۲۰۲۵ ۱۲ February - چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
کد خبر: ۲۴۱۸
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۶

چالش های رژیم صهیونیستی پس از جنگ غزه و لبنان

توافق آتش بس با حزب الله و جنبش حماس، نقطه عطف مهمی در روند منازعه و درگیری بین مقاومت و اشغالگران صهیونیستی محسوب می شود؛ زیرا نخستین پیام آن اعتراف به شکست در برابر دشمنانی است که رژیم غاصب قصد نابودی آنها را داشت. از این منظر اسرائیل در مرحله پسا جنگ با چالش های متعددی در ابعاد مختلف سیاسی ـ اجتماعی، نظامی ـ امنیتی و اقتصادی مواجه است که عبور از آن کار آسانی نخواهد بود. مهمترین چالش سیاسی رژیم صهیونیستی در مرحله پساجنگ تشدید شکاف های داخلی است. احتمال فروپاشی کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو، تشکیل کمیته تحقیقات جنگ و نیز کاهش اعتماد جامعه به دولت و شخص نتانیاهو به دلیل ناکارآمدی و ناکامی در تحقق وعده های خود در جنگ (شامل نابودی حماس و حزب الله، آزادی یک جانبه اسرا، کوچ اجباری اهالی غزه و...) از جمله چالش های دشوار رژیم غاصب پس از توافق آتش بس می باشد، به گونه ای که برخی ناظران در موفقیت نتانیاهو در مدیریت مرحله جدید تردید جدی دارند. مهمترین چالش امنیتی رژیم صهیونیستی، قوام و دوام مقاومت چه در لبنان و چه در نوار غزه است. همچنین جنگ اخیر که با درگیری‌های شدید با حماس در نوار غزه آغاز شده و دامنه آن تا درگیری با لبنان کشیده شد، مشکلات اقتصادی متعددی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی در پی داشته است. طبق آمار داخلی رژیم صهیونیستی، جنگ اخیر حداقل هزینه مستقیم ۶۶ میلیارد دلاری روی دست تل آویو گذاشته است.
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۶
نویسنده : فرزان شهیدی تحلیلگر ارشد مسائل منطقه

توافق آتش بس با حزب الله و جنبش حماس، نقطه عطف مهمی در روند منازعه و درگیری بین مقاومت و اشغالگران صهیونیستی محسوب می شود؛ زیرا نخستین پیام آن اعتراف به شکست در برابر دشمنانی است که رژیم غاصب قصد نابودی آنها را داشت. از این منظر اسرائیل در مرحله پسا جنگ با چالش های متعددی در ابعاد مختلف سیاسی ـ اجتماعی، نظامی ـ امنیتی و اقتصادی مواجه است که عبور از آن کار آسانی نخواهد بود. در این یادداشت به اختصار به این چالش ها می پردازیم.
چالش‌های سیاسی ـ اجتماعی:

مهمترین چالش سیاسی رژیم صهیونیستی در مرحله پساجنگ تشدید شکاف های داخلی است. احتمال فروپاشی کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو، تشکیل کمیته تحقیقات جنگ و نیز کاهش اعتماد جامعه به دولت و شخص نتانیاهو به دلیل ناکارآمدی و ناکامی در تحقق وعده های خود در جنگ (شامل نابودی حماس و حزب الله، آزادی یک جانبه اسرا، کوچ اجباری اهالی غزه و...) از جمله چالش های دشوار رژیم غاصب پس از توافق آتش بس می باشد، به گونه ای که برخی ناظران در موفقیت نتانیاهو در مدیریت مرحله جدید تردید جدی دارند. 
احساس سرخوردگی، شکست و تحقیر در نتیجه عدم دستیابی به اهداف جنگ و تن دادن به توافق آتش بس با دشمن (حزب الله و حماس) واقعیت تلخی است که جامعه اسرائیل و به ویژه دولتمردان این رژیم را در برگرفته و رسانه ها و محافل مختلف این رژیم این روزها آکنده از نقد و سرزنش نسبت به حاکمان است.
احساس ضعف و وابستگی در برابر دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا نیز از دیگر چالش هایی است که متوجه نخست وزیر مستاصل رژیم غاصب شده و این گونه مطرح می شود که نتانیاهو در نهایت ضعف و ذلت در برابر ترامپ تسلیم شد و دست به عقب نشینی زد. اشاره منتقدان به هشدار ترامپ مبنی بر دستیابی به آتش بس پیش از ورود او به کاخ سفید بود و تهدید کرده بود که در غیر این صورت منطقه را به آتش خواهد کشید.
مواجهه با شرایط جدید در غزه نیز از دیگر چالش هایی است که دولت نتانیاهو با آن مواجه است، زیرا وضعیت اداره آینده این منطقه همچنان مبهم است و معلوم نیست چه کسی متولی اداره آن خواهد بود. با توجه به ضعف گزینه های مورد نظر اسرائیل شامل سپردن اداره غزه به تشکیلات خودگردان یا نیروهای خارجی و یا اداره مستقیم توسط اسرائیل، احتمال بازگشت حاکمیت غزه به جنبش حماس بیشتر است و این امر به مثابه شکست تازه ای برای رژیمی خواهد بود که بیش از 15 ماه سعی کرد حماس را از بین ببرد، اما موفق نشد.

چالش های نظامی ـ امنیتی:

 مهمترین چالش امنیتی رژیم صهیونیستی، قوام و دوام مقاومت چه در لبنان و چه در نوار غزه است. اسرائیل از دیرباز مقاومت را کانون تهدید اصلی علیه هویت و موجودیت خود قلمداد کرده و جنگ نسبتاً طولانی اخیر نزدیک به مدت 16 ماه تلاشی بود برای تسویه حساب با مقاومت و از میان بردن حزب الله و حماس. اما به رغم ضربات سختی که به کادر و پیکره مقاومت در لبنان و نوار غزه وارد ساخت، موفق به از میان بردن این دو جنبش نشد و نهایتا مجبور به توافق آتش بس با آن‌ها شد.
از این منظر، مقاومت همچنان یک تهدید بالقوه علیه اسرائیل باقی خواهد ماند و بلکه در شرایط آتش بس و پساجنگ به تقویت زیرساخت های خود اعم از انسانی و تسلیحاتی خواهد پرداخت. برای نمونه گفته می شود فرماندهان میدانی همچون محمد سنوار برادر شهید یحیی سنوار به بازسازی و تقویت ساختار نظامی و تسلیحاتی حماس اقدام نموده و این امر کابوس تازه ای را برای صهیونیست ها مبنی بر تکرار حمله دیگری همچون طوفان الاقصی ایجاد کرده است.همچنین گزارش هایی از جذب حداقل 15 هزار نیروی حماس از زمان عملیات طوفان الاقصی تا کنون در دست می‌باشد که نشانگر پویایی و توان بالای این جنبش در سخت ترین شرایط بوده و خطر تهدید امنیتی علیه رژیم اشغالگر را درآینده افزایش خواهد داد. به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران به ویژه در غرب بر این باورند که ظرفیت حماس برای بازسازی خود بعد از هر ضربه نظامی، نشان ‌دهنده تهدیدی پایدار برای امنیت اسرائیل است.
فرسودگی ارتش و نهادهای امنیتی، استعفاها و جابجایی‌های مکرر مسئولان و فرماندهان و نیز گزارش مواردی از جمله روان پریشی در میان عناصر نظامی اسرائیل نیز از جمله چالش های نظامی امنیتی است که کارآیی ارتش را در هر گونه جنگ احتمال آتی برای مدت قابل توجهی کاهش خواهد داد. طبق گزارش رسانه های صهیونیستی، نظامیان به ویژه نظامیان زن ارتش اسرائیل و خانواده‌های آنان از شرایط استرس مزمن رنج می ‌برند و برای بازگشت به شرایط عادی نیاز به مراقبت و زمان طولانی دارند.

چالش های اقتصادی:

 جنگ اخیر که با درگیری‌های شدید با حماس در نوار غزه آغاز شده و دامنه آن تا درگیری با لبنان کشیده شد، مشکلات اقتصادی متعددی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی در پی داشته است. طبق آمار داخلی رژیم صهیونیستی، جنگ اخیر حداقل هزینه مستقیم ۶۶ میلیارد دلاری روی دست تل‌آویو گذاشته است. از طرفی، این جنگ تاثیرات گسترده‌ای بر وضعیت اقتصادی اسرائیل بر جای نهاده و به سرانه تولید ناخالص داخلی، سرمایه‌گذاری، زیرساخت‌ها، اشتغال، گردشگری وغیره در این رژیم آسیب جدی وارد کرده است.
تخریب‌های ناشی از جنگ به تعطیلی گسترده کسب ‌و کارها و کاهش فعالیت‌های اقتصادی منجر شده و به‌ طور مستقیم بر کاهش تولید و صادرات اثر گذاشته است. برای نمونه اقتصاد داخلی اسرائیل به دلیل از دست دادن بیش از ۱۷۰ هزار کارگر فلسطینی که در بخش‌های مهم به‌ویژه ساخت ‌و ساز مشغول به کار بودند، به شدت آسیب دیده است. افزون بر این، گردشگری که یکی از منابع درآمدزا برای رژیم صهیونیستی بود، با کاهش شدید مواجه شده و خروج سرمایه از بانک‌های داخلی به موسسات خارجی افزایش چشمگیری یافته است. بر اساس داده‌ های رسمی، گردشگری در اسرائیل با کاهش ۷۰ درصدی رو به ‌رو بوده و به تعداد ۸۸۵ هزار گردشگر رسید در حالی که این رقم در مدت مشابه سال گذشته ۲.۹۶ میلیون گردشگر بوده است.
این چالش‌ها، در کنار رشد کسری بودجه و افت رتبه اعتباری، اقتصاد اسرائیل را در شرایط بحرانی قرار داده است. افزایش کسری بودجه و نگرانی سرمایه‌گذاران از آینده اقتصادی باعث شده اسرائیل با چشم‌انداز احتمالی رکود طولانی ‌مدت مواجه شود. به گزارش اکونومیست، رشد تولید ناخالص داخلی اسرائیل به صورت سالانه در ژوئن امسال به ۰.۷ درصد رسیده است که حدود ۵.۲ واحد درصد کمتر از انتظارات اقتصاددانان است. در سپتامبر گذشته، بزالل اسموتریچ، وزیر اقتصاد اسرائیل، مجبور شد از قانون‌گذاران بخواهد که افزایش اضطراری کسری بودجه را تصویب کنند. در سال گذشته برای دومین بار بود که چنین درخواستی از سوی او به مجلس مطرح شد. همچنین کسری بودجه دولت طی ۱۲ماه گذشته به ۸.۱ درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است که بسیار بیشتر از پیش‌بینی اولیه یعنی ۶.۶ درصد است. طبق آمار رسمی، جنگ اخیر منجر به خروج ۲میلیارد دلاری سرمایه از اقتصاد اسرائیل و تضعیف رشد اقتصادی آن شده است. در مجموع باید گفت شرایط رژیم صهیونیستی در مرحله پساجنگ توام با چالش های متعدد در ابعاد مختلف بوده و بازسازی زیرساخت های سیاسی، امنیتی و اقتصادی که در اثر جنگ آسیب های جدی دیده است کار آسانی نبوده و این رژیم تا مدت ها در شوک ناشی از عملیات طوفان الاقصی و نیز شکست ناشی از پذیرش آتش بس باقی خواهد ماند.

  • ارسال نظرات
  • پربحث ترین ها پرطرفدارترین ها