اگر بخواهیم سفر بایدن را به صورت اجمالی به تحلیل بگذاریم باید بازیگران مؤثر در این سفر و اهداف آنان را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم هر کدام از این بازیگران به دنبال چه اهدافی هستند:
گزارههایتحلیلی:
بازیگر اول آمریکا: در بیشتر تحلیلها به آن اشاره شده که هدف آمریکاییها از سفر بایدن کنترل اسب لجامگسیخته انرژی در جامعه آمریکاست. از سویی نیمنگاهی هم به انتخابات پیش روی خود در کنگره و ریاستجمهوری آینده دارند.
بازیگر دوم عربستان: اما بازیگر مهم این عرصه بنسلمان است که این روزها با اینکه تمنای ریاست بر حجاز را دارد و میخواهد از بلیط حمایت آمریکا در چالش بین شاهزادگان استفاده کند اما با دو چالش اساسی مواجه هست، چالش اول آنکه در داخل آمریکا نگاه حمایتی از او کم است. چالش دوم اینکه بنسلمان قمار بر بایدن پیر و فرتوت که معلوم نیست در دور بعد کاندیدا بشود یا نشود را یک قمار اشتباه میداند.
بازیگر سوم رژیم صهیونیستی: محور اصلی خواستههای صهیونیستها در این سفر امنیت و مقابله با قدرت روزافزون جمهوری اسلامی در منطقه است. آنها از بایدن میخواهند تا در نزاع بین ایران و رژیم صهیونیستی آنها را تنها نگذارند؛ اما آمریکاییها میدانند که ایستادن در کنار رژیم صهیونیستی موجب تصاعد بحران در منطقه خواهد شد و این چیزی است که امروز به ضرر منافع آنهاست.
نکتهپایانی اینکه: سیاست ایجاد تنش، بحرانآفرینی، بسیج ارتشها و ایجاد ائتلافهای نظامی به منظور چپاول ثروت کشورهای منطقه در راستای منافع و مصلحت اسرائیل، مانند گذشته نبوده و طبق انتظارات آمریکا عملی نشده است؛ زیرا با وجود ارعابها و هیاهوی آمریکایی- صهیونیستی، صدای عقل و تدبیر نزد میزبانان بایدن قویتر بود. به نظر میرسد بیشتر کشورهای مشارکتکننده در نشست جده، در زمان مناسب دریافتند که به خاطر خوشایند اسرائیل و آمریکا، دشمنی غیرقابل توجیه با کشور مسلمان و همسایهای مانند ایران که با آن روابط تاریخی، مذهبی، اجتماعی، سیاسی دارند، اشتباه و خطایی مهلک است.