
طی روزهای اخیر، بازارهای ایران، بهویژه بازار ارز(دلار) و طلا، بار دیگر گرفتار یک شوک تورمی شد، به گونهای که بر افزایش سطح عمومی قیمتها در حوزههای دیگر اثرگذار بود. درباره دلایل این جهش تورمی در روزهای اخیر که عمده آن ریشه در افزایش نرخ ارز دارد و درواقع، دلایل افزایش نرخ ارز در روزهای اخیر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. رویکرد جدید ترامپ در نظام بینالملل: بازیگری اقتصادی ترامپ در نظام بینالملل را میتوان مبتنی بر تشدید تنشها با دشمنان و رقبای آمریکا و محدودسازی شرکا و متحدان آمریکا دانست. دراقع، ترامپ با در پیش گرفتن جدی راهبرد «اول آمریکا»، هماکنون درصدد است تا به هر نحو ممکنی منافع آمریکا را تأمین کند. روی آوردن به جنگ تعرفهای با اروپا و چین و حتی تایوان، مکزیک و کانادا و کاستن از بار تعهدات مالی آمریکا در ابعاد و حوزههای مختلف از جمله نشانههای این رویکرد جدید ترامپ میباشد. مبتنی بر این وضعیت، رویکرد ترامپ نوعی هراس را در میان بازگیران مختلف در نظام بینالملل ایجاد کرده که طی آن، میل به ذخیره داراییهای باارزش چون طلا و دلار افزایش یافته است. بنابراین، این داراییها در سطح جهانی با افزایش تقاضا مواجه شدهاند. افزایش بیش از 100 دلاری نرخ انس جهانی در روزهای اخیر ناشی از این واقعیت است.
در همین زمینه، در ارتباط با ایران نیز باید گفت که امضای دو یادداشت اجرایی از سوی ترامپ درباره ایران که به تشدید فشارها علیه و همچین لزوم خلع سلاح ایران تأکید دارد، حکایت از آن دارد که دروازه سیاستهای ترامپ در برابر ایران بر همان در سابق میچرخد. متأثر از این وضعیت، احساس عدماطمینان، ترس و ناامنی در فضای اقتصادی ایران رشد کرد و همزمان، به انتظارات تورمی نیز دامن زده شد. بنابراین، ضمن بالا رفتن قیمت دلار و طلا در ایران، نرخ بسیاری از کالاهای دیگر نیز صعودهای بیسابقهای را تجربه کرد.
2. افزایش نرخ ارز نیمایی با راهاندازی بازار توافقی: نرخ ارز نیمایی، اول شهریور امسال ۴۴ هزار و ۸۰۰ تومان بود، اما اکنون بالغ بر 67 هزار تومان است. با توجه به اینکه بیش از 60 درصد واردات کشور با این ارز انجام میشود، افزایش نرخ این ارز ضمن دادن سیگنال افزایش قیمت به بازارهای مختلف، سیگنالی به افزایش قیمت نرخ دلار در بازار آزاد هم محسوب میشود. جالب آن که هدف از ایجاد بازار توافقی، کاهش نرخ دلار آزاد بود که در عمل نه تنها محقق نشد، بلکه با افزایشی که در نرخ دلار نیمایی(دلاری که با آن واردات انجام میشود) صورت گرفته، در عمل قیمت دلار آزاد نیز بالا رفته است.
3. ضعف در حکمرانی اقتصادی دولت: واقعیت آن است که دولت، برنامه متقن و مدونی برای مدیریت اقتصاد کشور ندارد و تاکنون نیز بروز و ظهور قدرتمندانهای در فضای اقتصادی کشور نداشته است. همین امر، حس رهاشدگی و بیمدیریتی را به بازارها منتقل کرده و نوعی سیگنال افزایش تورم محسوب میشود. در همین زمینه باید به اظهارات غیرمسئولانه برخی مقامات هم اشاره کرد؛ بدین ترتیب که بخشی از واقعیت بازارها در ایران ریشه در اظهارات غیرمسئولانه برخی مقامات و ارسال پالسهای تورمی به بازارها دارد. ضمن این که باید توجه داشت که تیم اقتصادی حاکم بر دولت، معتقد به آزادسازی اقتصادی در ایران میباشد؛ ایدهای که در ذات خود نه تنها حساسیتی به افزایش نرخ تورم ندارد، بلکه مولد آن نیز میباشد.