعه ایرانی را تحت فشار سنگین اقتصادی خود قرار داده که تاثیر(حداقلی و ناچیز) آن در کنشگری جمهوری اسلامی در تحولات اخیر سوریه را نمی توان نادیده انگاشت. در چنین شرایطی "عمل‌گرایی" را می‌توان به عنوان یک رویکرد متعادل بین آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی در نظر گرفت. عمل‌گرایی به ما کمک می‌کند تا ضمن پافشاری بر آرمان‌ها در عین حال واقعیت‌های موجود را نیز در نظر بگیریم و به دنبال راه حل‌های بینابین و ممکن برای دستیابی به منافع ملی باشیم. رویکردی که جمهوری اسلامی قبال تحولات تلخ سوریه برگزید "عملگرایی مثبت" بود. 
۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۲
نویسنده : محمد حمیدی کارشناس مسائل بین الملل

روابط ایران و سوریه در سال‌های اخیر، به ویژه در دوره ظهور و بروز داعش و مهمتر از آن در روزهایی پایانی دولت بشار اسد همواره مورد توجه تحلیلگران سیاسی بوده است. روابط بین کشورها را می‌توان با رویکردهای مختلفی تحلیل نمود. بن‌مایه روابط ایران و سوریه در پنج دهه اخیر، ترکیبی از آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی بود. در مناسبات بین‌المللی، هیچ کشوری نمی‌تواند به طور کامل از یکی از این دو رویکرد پیروی کند. تصمیم‌گیران باید با توجه به شرایط خاص هر موقعیت، تعادلی بین این دو برقرار کنند. در روابط ایران و سوریه نیز این دو رویکرد ملازم هم بوده‌اند. از یک سو، آرمان‌گرایی، انگیزه‌ای قوی برای همکاری‌های دو جانبه فراهم کرده بود و از سوی دیگ، واقع‌گرایی در تعیین شکل و محتوای این همکاری‌ها نقش مهمی داشت. حال با این مقدمه و مبتنی بر این دو رویکرد به بررسی روابط ایران_سوریه در واپسین روزهای حضور دولت بشار اسد و کنشگری جمهوری اسلامی در تحولات اخیر سوریه می‌پردازیم.
مبتنی بر رویکرد آرمانگرایانه
۱.امنیت شیعیان سوریه و حرمین، خط قرمز جمهوری اسلامی است و تساهل و تسامح در این میان وجهی ندارد.
۲.جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تأثیرگذار در ابعاد سیاسی و امنیتی می بایست همانند روزهای آغازین بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ فعالانه وارد میدان شده و فرماندهی میدان مبارزه با مسلحین و تروریست‌ها را به دست گیرد و از ظرفیت دیگر اضلاع مقاومت هم در این زمینه استفاده نماید، همانگونه که برخی نیروهای مقاومت از جمله رزمندگان حزب‌الله لبنان با حضور میدانی و مشارکت فعال در جنگ گذشته سوریه نقش مهمی در شکست تروریست‌های داعشی ایفاء نمودند.
۳. سقوط احتمالی سوریه عمق استراتژیک ایران در شامات را با مخاطرات جدی مواجه خواهد کرد و به فرض تحقق دومینو وار عراق و حتی ایران را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. لذا جمهوری اسلامی به منظور حفظ عمق راهبردی خود و دور کردن تهدیدهای احتمالی، در این جنگ نیز بایست مانند جنگ با داعش در سال ۲۰۱۱ بازیگر اصلی میدان باشد.
سوال اساسی اما اینجاست. آیا اقتضائات عملی جمهوری اسلامی، مداخله در جنگ سوریه را ممکن می‌داند یا تجویز می‌کند؟ جهت ارائه پاسخ بایست روابط ایران و سوریه(در آستانه سقوط) را با رویکرد واقع‌گرایی مورد بررسی قرار داد.
مبتنی بر این رویکرد
۱.برخلاف حضور میدانی و تعیین کننده ایران در سال ۲۰۱۱، شرایط مداخله مثبت ایران در تحولات اخیر سوریه وجود ندارد و چه بسا برعکس؛ چنانچه ایران با تحلیل غلط از صحنه، مبتنی بر "این‌همانی" میدان، وارد صحنه سوریه می شد؛ با واکنش‌های بسیار منفی در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی مواجه می شد.
۲. در شرایطی که اکثریت مردم سوریه (مطابق با واقع یا متاثر از یک جنگ رسانه‌ای اثرگذار) تحریرالشام را داعش سابق نمیدانند و ارتش سوریه نیز مانند دوره جنگ با داعش انگیزه مقابله با معارضان را ندارد و بسرعت از شهرهای مهم حلب، حماه، حمص عقب نشینی می‌کند حضور مستشاری ایران با ابهامات جدی روبروست و حتی ممکن است نامشروع تلقی می گردید.
۳.فشار تحریمی سنگین، فروپاشی نهاد اقتصاد و سیستم سیاسی بسته و غیرمنعطف حزب بعث موجب ناکارآمدی دولت سوریه و ریزش وحشتناک سرمایه اجتماعی‌اش شده است. در چنین شرایطی دفاع جمهوری اسلامی از دولت مستقر، در افکار عمومی ملت سوریه به مثابه دفاع از ناکارآمدی، فساد، استبداد و انسداد سیاسی است.
۴.در شرایطی که روسیه به دلیل گرفتار شدن در جنگ اوکراین یا هر دلیل دیگری، همانند سال ۲۰۱۶ حاضر به ورود به میدان سوریه و دفاع از دولت بشار اسد نیست و حزب الله لبنان، دیگر متحد سوریه با ورود به طوفان الاقصی و پس از یک جنگ وجودی با اسرائیل و از دست دادن ارکان و فرماندهان ارشد خود به آتش‌بس نیم‌بند رسیده و در حال بازسازی درونی خود است امکان بازیگری موثر ایران در سوریه فراهم نیست. حالا به این شرایط اضافه کنید نقش مستقیم یکی از همسایگان سوریه و اظهارنظر و حمایت علنی عالی‌ترین مقام رسمی آن کشور (اردوغان) از معارضین مسلح که تاثیر فراوانی بر کیفیت کنشگری جمهوری اسلامی داشته است.
۵.کشیده شدن پای جمهوری اسلامی ایران به نبرد طوفان الاقصی به رغم میل باطنی‌اش و زد و خورد چندباره با رژیم صهیونیستی و وقوع حوادث تلخی چون سقوط بالگرد رئیس جمهور و به تبع آن برگزاری انتخابات زودهنگام و روی کار آمدن دولت غربگرا و احتمال فعال شدن شکاف‌ها و دوقطبی‌های اجتماعی با طرح مجدد دوگانه‌‌های کاذبی چون "میدان_دیپلماسی" و "موشک_معیشت" افکار عمومی جامعه ایرانی را تحت فشار سنگین اقتصادی خود قرار داده که تاثیر(حداقلی و ناچیز) آن در کنشگری جمهوری اسلامی در تحولات اخیر سوریه را نمی توان نادیده انگاشت. در چنین شرایطی "عمل‌گرایی" را می‌توان به عنوان یک رویکرد متعادل بین آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی در نظر گرفت. عمل‌گرایی به ما کمک می‌کند تا ضمن پافشاری بر آرمان‌ها در عین حال واقعیت‌های موجود را نیز در نظر بگیریم و به دنبال راه حل‌های بینابین و ممکن برای دستیابی به منافع ملی باشیم. رویکردی که جمهوری اسلامی قبال تحولات تلخ سوریه برگزید "عملگرایی مثبت" بود. 

  • ارسال نظرات